الگوی نموداری چیست؟


الگوی سر و شانه وارونه

الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال چه کاربردی دارد؟

الگوهای هارمونیک در اصل یکی از بهترین ابزارهای لازم برای تحلیل تکنیکال به شمار می روند. از این الگوها برای بازارهای مالی بسیار استفاده شده و به معامله گران کمک میکند تا از ضرر دهی بیش از اندازه جلوگیری کنند. از سوی دیگر نیز می توانند با بررسی این الگوها، موقعیت های مناسب را برای انجام معامله شناسایی کنند.

الگوهای هارمونیک چیست؟

یکی از مهمترین ابزارهای لازم برای دسترسی به شاخص قیمت در تحلیل تکنیکال، الگوهای هارمونیک می باشند. با استفاده از این الگوها به راحتی می توان موفقیت را در بازارهای بورس و سرمایه تجربه کرد. می دانیم که در تحلیل تکنیکال از الگو ها و نمودار های بسیاری زیادی استفاده شده است.

می توان از هر کدام از الگوها و نمودارها برای رسیدن به موفقیت و سود بیشتر بهره مند شد. اما از این میان الگوی های هارمونیک پرطرفدارترین روش های تحلیل نمودار به شمار می رود. البته بهتر است این نکته را در نظر داشته باشید که استفاده به تنهایی از الگوها نمی تواند در کسب موفقیت نتیجه بخش باشد.

بلکه لازم است در برخی مواقع این الگو ها را به صورت ترکیبی برای تحلیل مورد استفاده قرار داد. اجازه دهید بیشتر با الگوهای هارمونیک آشنا شویم، تا بهتر از آن در تحلیل بازارهای مالی و سرمایه استفاده نماییم.

منظور از الگوی قیمتی هارمونیک در تحلیل تکنیکال چیست؟

الگوهای قیمت هارمونیک آنهایی هستند که با استفاده از اعداد فیبوناچی برای تعریف نقاط چرخش دقیق، بر روی نمودارهای تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار می گیرند. این الگوها برخلاف روش های دیگر، به نوعی سعی دارند حرکت های قیمتی و تغییرات آن را در آینده پیش بینی نمایند.

در میان انواع الگوهای هارمونیک، نمونه های مختلفی وجود دارند که هر یک از آنها ممکن است یک حالت نزولی یا صعودی را بر روی نمودار نشان دهند. از جمله مهمترین این الگوها، باید به الگوهای خرچنگ، گوشه، پروانه، خفاش، گارتلی، سایفر، سه حرکته و … اشاره نماییم.

اجازه دهید نحوه استفاده از چند نمونه الگوی قیمت هارمونیک برای تجارت ارز در بازار های مالی را مورد بررسی و شناخت قرار دهیم.

معرفی الگوهای هارمونیک در بازارهای ارز

اعداد هندسه و فیبوناچی

هر زمان صحبت از الگوهای قیمتی هارمونیک به میان می آید، اعداد فیبوناچی نیز در کنار آن دیده می شود. زیرا برای به دست آوردن این الگو نیاز به نسبت های فیبوناچی خواهیم داشت. ریشه اصلی این اعداد از مشتقات (۰٫۶۱۸ یا ۱٫۶۱۸) برگرفته شده اند، در حالی که نسبت های تکمیل کننده آنها عبارتند از: ۰٫۳۸۲ ، ۰٫۵۰ ، ۱٫۴۱ ، ۲٫۰ ، ۲٫۲۴ ، ۲٫۶۱۸ ، ۳٫۱۴ و ۳٫۶۱۸٫

نسبت های تکمیل کننده الگوهای هارمونیک، تقریباً در همه ساختارها و رویدادهای طبیعی و محیطی یافت می شود. حتی این نسبت ها را می توانید در سازه های ساخته شده توسط بشر نیز مشاهده کنید. از آنجا که این الگو ها در کل طبیعت و در جامعه تکرار می شوند، این نسبت ها نیز در بازارهای مالی مشاهده می شوند. البته تحت تأثیر محیط ها و جوامعی هستند که در آن تجارت صورت می پذیرد.

با یافتن الگوهایی با طول و اندازه های مختلف، معامله گر می تواند نسبت های فیبوناچی را بر روی الگوهای هارمونیک اعمال کند. پس از آن نیز به راحتی حرکات آینده را پیش بینی نماید.این روش معاملات تا حد زیادی به اسکات کارنی نسبت داده می شود، اگرچه دیگران نیز الگوها و سطوحی را ارائه نمودند که عملکرد این روش را افزایش داد.

البته باید بیان نماییم که برای اولین بار “گارتلی” در سال ۱۹۳۲، در کتاب معروف خود به نام Profits in the Stock Market، نام الگوهای هارمونیک را به کار برد. پس از آن نیز نویسنده های بسیاری بر روی این الگو کار کردند. به گونه ای که امروزه از این الگوها برای تحلیل قیمت نموداری استفاده می شود.

پیشنهاد میشود بخوانید:

  • خطوط و اعداد فیبوناچی و کاربرد آن در تحلیل تکنیکال

معرفی الگوهای هارمونیک در بازارهای ارز

مدل های مختلف الگوهای قیمتی

آشنایی با انواع الگوهای هارمونیک

نمونه های مختلف بسیاری از این الگوها وجود دارد. اما از این میان چهار الگو را می توانیم به عنوان محبوب ترین الگوهای قیمتی هارمونیک به شمار آوریم. این چهار الگو عبارتند از:

الگوی گارتلی

این الگو در اصل توسط H.M. گارتلی در کتاب خود با نام سود در بورس سهام، منتشر شده بود. پس از ان هم در سطح فیبوناچی توسط اسکات کارنی در کتاب خود با نام تاجر هارمونیک، نیز مطرح گردید. مواردی که در این مطلب برای شما بیان می کنیم، از این کتاب ها جمع اوری شده اند.

البته در طول سالها، بازرگانان دیگری نیز با نسبت های مختلفی در الگوهای هارمونیک مواجه شدند، اما این چهار الگو محبوب ترین و بهترین الگو های قیمت هارمونیک شناخته می شوند.

معرفی الگوهای هارمونیک در بازارهای ارز

اگر به نمودار بالا توجه کنید، می توانید شاهد یک نمونه از الگوهای صعودی باشید. الگوی های هارمونیک صعودی اغلب در اوایل روند مشاهده می شوند. که این در اصل نشانه ای است که بیان می کند امواج اصلاحی در حال پایان می باشند. پس با یک حرکت رو به بالا در زیر نقطه D مواجه خواهیم شد.

شما ممکن است در بسیاری از الگو ها با دامنه و خط روند وسیعی مواجه شوید. از این رو معامله گران با تجربه لازم است در این زمینه اطلاعات لازم را در اختیار داشته باشند. برای خواندن چنین نمودار برای شما یک مثال بیان می کنیم. به این نمونه مثال الگوهای هارمونیک صعودی توجه کنید.

تصور کنید قیمت به A صعود می کند، سپس اصلاح می شود و B با مقدار ۰٫۶۱۸، در اصل اصلاح موج A می باشد. از سوی دیگر قیمت از طریق BC افزایش می یابد و از ۰٫۳۸۲ تا ۰٫۸۸۶ اصلاح می شود که نقطه AB را تشکیل می دهد. حرکت بعدی از طریق CD کاهش می یابد، و گسترش آن ۱٫۱۳ به ۱٫۶۱۸ می رسد.

حال به نقطه D میرسیم که یک اصلاح ۰٫۷۸۶ از XA است. بسیاری از معامله گران به دنبال CD برای گسترش ۱٫۲۷ تا ۱٫۶۱۸ هستند. تا بتوانند بر اساس این الگو، قیمت مناسب را تعیین کنند. ما در الگوهای هارمونیک باید منطقه D را به عنوان منطقه بالقوه معکوس بشناسیم.

این منطقه در اصل همان جایی است که می توانیم در آن موقعیت های طولانی را مشاهده کنیم. البته ممکن است با کمی انتظار در این منطقه با افزایش قیمت مواجه شویم. حتی می توانیم بیان کنیم که در این منطقه حد ضرر با فاصله کمی نیز وجود دارد.

این منطقه الگوی صعودی را برای ما نشان می دهد. اما برای این که الگوی نزولی را در نمودار مشاهده نمایید، باید به کوتاه ترین تجارت در نزدیکی منطقه D توجه کنید. که در این نقطه شما با ضرر بسیاری روبرو خواهید شد.

معرفی الگوهای هارمونیک در بازارهای ارز

الگوی پروانه

الگوی پروانه از این نظر متفاوت است که پروانه دارای نقطه D است که از نقطه X فراتر رفته است. در این قسمت برای این که بیشتر با نمونه الگوهای الگوی نموداری چیست؟ هارمونیک پروانه ای اشنا شویم، به یک مثال نزولی خواهیم پرداخت. به گونه ای که قیمت شاخصی در حال سقوط می باشد.

تصور کنید موج صعودی AB یک تغییر ۰٫۷۸۶ از XA است. BC یک اصلاح ۰٫۳۸۲ تا ۰٫۸۸۶ از AB است. CD یک پسوند AB از ۱٫۶۱۸ تا ۲٫۲۴ است. و D در امتداد ۱٫۲۷ موج XA است. در این مثال باید منطقه D را برای یک تجارت کوتاه در نظر بگیریم. البته باید شاهد تغییر روند قیمت رو به پایین باشیم. که می تواند نوعی ضرر برای معامله به شمار رود.

با وجود تمامی این الگوهای هارمونیک، اما باز هم معامله گرانی وجود دارند که به دنبال یافتن هر نسبتی بین اعدادی که بیان نمودیم هستند. در حالی که دیگران تنها به دنبال یکی از این اعداد می روند. تا الگوی قیمتی مناسب را به دست آورند.

مثلا برخی از معامله گران به سراغ CD که یک پسوند AB از ۱٫۶۱۸ تا ۲٫۲۴ می باشد می روند، در حالی که برخی دیگر تنها به دنبال ۱٫۶۱۸ یا ۲٫۲۴ رفته و موفق می شوند الگوی قیمتی مناسب را بیابند. همین نادیده گرفتن اعداد می تواند آنها را برای رسیدن به نتیجه مطلوب تر بیشتر یاری رساند.

معرفی الگوهای هارمونیک در بازارهای ارز

الگوی خفاش

الگوی خفاش از لحاظ ظاهری شبیه گارتلی است، اما از نظر اندازه گیری نه. اگر به مثال صعودی نمودار بالا توجه کنیم، می توانیم شاهد افزایش از طریق XA باشیم. در این نمودار B 0.382 تا ۰٫۵ XA را بازیابی خواهیم نمود. و از سوی دیگر می توان اقدام به بازیابی BC 0.382 تا ۰٫۸۸۶ AB نیز نمود.

در این نوع از الگوهای هارمونیک CD یک پسوند AB از ۱٫۶۱۸ تا ۲٫۶۱۸ است و D در ۰٫۸۸۶ اصلاح شده از XA است. باید این نکته را در نظر بگیریم که در این الگوها، D منطقه ای است که باید مدتها جستجو کنید. با این کار می توانید به میزان قابل توجهی از ضرر دهی بکاهید.

معرفی الگوهای هارمونیک در بازارهای ارز

الگوی خرچنگ

در انتها باید به یکی دیگر از محبوب ترین الگوهای هارمونیک اشاره نماییم. کارنی این خرچنگ را یکی از دقیق ترین الگوها می داند که به اعداد فیبوناچی نزدیک بوده اما نشان دهنده نتیجه ای معکوس می باشد. تقریبا باید بگوییم این الگو شبیه پروانه است، اما در اندازه گیری های متفاوت.

اگر بخواهیم بهتر با الگوی نموداری خرچنگ آشنا شویم، می توانیم به مثالی در این زمینه اشاره نماییم. تصور کنید دارای الگوی صعودی هستید، که در این الگو نقطه B 0.382 تا ۰٫۱۸۸ XA را عقب می اندازد. CD 2.618 تا ۳٫۶۱۸ AB را گسترش می دهد و منطقه D در اصل یک پسوند ۱٫۶۱۸ XA می باشد.

پس با این تفاسیر زمانی که موفق به شناخت الگوهای هارمونیک می شویم، می توانیم از آنها در تحلیل تکنیکال قیمت شاخص های مالی استفاده نماییم. بسیاری از معامله گرانی که موفق می شوند در این بازار های مالی به سود بالایی دست یابند، اگثرا معامله گرانی هستند که از الگوها و نمودارهای مختلف برای بررسی قیمت شاخص در تحلیل تکنیکال استفاده می کنند.

آشنایی با الگوی برگشتی در تحلیل تکنیکال | بیدارز

آشنایی با الگوی برگشتی در تحلیل تکنیکال | بیدارز

ما در مطالب قبلی مفاهیم اساسی روند مانند حمایت، مقاومت و خطوط روند را بررسی کرده ایم. اکنون می خواهیم قدم بعدی را برداریم که مطالعه‌ الگوهای نمودار است. در قسمت روندها تعریف یک روند به عنوان برخی قله ها و فرورفتگی ها با نام های صعودی یا نزولی بیان شد؛ تا زمانی که سیر افزایشی داشتند، روند صعودی بود.

اگر افت داشته باشند روند نزولی بود. با این حال تأکید شد که بازارها نیز در بازه‌ معینی از زمان حرکت می کنند. این دوره های حرکت جانبی است که در این دو فصل بیشتر ما را نگران می کند. این باور اشتباه است که اکثر تغییرات روند بسیار ناگهانی است.

واقعیت این است که تغییرات مهم روند معمولا نیاز به یک دوره انتقال دارند اما مشکل این است که دوره های انتقال همیشه نشانه برگشت روند نیستند. گاهی اوقات این دوره های جانبی، فقط یک وقفه یا کنسول سازی را در روند موجود نشان می دهند که پس از آن روند اصلی دوباره از سر گرفته می شود.

الگوهای قیمت

مطالعه‌ این دوره های انتقال و پیش بینی آنها، ما را به سمت الگوهای قیمت سوق می دهد. اول از همه، الگوهای قیمت چیست؟ الگوهای قیمت تصاویر یا تشکل هایی هستند که در نمودارهای قیمت سهام یا کالاها مشاهده می شوند که می توانند در بخش های مختلف طبقه بندی شوند و قابل پیش بینی هستند.

الگوی برگشتی و ادامه دار

دو گروه عمده از الگوهای قیمت وجود دارد: برگشتی و ادامه دار. همان طور که از نام آنها پیداست، الگوهای برگشتی بیانگر این است که وارونگی و تغییر مهم در روند در حال وقوع است. از سوی دیگر، الگوهای ادامه نشان میدهد که بازار فقط برای مدتی متوقف شده است، احتمالا برای اصلاح شرایطی که اخیراً در آن کالایی برای مدت طولانی خریداری نشده است یا بیش از حد فروخته شده است، پس از آن روند موجود از سر گرفته خواهد شد. هدف این است که هرچه زودتر بتوانید بین دو الگو تمایز قائل شوید. در الگوی برگشتی مطرح را بررسی می کنیم.

  • سر و شانه، سقف و کف
  • سه قلوهای سقف و کف
  • دوقلوهای سقف و کف
  • اسپایک های سقف و کف
  • الگوی گرد یا نعلبکی

در این قسمت صرفا نحوه‌ شکل گیری قیمت را در نمودار و حجم، نقش تأیید کننده و مهمی در همه‌ این الگوهای قیمت ایفا می کند. در موارد شک و تردید و تعداد زیادی از آنها وجود دارد، مطالعه‌ الگوی حجم همراه با داده های قیمت میتواند عامل تعیین‌ کننده‌ اعتماد به این الگو باشد.

در اکثر الگوهای قیمت نیز تکنیک های اندازه گیری خاصی وجود دارد که به تحلیل گر کمک می کند تا حداقل قیمت را تعیین کند. در حالی که این اهداف فقط تقریب اندازه حرکت بعدی است، آنها در کمک به معامله گر برای ریسک کردن در این زمینه مفید هستند.

الگوی برگشتی و ادامه دار

در الگوی ادامه دهنده را مطالعه می کنیم، آنها الگوهایی به شکل: مثلث، پرچم، گوشه ها و مستطیل هستند که بیشتر نمایان گر توقف روند هستند تا اینکه روند برگشتی را نشان دهند. در نودارها آنها را با نام نکات اساسی مشترک در الگوهای برگشتی قبل از شروع بحث ما در مورد الگوهای اصلی برگشت، چند نکته‌ مقدماتی وجود دارد که باید در نظر گرفته شود که برای همه‌ این الگوها مشترک است.

  1. پیش نیاز برای هر الگوی برگشت وجود یک روند اولیه است.
  2. اولین اخطار برگشت برای روند، شکستن یک روند مهم است.
  3. هرچه الگویی بزرگتر باشد، حرکت بعدی بیشتر می شود.
  4. الگوهای تاپینگ (سقف) معمولا از نظر طول زمان کوتاه تر، با نوسان بلندتر هستند.
  5. كف معمولا دامنه‌ قیمتی کمتری دارند و ساخت آنها طولانی تر است.
  6. حجم معمولا در روند صعودی اهمیت بیشتری دارد.

نیاز به یک روند اولیه

وجود یک روند اولیه، پیش نیازی مهم الگوی نموداری چیست؟ برای هر الگوی برگشت است. بدیهی است که بازار باید چیزی برای بازگشت داشته باشد. الگوهایی که گاه در نمودارها ظاهر می شود، شبیه یکی از الگوهای برگشت است.

با این حال اگر بر آن الگوی روند اولیه نبوده باشد، چیزی برای بازگشت وجود ندارد و الگوی آن مشکوک است. دانستن مکان هایی که مناسب ترین الگوها در ساختار روند اتفاق می افتد، یکی از عناصر اصلی در تشخیص الگو است. منظور از داشتن یک روند اولیه برای برگشت موضوع اصلی مفاهیم اندازه گیری است. پیش از این گفته شد که این تکنیک برای شناسایی حداقل ها به کار می روند. در یک بازار افزایشی با الگوهای مشخص سقف بیشترین پتانسیل برای حرکت به سمت پایین و ۱۰۰ درصد بازگشت بازار افزایشی یا برگشت به نقطه شروع است.

شکستن روندهای مهم

اولین نشانه‌ برگشت روند اغلب شکستن یک روند مهم است. با این حال به یاد داشته باشید که نقض یک روند اصلی لزوما نشان گر بازگشت روند نیست. آنچه که گفته شد، تغییر روند است. شکستن یک روند صعودی مهم ممکن است آغازگر الگوی قیمت جانبی باشد که بعدا با نام برگشتی یا نوع تحکیمی شناخته می شود. بعضی اوقات شکستن روند اصلی همزمان با تکمیل الگوی قیمت است.

الگوی بزرگتر، پتانسیل بیشتر: وقتی از اصطلاح «بزرگتر» استفاده می کنیم، به ارتفاع و عرض الگوی قیمت اشاره می کنیم. ارتفاع، نوسانات الگو را اندازه گیری می کند. عرض مقدار زمان لازم برای ساخت و تکمیل الگوی است. اندازه‌ الگو هرچه بزرگتر باشد، یعنی دامنه‌ قیمت در الگو گسترده تر (نوسانات) باشد، ساخت آن طولانی تر خواهد بود، هرچه این زمان طولانی تر باشد الگو اهمیت بیشتری پیدا می کند.

تقریبا تمام تکنیک های اندازه گیری در این دو فصل بر اساس ارتفاع الگو است. این روشی است که در درجه‌ اول برای نمودارهای میله ای استفاده می شود که از یک اندازه گیری عمودی criteria استفاده می کند. روش اندازه گیری عرض افقی یک تکه قیمت معمولا برای نمودار نقطه و رقم است.

در این روش نمودار از دستگاهی معروف به شمارش استفاده می شود که رابطه‌ نزدیکی بین پهنای سقف و کف و هدف اصلی قیمت را در پی دارد. تفاوت بین سقف و کف: الگوی برگشتی سقف معمولا مدت زمان کوتاه تری دارد و از نظر نوسان قیمتی نوسان بلندتری دارد. در سقف معمولا شاهد نوسانات شدید در مدت زمان کم هستیم. به همین دلیل اغلب خرید کردن در کف به مراتب ساده تر از فروختن در سقف است.

شاید یکی از دلایلی که رفتار الگوهای سقف این گونه خائنانه به نظر می رسد این باشد که قیمت ها تمایل بیشتری به افت دارند. برای همین معامله گر همواره می تواند در روند افزایشی سود بیشتر و سریع تری بسازد تا اینکه از نوسانات جزئی یک بازار کاهشی استفاده کند. همه چیز در زندگی، مبادله ای بین بازده و ریسک است. خطرات بیشتر با بازده‌ های بیشتر جبران می شود و بالعکس. الگوهای صعود سخت تر است، اما ارزش تلاش را دارند.

حجم مهم تر از صعود است

به طور کلی حجم در جهت روند بازار باید افزایش یابد و این نکته‌ مهمی در تأیید تکمیل کلیدی الگوهای قیمت است. تکمیل هر الگویی باید با افزایش قابل توجه حجم همراه باشد. با این حال، در مراحل اولیه‌ برگشت روند، حجم در بازارهای مهم اهمیت چندانی ندارد. چارتیست ها دوست دارند با کاهش قیمت، شاهد افزایش فعالیت تجارت باشند، اما این امر درست نیست. با این حال، در کف، افزایش حجم کاملا ضروری است. اگر الگوی حجم به هنگام شکست سقف ها افزایش نداشته باشد تقریبا تمام الگو زیر سؤال می رود.

الگوی سر و شانه

تشخیص الگوی نمودار یکی از معروف ترین تکنیک های تجارت در بازار فارکس است. چیدمان های مختلفی در نمودار ها وجود دارد که یک تریدر میتواند آنها را بررسی کرده و در خط مقدم فعالیت های خود به کار ببرد. امروز تصمیم داریم که به بررسی یکی از قابل اطمینان ترین الگوهای نمودار در جهان الگوها بپردازیم. منظورما چیزی نیست به جز الگوی کلاسیک سر و شانه.

  • 1. الگوی سر و شانه چیست؟
  • 2. روانشناسی الگوی فنی سر و شانه
  • 3. قوانین الگوی سر و شانه
    • 3.1. ترسیم
    • 3.2. خط گردن

    الگوی سر و شانه چیست؟

    الگوی سر و شانه به شکلی در نمودار گفته می شود که خطوطی بازگشتی داشته باشد. همانطور که تا به حال تصور کرده اید، نام این حالت از ویژگی های ظاهری الگو گرفته شده است ، یعنی به ظاهر دو شانه و یک سر در میان آنها پدیدار می شود. این الگو با ایجاد یک قله بر روی نمودار آغاز می شود. سپس نوسانات قیمت قله دوم را بر روی نمودار پدید می آورند و قله ی دوم از قله اول بلندتر است. پس از آن قله سوم به وجود می آید اما این قله از مورد دوم پایین تر است و تقریبا با قله اول برابر می باشد.

    الگوی سر و شانه

    طرحی از الگوی سر و شانه

    تصویر بالا طرحی است از الگوی نموداری سر و شانه. قله ها در نقاط 1، 2 و 3 نشان دهنده سه نقطه نوسان مهم این الگو هستند.

    • قله 1 مربوط به شانه اول الگو است.
    • قله 2 “سر” الگو محسوب می شود.
    • قله 3 نیز مربوط به شانه دوم الگو است.

    با توجه به طرح بالا می توانید یک روند “گاوی” اولیه را مشاهده کنید (فلش سبز). سپس شانه سمت چپ ایجاد می شود، پس از آن سر، و در نهایت شانه سمت راست کامل می شود. معمولا بین شانه چپ و سر یک الگوی واگرایی قابل مشاهده است.

    روانشناسی الگوی فنی سر و شانه

    همانطور که در بالا گفته شد الگوی سر و شانه یک الگوی نموداری بازگشتی است. در این حالت، نحوه شکل گیری الگو بر روی نمودار بیانگر کاهش اعتماد در روند جاری است. شانه ی راست بر روی نمودار که پایینتر از سر قرار دارد نشان دهنده سر نخ های مهمی به تریدرهاست. قله ها یکی پس از دیگری روی نمودار شکل می گیرند تا در نهایت شانه راست (قله سوم) کامل شود. این قله رو به کاهش بر روی نمودار، بیانگر شرایطی است که به احتمال زیاد سبب ایجاد یک روند بازگشتی می شود.

    قوانین الگوی سر و شانه

    حال با هم به بعضی از قوانین پیرامون الگوی سر و شانه می پردازیم. پس از نگاهی به این راهکارها شما قادر خواهید بود که بدون هیچ گونه کمکی به بررسی این الگو در نمودارهای قیمتی بپردازید.

    ترسیم

    اولین نشانه مهم پیدایش یک الگوی بازگشتی سر و شانه هنگام تشکیل یک “دره” پس از تشکیل “سر” نمایان می شود. اگر روند مثبتی بر روی نمودار وجود داشته باشد، این دره سبب کاهش شدت آن می شود. در اکثر موارد این دره می تواند سبب خروج روند از حالت گاوی شود.

    ترسیم الگوی سر و شانه

    ترسیم الگوی سر و شانه

    این مورد اولین نشانه پیدایش یک الگوی بازگشتی سر و شانه بر روی نمودار است. ما دو قله داریم که در حال افزایش هستند و با روندی گاوی ارتباط دارند. با این حال دره ای که پس از سر تشکیل می گردد، سبب شکستن خط روند صعودی می شود و در نزدیکی دره پیشین به پایان می رسد. این موضوع نشان می دهد که روند صعودی در حال کند شدن است.

    پس از تشکیل سر بر روی نمودار و ایجاد یک دره خارج از خط روند موجود، می توانیم به وجود آمدن قله سومی را پیش بینی کنیم که از سر پایین تر است. گاهی در زمان شکل گیری شانه راست، ممکن است قیمت، خط روند شکسته شده را به عنوان یک مقاومت تست کند.

    تست روند شکسته شده

    تست روند شکسته شده

    به وجود آمدن قله سوم بر روی نمودار در صورتی که از قله ی دوم پایین تر باشد سبب ایجاد الگوی سر و شانه می شود. اگرچه دیدن قله ی سوم هم به معنای تایید شدن این الگو نیست. در بخش بعد به شما خواهیم گفت که الگوی های شانه و سر معتبر چگونه بر روی نمودار شناسایی می شوند.

    خط گردن

    خط گردن یکی از مهم ترین اجزای تجارت در الگوی سر و شانه به حساب می آید. دلیل این امر هم این است که خط گردن به عنوان خط شروع مکانیسم تجارت شناخته می شود. خط گردن را باید به صورت دستی بر روی نمودار کشید. برای کشیدن خط گردن، باید موقعیت دو دره را بر روی نمودار مشخص کنید . دو دره ای که در اطراف سر قرار دارند. سپس باید با خطی این دو نوسان را به هم متصل نمود.

    خط گردن

    خط گردن

    طرح بالا به شما نشان می دهد که یک الگوی سر و گردن را چگونه باید ایجاد نمود. باید بدانید که این خط هم می تواند افقی باشد و هم در صورت شیب داشتن الگوی سر شانه می تواند شیب دار و رو به بالا باشد. البته گاهی هم امکان دارد خط گردن دارای شیب رو به پایین باشد که این موضوع زیاد رخ نمی دهد. به هر حال تا زمانی که نوسانات قیمت از الگوی سر و شانه پیروی می کنند فرقی نمی کند که خط گردن به چه صورتی باشد.

    شکست الگو

    برای اینکه یک ترید کوتاه مدت را آغاز کنیم باید منتظر شکست (breakout) در الگوی سر و گردن باشیم. برای تشخیص یک شکست معتبر در الگوی سر و گردن، باید منتظر عبور نوسانات قیمت از خط گردن باشیم. زمانی که یک حالت شمع مانند در پایین خط گردن تشکیل می شود می توان متوجه نشانه ی فعال شدن وضعیت سر و شانه شد.

    حد ضرر در الگو

    وضعیت تجاری الگوی سر و شانه باید همراه با تعیین حد ضرر به کار گرفته شود. مشخصا الگوی سر و شانه هم همانند هر الگوی دیگری سبب ایجاد موفقیت 100% برای شما نخواهد شد، پس در صورتی که قیمت های ارز دیجیتال تغییر کردند و شرایط به ضرر ما شد باید از سود خود مراقبت کنید. بهترین محل برای تعیین حد ضرر در بالای شانه دوم روی نمودار قرار دارد. یعنی در محل قله ی سوم. وقتی که شما یک جفت فارکس را پس از مشاهده ی نشانه ی شکست الگوی سر و گردن می فروشید، باید حد ضرر را در بالای قله ی سوم بر روی الگو مشخص کنید.

    تا چه مدتی باید در الگوی سر و شانه به تجارت بپردازیم؟

    سوال بعدی که باید از خود بپرسیم این است که تا چه مدتی باید در الگوی سر و شانه به تجارت بپردازیم؟ پاسخ این سوال یک فرایند دو مرحله ای دارد:

    سایز ساختار سر و شانه رابطه مستقیمی با هدف بلقوه ی تجارت دارد. بنابراین، باید حتما بدانید که چطور سایز یک الگوی سر و شانه را اندازه گیری کنید. برای انجام این کار، باید فاصله ی میان قله ی سر و خط گردن را مشخص کنید. این کار سایز الگوی سر و شانه را مشخص می کند.

    حال که سایز الگوی سر و شانه را بر روی نمودار دارید، می توانید آن را از نقطه ی شکست در خط گردن، رو به سمت پایین اعمال کنید. این میزان برابر است با تغییر قیمتی که، در زمان تجارت در الگوی سر و شانه، باید انتظارش را داشته باشید. به بیان دیگر تغییر قیمت مورد انتظار پس از الگوی سر و شانه با سایز الگو برابر است. متخصصان نمودار اغلب به آن حرکت اندازه گیری شده می گویند. نگاهی به نمودار زیر داشته باشید:

    تصویری از سایز الگو

    تصویری از سایز الگو

    توجه داشته باشید که ما در این نمودار هدف الگوی سر و شانه را اعمال کرده ایم. سایز آن باید با فاصله میان سر و گردن برابر باشد، یعنی به نحوی که در شکل مشخص شده است. پس از اندازه گیری سایز تنها باید معادل آن از نقطه ی شکست به سمت پایین رسم کنید. هنگامی که قیمت به پایین ترین هدف می رسد، باید تمام مقادیر خریداری شده یا حداقل بخش قابل توجهی از آن را به فروش برسانید.

    بنابراین شما می توانید بخشی از خرید های خود را حتی در صورت کاهش قیمت بیشتر نگه دارید. چون ممکن است اگر روند قیمت ها بعداً به سود شما شد از این وضعیت استفاده کنید. اگر بخواهید هدف خود را بر روی نمودار گسترش دهید، تنها باید از قوانین نوسانات قیمت یا یک حد ضرر متحرک استفاده کنید. مراقب سطوح حمایتی و مقاومتی مهم، خطوط روند، کانال های قیمتی، الگو های شمع های وارونه و الگوهای نمودار هم باشید. ممکن است هر یک از اینها به شما کمک کند تا نقطه ی خروج خود را بر روی نمودار مشخص کنید.

    الگوی سر و گردن وارونه

    الگوی سر و گردن حالتی گاوی نیز دارد که به آن سر و شانه ی وارونه می گویند. بر خلاف الگوی سر و شانه، الگوی سر و شانه ی وارونه در زمان روند های خرسی رخ می دهد و به الگوی نموداری چیست؟ این معناست که گرایش خرسی موجود به احتمال زیاد وارونه می شود.

    این الگو همانند الگوی سر و شانه ی استاندارد است اما حالتی وارونه دارد. بنابراین در الگوی سر و شانه وارونه دره ها شکل دهنده ی الگو هستند و نه قله ها. در زیر شکلی از الگوی سر و شانه ی وارونه را مشاهده می کنید:

    الگوی سر و شانه وارونه

    الگوی سر و شانه وارونه

    این طرح نشان دهنده الگوی سر و شانه ی وارونه است که دقیقا حالت برعکس الگوی عادی می باشد. از همین رو پتانسیل رفتار الگو نیز برعکس است. الگوی سر و شانه دارای چشم انداز پتانسیل خرسی است اما الگوی سر و شانه ی وارونه چشم انداز پتانسیل گاوی دارد.

    مثال الگوی سر و شانه

    حال که در مورد هر دو حالت گاوی و خرسی این الگو صحبت کردیم می خواهیم چند مثال تجاری از الگوی سر و شانه را به عنوان بخشی از رویکرد تحلیل فنی به شما نشان دهیم.

    نمودار EUR/USD – مثال اول

    شما در حال دیدن نمودار یورو/دلار از تاریخ نوامبر 2012 تا آوریل 2013 هستید. این تصویر نشان دهنده مثالی تجاری از الگوی سر و شانه است.

    این نمودار با روندی گاوی شروع می شود که از ماه نوامبر سال 2012 تا ژانویه سال2013 ادامه پیدا کرده است. در این روند می توان دید که نوسانات قیمت یک الگوی سر و شانه را به وجود آورده اند. ما شکل آن را با خطوط مشکی رنگ بر روی نمودار مشخص کرده ایم.

    حال که الگو را تشخیص داده ایم باید خط گردن آن را ترسیم کنیم. خط افقی آبی رنگ بر روی نمودار همان خط گردن است. ممکن است یک موقعیت فروش (short position) هنگام بسته شدن شمع در زیر خط گردن به وجود آید. علاوه بر این، تعیین حد ضرر باید در بالای شانه ی دوم مشخص شود، یعنی به شکلی که در تصویر مشخص شده است. هدف کمینه الگو با دو فلش سبز رنگ مشخص شده است. هدف کمینه برابر است با سایز الگو که قبلا آن را توضیح دادیم.

    همانطور که می بینید قیمت یورو/دلار پس از شکل گیری الگو وارد یک روند خرسی شده است. چهارده دوره پس از شکست الگوی سر و شانه، نوسانات قیمت کمینه ی بلقوه الگو را تکمیل می کنند.

    در این نقطه شما می توانید تمام دارایی خود را بفروشید یا بخشی از آن را نگه دارید تا بعدا سود بیشتری از آن کسب کنید. اگر تصمیم گرفتید تا بخشی کمی را به فروش نرسانید، باید به نوسانات قیمت توجه داشته باشید تا در وقت مناسب آن را بفروشید.

    خط زرد رنگ که بر روی نمودار می بینید همان خط روند فعلی است که نشان دهنده ی نوسانات خرسی قیمت می باشد. تجارت در زمان الگوی سر و شانه را تا زمانی می توان متوقف کرد که قیمت در زیر خط زرد رنگ روند فعلی قرار داشته باشد. هنگامی که قیمت سبب بسته شدن یک شمع در بالای خط زرد رنگ شود باید با این فرضیه که روند خرسی مختل شده به تجارت ادامه داد. حال با هم به یک مثال تجاری دیگر از الگوی سر و شانه نگاهی داشته باشیم:

    نمودار AUD/USD- مثال دوم

    این نمودار AUD/USD از تاریخ 3 الی 10 فوریه 2016 است. این تصویر نشان دهنده ی یک فرصت تجاری دیگر بر روی یک الگوی سر و شانه در نمودار است.

    شکل الگوی سر و شانه با خطوط مشکی بر روی تصویر مشخص شده است. خط آبی نشان دهنده ی خط گردن است که از دو دره در اطراف سر عبور می کند. یک موقعیت شورت (Short trade) را باید هنگام عبور قیمت از خط گردن آبی رنگ بر روی الگو آغاز نمود. حد ضرر باید در بالای شانه ی دوم بر روی تصویر مشخص شود. سپس سایز الگو را باید اندازه گیری کرد تا کمینه ی حرکت بلقوه ی قیمت را به دست آورد. این میزان با فلش های سبز رنگ بر روی نمودار مشخص شده اند.

    نوسانات قیمت پس از نشانه ی الگوی سر و شانه بر روی نمودار وارد یک روند قدرتمند خرسی می شوند. حرکت قیمت خرسی با خط روند زرد رنگی بر روی نمودار مشخص شده است.

    اگرچه نوسانات قیمت تکمیل کننده ی هدف کمینه الگو در تنها سه دوره هستند اما از آنجا که شیب حرکت AUD/USD به سرعت به سمت پایین پیش می رود همچنان می توان تجارت را متوقف نمود. تا زمانی که نوسانات قیمت از خط زرد رنگ روند خرسی عبور نکرده اند و به حالت گاوی نرسیده اند می توان از انجام معاملات دست کشید.

    مثال الگوی سر و شانه وارونه

    حال با هم به یک مثال تجاری در وضعیت الگوی سر و شانه ی وارونه می پردازیم. ما از همان قوانین حالت استاندارد الگو استفاده می کنیم و تنها به دلیل وارونه بودن الگو آنها را بر عکس کرده ایم.

    نمودار USD/CAD – مثال الگوی وارونه

    در اینجا نمودار USD/CAD را از تاریخ ماه فوریه 2011 تا ماه ژانویه2011 مشاهده می کنید. خطوط مشکی رنگ بر روی نمودار نشان دهنده ی الگوی سر و شانه ی وارونه هستند.

    توجه داشته باشید که این الگو پس از یک روند خرسی پدیدار شده و نوسانات قیمت را برعکس خواهد کرد. خط آبی رنگ روی تصویر همان خط گردن است. در اینجا خط گردن قله ها را به هم متصل می کند و نه دره ها، چرا که الگو وارونه شده است. جفت USD/CAD را زمانی می توان خرید که نوسانات قیمت سبب ایجاد شمعی در بالای خط گردن شوند. حد ضرر را باید در زیر شانه ی دوم مشخص نمود یعنی جایی که الگو تکمیل می شود.

    سپس باید سایز الگوی سر و شانه بر عکس را مشخص کنید و آن را رو به بالا از نقطه شکست در خط گردن مشخص کنید. این مورد با فلش های سبز رنگ در نمودار نشان داده شده است.

    قیمت ها پس از نشانه ی لانگ بر روی نمودار شروع به افزایش می کنند. با این وجود افزایش قیمت آنچان هم زیاد نیست و این مورد نشان دهنده عدم اطمینان در میان تریدرهاست. خطوط صورتی روی تصویر نشان می دهند که افزایش قیمت شبیه به یک consolidation با شکل یک مثلث انبساطی است. این نوع مثلث ها پتانسیل بازگشتی بالایی دارند. بنابراین بهترین گزینه در چنین زمانی بستن سریع معامله به محض رسیدن به هدف کمینه الگوی سر و شانه وارونه است.

    نتیجه گیری

    الگویی که در این مقاله به معرفی آن پرداختیم، یکی از قابل اطمینان ترین الگوهای نمودار در فارکس هستند. این الگو ها در زمان یک روند گاوی شکل می گیرند و پتانسیل وارونه کردن روند صعودی را دارند. نام الگوی سر و شانه از ظاهر ساختار آن بر روی نمودار گرفته شده است – سه قله که قله ی میانی بلند تر است.

    الگوی سر و شانه شامل سه قله می شود: قله اول را باید در یک وضعیت روند گاوی پیدا کرد. قله دوم باید از قله اول بلند الگوی نموداری چیست؟ تر باشد. قله سوم باید از قله دوم پایین تر و تقریبا برابر با قله اول باشد.

    برای ترید کردن در زمان پیدایش یک الگوی سر و شانه در نمودار باید این قوانین را به کار ببرید:

    ابتدا تشخیص یک الگوی معتبر سر و شانه و مشخص کردن هر یک از سه دره ای که تشکیل دهنده ی این الگو می باشند. دوم، ترسیم خط گردنی که از دره ها عبور کند. سوم، مشخص کردن شکست در الگوی سر و شانه. فروش دارایی ها در زمانی که نوسانات قیمت از خط گردن به سمت پایین حرکت می کنند. چهارم، مشخص کردن حد ضرر در بالای شانه دوم. پنجم، برای کمینه تحرکات قیمتی که با اندازه ی الگو برابر هستند ترید کنید – یعنی فاصله ی میان قله ی سر و خط گردن. ششم، اگر فکر می کنید که می توانید سود بیشتری از الگوی سر و شانه به دست آورید، می توانید مدت بیشتری هم به ترید ادامه دهید و منتظر پیدا کردن سر نخ هایی برای خروج باشید.

    الگوی نموداری سر و شانه حالتی بر عکس هم دارد که به آن الگوی سر و شانه ی وارونه می گویند. برای تایید الگوی وارونه، باید به بررسی دره ها بپردازید (بر خلاف حالت عادی که به بررسی قله ها می پردازید). در حالت وارونه خط گردن را باید از میان دو قله ای که در اطراف سر قرار دارند ترسیم نمود. حد ضرر را باید در زیر دره ای مشخص کرد که مربوط به شانه ی دوم الگو است. هدف قیمت خود را با استفاده از قانون حرکت اندازه گیری شده تعیین کنید.

    نمودار هیکن آشی Heikin Ashi چیست و چگونه با آن معامله انجام دهیم

    نمودار هیکن آشی Heikin Ashi چیست و چگونه با آن معامله انجام دهیم

    نمودار هیکن آشی تکنیکی برای مشاهده پرایس اکشن با شفافیت و وضوح بیشتر و نویز کمتر است بیشتر به این دلیل که محاسبات آن از میانگین حرکت قیمت به دست می‌آیند. بنابراین فرصت تشخیص واضح روندهای بازار و پیش بینی هر چه بهتر و دقیق تر قیمت‌های آینده را فراهم می‌کند.

    بعلاوه، هیکن آشی از این جهت که به تریدرها امکان می‌دهد خط روند روی نمودارهای کندل استیک را بهتر ترجمه کنند، قابل اطمینان است. همچنین از طریق نمایش نقاط معکوس شدن روند یا بریک اوت، به شما کمک می‌کند نقاط ورودی خوب را بهتر پیدا کنید. وقتی هیکن آشی را در معاملات کریپتو اعمال کنید، بهتر می‌توانید نوسان شدید بازار را به اطلاعاتی ارزشمند تبدیل کنید. چون هیکن آشی به تعریف و مشخص کردن وضعیت بازار کمک می‌کند و پایه و اساسی قوی برای تعهد به سرمایه گذاری شکل می‌دهد.

    اگر از الگوهای هیکن آشی (مثل کنج، مثلث و دوجی) در ترکیب با اطلاعات مربوط به وضعیت روند استفاده شود، نتایج فوق العاده خواهد بود.

    با ما همراه باشید تا شما را با مفاهیمی که به درک هر چه بیشتر کندل‌های هیکن آشی کمک می‌کنند آشنا کنیم؛ همچنین یکسری استراتژی معاملاتی مفید با استفاده از هیکن آشی که می‌توانند شما را به سود قابل توجهی برسانند.

    نمودار هیکن آشی چیست؟

    هیکن آشی یکی از قدیمی ترین تکنیک‌های ژاپنی است که در دهه 1700 میلیادی برای به تصویر کشیدن داده‌های قیمت طراحی شد. نمودار هیکن آشی یک نوع گراف است که قله‌ها، کف‌ها و نرخ‌های بسته شدن یک ارز دیجیتال را در یک بازه زمانی خاص مشخص کرده و برای تحلیل تکنیکال از آن استفاده می‌شود.

    تفاوت اصلی هیکن آشی با سایر تکنیک‌ها این است که از آن در نحوه محاسبه کندل استیک‌ها و ترسیم آنها روی یک نمودار استفاده می‌شود. در این مطلب به بررسی نحوه محاسبه قیمت‌های OHLC توسط هیکن آشی می‌پردازیم

    به غیر از نمودار هیکن آشی، نمودار خطی، میله‌ای و کندل استیک هم جزء پرطرفدارترین انواع نمودارها محسوب می‌شوند.

    آشنایی با هدف هیکن آشی

    گرچه هیکن آشی برای تشخیص خطوط روند بازار بسیار مفید است اما باید از آن در ترکیب با عناصر دیگر استفاده کرد تا پتانسیل کامل آن تحقق پیدا کند. پرایس اکشن (الگوهای هیکن آشی) و رفتار هر یک از کندل‌ها با در نظر گرفتن زمینه کلی تر، از جمله این عناصر هستند.

    خود کندل‌های هیکن آشی به تنهایی برتری خاصی ایجاد نمی‌کنند و باید از آنها با در نظر گرفتن روند کلی بازار استفاده کرد.

    با این حال تعاریفی هستند که به درک کامل این مفهوم کمک می‌کنند.

    اول از همه اینکه یک کندل هیکن آشی یک بدنه به همراه یک سایه بالایی دارد و ممکن است سایه پایینی داشته باشد یا نداشته باشد (فیتیله).

    هیکن آشی که بدنه سبزی داشته باشد و فاقد فیتیله پایینی باشد، نشان دهنده روند صعودی قوی است اما فرض کنید که کم کم یک فیتیله پایینی شکل می‌گیرد. در این حال احتمال کاهش مومنتوم صعودی وجود دارد و ممکن است که این شرایط سیگنال معکوس شدن قیمت یا حداقل اصلاح نرخ باشد.

    از طرف دیگر یک کندل هیکن آشی با بدنه قرمز که فیتیله بالایی نداشته باشد، نشان دهنده یک روند نزولی قوی است. با این حال مثل سناریوی قبلی اگر فیتیله بالایی نمایان شود، احتمال کاهش مومنتوم نزولی وجود دارد. در نتیجه ممکن است به زودی شاهد یک حرکت اصلاحی یا معکوس شدن روند باشیم.

    اما وجود یک گروه کندل قرمز چه مفهومی دارد؟

    اگر این وضعیت ایجاد شود، یعنی روند نزولی را داریم و وجود یک گروه کندل سبز نشان دهنده روند صعودی است. نمودار زیر بازه زمانی 30 دقیقه‌ای قیمت بیت‌کوین در مقابل دلار را نشان می‌دهد و هر دو سناریو مشخص شده است.

    اندازه فیتیله هیکن آشی می‌تواند نشان دهنده تغییر مومنتوم باشد. به صورت کلی، کوچک بودن فیتیله هیکن آشی که پس از آن فیتیله‌هایی پهن تر قرار داشته باشد، نشان می‌دهد که فشار خرید (فروش) در حال شکل گیری است.

    در این حالت شما به عنوان یک تریدر کریپتو باید به دنبال معکوس شدن الگوی نموداری چیست؟ احتمالی روند باشید. در مثال زیر می‌توان دید که چطور اندازه فیتیله پایینی رو به تغییر است. دقت کنید که چطور کندل استیک A هیکن آشی فیتیله‌ای بسیار بزرگتر از فیتیله‌های قبلی دارد. چنین شرایطی نشان می‌دهد که احتمالاً معکوس شدگی روند در راه است.

    الگوهای هیکن آشی

    پیش از یاد گرفتن نحوه استفاده از هیکن آشی، اول باید با الگوهای آن آشنا شوید. در حالت ایده آل ترکیب روندها با الگوهای ایجاد شده توسط پرایس اکشن می‌توانند احتمالات را به نفع تریدر رقم بزنند. بنابراین در ادامه بعضی از مطمئن ترین الگوی نموداری چیست؟ الگوی نموداری چیست؟ الگوها مشخص شده اند.

    دوجی

    به طور کلی دوجی وقتی شکل می‌گیرد که قیمت در سطحی مشابه قیمت باز شدن، بسته می‌شود. دوجی هیکن آشی معمولاً نشان دهنده عدم پیروی از جهت روند است. در نتیجه وقتی این الگو شکل می‌گیرد ممکن است به زودی شاهد معکوس شدن روند باشیم.

    بنابراین باید از این الگوی معکوس شدن فقط با در نظر گرفتن روند کلی بازار استفاده کرد. در ادامه مثالی از بازه زمانی 30 دقیقه‌ای نمودار بیت‌کوین و دلار مشاهده می‌شود که دوجی در آن شناسایی شده است.

    الگوهای مثلثی

    چندین الگوی الگوی نموداری چیست؟ مثلثی وجود دارند که نشان دهنده ایجاد توقف در روند کلی بازار هستند و می‌توانند به تداوم یا معکوس شدن روند منتهی شوند. البته، ورود به پوزیشن Short یا Long کاملاً به این بستگی دارد که الگوی مورد نظر در کدام قسمت از روند کلی شکل بگیرد.

    معمولاً ساختار مثلث به سمت یک نقطه میانی همگرایی دارد. بریک اوت مشخص می‌کند که احتمالاً مومنتوم تا کجا ادامه خواهد داشت.

    در مثال بالا، شکل گیری یک مثلث روی نمودار روزانه بیت‌کوین را مشاهده می‌کنید. همانطور که مشاهده می‌کنید، پس از عبور نمودار قیمت از محدوده بالا (فلش سیاه) روند صعودی تعریف شده توسط کندل‌های هیکن آشی سبز متوالی ادامه پیدا کرده است.

    کنج

    یکی دیگر از الگوهای پرتکرار روی نمودارهای قیمت، کنج است که دو نوع صعودی و نزولی دارد. اولی مفهوم خرسی دارد چون نشان دهنده نبود نیروی ادامه حرکت به صورت صعودی است در نتیجه ممکن است به زودی شاهد یک حرکت اصلاحی یا معکوس شدن روند باشیم - مثل نمودار یک ساعته بیت‌کوین.

    در عین حال، الگوی کنج نزولی مفهومی گاوی (صعودی) دارد و احتمال موفقیت آمیز شدن آن در صورتی که روند اصلی قوی و صعودی باشد وجود دارد. این مثال را ببینید:

    تفاوت کندل‌های هیکن آشی با کندل استیک‌های معمولی

    در نگاه اول، کندل‌های هیکن آشی و کندل‌های معمولی شبیه هم به نظر می‌رسند اما با بررسی دقیق تر متوجه می‌شویم که هیکن آشی پرایس اکشن روان تری دارد و خط روند آن نسبت به نمودارهای کندل استیک معمولی منسجم تر است. این مسئله برتری چشمگیر هیکن آشی نسبت به کندل مستقل را نشان می‌دهد.

    چگونه کندل‌های هیکن آشی را تشخیص دهیم؟

    در مثال زیر، یک نمودار بیت‌کوین در بازه زمانی 10 دقیقه‌ای ترسیم شده که نشان می‌دهد چطور روی نمودار هیکن آشی، قیمت نشان دهنده بلاک‌های کندل استیک قرمز پشت سر هم است. در عین حال، نمودار سنتی تغییرات بیشتری در کندل‌ها دارد که بعضی وقت‌ها قرمز و بعضی وقت‌ها سبز هستند.

    این حرکت روان روی کندل‌های هیکن آشی به تریدرها امکان می‌دهد که وضعیت بازار را بهتر درک کنند. چون زمانی که یک ارز خاص بر حسب یک روند حرکت می‌کند، حرکت آن برای روند صعودی و نزولی به ترتیب در قالب کندل‌های سبز یا قرمز نمایش داده می‌شود. در نتیجه تشخیص اینکه آیا الگوی نموداری چیست؟ بازار بر اساس یک روند حرکت می‌کند یا خیر، راحت تر خواهد بود.

    با این اطلاعات و یکسری الگوی پرایس اکشن (الگوهای هیکن) سرمایه گذار می‌تواند یک طرح معاملاتی برای ورود به بازار ایجاد کند.

    چه مواقعی باید از کندل‌های هیکن آشی استفاده کرد؟

    کندل‌های هیکن آشی باید با استراتژی‌های پیروی از روند استفاده شوند. در حالت ایده آل، تریدرها باید از کندل‌ها در بازارهایی استفاده کنند که طبق یک روند خاص حرکت می‌کنند. وقتی یک ارز دیجیتال در راستای روندی که به خوبی شکل گرفته حرکت می‌کند، کندل‌ها همه‌ی الگوهای نمودار و روندها را شفاف تر نشان می‌دهند.

    محاسبات هیکن آشی

    مقادیر کندل‌های هیکن آشی با قیمت‌های باز، قله، کف و بسته شدن بر اساس میانگین قیمت محاسبه می‌شوند. در واقع هیکن آشی به زبان ژاپنی به معنای میانگین سرعت است. بنابراین در بازار چنین الگویی نشان دهنده میانگین تغییرات قیمت است.

    محاسبه هیکن آشی قیمت‌ها بر اساس فرمول‌های زیر انجام می‌شود:

    O = 1/2 * (Oprev + Cprev) C = 1/4 * (O+C+H+L) H = Max [High, Open, Close] L = Min (Low, Open, Close]

    • O= Open,
    • H= High,
    • L= Low,
    • C= Close.

    در مقابل، محاسبات نمودار کندل استیک معمولی ساده تر است. مقادیر باز، قله، کف و بسته شدن همگی میانگین تغییرات قیمت ارزهای دیجیتال را به مرور زمان نشان می‌دهند. یکی دیگر از تفاوت‌های محاسبات هیکن آشی و کندل این است که کندل استیک‌های گذشته تأثیر چشمگیری بر شکل گیری کندل استیک‌های کنونی ندارند.

    چگونه در معاملات کریپتو از هیکن آشی استفاده کنیم؟

    برای اجرای معامله باید بازاری با نوسان و نقدینگی کافی را انتخاب کرد تا امکان اجرای معامله وجود داشته باشد. البته این استراتژی در بازار فارکس هم کارایی دارد.

    با رشد و تکامل بازار سنتی، پتانسیل سودآوری در این بازار محدود می‌شود. از اینرو حالا بسیاری از تریدرها به بازار ارزهای دیجیتال روی آورده اند. امروزه بازار ارزهای دیجیتال یکی از جذاب ترین بازارها محسوب می‌شود. با وجود نوسان، نقدینگی و شرکت‌های مختلفی که ابزارهای سرمایه گذاری جذابی برای این بازار ارایه می‌دهند، فرصت‌های زیادی برای کسب سود از این بازار شکل گرفته است.

    بنابراین اگر می‌خواهید فرصت‌های معاملاتی خوب را تشخیص دهید، با ما همراه باشید:

    تشخیص نمودار خرسی یا گاوی

    تشخیص مومنتوم بازار برای ثبت معاملات در راستای آن اهمیت زیادی دارد. به عبارت دیگر، سعی کنید از رویکرد پیروی از روند استفاده کنید.

    در اینجا تحلیل چند بازه زمانی نقش مهمی دارد چون به ما برای تشخیص این مومنتوم کمک می‌کند. در نمودار بعدی بیت‌کوین روی بازه 12 ساعته، بریک اوت یک الگوی مثلثی با یک کندل استیک سبز مشاهده می‌شود. بعلاوه می‌بینیم که این دو محدوده نقش سطح مقاومت (خطوط آبی) را دارند.

    راهنمای گام به گام معامله با هیکن آشی

    برای اجرای معامله با استفاده از هیکن آشی، این مراحل را در نظر داشته باشید:

    1. مومنتوم را بر اساس نموداری با بازه زمانی بالاتر تعیین کنید. می‌توانید از الگوهای فراهم شده توسط پرایس اکشن مثل مثلث یا کنج برای پیدا کردن بریک اوت و یا تداوم روند استفاده کنید.
    2. سطوح اصلی مقاومت و پشتیبانی را که می‌توانند بر تغییرات قیمت تأثیرگذار باشند مشخص کنید.
    3. وقتی که جهت معاملات همسو با مومنتوم بازه زمانی بالاتر است، به دنبال هیکن آشی برای تشخیص سیگنال‌های خرید و فروش در بازه‌های زمانی کوتاه تر باشید.
    4. وقتی سفارش حد ضرر را تنظیم می‌کنید، یک سطح تعریف شده داشته باشید تا ریسک معامله را کنترل کنید.

    مثالی از تحلیل نمودار هیکن آشی

    در ابتدا مومنتوم بازه زمانی طولانی تر را مشخص کنید. ما برای این مثال از تصویر قبل استفاده می‌کنیم که یک بریک اوت از الگوی مثلثی در نمودار 12 ساعته بیت‌کوین دارد که مومنتوم و روند (کندل سبز بزرگ صاف) را مشخص می‌کند.

    پس از مشخص کردن مومنتوم، به دنبال تداوم کندل هیکن آشی 12 ساعته سبز هستیم بنابراین روی نمودار 2 ساعته زوم می‌کنیم تا تداوم را تشخیص دهیم. این تداوم می‌تواند در قالب هر گونه الگوی ادامه روندی نمایش داده شود که می‌تواند کنج یا مثلث باشد.

    برای این مثال خاص، دو گزینه برای ورود پس از بریک اوت از مثلث‌ها داریم، نقاط ورود به صورت نقطه‌های سیاه و حد توقف به صورت خط قرمز مشخص شده است.

    مشخص کردن سطح مقاومت هم مهم است. دقت داشته باشید که اگر این خطوط مثل سطح مقاومت عمل نکنند، می‌توانند برای حفظ پوزیشن Long ما مفید باشند چون نقاط محوری هستند که احتمالاً فروشنده‌های Short، حد توقفشان را در آنجا تنظیم کرده اند.

    یکی از گزینه‌های تنظیم حد توقف متغیر، توجه به مومنتوم بازه زمانی طولانی تر است. در این مثال زمانی که کندل، پایین تر از قبلی بسته می‌شود، نقطه خروج داریم (نقطه سبز).

    مزایا و معایب اجرای معامله بر اساس هیکن آشی

    مزایای اصلی استفاده از هیکن آشی عبارتند از:

    • هیکن آشی نموداری است که پرایس اکشن را همواتر را کرده و به ما امکان می‌دهد روند قیمت را با شفافیت و وضوح بهتر شناسایی کنیم و نویزهایی که معمولاً در انواع نمودارهای دیگر وجود دارد را حذف کنیم.
    • با توجه به شفافیت ایجاد شده برای تشخیص روندها، روش‌های مختلفی برای تنظیم سفارش حد توقف وجود دارد چون مومنتوم روند بر اساس ساختار کندل‌ها به خوبی تعریف می‌شود؛ کندل‌های سبز مسطح بزرگ که فیتیله پایینی ندارند، سیگنالی سالم برای تداوم روند هستند. بنابراین سیستم حد توقف متحرک می‌تواند بر همین اساس عمل کند.
    • امروزه چنین مدل‌های نموداری تقریباً در همه پلتفرم‌های معاملاتی وجود دارند.
    • با توجه به عدم وجود نویز در این نمودارها، الگوهای پرایس اکشن مطمئن تر هستند چون الگوهای هیکن آشی بخش مهمی از نویز موجود در بازار را حذف می‌کنند.
    • تحلیل نمودارهای هیکن آشی برای هر بازه زمانی مناسب است از جمله یک ساعته تا یک دقیقه ای. این بازه اهمیت زیادی ندارد چون این نمودارها روشی منسجم برای نمایش قیمت هستند.

    اما از طرفی باید توجه داشت که با نمودارهای میله‌ای یا کندل سنتی، ممکن است بعضی از سیگنال‌های معکوس شدن روند پیش از وقوع آنها در هیکن آشی، قابل شناسایی باشند. چون هیکن آشی مبتنی بر میانگین قیمت است بنابراین ساختار آن به طور کلی تأخیری محسوب می‌شود. اما این نقطه ضعف چندان مهم نیست چون می‌توانید بر اساس تداوم روند به خوبی عمل کرده و از روند کنونی به نفع خودتان استفاده کنید.

    اشتباهاتی که باید از آنها اجتناب کرد

    یکی از اشتباهات اصلی که تریدرها معمولاً هنگام استفاده از کندل‌های هیکن آشی مرتکب آن می‌شوند، عدم تحلیل چند بازه زمانی است. چون تریدرها فقط متمرکز بر یک بازه زمانی می‌شوند که ممکن است در حال حرکت افقی باشد. در نتیجه اگر در حال اجرای معامله با دنباله روی از روند هستید، این روش می‌تواند شانس سودآوری شما را به طور چشمگیری کاهش دهد.

    بنابراین، بهترین راه بررسی بازه‌های زمانی طولانی تر است که مومنتوم (کندل‌های مسطح بزرگ) در آن وجود دارد و بعد پرداختن به بازه زمانی کوتاه تر برای تشخیص تداوم حرکت در جهت مومنتوم. معمولاً این مومنتوم که روی بازه زمانی طولانی تر وجود دارد با استفاده از استراتژی هیکن آشی قابل تشخیص است. مثلاً تداوم شکست الگوی مثلثی روزانه را در نظر داشته باشید اما از طرفی می‌توانید زمانبندی این تداوم حرکت را روی نمودار ساعتی تشخیص دهید.

    صحبت‌های پایانی

    معامله در سمت و جهت درست بازار ارزهای دیجیتال در صورتی که به جای نمودار کندل استیک کلاسیک از هیکن آشی استفاده کنید، بسیار راحت تر خواهد بود. در مجموع قابلیت‌های مختلف هیکن آشی امکان تشخیص فرصت‌های معاملاتی برای ارز دیجیتال دلخواه را فراهم می‌کند. اما باز هم بهتر است پیش از اجرای معاملات واقعی، کمی تمرین داشته باشید.

    آشنایی با الگوهای کلاسیک و نحوه استفاده از آنها در بورس و ارزهای دیجیتال

    الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال

    شناخت الگوهای قیمتی یکی از اولین مفاهیمی است، که معامله گران فنی از همان ابتدای شروع به کار در بازار سهام و ارزهای دیجیتال با آن مأنوس می‌شوند. الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال ، بخش مهمی از تحلیل تکنیکال کلاسیک هستند و معامله گرانی که با استفاده از نمودار به خرید و فروش سهام می‌پردازند، باید با این الگوها آشنایی داشته باشند.یکی از بارزترین ویژگی های ابزار تحلیل تکنیکال، قابلیت تکرارپذیری آنهاست، به گونه ای که به راحتی می‌توان در هر نمودار و هر تایم فریم، آنها را مشاهده نمود. الگوهای قیمتی می‌توانند به عنوان سیگنالی برای ورود، ابزار تایید و یا به منظور پیش بینی جهت و میزان تحرکات قیمتی بازار، مورد استفاده قرار گیرند. الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال به ترتیب عبارتند از:

    سر و شانه، پرچم، مثلث، دره، الماس، فنجون و دسته، مستطیل . تشخیص این الگوها در نمودار، کمک می‌کند تا بازار را بهتر درک کرده و نسبت به حرکات قیمت در آینده، ذهنیت داشته باشیم. به ‌طور کلی الگوهای قیمتی به دو دسته ادامه دهنده و بازگشتی تقسیم می‌شوند که الگوهای سر و شانه، سقف و کف دوقلو و سه‌قلو جزء بازگشتی ها و پرچم و مستطیل در دسته الگوهای ادامه دهنده قرار می گیرند. طبق بررسی های انجام‌شده از بین موارد مذکور، الگوی سر و شانه از منظر بسیاری از معامله گران، پرکاربردترین الگوی نموداری است. شناخت صحیح و درک عمیق این الگوها، منجر به این می‌شود که در معامله‌گری به دید وسیع تری دست یابید، که همین توانایی می‌تواند مسبب رشد سرمایه و موفقیت در بلند مدت باشد.

    الگوی سرشانه از الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکالی کلاسیک تحلیل تکنیکال

    این الگو یکی از الگوهای برگشتی کلاسیک به حساب می آید، هنگامی که نمادی در مسیر صعودی قرار دارد، اگر این الگو تشکیل شود،‌ تغییر مسیر داده و به سمت پایین حرکت می‌کند. حالت برعکس آن به این صورت است که سهم در یک‌ روند نزولی قرار دارد و سپس الگوی برگشتی سرشانه تشکیل می‌شود و روند نزولی تغییر مسیر داده و به سمت بالا بر‌می‌گردد. برای تشکیل این الگو شرایطی وجود دارد که در ادامه به آنها اشاره می‌شود.

    اجزای تشکیل دهنده الگوی سرشانه:

    • سر (دارای بلندترین قله در الگو)
    • شانه‌ها (دو شانه که ممکن است درصورتی که ایده آل باشند، اندازه یکسان داشته و می‌توانند هم سطح یا غیر هم سطح باشند.)
    • خط گردن (خطی که دو نقطه‌ حاصل از به هم پیوستن یکسر و یک شانه را به هم می رساند و ملاک ما برای تشخیص دقیق الگو است.)

    حال به بررسی الگو می‌پردازیم، این الگو در حالت ایده آل به شکل زیر است:

    برای حالت نزولی نیز برعکس همین حالت صادق است. به مثال الگوی نموداری چیست؟ های زیر توجه کنید:

    الگوی سرشانه صعودی:

    الگوی سرشانه نزولی:

    گاهی ممکن است بنا به دلایلی همچون حمایت های پیشین و سایر حمایت ها یا مقاومت ها هدف قیمتی الگو شما تکمیل نشود.

    همانطور که پیشتر‌ برایتان توضیح دادیم، این الگو زمانی که بتواند از خط گردن با حجم معاملات بالا یا گپ معاملاتی یا به همراه یک کندل تو خالی این خط را رد کند و بتواند سه روز معاملاتی بالای آن معامله کند، به‌منزله شکست خط گردن تلقی خواهد شد؛ ولی این الگو در این سهم هیچ‌گاه محقق نشده، چرا که خط گردن با شرایطی که توضیح داده شد، شکسته نشده است!

    سؤال : آیا در نمودار زیر ما یک الگوی سرشانه صعودی می بینیم؟

    با توجه به شکل زیر دو نکته حائز اهمیت است، ابتدا اینکه روند قبل از الگو نزولی است، ولی بسیار کوچکتر از خود الگو است، نکته دوم این است که خط گردن‌ شکسته نشده است.

    سقف دوقلو

    این الگو نیز همانند الگوی سرشانه یک الگوی بازگشتی است، برای شناسایی این الگو کافی است الگوی همانند شکل زیر را در نمودارهای خود پیدا کنیم.

    همانطور که مشاهده می‌کنید، در صورت وجود روند صعودی و ایجاد چنین الگویی، درصورتی که سهم از نقطه A به سمت پایین خارج شود و به بیان دیگر خط گردن را با حجم زیاد قطع کند، هدف قیمتی را به‌اندازه فاصله سقف الگو تا خط گردن خواهد داشت.

    سقف سه قلو

    این الگو نیز همانند الگوی سقف دوقلو یک الگوی برگشتی بوده و فقط به‌جای دوقلو به سه قلو تبدیل می‌شود و به بیان دیگر به‌جای «دو سقف یا کف» به «سه سقف یا کف» تبدیل می شود. این الگو برای حالت برعکس یعنی کف سه‌قلو نیز صادق است.

    به مثال‌های‌ زیر توجه فرمایید:

    الگوی پرچم(FLAG) از الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال

    این الگو، یکی از الگوهای ادامه دهنده در تحلیل تکنیکال است، یعنی سهم در مدار صعود وارد الگو پرچم شده و سپس با هدف مشخص قیمتی به حرکت خود ادامه می‌دهد.

    مشابه الگوی پرچم در روندهای نزولی نیز وجود دارد.

    این الگو بعضی مواقع باعث تغییر روند در یک سهم خواهد شد! زمانی که سهم وارد الگو شده و به صورت عکس از الگو خارج شود، باعث تغییر روند می‌شود. در تصویر زیر نمونه اصلی برای یک پرچم را مشاهده می‌کنید، درصورتی که از نقطه A خارج شود، به صورت ادامه دهنده و در صورتی‌که از نقطه B خارج شود به صورت بازگشتی عمل می‌کند.

    همانطور که در تصاویر زیر مشاهده می‌کنید، در بازه تعیین شده پرچم های متوالی و ادامه دهنده تشکیل شده است.

    نکات و اهداف قیمتی:

    • الگوی پرچم از یک پرچم و دسته تشکیل‌ شده است
    • در صورت شکست در ادامه روند به صورت الگوی ادامه دهنده و در غیر این صورت بازگشتی عمل می‌کند.
    • هدف قیمتی اول به اندازه دسته پرچم و هدف قیمتی دوم به کانال شکل گرفته
    • طول پرچم نباید از ۵۰ درصد دسته پرچم در حالت ایده آل تجاوز کند.
    • این الگو بیشتر در رالی ها (صعودها و یا نزول های متوالی) رخ می‌دهد.

    پرچم برگشتی

    الگوی مثلث (Triangles) از الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال

    این الگو انواع مختلفی دارد، ولی به طور کلی اگر بتوانیم به‌صورت همگرا دو خط را رسم کنیم که تشکیل یک مثلث بدهد، جزء این الگو به حساب می‌آید. این الگو می‌تواند به صورت بازگشتی یا ادامه دهنده باشد.

    اهداف قیمتی:

    اهداف قیمتی در الگوی مثلث، به اندازه ضلع H در اشکال بالاست و به این صورت است که از هر طرف مثلث سهم خارج شود، به‌اندازه آن پیشروی خواهد کرد.

    الگوی دره (Wedges)

    این الگو همانند مثلث بوده با این تفاوت که به صورت یک کنج تشکیل می‌شود و قوانین آن مطابق با مثلث است.


    الگوی الماس (Diamonds)

    این الگو برگشتی بوده و اگر سهم در روند صعودی وارد این الگو شود، نزولی می‌شود و این الگو به‌صورت برعکس نیز صادق است.

    الگوی فنجون و دسته (CUP)

    این الگو برای ادامه روند در مسیر صعودی استفاده می‌شود، به نوعی که سهم وارد کاپ شده و اگر از آن خارج شود، به‌اندازه قعر الگو رشد خواهد کرد. این الگو می‌تواند به صورت ساده تشکیل شود و دسته نداشته باشد، ولی معمولاً یک دسته کوچک در قسمت راست الگو تشکیل می‌شود. با توجه به شکل زیر سهم در مسیر صعودی وارد الگو شده و بعد از تشکیل دسته در قسمت راست خود و گذر از محدوده خط گردن به مسیر خود ادامه داده است.

    الگوی مستطیل

    این الگو نیز بسته به خروج سهم می تواند صعودی یا نزولی باشد، به نوعی که طبق تصویر زیر سهم پس از عبور از محدوده مقاومتی توانسته به‌اندازه عرض مستطیل رشد کند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.