استراتژی Hedging


کمتر از پنج سال پس از فارغ‌التحصیلی وی، بازار سهام در دوشنبه سیاه سال 1987 شدیدترین سقوط تاریخی خود را تجربه کرد. در این روز، میانگین صنعتی شاخص داو جونز با افت 6 /22درصدی، بیشترین کاهش یک‌روزه در تاریخ بازار سهام آمریکا را رقم زد. این رویداد که هیچ اقتصاددان یا مدیر ریسکی وقوع آن را پیش‌بینی نکرده بود، حتی دلیل مشخصی هم نداشت. طالب اما می‌دانست یک رویداد شدید و غیرقابل پیش‌بینی رخ خواهد داد. او یک استراتژی مالی در پیش گرفت تا برای چنین رویدادی آماده باشد. در دوشنبه سیاه، در حالی که یأس همه وال‌استریت را فرا گرفته بود، نسیم طالب توانست ثروت هنگفتی به دست بیاورد. در واقع، پس از آنکه فدرال‌رزرو با وارد کردن نقدینگی به سیستم بانکی، نرخ بهره بین‌بانکی را کاهش داد، قراردادهای آتی مبتنی بر حساب‌های دلاری خارج از آمریکا1 یک جهش ناگهانی را تجربه کردند، عاملی که باعث شد نسیم طالب ده‌ها میلیون دلار سود کسب کند.

قوی سیاه 60 ساله شد

نسیم نیکلاس‌طالب که در میان اقتصاددانان به «قوی سیاه» معروف است، همین روزها تولد 60سالگی‌اش را جشن می‌گیرد. قوی سیاه متولد سال 1960 در لبنان است. آقای طالب در سال 1975 و زمانی که کشورش گرفتار جنگ داخلی شد، زندگی کردن در یک «قوی سیاه» را تجربه کرد. نظریه قوی سیاه یکی از دلایل اصلی شهرت نسیم طالب، استاد برجسته در زمینه مدیریت ریسک در موسسه پلی‌تکنیک دانشگاه نیویورک است.

نسیم طالب، مدیریت ارشد کسب‌وکار را از مدرسه وارتون در پنسیلوانیا و دکترای خود در زمینه دانش مدیریت را از دانشگاه پاریس با ارائه پایان‌نامه مبنی بر ریاضیات مرتبط با قیمت‌گذاری ابزارهای مشتقه متمرکز دریافت کرد. پس از آن به یک بنگاه سرمایه‌گذاری در منهتن رفت و در کنار معامله‌گران حرفه‌ای مشغول به کار شد. نسیم طالب بیش از 20 سال به عنوان معامله‌گر ابزار مشتقه مالی و متخصص در زمینه پوشش دادن ریسک در برابر ریسک‌های غیرخطی و مدیریت بازدهی تحت توزیع پیچیده احتمالات گذراند. او در موسساتی مانند

Credit Suisse First Boston ،UBS ،BNP-Paribas ،Calyon و Deutsche Bank در جایگاه ارشد کار کرده است. او همچنین به بانک‌های مرکزی، نمایندگان دولت و سازمان‌های بین‌المللی در زمینه سیاستگذاری مبتنی بر ریسک مشاوره داده است. وی سپس تمرکز خود را بر پژوهش در زمینه ریسک و احتمالات کاربردی و چاپ مقالات در مجلات علمی قرار داد.

79-1

کمتر از پنج سال پس از فارغ‌التحصیلی وی، بازار سهام در دوشنبه سیاه سال 1987 شدیدترین سقوط تاریخی خود را تجربه کرد. در این روز، میانگین صنعتی استراتژی Hedging شاخص داو جونز با افت 6 /22درصدی، بیشترین کاهش یک‌روزه در تاریخ بازار سهام آمریکا را رقم زد. این رویداد که هیچ اقتصاددان یا مدیر ریسکی وقوع آن را پیش‌بینی نکرده بود، حتی دلیل مشخصی هم نداشت. طالب اما می‌دانست یک رویداد شدید و غیرقابل پیش‌بینی رخ خواهد داد. او یک استراتژی مالی در پیش گرفت تا برای چنین رویدادی آماده باشد. در دوشنبه سیاه، در حالی که یأس همه وال‌استریت را فرا گرفته بود، نسیم طالب توانست ثروت هنگفتی به دست بیاورد. در واقع، پس از آنکه فدرال‌رزرو با وارد کردن نقدینگی به سیستم بانکی، نرخ بهره بین‌بانکی را کاهش داد، قراردادهای آتی مبتنی بر حساب‌های دلاری خارج از آمریکا1 یک جهش ناگهانی را تجربه کردند، عاملی که باعث شد نسیم طالب ده‌ها میلیون دلار سود کسب کند.

کتاب‌های نسیم طالب به بیش از 35 زبان دنیا ترجمه شده‌اند. وی از زمان شروع حرفه دانشگاهی، بیش از 65 مقاله در زمینه‌های مختلف در خصوص ریسک و احتمالات به چاپ رسانده است.

این حسن شهرت باعث شد نسیم طالب در سال 2011 به انتخاب بلومبرگ، در فهرست 50 فرد تاثیرگذار دنیا در زمینه مالی قرار گیرد. او همچنین در فهرست 25 فارغ‌التحصیل موفق مدرسه وارتون حضور دارد.

همه اینها به واسطه هوش و ذکاوت او در تحلیل و تبیین مخاطرات اقتصاد است و به همین دلیل او را یکی از پیشگامان پوشش Tail risk یا ریسک‌های غیرمنتظره یا آنچه امروزه حفاظت در برابر قوی سیاه نامیده می‌شود، می‌شناسند. نظریه‌ای که هدف آن کاهش قرار گرفتن سرمایه‌گذاران در معرض حرکت‌های شدید بازار است. «برایان اپلیارد» در مقاله‌ای در روزنامه تایمز در سال 2008، او را باحرارت‌ترین اندیشمند جهان توصیف کرد. «دانیل کانمان» پیشنهاد در نظر گرفتن نام نسیم طالب در میان برترین روشنفکران جهان را داد، و گفت: «طالب نحوه تفکر بسیاری از مردم در ارتباط با نااطمینانی، به‌خصوص در بازارهای مالی را تغییر داده است.»

نسیم طالب نویسنده یک مجموعه پنج‌جلدی از مقالات فلسفی در زمینه نااطمینانی با عنوان اینسرتو2 است که طی سال‌های 2001 تا 2018 چاپ شده‌اند. این مجموعه شامل کتاب‌های فریب‌خورده تصادفی3 (2001)، قوی سیاه4 (2010-2007)، تخت پروکروستس5 (2010)، پادشکننده6 (2012) و پوست در بازی7 (2018) است. او آثار دیگری شامل یک کتاب تخصصی در زمینه مشتقات با عنوان پوشش دادن پویای ریسک: مدیریت گزینه‌های وانیلی و بیگانه8 (1997) و یک کتاب تخصصی در زمینه نظریه احتمالات کاربردی به نام عواقب آماری توزیع دم‌کلفت9 (2020) دارد. او به دلیل دیدگاه چندرشته‌ای برای مدل کردن خطا و نقش رویدادهای نادر و با تاثیرات شدید یا «قوهای سیاه» که در کتاب قوی سیاه درباره آن می‌نویسد معروف است.

قوی سیاه چیست؟

بر اساس داستانی که در ابتدای کتاب قوی سیاه نوشته شده است، پیش از کشف استرالیا، اروپایی‌ها بر این باور بودند که تمامی قوها سفید هستند. سال‌ها مشاهدات تجربی، این مساله را ثابت کرده بود و تا به آن روز، هیچ‌کس هیچ قویی به جز قوی سفید ندیده بود. زمانی که مشاهده یک قوی سیاه آن نظریه ساده را نابود کرد، همه غافلگیر شدند. طالب بیان می‌کند که این مساله محدودیت یادگیری از مشاهدات و تجربیات و شکنندگی دانش ما را روشن می‌سازد؛ زمانی که تنها یک مثال، یک گزاره عمومی به‌دست‌آمده از سال‌ها مشاهدات قوی سفید را نامعتبر کرد. با مشاهده قوی سیاه مردم اروپا مجبور شدند این مفهوم را در ذهن خود بازبینی کنند و قوی سیاه را به عنوان یک پدیده معمول در نظر بگیرند.

نسیم طالب قوی سیاه را استعاره از رویدادی توصیف می‌کند که سه ویژگی دارد؛ اولین ویژگی نگنجیدن رویداد در محدوده انتظارات معمول است، زیرا هیچ رویدادی در گذشته نمی‌تواند به احتمال رخ دادن آن اشاره کند. دو ویژگی دیگر قوی سیاه شامل شدید بودن اثرات رویداد و دیگری ارائه توضیحاتی پس از وقوع رویداد است، که آن را قابل پیش‌بینی نشان می‌دهد. رخدادی که کاملاً در این چارچوب توصیفی قرار می‌گیرد بحران مالی سال 2008 است که در واقع اهمیت کتاب قوی سیاه نیز بر همین مبناست، زیرا در این کتاب نسبت به وقوع بحران مالی سال 2008 هشدار داده می‌شود. او در کتابش راجع به بحران پیش‌رو این‌چنین هشدار می‌دهد:

78-1

«جهانی شدن شکنندگی درهم‌تنیده‌ای ایجاد می‌کند، در حالی که نوسان را کاهش می‌دهد و ظاهر پایداری به وجود می‌آورد. به عبارت دیگر، جهانی شدن قوهای سیاه مخربی را به وجود می‌آورد. ما اکنون بیش از پیش در معرض یک تهدید فروپاشی جهانی قرار داریم؛ در حالی که موسسات مالی در تعداد کمی بانک بزرگ ادغام می‌شوند و تقریباً تمامی بانک‌ها به هم وابسته هستند. در این سیستم مالی که به سمت بانک‌های غول‌آسای بوروکراتیک حرکت می‌کند، اگر یک بانک شکست بخورد، تمامی بانک‌ها شکست خواهند خورد. در واقع افزایش تمرکز بانک‌ها به نظر می‌رسد که احتمال وقوع بحران مالی را کاهش می‌دهد، اما زمانی که یک بحران رخ دهد، مقیاس جهانی بزرگ‌تری خواهد داشت و ما را شدیداً تحت تاثیر قرار می‌دهد. در واقع ما از یک سیستم متنوع شامل بانک‌های کوچک با سیاست وام‌دهی متنوع به سمت یک چارچوب یکنوا از بنگاه‌های مشابه می‌رویم.»

استدلال اصلی که طالب در کتاب قوی سیاه ارائه می‌دهد این است که ما در دو جهان زندگی می‌کنیم. جهان اول را می‌توان با تحلیل‌های آماری ابتدایی و فهم متعارف از روابط علی و معلولی توضیح داد. در این جهان ما می‌توانیم پیش‌بینی‌های نسبتاً دقیقی داشته باشیم. جهان دوم اما همانند جهان اول قابل توضیح نیست و نمی‌توان با پیش‌بینی‌های مورد اطمینان آن را بررسی و پیش‌بینی کرد. در واقع، ما نسبت به جهان دوم هیچ درکی نداریم زیرا با این فرض ساده‌لوحانه که ما می‌توانیم این جهان را مانند جهان اول درک کنیم، شهودهای ابتدایی خود را بر آن تحمیل کرده‌ایم. رهبران نمی‌توانند تفاوت میان این دو جهان را کاملاً به رسمیت نشناسند، زیرا جهان دوم بخش بسیار بزرگی از واقعیت امروز ما را تشکیل می‌دهد که شامل بازار سهام، چرخه‌های تجاری، جنگ، دارایی شرکت‌ها و مسیر شغلی است.

اینکه یک قوی سیاه را ندیده‌ایم، به معنای آن نیست که چنین جانوری وجود ندارد. اتفاقات نامحتمل زمانی که به وقوع می‌پیوندند، مردم آنها را به فهم خود از جهان اضافه می‌کنند و یک اتفاق غیرعادی به یک رویداد عادی تغییر ماهیت پیدا می‌کند. متخصصان و سیاستمداران خود را سرزنش می‌کنند که چرا وقوع این رویداد نامحتمل (که پس از اتفاق افتادن بدیهی به نظر می‌رسد) را پیش‌بینی نکرده بودند. طالب در کتاب قوی سیاه نسبت به ناتوانی در پیش‌بینی رویدادهای غیرمعمول با عواقب شدید به علت اعتماد بیش از حد بر نظریه‌های ناکامل هشدار می‌دهد.

نسیم طالب نظرهای بحث‌برانگیز زیادی را مطرح استراتژی Hedging می‌کند. او از منتقدان جایزه نوبل در علم اقتصاد است و باور دارد این جایزه باید برداشته شود، زیرا نظریه‌های اقتصادی خسارت‌های ویران‌کننده‌ای به بار می‌آورند. او مخالف دانش از بالا به پایین است و معتقد است شکل‌گیری قیمت‌ها از یک فرآیند طبیعی پیروی می‌کنند. او بیان می‌کند که ارزش اختیار معامله توسط معامله‌گران به روش آزمون و خطا تعیین می‌شود، نه از طریق یک مدل، مدل‌هایی که مانند کنفرانس‌های سخنرانی برای پرندگان در باب نحوه پرواز هستند. طالب با استفاده از تجربه خود به عنوان معامله‌گر ابزار مشتقه استدلال می‌کند که پیش‌بینی‌های بازار سهام بی‌ارزش هستند، زیرا هیچ‌کس راجع به اینکه قیمت‌ها به چه سویی می‌روند نظری ندارد. پس از جهش یا افت ناگهانی قیمت سهام، متخصصان روایت‌های به ظاهر موجهی ارائه می‌دهند تا توجه عموم را از بی‌اطلاعی خود منحرف کنند. او بیان می‌کند که مدل‌های پیش‌گویانه، مدل‌های ریاضیاتی هستند که نمی‌توانند برخی ایده‌های کلیدی مانند ناممکن بودن دسترسی به تمامی اطلاعات مرتبط و تاثیرات شدید ناشی از وجود اختلافات کوچک ناشناخته در داده را در نظر بگیرند. این مساله نظریه‌ها یا مدل‌های مبتنی بر داده‌های تجربی را که نمی‌توانند رویدادهایی را که هنوز به وقوع نپیوسته‌اند، اما امکان رخ دادن دارند در نظر بگیرند، نامعتبر می‌کند.

او متخصصان را افرادی توصیف می‌کند که بر توابع نرمال معمولی و قابل فهمی باور دارند که در آنها اکثر توزیع حول مرکز است؛ خروجی‌های شدید هندسه فراکتال که در آنها همه چیز می‌تواند طی یک شب اتفاق بیفتد اما بسیار قدرتمندتر هستند. او همچنین بیان می‌کند که اساس اقتصاد محاسباتی غلط است و علم آمار اساساً ناکامل است، زیرا نمی‌تواند ریسک رویدادهای نادر را پیش‌بینی کند، مشکلی که نسبت به نادر بودن این رویدادها شدید است. طالب معتقد است آماردانان شبه‌دانشمندانی هستند که در ارتباط با خطر رویدادهای نادر، نالایقی خود را با معادلات پیچیده پنهان می‌کنند. این طرز تفکر انتقادهای زیادی را برانگیخته است. برای مثال انجمن آمار آمریکا یک شماره از مجله خود را به قوی سیاه اختصاص داد و در آن استراتژی Hedging آمیزه‌ای از ستایش و انتقاد را از نکات اصلی کتاب، با تمرکز بر شیوه نگارش و ارائه ادبیات آماری، مطرح کرد. رابرت لوند استاد ریاضیات در دانشگاه کلمسون در خصوص کتاب قوی سیاه نوشت: نسیم طالب «در برخی موارد بی‌پروا و تحت بزرگ‌نمایی‌های اغراق‌آمیز است، آماردانان حرفه‌ای کتاب را در همه‌جا ساده‌لوح می‌یابند». آرون براون نویسنده، استاد اقتصاد محاسباتی و عددی در دانشگاه یه‌شیوا و فوردهام می‌گوید: «کتاب به گونه‌ای نوشته شده است که گویی طالب هیچ‌گاه از روش‌های غیرپارامتریک، محاسبات استراتژی Hedging عددی، ابزارهای تجسمی یا تخمین پایدار نشنیده است.» با این حال، او قوی سیاه را «کتابی که خواندنش ضروری است» توصیف می‌کند و آماردانان را ترغیب می‌کند که از توهین‌ها چشم‌پوشی کنند تا «حقیقت مهم فلسفی و ریاضی» موجود در کتاب را دریافت کنند. طالب در چاپ دوم کتاب قوی سیاه پاسخ می‌دهد که «یکی از نظرات معمول اما بی‌فایده‌ای که می‌شنوم این است که برخی راه‌حل‌ها می‌تواند از «آمار پایدار» به دست آید. در تعجب هستم چگونه این روش‌ها می‌توانند اطلاعاتی تولید کنند، در حالی ‌که هیچ داده‌ای وجود ندارد». جان کی می‌نویسد طالب «نویسندگان و متخصصان را آدم‌های فرومایه یا نادانی توصیف می‌کند. نوشته او پر از مطالب نامرتبط، حاشیه‌ها و عبارات عامیانه است که مانند مکالمه یک داستان‌سرا، به جای یک تز با استدلال‌های محکم است. اما این موضوع لذت‌بخش است، زیرا در عین قانع‌کننده بودن خواندن کتاب را راحت کرده است. با این حال در زیر خشم و تمسخر او مطالب مهمی وجود دارد. مدل‌های مدیریت ریسکی که امروزه کاربرد دارند، رویدادهایی را که ادعا دارند کسب‌وکارها را در برابر آنها حفاظت می‌کنند در نظر نمی‌گیرند. این مدل‌ها روکشی از سفسطه تخصصی به‌کار می‌گیرند. تحلیلگران عددی مدیران عامل شرکت‌ها را در توهمی از احساس امنیت ساکت کرده‌اند». همچنین، دیوید فریدمن آماردان برکلی معتقد است تلاش‌های آماردانان برای تکذیب ‌نظر طالب متقاعدکننده نبوده است.

کتاب قوی سیاه نسیم طالب در ایران نیز ترجمه و چاپ شده است. دو ترجمه موجود یکی به قلم محمدابراهیم محجوب است که در انتشارات آریانا قلم چاپ شده است و دیگری ترجمه مریم بردبار که در انتشارات کتیبه پارسی به چاپ رسیده است. خواندن این کتاب زاویه دید جدیدی در ارتباط با چگونگی روبه‌رو شدن با تصادفی بودن رویدادها، ریسک و نااطمینانی در زندگی به ما می‌آموزد. دیدگاه طالب به ما می‌آموزد که به جای تلاش بر پیش‌بینی رویدادهای منفی باید تلاش کنیم تا خود را در برابر آنها محافظت کنیم.

سیستم‌هایی که اعتماد بیش از حد به پیش‌بینی دارند، نسبت به رویدادهای غیرقابل پیش‌بینی قوی سیاه استراتژی Hedging شکننده هستند و از هم می‌پاشند. طالب بیان می‌کند که تکامل، برخلاف اقتصاددانان، پیش‌بینی نمی‌کند. در واقع این شوک‌ها، تغییر در آب و هوا یا در دسترس بودن غذاست که باعث می‌شود گونه‌های جانوری جدیدی به وجود آیند. طبیعت همچنین درجه‌ای از حشو را در سیستم خود برای محافظت خود در برابر شوک‌ها به‌کار می‌برد، برای مثال انسان‌ها دو کلیه و دو شش دارند. سیستم‌های بیولوژیک، از بی‌نظمی بهره می‌برند. سیستم پادشکننده تصادفی بودن و نااطمینانی را دوست دارند. آنها فراتر از انعطاف‌پذیر بودن یا پایدار بودن هستند؛ آنها با استرس و ناپایداری قدرتمندتر می‌شوند. در نتیجه، سازمان‌هایی که از تصادفی بودن شرایط بهره می‌برند چیره می‌شوند و سازمان‌هایی که از آن ضربه می‌خورند نابود خواهند شد.

طالب اصلی‌ترین چالش خود را ترسیم کردن ایده خود مبنی بر پایدارسازی و پادشکنندگی، به معنی چگونگی زندگی و رفتار در جهانی که آن را نمی‌شناسیم و به وجود آوردن پایداری نسبت به قوهای سیاه بیان می‌کند. یکی از کاربردهای ایده‌ای که در این زمینه مطرح می‌کند، تعریف کاراترین روش‌های مدیریت ریسک بر مبنای دوری کردن از مرکز به نفع ترکیبات خطی از حالات اکستریم همه حوزه‌ها از سیاست تا اقتصاد تا زندگی شخصی است. از منظر طالب، این روش نسبت به خطای تخمین پایدار است. برای مثال، او بیان می‌کند که سرمایه‌گذاری با ریسک معتدل بیهوده است، زیرا محاسبه ریسک سخت و ناممکن است. استراتژی مطلوب او همزمان هم شدیداً محافظه‌کارانه و هم شدیداً تهاجمی است. او بیان می‌کند 80 تا 90 درصد از ثروت خود را در سرمایه‌گذاری بدون ریسک مانند اوراق قرضه دولتی قرار دهید. در نتیجه در صورت وقوع رویداد قوی سیاه، اکثر ثروت شما از ضرر ایمن خواهد بود. 10 تا 20 درصد مابقی ثروت را در سرمایه‌گذاری‌های به شدت ریسکی مانند بنگاه‌های فعال در زمینه سرمایه‌گذاری‌های خطرپذیر که در کسب‌وکارهای نوپا سرمایه‌گذاری می‌کنند قرار دهید. بنابراین در صورت شکست این کسب‌وکارهای نوپا، پول زیادی از دست نمی‌دهید، اما در صورت موفق شدن یکی از این کسب‌وکارها، می‌توانید پول قابل توجهی به دست بیاورید. او این ایده را برای سلامتی و ورزش هم به‌کار می‌برد و بیان می‌کند به جای آنکه هر روز ورزش ملایم و ثابت کنیم، بهتر است اکثر اوقات ورزش سبک مانند پیاده‌روی آهسته انجام دهیم و گاهی اوقات ورزش سنگین انجام دهیم. او باور دارد که بدن انسان به گونه‌ای تکامل یافته است که در یک محیط تصادفی زندگی کند، محیطی که در آن تلاش‌های نامنتظره شدید متعددی به‌کار می‌برد و مقدار زیادی استراحت می‌کند.

چه قو‌های سیاه دیگری خارج از محدوده دید ما در کمین هستند تا بخشی از تاریخ بازارهای مالی شوند؟ حقیقت این است که حرکت بازارهای مالی بسیار تصادفی است. واقف بودن به این مساله که قوهای سیاه اتفاق می‌افتند تاثیرات بسیاری بر نحوه نگرش ما به ریسک خواهد داشت.

تعریف هج یا هدجینگ

هج (Hedging) به معنای گرفتن یک موقعیت به منظور جبران ریسک نوسانات آتی قیمت است.

نوعی تراکنش ‌های مالی هستند که شرکت‌ها به عنوان بخشی از انجام کسب‌وکار، به طور منظم انجام می‌دهند.

چرا از هدجینگ استفاده می شود؟

شرکت‌ها اغلب در معرض ریسک ‌های ناخواسته ناشی از نوسانات ارزش ارزهای خارجی و قیمت مواد خام قرار دارند.

در نتیجه، آن‌ها به دنبال کاهش یا حذف ریسک‌هایی هستند که با ایجاد معاملات مالی، ناخواسته با آن‌ها مواجه می‌شوند.

در حقیقت، بازارهای مالی تا حد زیادی برای این نوع معاملات ایجاد شدند، که در آن یک قسمت آسیب ریسک دیگری را به حداقل می‌رساند.

یک شرکت خط هوایی ممکن است در معرض هزینه سوخت جت قرار گیرد که به نوبه خود با قیمت نفت خام در ارتباط است.

یک شرکت چندملیتی آمریکایی، افزایش درآمد بسیاری از ارزهای گوناگون به دست می آورد…

اما درآمدهای آن‌ها را گزارش خواهد کرد و سود سهام را به دلار آمریکا پرداخت خواهد کرد.

شرکت‌ها در بازارهای مختلف فعالیت خواهند کرد تا خطرات تجاری ناشی از این ریسک ‌های ناخواسته را خنثی کنند.

به عنوان مثال، شرکت های هواپیمایی ممکن است با خرید قراردادهای آتی نفت خام، به خرید و فروش بپردازند.

این امر از شرکت در برابر خطر افزایش هزینه‌های ناشی از افزایش قیمت نفت محافظت می‌کند.

باز هم بیشتر

… نفت خام در سطح بین‌المللی به دلار آمریکا قیمت‌گذاری می‌شود.

زمانی که قراردادهای آتی منقضی می‌شوند، شرکت تحویل فیزیکی نفت را دریافت خواهد کرد و به دلار آمریکا پرداخت خواهد کرد.

اگر ما در مورد یک شرکت غیر آمریکایی صحبت کنیم، این یک خطر ارزی است. بنابراین، احتمال قوی وجود دارد که این شرکت همچنین تصمیم می گیرد که ریسک خود را در ارز خارجی پوشش دهد.

برای انجام این کار، این شرکت پولی مبنی بر خرید دلار آمریکا را به فروش می رساند …

… و در نتیجه در معرض ریسک قرار گرفتن دلار خود را از موقعیت نفت خام پوشش می دهد.

این تنها شرکت‌ها نیستند که در پوشش ریسک ارزهای خارجی شرکت می‌کنند.

به عنوان یک فرد، ممکن است خودتان را در وضعیتی پیدا کنید که در آن پوشش ریسک ارز خارجی می‌تواند یک گزینه جذاب باشد.

پوشش ریسک (هج) در فارکس چیست؟ پوشش ریسک انجام دهید و استراتژی های فارکس را نگه دارید.

هج می‌تواند چندین روش مختلف را در فارکس انجام دهد.

شما می‌توانید قسمتی از سرمایه را هج کنید تا به عنوان راهی برای پوشش ریسک در برابر برخی از نوسانات یک حرکت معکوس از سرمایه خود محافظت کنید:

… یا شما می‌توانید به طور کامل از هر گونه قرار گرفتن در معرض نوسانات آینده جلوگیری کنید.

تعدادی ابزار وجود دارند که می‌توان از آن‌ها استفاده کرد. از جمله فیوچرز یا آپشن‌ها.

اما، ما قصد داریم بر روی استفاده از بازار اسپات فارکس تمرکز کنیم.

پوشش ریسک و نگه داشتن استراتژی چگونه عمل می کند؟

هج (Hedging) در مورد کاهش ریسک شما و حفاظت در برابر حرکت‌های ناخواسته قیمت است.

بدیهی است که ساده‌ترین راه برای کاهش ریسک، کاهش تعداد یا بستن موقعیت ها است.

اما ممکن است زمان‌هایی وجود داشته باشد که شما تنها ممکن است بخواهید به طور موقت یا تا حدودی ریسک خود را کاهش دهید.

بسته به شرایط، ممکن است هج راحت‌تر از بستن موقعیت باشد .

بیایید به مثالی نگاه کنیم – می گوئیم که چندین موقعیت را پیش از رای گیری Brexit نگه داشتید.

موقعیت های شما عبارتند از:

۱. یک لات موقعیت فروش EUR / GBP

۲. دو لات موقعیت فروش USD / CHF

۳. یک لات موقعیت خرید GBP / CHF

به طور کلی شما با اینها به عنوان موقعیت های بلندمدت خوشحال هستید، اما نگران نوسان بالقوه در GBP هستید که در رای گیری Brexit قرار دارد.

به جای اینکه خودتان را از دو موقعیت خود با GBP خلاص کنید و آنها را ببندید، تصمیم می گیرید به وسیله هج کردن ریسک را پوشش دهید. شما این کار را با گرفتن یک موقعیت اضافی دیگر، فروش GBP / USD انجام می‌دهید.

این کار ریسک شما را روی GBP کاهش می‌دهد، زیرا شما در حال:

۱. فروش پوند و خرید دلار آمریکا هستید، در حالی که

۲. موقعیت های فعلی شما دارای خرید روی پوند و فروش روی دلار آمریکا هستند.

شما می‌توانید برای پوشش کامل ریسک فروش استرلینگ در موقعیت های فعلی، دو لات GBP / USD را به فروش برسانید، که این امر تاثیر بیشتری بر حذف ریسک شما خواهد داشت.

و یا شما ممکن است مقداری کمتر از این اندازه روی پوند هج کنید که این موضوع کاملا بسته به نگرش شما نسبت به ریسک است.

هج چیست؟

شرح نمودار فوق

این نمودار در بالا نشان می‌دهد که چگونه GBP / USD به سرعت در پی رای Brexit حرکت می‌کند.

موقعیت فروش که روی GBP / USD به عنوان پوشش ریسک گرفته شد باعث می‌شود که شما از ضرر بزرگی نجات پیدا کنید.

توجه داشته باشید که می‌توانید یک جفت ارز متفاوت را نیز معامله کنید:

… جنبه کلیدی آن فروش استرلینگ می‌باشد، زیرا که نوسانات استرلینگ است که شما باید به دنبال دوری از آن باشید.

از GBP / USD در اینجا به عنوان مثال استفاده می‌شود زیرا به راحتی در برابر موقعیت فعلی دلار شما، ریسک را پوشش می‌دهد.

توجه داشته باشید که تاثیر مضاعفی در ریسک شما با دلار آمریکا وجود دارد.

یک روش دیگر، که البته کمی کم‌تر از روش مستقیم پوشش ریسک، در معرض ریسک قرار دارد، قرار دادن یک موقعیت با یک جفت دارای همبستگی مرتبط است.

اگر یک جفت واحد پول پیدا کنید که به شدت با یکدیگر همبستگی داشته باشند، می ‌توان یک موقعیت را ساخت که به طور عمده در بازار خنثی است.

به عنوان مثال، بیایید بگوییم که شما یک موقعیت خرید روی GBP / USD دارید.

می‌بینید که در آن زمان USD / CAD یک همبستگی منفی قوی با GBP / USD دارد.

خرید USD / CAD باید به عنوان پوشش بخشی از ریسک موقعیت GBP / USD شما در نظر گرفته شود. و این ارتباط به همین شکل در دیگر جفت ارزها برقرار است.

اما به این دلیل که آن‌ها ۱۰۰ درصد همبستگی ندارند:

… اگر شما به اندازه مساوی هم در هر دو جفت ارز وارد موقعیت شوید، یک پوشش ریسک کامل برقرار نمی باشد…

مفهوم ترکیبی از موقعیت‌های همبسته به منظور پوشش ریسک، جایی است که ابتدا صندوق های سرمایه گذاری فارکس (Forex hedge funds) نام خود را از ریشه ی لغت آن به دست آوردند.

سخن پایانی مربوط به پوشش ریسک فارکس

هج (Hedging) روشی برای اجتناب از ریسک است، اما هزینه دارد.

البته هزینه‌های معاملاتی دخیل هستند، اما پوشش ریسک نیز می‌تواند سود شما را کاهش دهد.

یک موقعیت هج بطور ذاتی ریسک شما را کاهش می‌دهد.

یعنی اگر بازار به طور معکوس حرکت کند، هج کردن ضرر شما را کاهش می‌دهد.

اما اگر بازار به نفع شما حرکت کند، کم‌تر از آن چیزی که شما می‌توانید بدون هج انجام دهید و به دست آورید، سود خواهید کرد.

به خاطر داشته باشید که پوشش ریسک

۱. یک حقه جادویی نیست که بدون توجه به آنچه که بازار انجام می‌دهد، پول شما را تضمین کند.

۲. روشی برای محدود کردن آسیب‌های بالقوه یک نوسان قیمت زیان‌آور در آینده است.

گاهی اوقات به سادگی بسته شدن یا کاهش یک موقعیت باز، بهترین راه برای ادامه کار می باشد.

اما در زمان‌های دیگر ممکن است گرفتن یک موقعیت هج کامل یا جزیی، مناسب‌ترین حرکت باشد.

دانلود رایگان ترجمه مقاله تعادل شبکه زنجیره تامین با حمایت مالی استراتژیک با استفاده از معاملات آتی (نشریه الزویر ۲۰۱۹) (ترجمه ارزان – نقره ای ⭐️⭐️)

دانلود رایگان ترجمه مقاله تعادل شبکه زنجیره تامین با حمایت مالی استراتژیک با استفاده از معاملات آتی (نشریه الزویر ۲۰۱۹) (ترجمه ارزان – نقره ای ⭐️⭐️)

این مقاله انگلیسی ISI در نشریه الزویر در ۱۷ صفحه در سال ۲۰۱۹ منتشر شده و ترجمه آن ۵۰ صفحه میباشد. کیفیت ترجمه این مقاله ارزان – نقره ای ⭐️⭐️ بوده و به صورت ناقص ترجمه شده است.

تعادل شبکه زنجیره تامین با حمایت مالی استراتژیک با استفاده از معاملات آتی

Supply chain network equilibrium with strategic financial hedging using futures

مشخصات مقاله انگلیسی
فرمت مقاله انگلیسی pdf
سال انتشار ۲۰۱۹
تعداد صفحات مقاله انگلیسی ۱۷ صفحه با فرمت pdf
رشته های مرتبط با این مقاله مدیریت و اقتصاد
گرایش های مرتبط با این مقاله مدیریت مالی، مهندسی مالی و ریسک، اقتصاد مالی و مدیریت استراتژیک
چاپ شده در مجله (ژورنال) مجله اروپایی تحقیقات عملیاتی – European Journal of Operational Research
کلمات کلیدی مدیریت زنجیره تأمین، پوشش ریسک مالی، قراردادهای آتی
ارائه شده از دانشگاه گروه تجارت و اقتصاد، دانشگاه ایالتی پنسیلوانیا – هازلتون، ایالات متحده آمریکا
رفرنس دارد
کد محصول F1609
نشریه الزویر – Elsevier

مشخصات استراتژی Hedging و وضعیت ترجمه فارسی این مقاله
فرمت ترجمه مقاله pdf و ورد تایپ شده با قابلیت ویرایش
وضعیت ترجمه انجام شده و آماده دانلود
تعداد صفحات ترجمه تایپ شده با فرمت ورد با قابلیت ویرایش ۵۰ صفحه (۱ صفحه رفرنس انگلیسی) با فونت ۱۴ B Nazanin
ترجمه عناوین تصاویر و جداول ترجمه شده است
ترجمه متون داخل تصاویر ترجمه شده است
ترجمه متون داخل جداول ترجمه شده است
ضمیمه ترجمه شده است
درج تصاویر در فایل ترجمه درج شده است
درج جداول در فایل ترجمه درج شده است
درج فرمولها و محاسبات در فایل ترجمه به صورت عکس درج شده است
منابع داخل متن به صورت انگلیسی درج شده است
کیفیت ترجمه کیفیت ترجمه این مقاله متوسط میباشد

چکیده
۱- مقدمه
۲- مدل زنجیره تأمین باپوشش ریسک مالی با استفاده از قراردادهای آتی
۲-۱- رفتار تصمیم گیری چند معیاری شرکت های زنجیره تأمین
۲-۲- مسأله بهینه سازی شرکت هیا زنجیره تأمین
۲-۳- تعادل شبکه زنجیره تأمین
۳- وجود راه حل توازن برای مدل عمومی
۴- نتایج تحلیل برای موارد خاص
بحث و گفتگو
بحث و گفتگو
۵- مطالعه موردی شبیه سازی
مطالعه موردی شبیه سازی ۱
بحث و گفتگو
مطالعه موردی شبیه سازی ۲
بحث و گفتگو
۶- بینش های مدیریتی
نتیجه گیری
پیوست
مثال ساده ای از پوشش ریسک مالی با استفاده از قراردادهای آتی

در این مقاله، یک مدل تعادل شبکه ای را برای شبکه های زنجیره تأمین با پوشش ریسک مالی استراتژیک ایجاد می کنیم. چندین شرکت رقیب را در نظر می گیریم که چندین مواد و قطعه را برای تولید محصول خود خریداری می کنند. فعالیت های تدارکاتی شرکت های زنجیره تأمین در معرض خطر قیمت کالا و ریسک نرخ مبادله قرار دارد. شرکت ها می توانند قراردادهای آتی را برای جبران این خطرات استفاده کنند. تحقیقات ما، تعادل کل شبکه را مورد مطالعه قرار می دهد که در آن هر یک از شرکت ها عملیات خود و تصمیمات پوشش ریسک مالی خود را بهینه می کنند. از نظریه نابرابری متغیر برای فرمول کردن مدل تعادل استفاده می کنیم و ویژگی های کیفی را ارائه می دهیم. نتایج تحلیلی را برای یک مورد خاص با رقابت دو طرفه ارائه می دهیم و شبیه سازی هایی را برای بررسی یک مورد انحصاری مورد استفاده قرار می دهیم. مطالعات تحلیلی و شبیه سازی، بینش های مدیریتی جالبی را نشان می دهد.

امروزه، زنجیره تأمین به طور فزاینده ای پیچیده و جهانی شده است که باعث شده که شرکت ها در مراحل مختلف زنجیره تأمین با عوامل مختلف ریسک بیشتر و بیشتر آسیب پذیرتر شوند. درک و مدیریت این خطرات و همچنین تأثیرات آنها بر عملیات زنجیره تأمین و سودآوری، برای بسیاری از شرکت های تجاری ضروری می باشد. بنابراین، مدیریت ریسک زنجیره تأمین توجه بیشتری را از سوی اعضای آکادمی و متخصصان به خود جلب کرده است.
در این تحقیق، بر روی استفاده از قراردادهای آتی برای پوشش ریسک ارز خارجی و قیمت کالاها در زنجیره تأمین متمرکز می شویم. یک نظر سنجی توسط اسکات (۲۰۰۹) نشان داد که ریسک ارز خارجی به عنوان دومین عامل مهم توسط هیأت مدیریت ریسک ۵۰۰ شرکت جهانی شناخته شده است. نوسانات ارزش پول می تواند باعث ضرر و زیان قابل ملاحظه ای در شرکت هایی شود که در معاملات جهانی شرکت می کنند. به عنوان مثال، در ژانویه ۲۰۱۵، مدیر عامل اجرایی شرکت Procter & Gamble هشدار داد که ارزش ارزش گذاری دلار منجر به کاهش ۵ درصدی فروش های سال ۲۰۱۵ شرکت و کاهش ۱۲ درصدی در سود شرکت آنها شده است ( Narvaez, 2015). به عنوان یک مثال دیگر، در سال ۲۰۱۶، شرکت های بریتانیایی به پوشش ریسک ارز خارجی خود برای حفاظت از خطر رشد برکسیت (Brexit) پرداختند (Nag، ۲۰۱۶). علاوه بر این، زنجیره تأمین نیز به طور مستقیم توسط ریسک قیمت کالا و قیمت مواد خام و به طور غیر مستقیم توسط هزینه های انرژی و حمل و نقل تحت تأثیر قرار گرفت (Zsidisin, Hartley, & Gaudenzi, 2016). به عنوان مثال، در سال ۲۰۱۱، شرکت محصولات مصرفی (تولیدی لوازم خانگی) Kimberly-Clark به علت افزایش قیمت خمیر چوب، کاهش فروش و کاهش سود را تجربه کرد. قیمت کالاها در بازار جهانی می تواند بسیار ناپایدار باشد. به عنوان مثال، از آگوست ۲۰۰۳ تا مارس ۲۰۰۴، قیمت سویا ۷۴% از ۲۳۷ دلار تا ۴۱۳ دلار افزایش یافت و سپس در طی دو سال بعد تا ۲۵۶ دلار کاهش قیمت داشت. به عنوان یک مثال دیگر، از آوریل ۲۰۱۰ تا آوریل ۲۰۱۱، قیمت نقره در بازار کالا سه برابر شد.
بر اساس یک پژوهش انجام شده، بیش از ۷۰۰۰ شرکت غیر مالی از ۵۰ کشور، حدود ۶ درصد از شرکت های مورد بررسی، برخی از روش های پوشش ریسک را با استفاده از مشتقات مالی انجام داده اند. تحقیقات ما بر استفاده از قراردادهای آتی تمرکز دارد تا مانع ریسک ارز خارجی و قیمت کالاها شود. در بزرگترین بازار معاملات آتی و تدارکات جهان، گروه CME (معاملات بورس شیکاگو و هیأت تجاری شیکاگو)، قراردادهای آتی، شکل غالبی از قرارداد مشتق شده برای نرخ ارز خارجی و قیمت کالاها است. به عنوان مثال، از اکتبر سال ۲۰۱۷، برای نرخ ارز خارجی، ADV (میانگین حجم روزانه) معاملات آتی، ۸۳۲٫۱۶۵ و ADV تداراکات مالی ۷۸٫۶۸۸ است؛ برای فلزات، ADV معاملات آتی ۵۰۶٫۰۴۹ و ADV تدارکات ۴۷٫۴۶۲ است و برای کالاها و سرمایه گذاری های جایزگین، ADV معاملات آتی ۱٫۱۱۶٫۰۸۹ و ADV تدارکات ۲۴۹٫۴۶۸ است (گروه CME، ۲۰۱۷). همچنین CME راهنماهای مفصلی برای تجارت در مراحل مختلف زنجیره های تأمین تا مشارکت در پوشش ریسک مالی را ارائه می دهد.

Abstract

In this paper, we develop a network equilibrium model for supply chain networks with strategic financial hedging. We consider multiple competing firms that purchase multiple materials and parts to manufacture their products. The supply chain firms’ procurement activities are exposed to commodity price risk and exchange rate risk. The firms can use futures contracts to hedge the risks. Our research studies the equilibrium of the entire network where each firm optimizes its own operation and hedging decisions. We use variational inequality theory to formulate the equilibrium model, and provide qualitative properties. We provide analytical results for a special case with duopolistic competition, and use simulations to study an oligopolistic case. The analytical and simulation studies reveals interesting managerial insights.

۱ Introduction

Supply chains today have become increasingly complex and global, which have made firms at different stages of supply chains more and more vulnerable to various risk factors. Understanding and managing these risks as well as their impacts on supply chain operations and profitability have become a business imperative for many companies. Therefore, supply chain risk management has drawn increasing attentions from both academians and practitioners.

In this research we focus on using futures to hedge foreign exchange risk and commodity price risk in supply chains. A survey by Scott (2009) showed that foreign exchange risk was ranked as the second most important risk factor by the risk management executives of 500 global companies. The fluctuations of currency values can cause significant loss to firms that are engaged in global trades. For example, in January 2015, the chief executive officer of Procter & Gamble warned that the appreciating value of dollar would result in a 5% reduction of the company 2015 sales and a 12% reduction in profit (Narvaez, 2015). For another example, in 2016 the British companies rushed to hedging their foreign exchange risk to protect themselves from the growing “Brexit” risk (Nag, 2016). Moreover, supply chains are also affected by the commodity price risk directly by the raw material prices and indirectly by the energy and transportation cost (Zsidisin, Hartley, & Gaudenzi, 2016). For example, in 2011 the consumer production company, Kimberly-Clark, suffered sales and profit decline partially due to the increasing wood pulp price (Zsidisin & Hartley, 2012). Commodity prices can be very volatile in the global market. For instance, from August 2003 to March 2004, soybean prices increased by 74% from $237 to $413, and then dropped to $256 within the next two years (Zsidisin & Hartley, 2012). For another instance, from April 2010 to April 2011, the price of silver tripled in the commodity market (Zsidisin & Hartley, 2012).

According to a study of over 7000 nonfinancial firms from 50 countries, about 60% of the surveyed firms have conducted some form of hedging using financial derivatives (Bartram, Brown, & Fehle, 2009). Our research focuses on the use of futures to hedge foreign exchange and commodity price risks. In the world largest futures and option market, CME Group, (Chicago Mercantile Exchange and Chicago Board of Trade), futures are the dominant form of derivative contract for foreign exchange rates and commodity prices. For example, as of October 2017, for foreign exchange rate, the ADV (average daily volume) of futures is 832,165 and the ADV of options is 78,688; for metals, the ADV of futures is 506,049 and the ADV of options is 47,462; and for commodities and alternative investment, the ADV of futures is 1,116,089 and the ADV of options is 249,468 (CME Group, 2017). CME also provides detailed guides for businesses at different stages of supply chains to engage in financial hedging.

انتخاب بهترین استراتژی فارکس تایم

بروکر معتبر فارکس تایم FXTM از این به بعد از طریق بروکر معتبر آلپاری به ارائه خدمات در بازارهای مالی می پردازد.

شما به راحتی می توانید افتتاح حساب خود را در بروکر آلپاری Alpari از طریق این لینک انجام دهید و سپس برای واریز و برداشت ریالی تا 1100 تومان زیر قیمت وب مانی با مشاورین ما تماس بگیرید:

مشاورین در تلگرام
پشتیبانی رایگان در واتس آپ

انتخاب بهترین استراتژی فارکس تایم : معاملات فارکس به طور کلی به از بین بردن معاملاتِ باخت و به دست آوردن معاملات بردِ بیشتر، مربوط می‌شود.

این عموما توسط استراتژی‌های معاملاتیِ ثابت شده قابل دستیابی است. با استفاده از این استراتژی‌ها، یک معامله‌گر برای خود مجموعه‌ای از قوانین را تنظیم می‌کند که به او در بهره‌گیری از معاملات فارکس کمک می‌کند.

در بسیاری از مواقع معامله‌گران بر روی استراتژی‌هایی سرمایه‌گذاری می‌کنند که هنوز به طور کامل تست نشده است و این باعث شکست می‌شود.

حقیقت این است که شما می‌توانید ساعت‌ها به جستجوی استراتژی مناسب در اینترنت مشغول شوید و باز هم نتوانید گزینه‌ای مناسب پیدا کنید.

تنها راهکار این است که برترین استراتژی‌ها را خودتان امتحان کنید و ببینید که کدام برای شما مناسب است (انتخاب بهترین استراتژی فارکس تایم) .

افتتاح حساب fxtm - دانلود برنامه fxtm - شارژ و برداشت ریالی - انتخاب بهترین استراتژی فارکس تایم - احساسات بازار - اسپرد فارکس تایم - ریبیت معاملاتی

اهداف و استراتژی‌های معاملاتی فارکس

قبل از اینکه به سراغ تنظیمات معاملاتی و استراتژی‌های احتمالی برویم، لازم است که ابتدا درک کنیم اصلا چرا کسی معاملات فارکس را در نظر می‌گیرد. دو دلیل اصلی وجود دارد: پوشش ریسک یا حصار (Hedging) و حدس و گمان.

پوشش ریسک مربوط به استراتژی Hedging شرکت‌هایی می‌شود که خود را از ضرر و زیان محافظت می‌کنند. آنها سود روزانه‌ی خود را از کشور‌(های) خارجی دریافت می‌کنند (که درآمد پرداخت شده بصورت ارز خارجی است ). در ادامه، آنها با انتظارِ وجود نوسان و تغییر در ارزش ارز، آنها را به ارز کشور خود تبدیل می‌کنند.

این عمل چندان ارتباطی با استراتژی‌های فارکس ندارد. از طرف دیگر، حدس و گمان به پیش‌بینی حرکتی که یک شرکت ممکن است در یک شرایط خاص انجام دهد، مربوط می‌شود. اگر پیش‌بینی درست انجام شود، بطور قابل توجهی روی نتایج معامله تاثیر دارد.

حدس و گمان چیزی است که معاملات روزانه بر پایه‌ی آن استوار است. با کمک استراتژی‌های مناسب، شما می‌توانید در دنیای فارکس پیشروی کنید و نهایتا استراتژی معاملاتی خود را توسعه دهید . نکته‌ی منفی این است که این فرایند سخت و زمان‌بر است.

واریز ریالی فارکس - انتخاب بهترین استراتژی فارکس تایم - متاتریدر فارکس تایم - شارژ و برداشت ریالی - سرمایه‌گذاری در بروکر فارکس تایم - ربات بروکر فارکس تایم

خبر خوب این است که استراتژی‌هایِ از پیش ساخته‌شده‌ای وجود دارند که شما می‌توانید به آنها دسترسی پیدا کنید (انتخاب بهترین استراتژی فارکس تایم) .

با اینکه بهتر است از ریسک دوری کنید (مخصوصا اگر تازه‌کار هستید) اما هر از گاهی نیاز است که تاکتیک خود را تغییر دهید . این ممکن است شما را قادر بسازد موقعیت سودده‌ای را پیدا کنید که در غیر این صورت با آن روبه‌رو نمی‌شدید.

انتخاب بهترین تاکتیک و استراتژی برای خودتان، تنها با تمرین و هوشمندی و مشاوره با افراد متخصص می‌تواند انجام شود. بدین منظور می‌توانید با مشاوران تخصصی ما از طریق شماره تلفن 00971555406880 یا از راه تلگرام، واتس‌آپ، اسکایپ و وایبر ارتباط برقرار کنید.

استراتژی Hedging


بقای شرکت‌ها با استراتژی پسابحران

دنیای اقتصاد- مترجم: مهدی نیکوئی

هنر انطباق با بحران سیاسی

منبع : hbr : شرکت‌ها علاوه بر تغییرات رقابتی و فناوری که با آنها مواجه هستند، با تغییر و تحولات شرایط اجتماعی-سیاسی در خانه خود هم روبه‌رو می‌شوند. هر تغییر و ابهامی در فضای اجتماعی و سیاسی می‌تواند بر عملکرد و وضعیت شرکت‌ها اثر بگذارد؛ چه این ناآرامی، برگزیت در بریتانیا باشد یا جنبش جلیقه‌زردهای فرانسه، ناآرامی‌های داخلی در ونزوئلا تا تعطیل شدن دولت آمریکا. هر کدام از این موارد، شرکت‌ها را مجبور می‌کند تا سرمایه‌گذاری‌ها، برنامه‌های رشد و اختصاص منابع خود را با شرایط انطباق دهند. این ابهام‌ها اثر قابل‌توجهی بر شرایط اقتصادی شرکت‌ها دارند؛ به‌عنوان مثال، هزینه ورودی‌ها (نیروی کار، منابع) و رفتار مشتریان تغییر خواهد کرد. اما تغییرات در این حد باقی نخواهد ماند و گاهی شرکت‌ها حتی بقای خود را در خطر دیده و از انجام کارهای روزمره خود ناتوان خواهند شد. ممکن است عملیات تولیدی متوقف شود چرا که مرزها بسته شده و استراتژی Hedging واردات مواد اولیه متوقف شده است. این امکان هم وجود دارد که ارائه خدمات، دیگر امکان‌پذیر نباشد .

بقای شرکت‌ها با استراتژی پسابحران

شرکت‌ها چگونه باید خود را انطباق دهند؟

با توجه به آنکه، بخش قابل‌توجهی از موکلان ما از مساله برگزیت تاثیر می‌پذیرفتند، اکثر مطالعات خود را حول شرایط شرکت‌ها در بریتانیا شکل دادیم؛ به‌عنوان مثال با ۱۵۰ مدیر ارشد از ۵۰ شرکت مختلف این کشور به مصاحبه پرداختیم. بررسی نتایج بریتانیا در شرایط حاضر، مزیت گذر زمان را دارد و می‌توان فارغ از آشفتگی‌ها و مشکلات آنی، به تحلیلی گسترده‌تر و فارغ از احساسات اقدام کرد. هدف ما از مصاحبه با مدیران بریتانیایی، درک این موضوع بود که شرکت‌های بریتانیایی پس از برگزیت با چه چالش‌هایی مواجه بوده‌اند و آیا به فکر ترک بریتانیا افتاده‌اند یا خیر. این مصاحبه‌ها به ما کمک کرد تا چارچوبی برای تفکرات شرکت‌ها در مواجهه با ابهام‌های شدید سیاسی و بازطراحی ساختارهای عملیاتی‌شان ارائه کنیم .

به‌طور کلی، در پی ناآرامی‌ها و ابهام‌های مختلف، استراتژی شرکت‌ها باید تغییر کند. اما اتخاذ استراتژی مناسب، نیازمند ارزیابی صحیح از ماهیت و میزان ابهام شرایط است. آیا ابهام و تردیدها تنها محدود به شرایط اقتصادی است و به معنای آن است که تغییراتی در هزینه ورودی‌ها و رقابت‌پذیری محصولات تولیدی اتفاق خواهد افتاد؟ یا آنکه ابهام و تردید به حدی شدید است که حتی بقای شرکت و امکان ادامه فعالیت آن را به خطر انداخته است؟ این تحلیل و ارزیابی می‌تواند براساس صنعت (تردیدهای سیاسی برخی صنایع را بیشتر به خطر می‌اندازد) یا شرکت (برخی شرکت‌ها بهتر از دیگران می‌توانند به پیش‌بینی وضعیت و انطباق خود با آن اقدام کنند) متفاوت باشد .

استراتژی شرکت، باید براساس ماهیت بازاری که در آن فعالیت می‌کند، باشد: آیا شرکت در شرایط باثبات، موقعیت مستحکم‌تری دارد یا زمانی که بازار در حال رشد است؟ آیا شرکت در خطر از دست دادن سهم خود از بازار است؟ در شرایطی که بازار، راکد یا رو به افول است، شرکت‌ها باید دوراندیشی را سرلوحه کار خود قرار داده و نگاهی هم به انتقال فعالیت‌های خود به خارج از کشور داشته باشند. انتقال فعالیت‌ها به یک مکان جدید، بسیار هزینه‌بر است و ممکن است حاشیه سود اندک کنونی را هم از بین ببرد؛ با این حال برای حفاظت از برخی فعالیت‌های کلیدی تضمین‌کننده بقا در شرایط بحرانی، نیاز به انجام چنین کاری است و گزینه‌های دیگر، نتایج وخیم‌تری به جا خواهند گذاشت. محدود کردن انتقال مکان به چند فعالیت کلیدی، از میزان هزینه‌های تحمیل شده به شرکت هم خواهد کاست. اما در شرایطی که بازارها در حال رشد هستند، احتمالا شرکت‌ها باید هم از فرصت‌ها و هم از منابع خود برای اتخاذ یک استراتژی تهاجمی‌تر استفاده کنند و این‌گونه به ابهام‌ها و تردیدهای موجود واکنش نشان دهند .

دو استراتژی برای بازارهای راکد یا رو به افول

زمانی که شرکت‌ها متوجه یک سطح ابهام محدود (یا همان ابهام محدود به شرایط اقتصادی) می‌شوند، می‌توانند یک استراتژی حفاظتی (hedging strategy) در پیش بگیرند و به‌عنوان مثال یک صندوق پس‌انداز تامینی راه‌اندازی کنند. پس از آرام شدن اوضاع اجتماعی و سیاسی، منافع به شرکت‌هایی می‌رسند که توانسته باشند بقا یابند. این بقا ممکن است به دلیل بهره‌وری بالای آنها یا بهره‌گیری از فعالیت‌های مختلف توسط شرکت‌های چندملیتی باشد یا آنکه به دلیل اقدامات حفاظتی دیگر در بخش‌های منابع انسانی یا کنترل داخلی حاصل شده باشد. شرکت‌هایی که بتوانند هزینه‌های خود را کاهش دهند و نظارت دقیق‌تری بر هزینه‌کردهای خود داشته باشند، می‌توانند حتی با مقداری افت فروش خود کنار بیایند. به‌عنوان مثال، شرکت سونی در واکنش به برگزیت، تصمیم گرفت تا حضور پررنگ خود در بریتانیا را حفظ کند اما دفتر مرکزی خود را به کشور اروپایی همسایه، هلند انتقال دهد. هزینه چنین انتقالی محدود و قابل بازگشت است و در عین حال، فعالیت‌های کلیدی را به مکان امن‌تری انتقال می‌دهد .

با این حال، در شرایطی که ابهام‌های سیاسی شدید باشند، شرکت‌های فاقد ذخیره‌های مالی کافی و فعال در بازارهای رو به افول، با خطر ورشکستگی مواجه خواهند شد. در چنین شرایطی، استراتژی نجات (salvaging strategy) ، بهترین گزینه است. به این معنی که با پذیرفتن احتمال ورشکستگی، تنها برای کاهش پیامدها و نجات آنچه ممکن است، می‌کوشید. شرکت‌های گرفتار شده به این شرایط، باید با کاهش روزافزون فروش خود انطباق پیدا کنند. آنها مجبور خواهند شد تا پس‌اندازها و ذخایر مالی خود را برای جبران سقوط سود فدا کنند و مانع از آن شوند که دارایی‌های اساسی‌شان فروش برود؛ چرا که با حفظ این دارایی‌ها در آینده و با رشد دوباره اقتصاد می‌توانند به بازار بازگردند. به‌عنوان مثال، جگوار لندرور که انتظار داشت برگزیت، اثرات مخربی بر میزان تقاضای محصولات و سودآوری‌اش بگذارد، تصمیم گرفت چهار کارخانه خود در بریتانیا را تعطیل کند و به این شکل مانع از زیان‌های بیشتر خود شود .

این استراتژی بارها توسط خودروسازان استفاده شده است. به‌عنوان مثال، رنو، خودروساز فرانسه، یکی از بزرگ‌ترین پایگاه‌های خود را به‌رغم تمام آشوب‌های سیاسی، طی چند دهه در آرژانتین نگه داشت. رنوی آرژانتین در ۱۹۹۷ تاسیس شد اما زمانی که این کشور در سال ۲۰۰۱ با یک بحران عمیق مواجه شد، صادرات خود از آرژانتین به برزیل را کاهش داد (اتفاقی که بخش مهمی از آن به دلیل کاهش تولید کارخانه آرژانتین بود) اما موفق شد ۲۰‌درصد از سهم بازار خود را حفظ کند. رنو اسیر شرایط بدی شده بود اما استراتژی نجات آن به خوبی جواب داد: این شرکت، دارایی و کارخانه‌های خود را حفظ کرده بود و ۲۰‌درصد هم از بازار سهم داشت. تصمیمات رنو آن را در موقعیت استراتژیکی قرار داد که آماده یک جهش بزرگ بود و می‌توانست به محض بهبود شرایط اقتصادی، خود را برای یک رقابت شدید آماده کند. مشکلات در آرژانتین، حتی هنوز هم وجود دارند و نرخ تورم این کشور ۲۵‌درصد است. با این حال، اوضاع رنو در آرژانتین به سرعت در حال بهبود است و در سال ۲۰۱۷، به تنهایی ۳/ ۱۶‌درصد افزایش فروش داشته است .

دو استراتژی برای بازارهای در حال رشد

برای شرکت‌هایی که در بازارهای در حال رشد سریع فعالیت می‌کنند، هدف اولیه باید تلاش برای آن باشد که ابهام‌ها و تردیدهای سیاسی باعث عقب افتادن آنها از رقبایشان نشود. اگر تردیدها محدود هستند و تنها شرایط اقتصادی در خطر افتاده‌اند (هزینه‌های تامین مواد اولیه و هزینه رقابت‌پذیری محصولات)، می‌توان از استراتژی تعادل‌بخشی (rebalancing strategy) استفاده کرد. منطق این استراتژی، انتقال دارایی‌های استراتژی و رهبری بازار به نقطه جغرافیایی دیگری است که نزدیک به موتور رشد شناسایی شده باشد. (استراتژی حفاظتی هم به دنبال تغییر موقعیت جغرافیایی است، اما هدف از آن بقا و جلوگیری از ورشکستگی کامل است؛ در حالی که هدف استراتژی تعادل‌بخشی بهره بردن از فرصت‌های رشد در جایی دیگر است.) استراتژی تعادل‌بخشی شامل اقدامات پرارزش و استراتژیک است. به‌عنوان مثال، شرکت دایسون (Dyson) ، با آنکه به گفته خودش اثری از برگزیت نمی‌بیند، دفاتر مرکزی خود را به سنگاپور انتقال می‌دهد تا بتواند از رشد سریع این منطقه جهان بهره‌مند شود .

اگر بقا و ادامه فعالیت‌های یک شرکت در بازارهای در حال رشد به خطر بیفتد، شرکت‌ها باید به فکر استراتژی انتقالی (shifting strategy) باشند و به سرعت اکثریت فعالیت‌های خود را به خارج از مرزها انتقال دهند. این فرآیند با فعالیت‌هایی شروع می‌شود که می‌توانند با کمترین هزینه انتقال یابند. استراتژی انتقالی را می‌توان به شکل غیرفیزیکی و اختصاص منابع به بازارهای امن‌تر و باثبات‌تر هم انجام داد. این استراتژی مانند استراتژی تعادل‌بخشی یک استراتژی کنش‌گرا است که به دنبال مدیریت منابع شرکت برای اجتناب از پیامدهای ابهام و بی‌ثباتی‌ها است. اما در این مورد، رویکردی بنیادین‌تر در پیش گرفته می‌شود: انتقال سریع و سیستماتیک شرکت و دارایی‌هایش که در نهایت به دنبال صفر کردن میزان در معرض خطر بودن آن است. در بریتانیا، می‌توان برخی از بانک‌ها از جمله بارکلیز، گلدمن ساکس و اچ‌اس‌بی‌سی را مشاهده کرد که هم‌اکنون هم بخشی از فعالیت‌ها و کارکنان خود را به پاریس و فرانکفورت انتقال داده‌اند .

پیدا کردن قطعیت‌ها در شرایط ابهام

آنچه مانند تناقض به نظر می‌رسد، آن است که شرکت‌های موفق می‌توانند در مبهم‌ترین شرایط هم قطعیت‌هایی برای خود ایجاد کنند و در نهایت مسیر خود را براساس شرایط جدیدی که پدید خواهد آمد، طی کنند. زمانی که مساله برگزیت پیش آمد، بسیاری از شرکت‌های فعال در بریتانیا گرفتار شرایط مبهمی شدند و انتظار می‌رفت تا به دنبال استراتژی نجات یا انتقالی برآیند. به‌عنوان مثال، در حالی که بسیاری از تحلیلگران کسب‌وکار از اقدام جگوار لندرور سخن گفتند و آن را طبیعی انگاشتند، استراتژی آنها حاکی از آن است که بدترین سناریوی ممکن را در نظر گرفته‌اند. اقدام آنها به معنای آن است که دست‌کم انتظار داشته‌اند تا صنعت خودروسازی به حدی از برگزیت آسیب ببیند که امکان مدیریت آن وجود نداشته باشد .

اما زمانی که ما با مدیران ارشد شرکت‌ها به مصاحبه پرداختیم، متوجه دو طرز تفکر متفاوت بین آنها شدیم. گروه نخست، متحیر و حیران بودند و در انتظار روشن شدن سرنوشت برگزیت بودند تا آنگاه به تصمیم‌گیری بپردازند. آنها گزینه انتقال فعالیت‌های خود به خارج از مرزها را هم روی میز گذاشته بودند اما هنوز در مورد شیوه انجام چنین کاری به تصمیم‌گیری نهایی و جمع‌بندی نرسیده بودند. آنها استراتژی Hedging هنوز هم منتظر هستند تا عمق شرایط را بررسی کرده، سپس به پیش‌بینی مالی و تحلیل هزینه‌ها بپردازند. بیشتر افرادی که چنین طرز تفکری داشتند، در شرکت‌های انگلیسی کار می‌کردند.اما گروه دوم که اکثریت آنها، نمایندگان شرکت‌های اسکاتلندی بودند، نگرشی خوش‌بینانه‌تر داشتند و در حقیقت به استقبال ابهام رفته بودند. آنها به دنبال فرصت‌هایی می‌گشتند که از غبارآلود شدن شرایط پدید آمده بودند و رقبای انگلیسی‌شان توجهی به آنها نداشتند. یکی از دلایلی که باعث این رفتار کنش‌گرایانه رهبران اسکاتلندی شده بود، این باور بود که فارغ از نتیجه برگزیت، آنها در آینده از انگلیس استقلال خواهند یافت و دوباره به اتحادیه اروپا خواهند پیوست. آنها نگاهشان را به بلندمدت دوخته بودند؛ در حالی که همتایان انگلیسی آنها تنها به دنبال دیدن نوک دماغشان بودند .

شرکت‌های اسکاتلندی انتظار داشتند که برگزیت، باعث ابهام‌هایی محدود در شرایط شود و بیش از هر چیز بر شرایط اقتصادی اثر بگذارد. به همین دلیل به دنبال تغییرات محدودی در استراتژی‌های خود برآمدند و اغلب استراتژی Hedging رویکردهای تعادل‌بخشی یا حفاظتی را به کار گرفتند. آنها بسیار سریع‌تر از رقبای انگلیسی خود، با شرایط جدید انطباق پیدا کردند. صادرات اسکاتلند به اتحادیه اروپا ۳/ ۱۳‌درصد رشد در سال ۲۰۱۷ را ثبت کرد و صادرات (غیرنفتی و گازی) آن به مقاصد جهانی از ۲/ ۶‌درصد افزایش بهره برد. این اتفاق تا حدی به دلیل سقوط ارزش پولی استرلینگ بود. آنها به دنبال این هستند تا به اندازه کافی از این مزیت کوتاه‌مدت بهره‌مند شوند و پیش از آنکه مزیت کاهش ارزش پولی ناپدید شود، سهم خود را از بازارهای جهانی افزایش دهند.واضح است که شرکت‌ها باید سناریوهای بالقوه ناشی از برگزیت را پیش‌بینی کرده و خود را برای تغییرات احتمالی آماده سازند. به‌عنوان مثال، باید به این موضوع بیندیشند که در صورت بروز محدودیت‌های تجاری، چه کاری باید انجام دهند. آیا می‌توانند تولیدات خود را به کشور دیگری انتقال دهند؟ هزینه‌ها و پیامدهای چنین اقدامی چه خواهد بود؟ در چنین مواقعی، یک استراتژی تعادل‌بخشی (به معنای یک انطباق محدود) ممکن است نسبت به یک تاکتیک انتقالی گزینه امن‌تری باشد.با پیش‌بینی سناریوهای مختلف احتمالی برای آینده، شرکت‌ها می‌توانند برای خودشان قطعیت ایجاد کنند. تصمیمات آنها (چه یک استراتژی تعادل‌بخشی باشد یا یک تغییر اساسی مانند استراتژی انتقالی باشد)، به جز منابع در دسترس آنها به تحلیلشان از شرایط و ریسک‌های موجود (چه در باقی ماندن در خانه و چه در حرکت به خارج از مرزها) بستگی دارد. در نهایت، شرکت‌هایی بقا خواهند یافت که به استراتژی‌های پسابحران خود اندیشیده باشند .



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.