روش صحیح تعیین حد ضرر (استاپ لاس) stop loss
تعیین حد ضررآیا شما هم جزو معاملهگرانی هستید که بازار را درست پیشبینی میکنید، اما همیشه با فعال شدن زود هنگام حد ضرر با زیان از بازار خارج میشوید؟ تعیین حد ضرر به استراتژی معاملاتی بستگی دارد. با این حال دیدگاههای غلطی در میان معاملهگران در رابطه با تعیین حد ضرر وجود دارد و چنین دیدگاههای غلطی میتوانند بر عملکرد معاملهگر تأثیر بگذارند. حتی بسیاری از معاملهگران تازهکار به حد ضرر توجهی ندارند و آن را به طور “ذهنی” تعیین میکنند. اما آیا راهی وجود دارد که بدون تغییر ریسک معامله، حد ضرر را افزایش داد؟ اصلاً افزایش حد ضرر چه مزیتی برای معاملهگر دارد؟
بسیاری از معاملهگران از افزایش حد ضرر میترسند و بیشتر تمایل دارند که از حد ضررهای کوتاه استفاده کنند. از نظر این دسته از معاملهگران، هر چه حد ضرر معامله کوتاهتر باشد، ریسک به ریوارد معامله توجیه بیشتری خواهد داشت. اما تعیین حد ضرر تنها به استراتژی معاملاتی شما بستگی ندارد. عوامل زیادی در تعیین حد ضرر نقش دارند. حجم معامله عامل مهم دیگر در تعیین حد ضرر است. برای آن دسته از معاملهگرانی که درک درستی از اهمیت تعیین حد ضرر ندارند، شاید توضیح مفهوم حد ضرر اهمیت آن را برای معاملهگران روشن کند. حد ضرر یعنی جایی که تحلیل معاملهگر نقض میشود و بازار بر خلاف پیشبینی معاملهگر حرکت میکند. در چنین شرایطی با فعال شدن دستور حد ضرر، معامله بسته میشود و از زیان بیشتر معاملهگر جلوگیری میکند.
بسیاری از معاملهگران چنین تصور میکنند که حد ضرر به معنی ریسک معامله است، به همین خاطر هر چقدر حد ضرر کوتاهتر باشد، ریسک معامله هم کمتر خواهد بود. این دسته از معاملهگران با این توجیه که موجودی حساب معاملاتی آنها کم است، از دستورات حد ضرر بلند استفاده نمیکنند و تنها وارد معاملاتی میشوند که حد ضرر کوتاهتری دارند. چنین دیدگاهی اشتباه است. ریسک معامله بیشتر از اینکه حد ضرر بستگی داشته باشد، به حجم معامله بستگی دارد. اگر حجم معامله به درستی تعیین شود، میتوان حد ضرر بلندتری را انتخاب کرد و در عین حال ریسک معامله را هم کاهش داد. یا به طور خلاصه این حجم معامله است که ریسک معامله را تعیین میکند، نه حد ضرر!
اگر میخواهید ریسک معامله را کاهش دهید، تنها کافی است حجم معامله را پایین بیاورید. توجه داشته باشید که افزایش حد ضرر بدون کاهش حجم معامله یک اشتباه مهلک خواهد بود. اجازه دهید تا با یک مثال اهمیت حد ضرر بلند و رابطه آن با حجم معامله را بررسی کنیم. دو معامله فرضی زیر را در نظر بگیرید:
معامله اول EURUSD: حد ضرر معامله ۱۲۰ پیپ است، اما حجم معامله ۰٫۱ لات است.
معامله دوم EURUSD: حد ضرر ۶۰ پیپ است، اما حجم معامله ۰٫۲ لات است.
در معامله اول ریسک معامله ۱۲۰ دلار است. در معامله دوم هم ریسک معامله ۱۲۰ دلار است. پس حد ضرر نقشی در ریسک معامله ندارد. این حجم معامله است که ریسک معامله را تعیین میکند. در معامله اول شما به بازار اجازه میدهید تا ۱۲۰ پیپ در خلاف جهت معامله شما نوسان کند. اما در معامله دوم بازار تنها ۶۰ پیپ فضا برای نوسان دارد. درحالیکه ریسک هر دو معامله به یک اندازه است.
به این مسئله توجه داشته باشید که با حد ضرر بلند، نسبت ریسک به ریوارد کاهش نمییابد. این یک نسبت است و با تعیین حد ضرر بلند، باید حد سود بلندتری را هم انتخاب کنید. اما هدف اصلی از تعیین حد ضرر بلند چیست؟ در واقع هدف اصلی از افزایش حد ضرر، ایجاد فضای کافی برای نوسانات بازار است. اغلب اوقات بازار بعد از صادر کردن سیگنال برای مدتی نوسان میکند و این احتمال وجود دارد که در حد ضررهای کوتاه، این نوسانات موجب فعال شدن دستور حد ضرر شوند. پس اگر حد ضرر بلند انتخاب کنید و سیگنال فعال شود و بازار مدتی در محدوده سیگنال نوسان کند، احتمال فعال شدن دستور حد ضرر پایین خواهد بود. شما میتوانید بعد از حرکت کافی بازار در جهت مطلوب شما، حد ضرر را به محل سربهسر معامله انتقال دهید، تا علاوه بر حذف کردن ریسک معامله، با خیال آسودهتری حد سود را تعیین کنید.
در نمودار زیر به سیگنال صادر شده و نوسانات بازار توجه کنید. سیگنال صادر شده درست بوده است، اگر شما هم جزو آن دسته از معاملهگرانی هستید که از حد ضرر کوتاه استفاده میکنند، با وجود پیشبینی درست بازار، با ضرر از بازار خارج میشدید. اما اگر حد ضرر را اندکی پایینتر انتخاب میکردید، حد ضرر هیچگاه فعال نمیشد.
تعیین حد ضرر: با اینکه سیگنال درست بوده، اما حد ضرر پیش از حرکت بازار فعال شده است
تعیین حد ضرر: با افزایش ۲۰ تا ۳۰ پیپی حد ضرر می شد از سیگنال صادر شده حداکثر بهره را برد
اگر شما از استراتژیهای اسکالپ برای معامله استفاده میکنید، حتماً به نحوه تعیین حد ضرر در استراتژی مربوطه توجه کنید. در معاملات اسکالپ انتخاب حد ضرر بلند میتواند حساب شما را پاک کند! اما اگر استراتژی معاملاتی شما بر اساس تحلیل بازار و مدیریت معامله است، حتماً سعی کنید با توجه به تحلیلی که دارید، حد ضرر را بلندتر انتخاب کنید تا بازار فضای کافی برای نوسان داشته باشد. استفاده از حد ضرر بلند علاوه بر اینکه میتواند عملکرد شما را بهبود بخشد، میتواند میزان استرس معامله را هم پایین بیاورد. علاوه بر این، حد ضرر بلند میتواند آستانه صبر معاملهگر را هم بالا ببرد، البته به شرطی که حجم معامله هم به درستی تعیین شده باشد.
مفهوم حد ضرر در سرمایهگذاری و نحوه تعیین حد ضرر
هیچ سرمایه گذاری نیست که در طول عمر معاملاتی خود نوسانات قیمتی یا حتی زیان در معامله را تجربه نکرده باشد. این نوسانات و تصمیم گیری صحیح و به موقع برای خروج از موقعیت سرمایه گذاری یا ادامه آن, همواره یکی از دغدغههای اصلی سرمایهگذاران بوده است. در این مطلب قصد داریم درخصوص مفهوم حد ضرر, ضرورت تعیین آن در معاملات و سرمایهگذاریهای خود و همچنین نحوه محاسبه آن اطلاعاتی ارائه دهیم.
اشتباه در معاملات امری طبیعی است؛ چرا که بازارهای مالی محیطی پویا دارند و همچنین شرایط متغیر و کلان سیاسی و اقتصادی نیز بر آن تأثیرگذار است. در این بحث تفاوتی که میان معاملهگران وجود دارد در تعداد معاملاتی که با ضرر انجام دادهاند، نیست بلکه در نحوه برخورد آنها با شرایط نامطلوب بازار پایبندی به اصول معاملاتی و پذیرفتن سریع اشتباهات است. هنگامیکه قیمت برخلاف انتظار ما حرکت میکند، اگر بهموقع از بازار خارج شویم، از گسترش زیان جلوگیری کردهایم و سرمایه خود را حفظ نمودهایم. بسیاری از معاملهگران تازهکار به صورت احساسی و بدون در نظر گرفتن قواعد انجام یک معامله موفق، تصمیمگیری میکنند و بنابراین هرگز تمایلی به باور زیان نداشته و سعی در توجیه معامله اشتباه خود دارند. درنهایت زیانهای بالاتری را تجربه میکنند و دچار حس ناامیدی، شکست و سرخوردگی از بازارهای مالی میشوند.
حال این سوال پیش میآید؛ اگر ما سهمی را خریداری کردیم و قیمت آن کاهش یافت، تا چه زمانی سهم را نگهداری کنیم و چه حد ضرری برای آن در نظر بگیریم.
مفهوم حد ضرر
تشخیص قیمت و زمان فروش سهام، نیاز به تجربه و اطلاعات کافی دارد. برای حفظ سرمایه و رسیدن به سود، لازم است قبل از خرید هر سهمی روندها، مقاومتها حمایتها، وضعیت بنیادی و… سهم را بررسی کنیم. با بررسی کامل یک سهم، این انتظار وجود دارد که قیمت سهم صعودی باشد و به سود مورد نظر برسد. حال اگر بعد از خرید یک سهم برخلاف انتظار ما قیمت آن شروع به کاهش کرد، به این معنی است که یا در محاسبات خود اشتباه کردهایم یا بر خلاف روند بازار، وارد شدهایم و تحلیل درستی از سهم نداشتیم. در این وضعیت دو راه پیش روی ما قرار دارد:
۱-صبر کنیم تا بعد از کاهش قیمت، سهام دوباره به قیمت مورد نظر ما برسد.
۲-بعد از اندکی کاهش بلافاصله از سهم خارج شویم.
باقی ماندن در سهام بدون هیچ برنامهای تا زمانی که به قیمت موردنظر ما برسد، ریسک زیادی دارد چرا که میتواند منجر به از دست رفتن بخش اعظمی از سرمایه شود. خروج از سهام بعد از تحمل مقداری کاهش، منطقیتر به نظر میرسد؛
یک سرمایهگذار حرفهای با بررسی کامل سهمی را میخرد و حد سود و زیان را تعیین میکند. در صورتی که به سود مورد نظر دست یافت یا سهم به مقاومت خود رسید، از سهم خارج میشود. زیرا هیچ سهمی برای همیشه حالت صعودی نخواهد داشت. ولی اگر سهام بجای رشد، افت کرد و به حد ضرر رسید، بلافاصله باید از سهم خارج شد. اگر بازار بورس روند نزولی داشته باشد، حد زیان در کل بازار باید در نظر گرفته شود و اگر به آن حد رسید، کاملا از بازار خارج میشویم و تا زمان بازگشت بازار به روند طبیعی، نظارهگر میمانیم. در این حالت باید از سهامی که به حد ضرر هم نرسیده خارج شویم.
افرادی که با مطالعه و شناخت از بازار مورد نظر و توجه به میزان سرمایه خود، سرمایهگذاری میکنند بهطور حتم برای خود اهداف قیمتی تعیین کردهاند. این اهداف شامل مواردی از جمله قیمت خرید، قیمت فروش، مقدار سود و مقدار زیان است. برای سرمایهگذاری در بورس باید ابتدا انتظارات خود را تعریف کنیم و به سوالاتی نظیر زمان ورود یا خروج در یک سهم، سود مورد انتظار و میزان زیانی که حاضر به پذیرش آن هستیم، پاسخ دهیم. دانستن این نکته حائز اهمیت است که اگر معامله موفقی را انجام دادیم کجا خارج شویم و اگر معامله ما به هر دلیلی، مخالف انتظار ما پیش رفت آنگاه چه مقدار ضرر باید متحمل شویم.
حد ضرر ابزاری است که سرمایهگذاران به کمک آن میتوانند درصورتیکه سود موردانتظار محقق نشد، از ضرر بیشتر و از بین رفتن اصل سرمایه جلوگیری کنند.
عدم تعیین حد ضرر به معنی نگهداری سهم تا زمان نامعلومی است. این فرآیند میتواند حتی تا جایی که نیمی از سرمایه خود را از دست بدهیم، ادامه داشته باشد. نکتهای که وجود دارد این است که امکان دارد بعد از فروش، سهم روند صعودی بگیرد. در این صورت نباید به این فکر کنیم که شاید بهتر باشد، حد سود یا حد ضرر نداشته باشیم. زیرا عدم تعیین حد سود و حد ضرر به معنی نداشتن برنامه برای سرمایهگذاری و عدممدیریت سرمایه و ریسک است. برای حفظ سرمایه پیش از انجام هر معامله باید حد ضرر مناسب را پیدا کرده و به آن پایبند باشیم. پایبندی به حد ضرر یعنی در صورت رسیدن قیمت به آن نقطه، معامله بدون هیچگونه تردیدی بسته شود. سرمایهگذاری موفق است که بتواند زیان خود را حداقل نماید.
تفاوت معاملهگر حرفهای با دیگران در مواجهه با زیان در معاملات
یکی از بارزترین تفاوتهای معاملهگران موفق نسبت به سایر معاملهگران نحوه برخورد آنها در شرایط نامطلوب بازار است. زمانیکه قیمت برخلاف انتظار ما حرکت میکند، اگر بهموقع از بازارخارج شویم، از افزایش زیان جلوگیری میشود و سرمایه ما حفظ میگردد.
یکی دیگر از تفاوتهای معاملهگر حرفهای و غیرحرفهای در این است که معاملهگر غیرحرفهای پس از رسیدن به حد ضرر و خروج از معامله چنانچه قیمت سهام افزایش یابد، از تعیین حد ضرر پشیمان میشود و حتی امکان خرید اما معاملهگر حرفه ای به دنبال ضعف و اشکال موجود در استراتژی معاملاتی خود میگردد.
مزیت تعیین حد ضرر چیست؟
برای توضیح کاربرد حد ضرر با یک مثال شروع میکنیم. فرض کنید سهمی را خریداری کردهاید و قیمت آن رو به کاهش میرود. چنانچه قیمت سهم موردنظر پس از یک سال دوباره به قیمت اولیه بازگردد، شما از نظر معاملاتی زیانی متحمل نشدهاید. اما از نظر سرمایهگذاری این فرآیند برای شما هزینه فرصت سرمایهگذاری در این یک سال ایجاد کرده است. به این معنا که فرصتهای سرمایهگذاری را در موقعیتهای سودآور دیگر از دست دادهاید. با این توضیح یکی از مزیتهای اصلی حد ضرر را علاوهبر جلوگیری از افزایش زیان، میتوانیم جلوگیری از خواب سرمایه نیز بدانیم.
محاسبه حد ضرر
روشهای متعددی برای محاسبه حد ضرر در معامله وجود دارد. برخی از این روشها با توجه به فاصله قیمتی از نقطه خرید سهام است و برخی توسط اندیکاتورها و ابزار تحلیل تکنیکال تعیین میشود. در ادامه به بررسی چند مورد از پرکاربردترین روشهای محاسبه حد ضرر میپردازیم.
- تعیین حد ضرر ثابت
- حد ضرر مکانیکال
- حدضرر تکنیکال و ترسیمی
تعیین حد ضرر ثابت
در روش تعیین حد ضرر ثابت، معاملهگر مقدار مشخصی را بهعنوان حد ضرر در نظر میگیرد و زمانیکه قیمت به آن نقطه رسید، اقدام به فروش میکند. در این روش به دو صورت حد ضرر محاسبه میشود.
۱-تعیین مقدار ثابت عددی: در روش مقدار ثابت عددی، معاملهگر عدد ثابتی را بهعنوان حد ضرر تعیین میکند. بهعنوان مثال حد ضرر ۲۰ تومانی را برای خرید خود در نظر میگیرد و هر زمان که قیمت سهم به اندازه ۲۰ تومان نسبت به قیمت خرید کاهش یافت، اقدام به فروش میکند.
۲-تعیین مقدار ثابت درصدی: در این روش معاملهگر درصد ثابتی از قیمت خرید را ملاک محاسبه حد ضرر قرار میدهد و زمانیکه قیمت سهم از مبلغ درصدی تعیین شده پایینتر رفت، از معامله خارج میشود. بهعنوان مثال اگر سهمی را ۵۰۰ تومان خریداری کرده باشیم و حد ضرر را ۱۰ درصد در نظر گرفته باشیم، با رسیدن به قیمت ۴۵۰ تومان باید از معامله خارج شویم.
چند نکته درخصوص تعیین حد ضرر به شیوه درصد ثابت:
- قانون ۸ درصدی؛ برخی معتقدند معمولاً سهامی که به خوبی و براساس تجزیه و تحلیل دقیق بنیادی و تکنیکال انتخاب شده و در زمان و قیمت مناسب آن را خریداری کرده باشیم، بهندرت با کاهش درحد ۸ درصدی نسبت به قیمت خرید مواجه میشود. بنابراین هرگاه سهام شما بیش از ۸ درصد از قیمت خرید خود را از دست داد، باید از معامله خارج شوید و بدانید چیزی در استراتژی معاملاتی شما اشتباه است.
- از معمولترین محدودههایی که برای تعیین حد ضرر در نظر گرفته میشود، محدوده ۵ الی ۱۵ درصدی نسبت به قیمت خرید سهام است. البته محدوده کاملاً یکسانی برای همه سرمایهگذاران وجود ندارد. اما اغلب بازه در نظر گرفتهشده برای حد ضرر، بین ۵ تا ۱۵ درصد از قیمت خرید است.
- در دوران پس از خرید، رفتار سهم نسبت به کل بازار و صنعت باید مورد توجه قرار گیرد. چنانچه سهام شما در بازار در حال رشد، در جای خود باقی بماند (اصطلاحاً به این حالت درجازدن میگویند) این میتواند یک هشدار باشد. بنابراین اگر رشد سهام شما در مقایسه با رشد بازار ناچیز است، باید سهام را بار دیگر مورد مطالعه قرار دهید، حتی زمانیکه ۸ درصد از قیمت خرید شما پایینتر نیامده باشد. چرا که داشتن چنین سهمی برای شما هزینۀ فرصت بههمراه خواهد داشت.
تعیین حد ضرر مکانیکال
در روشهای تعیین حد ضرر به شیوه مکانیکال برای محاسبه و تعیین نقطه ضرر از اندیکاتورها استفاده میشود. در اینجا نگاهی مختصر به روشهای مورداستفاده در این شیوه داریم. برای مطالعه بیشتر و کاملتر، میتوانید به منابع تخصصیتر در حوزه محاسبه حد ضرر مراجعه نمایید.
۱- روش پارابولیک سار (Parabolic SAR)
در این شیوه از ترسیم نمودار برای محاسبه و تعیین حد ضرر استفاده میشود.
۲- میانگین متحرک (Moving Average)
در این روش از میانگین متحرک که قیمت سهام را در یک دوره زمانی نشان میدهد، استفاده میشود.
حد ضرر تکنیکال و ترسیمی
برای تعیین حد ضرر به روش تکنیکال از ابزارهای ترسیم نمودار که در تحلیل تکنیکال موجود است استفاده میشود.پ
مبنای حد ضرر
از آنجا که قیمت آخرین معامله مدام در حال تغییر است معمولاً برای محاسبه حد ضرر، قیمت پایانی را مبنا قرار میدهند. البته گاهی سرمایهگذارانی که با هدف نوسانگیری معامله میکنند، مبنای محاسبه خود را قیمت آخرین معامله قرار میدهند.
نحوه اعمال حد ضرر
برای تعیین حد ضرر در یک معامله دو عامل مهم باید در نظر گرفته شود. یکی از این عوامل حجم معامله و دیگری قیمت سهام است. چنانچه حجم معامله به مقدار مشخصی برسد و قیمت از یک حد تعیین شدهای کمتر شود، حد ضرر فعال میشود. درنتیجه برای فعال شدن حد ضرر تنها رسیدن به حجم مشخصی یا رسیدن قیمت به محدوده حد ضرر کافی نبوده و این دو شرط باید بهصورت همزمان برقرار شود.
عوامل موثر در تعیین حد ضرر
از جمله عوامل موثر بر تعیین حد ضرر، میتوانیم به ویژگیهای سرمایهگذار از نظر ریسکپذیری و دیدگاه زمانی او در سرمایهگذاری اشاره کنیم. اما به صورت کلی عوامل تاثیرگذار بر این فرآیند را میتوان موارد زیر در نظر گرفت:
- خط روند حمایت مهم یا کف قیمتی سهم
- فیبوناچی
- امواج الیوت
- الگوهای نموداری
- کف دوقلو
- الگوی سروشانه
جابهجایی حد ضرر
تغییر موقعیت حد ضرر به نقطه ای بالاتر یا پایینتر، به معنی تعیین حد ضرر شناور یا متغیر است. بهعنوان مثال زمانیکه یک سهم را روی قیمت ۲۵۰ تومان میخریم، حد ضرر را برای آن در نقطه ۲۳۰ تومان قرار میدهیم. چنانچه قیمت سهم افزایش یافت و به نقطه ۳۳۰ تومان رسید، حد ضرر را در نقطه بالاتری مثلا روی قیمت ۳۰۰ تومان قرار میدهیم. به این فرآیند تغییر حد ضرر باتوجه به روند قیمت سهام گفته میشود.
نکات اصولی در تعیین حد ضرر
قانون کلی برای تعیین حد ضرر وجود ندارد. اما نکات قابل توجهی وجود دارد که برای تعیین آن باید در نظر گرفته شود. از جمله این موارد میتوان به موارد زیر اشاره نمود:
۱- حدضرر یا حد توقف زیان به معنی آن است که وقتی کاهش قیمت سهام به حد مشخص و تعیین شدهای رسید، باید آن را بفروشیم تا از ضرر بیشتر جلوگیری شود.
۲- کم شدن سود هم نوعی زیان است، بنابراین زمانیکه قیمت سهام بالا رفت حدضرر را نیز باید متناسب با قیمت افزایش داد.
۳- یکی از رایجترین اشتباهات تغییر حد ضرر بدون دلیل فنی و منطقی است. بدین ترتیب که با نزدیک شدن قیمت به حد ضرر معاملهگر اقدام به تغییر یا حذف آن کرده و منتظر کمتر شدن یا از بین رفتن زیان میماند. با وجود اینکه ممکن است در مواردی این حرکت موجب جبران یا کمتر شدن زیان شود، اما در بلندمدت نتیجهای جز از بین رفتن برنامه و استراتژی سرمایهگذاری نخواهد داشت.
۴- حدضرر نباید بیشتر از ۱۰درصد مبلغ خرید باشد. به این معنا که بیش از ۱۰ درصد مبلغ خریدتان را نباید از دست دهید.
۵- حد ضرر را نباید با فاصله خیلی زیاد یا خیلی کم از قیمت خرید قرار دهید.
۶- اگر روند بازار و شاخص صعودی باشد بعد از رسیدن به حد سود بدون اینکه سهم را بفروشیم، فقط حد ضرر را تعریف میکنیم؛ ولی اگر روند بازار نزولی و شاخص در حال اصلاح باشد، باید بعد از رسیدن به حد سود، یا بهطورکامل از سهم خارج شویم یا اینکه بخشی از سهام را با سود فروخته و برای مابقی، حدضرر شناور (trailing stop) در نظر بگیریم.
۷- در تعیین حد ضرر، دیدگاه زمانی یک سرمایهگذار بسیار حائز اهمیت است. حد ضرر برای معاملات کوتاهمدت با حد ضرری که برای معاملات بلندمدت تعریف میشود، متفاوت است.
۸-حد ضرر را در معاملات کوتاهمدت روی محدوده حمایت در موج نزولی قبلی قرار دهید. (به شرطی که بین ۸ تا ۱۰ درصد باشد.)
۹- حد ضرر را در خریدهای میانمدت و بلندمدت روی محدوده حمایتی معتبر تعیین کنید. (بین ۱۰ تا ۲۰ درصد پایینتر از قیمت خرید)
۱۰- وقتی مقاومت یک سهم شکسته شد و قیمت سهم در بالای محدوده مقاومتی تثبیت گردید، حد ضرر را روی مقاومت شکسته شده که حالا بهعنوان حمایت عمل میکند، قرار دهید.
نتیجهگیری
تا به اینجا سعی کردیم نکاتی را درخصوص مفهوم و اهمیت تعیین حد ضرر و شیوههای محاسبه آن و نکاتی که در این زمینه باید مورد توجه سرمایهگذاران قرار گیرد، بیان کنیم.
همانطور که گفته شد تعیین حدضرر در سهام با توجه به روند بازار، نوع سهام، رفتار سرمایهگذار و ریسکپذیری او متفاوت است و هیچ قانون کلی در این زمینه وجود ندارد. اما نکاتی وجود دارد که به سرمایهگذار برای تعیین حد زیان موثر و منطقی و انجام معاملات حرفهای کمک خواهد کرد. به برخی از این موارد در بالا اشاره شد. در اینجا بهعنوان سخن پایانی نکاتی را بیان میکنیم.
تریل استاپ یا جابجایی حد ضرر
تریل استاپ یا جابجایی حد ضرر در سالهای اخیر به دلیل جذابیت ایجاد شده در بازار بورس ایران تعداد سرمایه گذاران بسیار بیش از پیش شده است. طبیعی است که تمامی سرمایه گذاران از دانش کافی در مورد سرمایهگذاری در بورس آگاهی نداشته و تنها با استفاده از اطلاعات دیگران اقدام به سرمایه گذاری میکنند. هر چند دانش سرمایه گذاری در بورس پیچیده بوده و نیاز به مطالعه فراوانی برای تسلط کامل دارد، اما به عنوان یک سرمایه گذار مبتدی لازم است با اصطلاحات اولیه این بازار آشنا شده تا بتوانید در این بازار نقش فعالی داشته باشید.
بیشتر بخوانید: نکاتی در مورد سرمایه گذاری در بورس
تعیین حد ضرر چیست؟
یکی از ابتداییترین اصطلاحات رایج در بورس تعیین حد ضرر است که آشنایی با مفهوم آن برای هر فرد سرمایه گذار الزامی است. تعیین حد ضرر در معاملات در واقع یک ابزار به منظور کنترل معاملات باز است که میزان سود و ضرر هر معامله را تا رسیدن به راندمان قابل قبول برای سرمایهگذار مشخص میکند. هدف نهایی از تعیین حد ضرر در هر معامله گسترده کردن دامنه سوددهی در معامله است.
اگه نمیدونید حدضرر چیه حتما این پادکست رو گوش کنید
یکی از مهمترین مشکلات سهامداران توانایی فروش به موقع سهام خریداری شده است. خرید سهام یکی از آسانترین معاملات موجود در سطح دنیا است. کافی است شما به اندازه توان سرمایه در اختیار داشته باشید و یک سهام قابل قبول و سود ده را در بازار بورس شناسایی کرده و در اولین فرصت تنها با چند کلیک اقدام به خرید آن کنید. اما مسئله مهم در این زمان آگاهی از زمان فروش سهام خریداری شده است. یک سهامدار موفق باید بداند که سهامهایی را که در اختیار دارد در چه زمانی به فروش برساند که با بالاترین میزان سوددهی و حداقل ضرر همراه باشد.
روند رشد سهام چگونه است؟
هر سهامی که در بازار بورس قرار میگیرد طی یک روند کاهشی افزایشی ممتد اقدام به رشد کرده و تا حد توان بازار پیش میرود. سهامداران بازار بورس همگی دارای یک استراتژی واحد در این زمینه نبوده و دارای اهداف کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت در زمینه نگهداری سهام خود هستند. طبیعی است هر یک از این افراد به میزان معینی از سود راضی بوده و پس از آن اقدام به فروش سهام خود خواهند کرد. سهامها در هنگام عرضه ابتدا با یک روند رشد روبرو شده و تا میزان معینی سوددهی میکنند. پس از آن سهام به نقطه مقاومت خود رسیده و ممکن است در هنگام اصلاح با اندکی ضرر همراه باشد. در صورتی که سهام مورد نظر نقطه مقاومت خود را رد کند آنگاه به رشد خود ادامه داده و به نقطه مقاومت بعدی میرسد.
در هر کدام از این مراحل سهام مقدار معینی سود و زیان را به همراه داشته و سهامداران تصمیم میگیرند که در چه زمانی سهام خود را به فروش برسانند که دچار کمترین زیاد و بیشترین سود شوند. آگاهی از حد ضرر به معنی یافتن بهترین نقطه برای فروش است تا سهامداران بتواند بیشترین سود را در کمترین ضرر داشته باشد. این شیوه شناخت رفتار سهام برای سرمایه گذاران میان مدت و بلند مدت به دلیل نادیده گرفتن نوسانات مقطعی بسیار مناسب است.
منظور از تعیین حد ضرر چیست؟
فرد سهامدار با توجه به استراتژی موردنظر خود ممکن است در هر نقطه از مقاومت سهام اقدام به فروش سهام خود کند. فروش سهام در هر نقطه به معنی صرفنظر کردن از سود بیشتر است. لذا سهامداران میان مدت و بلند به دنبال راه حلهایی هستند که تا زمانی که سهام امکان سوددهی دارد سهام خود را حفظ کرده و درست در نقطه ضرر اقدام به فروش سهام خود کنند. یکی از بهترین راه حلها در این زمینه شناخت حد ضرر سهام است. حد ضرر یک معیار بسیار کوچک در معاملات بورس است که تغییرات بسیار بزرگی با خود به همراه دارد.
تعیین حد ضرر هر سهام نیاز به تجربه و دانش بازار بورس دارد و با استفاده از تحلیل تکنیکال امکانپذیر است. برای تعیین حد ضرر هیچگونه قاعده و قانون مشخصی وجود ندارد و تعیین اندازه آن به ریسک پذیری فرد سهامدار بستگی دارد. ممکن است حد ضرر برای یک سرمایهگذار میان مدت به عنوان مقاومت یک سرمایهگذار بلند مدت محسوب شود، بر این اساس حد ضرر هر فرد بر اساس استراتژی شخصی وی تعیین میشود.
منظور از حد ضرر در معاملات بورس این است که سهام تا اندازه توان مقاومتهای پیش روی خود را شکسته و به انتهای سود دهی خود رسیده است. میزان سوددهی برای هر فرد متفاوت است. در صورت شناخت حد ضرر یک سهم میتوان به موقع اقدام به معامله کرده و در صف فروش سهم گرفتار نشد. هرچقدر یک سهم در صف فروش قرار بگیرد دچار کاهش سود شده که به نوبه خود یک نوع ضرر محسوب میشود. در واقع تعیین حد ضرر و عمل به آن به معنی دست یافتن به بیشترین میزان سود ممکن است.
تریل استاپ چیست؟
اما اصطلاحی که به دنبال تعیین حد ضرر در معاملات بورس پیش میآید تریل استاپ trailing stop است. این اصطلاح به معنی جابجا کردن حد ضرر معامله است. زمانی که یک سهام در بازار بورس ارائه میشود نقطه اوج و میزان سوددهی آن به طور قطعی مشخص نبوده و تا میزان زیادی به رفتار سهامداران بستگی دارد. گاهی اوقات ممکن است در ابتدای خرید سهام شما یک حد ضرر برای سهام خود تعریف کرده باشید که سهام آن را گذرانده و به سوددهی بیشتری برسد. در این زمان رفتار صحیح سهامدار این است که با توجه به افزایش قیمت سهام حد ضرر آن را نیز جابجا کند و بدون استراتژی اقدام به معامله نکند.
تریل استاپ یا جابجایی حد ضرر در واقع یک روش سهامداری است که با کمک آن میتوان تا بالاترین نقطه سوددهی سهام با آن همراه بوده و بیشترین میزان سود را از آن دریافت کرد. این حرکت به این معنی است که هر چقدر معامله سهام موردنظر در بازار بورس به سمت سود بیشتر برود باید حد ضرر آن نیز بیشتر شده و به موازات افزایش سود آن جابجا بشود.
اجرای جابجایی حد ضرر در معاملات و یا به اصطلاحی تریل کردن آن دارای قواعد مخصوص به خود است. هر سهمی در معاملات خود با امواج صعودی و نزولی کوچکی همراه است. زمانی که یک سهم بعد از یک موجود صعودی بلند و سوددهی زیاد به یک روند اصلاحی و یک موج نزولی کوچک رسید میتوان حد ضرر را در زیر اصلاح مورد نظر قرار داد. انجام این کار را به صورت خودکار نیز میتوان در معاملات قرار داد. به طور مثال اگر حد ضرر 20 پیپ تعیین شود به معنای این است که اگر قیمت 20 پیپ در جهت موافق معامله حرکت کرد حد ضرر 20 پیپ حرکت میکند و به دنبال قیمت کشیده میشود.
به این مثال توجه کنید:
به یک مثال در مورد تریل استاپ یا جابجایی حد ضررتوجه کنید، فرض کنید شما حد ضرر یک سهام را 250 تومان در نظر گرفته باشید، سهام خریداری شده و روند رشد خود را در پیش میگیرد و سهم اولیه خریداری شده شما به قیمت 230 تومان ناگهان با رفتار سهامداران به 330 تومان افزایش پیدا میکند.
در این زمان طبیعی است که حد ضرر 250 تومان برای این قیمت جدید بی فایده بوده و شما نیازمند تعریف یک حد ضرر جدید هستید. حال شما باید حد ضرر خود را 330 تومان در نظر بگیرد. سهام به روند رشد خود ادامه داده و سیر صعودی در پیش میگیرد و تا 400 تومان پیش میرود در این مرحله حد ضرر جدید حداقل باید 370 تومان در نظر گرفته شود. ممکن است در اثر نوسانات بازار ناگهان قیمت سهام با رشد جدی روبرو شده و به 900 تومان برسد، در این حالت شما دارای سود قابل توجهی شدهاید و لازم است جوانب احتیاط را رعایت کرده و دچار ضرر نشوید به همین دلیل حد ضرر خود را بر روی رقم 780 تومان در نظر گرفته و منتظر زمان معامله خود میشوید تا بتوانید بالاترین میزان سود را در معامله کسب کنید.
یافتن این نقاط و تعیین آنها برای شناخت بهترین زمان معامله تنها با تجربه و آموزش تحلیل تکنیکال در بورس امکان پذیر است. در این صورت سهامداری برای شما تبدیل به یک مهارت و بازی شده و از انجام آن نهایت لذت را خواهید برد. با تعیین حد ضرر و پایبند بودن به آن شما میتوانید با استراتژی در معاملات پیش رفته و از اتفاقات پیش آمده در بورس غافلگیر نشوید.
4 اشتباه رایج که معامله گران هنگام گذاشتن حد ضرر خود مرتکب می شوند!
در مقاله امروز از مجموعه مقالات آموزش فارکس، چهار اشتباه رایجی که معمولا معامله گران هنگام گذاشتن استاپ خود مرتکب می شوند را به شما معرفی خواهیم کرد.
همانطور که می دانید تاکید ما همیشه بر استفاده درست از قوانین مدیریت ریسک است، اما زمانی که از این قوانین بدرستی استفاده نشود، نه تنها می تواند به سود منجر نشود بلکه منجر به ضرر بیشتر شود. و شما که چنین چیزی را نمی خواهید، می خواهید؟
حد ضرر بسیار نزدیک
اولین اشتباه رایج بسیاری از معامله گران این است که استاپ های خود را تنگ تنگ قرار می دهند.
آنها آنقدر استاپ خود را تنگ و نزدیک می گذارند که جای هیچ فضایی برای نفس کشیدن پوزیشن باقی نمی ماند!
وقتی حد ضرر خود را در زمان معاملات زیادی تنگ و چسبیده به نقطه ورود خود می گذارید، “فضای تنفس” کافی برای نوسان قیمت وجود نخواهد داشت تا معامله شما بتواند از نوسانات جان سالم بدر برده تا در نهایت بازار به جهت پوزیشن شما حرکت کند.
در زمان گذاشتن حد ضرر خود هرگز نوسانات جفت ارز را فراموش نکنید. جفت ارز می تواند قبل از اینکه بخواهد به یک جهت خاص سرازیر شود در اطراف نقطه ورود شما مدتی تاب بخورد و دست دست کند. این یک واقعیت کتمان ناپذیر است.
به عنوان مثال، فرض کنید که شما روی جفت ارز GBP/JPY به نرخ 145.00 خرید گرفتید و حد ضرر خود را روی 144.90 گذاشتید.
حتی اگر پیشبینی شما درست باشد که قیمت با برخورد با آن ناحیه واکنش نشان داده و برگردد، این احتمال وجود دارد که قیمت همچنان تا 10 تا 15 پیپ پایینتر از قیمت ورودی شما کاهش یابد، مثلا تا 147.00.
بعد فکر می کنید چی شده؟
شما نتوانستید 200 پیپ سود اعلا را به تور بزنید زیرا در یک لحظه استاپ شما خورده است. پس فراموش نکنید:
به معامله خود فضای نفس کشیدن داده و نوسانات و تلاطم بازار را در نظر بگیرید!
استفاده از اندازه هایی همچون “فلان قدر پیپ” به عنوان مبنایی برای گذاشتن حد ضرر.
استفاده از سایز پوزیشنی همچون «فلان قدر پیپ» یا « فلان قدر دلار» ایده بدی است. شما در واقع باید از تحلیل تکنیکال برای تعیین حد ضرر خود استفاده کنید.
این را در درس ند تازه کار نیز آموختیم، یادتان هست؟
استفاده از سایزبندی پوزیشن برای محاسبه فاصله گذاشتن استاپ هیچ ربطی به نوسانات قیمت و رفتار بازار ندارد.
از آنجایی که ما در حال معامله کردن در بازار هستیم، محاسبه حد ضرر با توجه به نوسانات بازار، بسیار منطقی تر است.
از این گذشته، شما نقطه ورود و حد سود خود را با استفاده از تحلیل تکنیکال انتخاب کرده اید، پس برای حد ضرر خود نیز باید از همین روش استفاده کنید.
ناگفته نماند نباید سایز پوزیشن را به طور کامل فراموش کنید.
توصیه ما این است که پیش از محاسبه اندازه پوزیشن خود، تصمیم بگیرید که حد ضرر خود را کجا قرار دهید.
استاپ های خیلی دور
برخی از معاملهگران نیز از آن طرف بام می افتند و حد ضررهای خود را خیلی دور تنظیم میکنند، و می نشینند و با خدای خود راز و نیاز می کنند که خدا کند قیمت به سمت پوزیشن آنها پیش رود.
خوب، پس گذاشتن حد ضرر اصلا چه فایده ای دارد؟
پس چه فایده ای دارد که پوزیشنی که مدام بیشتر در ضرر می رود را باز نگه داریم، وقتی میتوانیم از سرمایه قفل شده در آن برای ورود به معاملهای سودآورتر استفاده کنیم؟!
گذاشتن استاپ های زیادی گشاد و یا دور، سبب می شود معامله شما به مقدار پیپ بیشتری نیاز داشته باشد تا به نفع شما حرکت کند!
نظر ما اینست که تلاش کنید استاپ های خود را در قیاس با حد سود، نزدیکتر به نقطه ورود خود قرار دهید.
البته، شاید بخواهید ریسک کمتر و پاداش بزرگتری داشته باشید، نه؟
با یک نسبت پاداش به ریسک خوب، مثلاً 2:1، اگر حداقل در 50 درصد معاملات، تحلیل شما درست باشد، احتمالاً در پایان به سود خواهید نشست.
قرار دادن استاپ دقیقا روی سطوح حمایت یا مقاومت.
گذاشتن استاپ زیادی نزدیک؟ بد
گذاشتن استاپ زیادی دور؟ بد
پس بهترین نقطه برای حد ضرر یک حد ضرر خوب دقیقاً کجا قرار می گیرد؟
خوب، می توانیم قطعا به شما بگوییم که دقیقاً روی سطوح حمایت یا مقاومت قرار نمی گیرد.
مگر نگفتیم که برای تعیین استاپ باید از تحلیل تکنیکال استفاده کرد؟
مطمئناً همینطور است، هنگام تصمیم گیری در مورد محل گذاشتن حد ضرر، توجه به سطوح حمایت و مقاومت کمک شایانی می کند.
اگر قصد خرید گرفتن دارید، کافیست به دنبال نزدیک ترین سطح حمایت در زیر نقطه ورود خود بگردید و استاپ خود را در آن ناحیه تنظیم کنید.
اگر می خواهید فروش بگیرید، می توانید ببینید که سطح مقاومت بعدی بالاتر از نقطه ورود شما کجاست و حد ضرر خود را آنجا قرار دهید.
اما چرا گذاشتن حد ضرر درست روی سطح حمایت یا مقاومت ایده خوبی نیست؟
دلیل آن این است که قیمت پس از لمس سطح حمایت یا مقاومت، همچنان میتواند فرصتی برای برگشتن و حرکت در جهت پوزیشن شما داشته باشد.
اگر استاپ خود را چند پیپ آنسوی ناحیه حمایت یا مقاومت قرار دهید، کم و بیش مطمئن خواهید بود که حمایت یا مقاومت کاملا شکسته شده و در نتیجه می توانید تایید کنید که ایده معاملاتی شما اشتباه بوده است.
قواعد تعیین حدضررهای خروج ( STOP LOSS) چیست؟✔
یکراه مهم برای کنترل ریسک معاملاتی تعیین حدضررهای خروجی است. حدضرر خروجی ابزاری کاربردی برای مدیریترسیک است و طراحی استراتژی مناسب برای آن یک هنر است. از سوی دیگر، نباید حدضررها را به گونهای نزدیک تعیین کنید که باعث شود مدام از بازار خارج شوید و نباید آنها را به اندازهای آزاد بگذارید که اصلاً معاملاتتان در سود قفل نشود.
راهش این است که رویکردی را در پیش بگیرید که تعادلی میان این دو هدف است و بر پایه حرکت بازار باشد.
استراتژی تعیین حدضررتان باید بهگونهای باشد که مجال تنفس به معاملهتان بدهد تا معاملهتان در بالا و پایین شدنهای عادی و طبیعی بازار، دوام بیاورد و بسته نشود.
دنیایی از ریسک در دادوستد وجود دارد
فهرستی از ریسکهایی که باید با آنها زندگی کنید:
ارزش و اهمیت تعیین حدضرر پیش از ورود به بازار این است که بدون اینکه دستخوش هیجانات شوید، میتوانید بهترین خروج ممکن را برای انواع ریسکهایی که معرفی میکنیم، تعیین کنید. ورود به معامله، پیش از فکرکردن به اینکه کی میخواهید از بازار خارج شوید، بازی با دمشیر است. در ادامه فهرستی از ریسکها آمده است که حدضرر خروج می تواند در حفاظت شما در برابر آنها به شما کمک کند.
۱ـ ریسک معامله:
ریسک محاسبه شدهای که در هر معامله میپذیرید و با تغییر حجم معاملهتان تنظیم میشود. این تنها ریسکی است که میتوانید کنترل کنید. یک قاعده خوب و درست این است که در هر معامله، روی بیش از ۲ درصد سرمایه حسابتان ریسک نکنید.
۲ـ ریسک بازار:
ریسک ذاتی بودن درون بازار، ریسک بازار نام دارد و هیچگونه کنترلی روی اینگونه ریسک نداریم. این ریسک دربردارنده بیشترین ریسک ممکن در بازار است.
ریسک بازار ممکن است باعث شود که ریسک معاملهای را که بهدقت محاسبه کردهاید بیش از میزان پیشبینیتان شود. ریسک بازار میتواند بسیار بیشتر از ریسک معامله باشد. به این دلیل بهتر است که هیچگاه با بیش از ۱۰ درصد کل سرمایهتان معامله نکنید. اینگونه ریسک شامل حوادث فاجعهبار جهانی و سقوط بازارهاست که باعث فلج کامل در بازار میشوند. همچنین، وقایعی که باعث ایجاد شکاف در نرخ در جهت خلاف معاملهتان میشوند نیز ریسک بازار هستند.
۳ـ ریسک وجه تضمین:
ریسک اینکه ضررتان بیش از پول موجود در حساب معاملاتیتان شود. چون که از لورج استفاده میکنید. اگر بازار خلاف جهتتان حرکت کند، به کارگزارتان بدهکار خواهید شد.
۴ـ ریسک نقدشوندگی:
اگر هنگامی که میخواهید بفروشید، خریداری نباشد، آنگاه با مشکل ریسک نقدشوندگی روبرو هستید. علاوه بر این مشکل، اینگونه ریسک میتواند گاهی بسیار هزینه به بار بیاورد، مثلا هنگامی که نرخ مستقیم دارد به سمت صفر میرود و نمی توانید از معامله خارج شوید. ریسک نقدشوندگی میتواند در پی یک واقعه پدید آورنده ریسک بازار ایجاد شده، یا شدت پذیرد.
۵ـ ریسک شبانه:
برای کسانی که روزانه معامله میکنند، ریسک شبانه نگرانی بزرگی است، از این بابت که اتفاقی که در طول شب رخ میدهد، یعنی هنگامی که بازار بسته است، میتواند بهصورت ناگهانی بر ارزش معاملهشان تأثیر بگذارد. این احتمال وجود دارد که با آغاز روز کاری شکاف نرخ رخ دهد و نرخ بازشدن بسیار از نرخ بسته شدن روز گذشته فاصله داشته باشد.
اینگونه شکاف میتواند روی ارزش حسابتان تأثیری منفی بگذارد.
۶ـ ریسک پویایی:
در بازاری که بالا و پایینهای ناگهانی زیاد باشد، ممکن است حدضررتان مرتب خورده شود و کاهش سرمایه سنگینی را تجربه کنید. ریسک پویایی هنگامی رخ میدهد که حدضررهای خروجتان با بازار سازگار نیستند و نمیگذارند معاملهتان با توجه به جزرومد کنونی نرخ، مجال تنفس داشته باشد.
هفت حدضرر پایهای
این مباحث که حدضررها را کجا باید گذاشت به سیستم معاملاتی مربوط میشود. نقاط خروج باید با نقاط ورود هماهنگ باشند و این هم یک مهارت معاملاتی است که باتجربه پیشرفت میکنند. انتخاب حدضرر واقعاً جدای از مدیریت سرمایه است. اما چنان با هم در ارتباط اند که مهم است بهعنوان بخشی از بحثمان نگاهی کلی به حدضررهای مختلف بیاندازیم.
چند نوع حد ضرر داریم که میتوانید آنها را در سیستم معاملاتی خود جای دهید. هفت نمونهای که در زیر آمدهاند، آنهایی هستند که ارزشمندترند.
۱ـ حدضرر اولیه(نخست):
نخستین حدضرری که در آغاز معامله تعیین میکنید، این نوع حدضرر پیش از ورود به بازار تعیین میشود. حدضرر اولیه برای تعیین حجم معامله نیز به کار میرود. این بیشترین ضرری است که در معامله کنونی خود میپذیرید.
۲ـ حد ضرر دنبال شونده:
با پیشرفت بازار، جلو میرود. این حد ضرر این توانایی را میدهد که همزمان با حرکت بازار طبق پیشبینی شما، معاملهتان را در سود قفل کند.
۳ـ حد ضرر مقاومتی:
این یک نمونه حدضرر دنبال شونده است که در روندها کاربرد دارد. این حدضرر درست زیر روند اصلاحی بازگشتی در یک روند تعیین میشود.
۴ـ حدضرر سهمیلهای:
در یک روند هرگاه که به نظر بیاید بازار در حال از دست دادن جنبش است و پیشبینی بازگشت کنید، این حدضرر به کار میرود.
۵ـ حدضرر تکمیلهای:
هنگامی که نرخ وارد محدوده هدف سود شما وارد شده، این حد ضرر را به کار ببرید. همچنین وقتی که بازار هیجانی در یک جهت حرکت میکند و میخواهید که در سود قفل شوید نیز میتوانید آنرا به کار ببرید. معمولا، آنرا هنگامی استفاده کنید که سه تا پنج میله نرخ با قدرت زیادی در جهت پیشبینی تان حرکت کرده باشد.
۶- حدضرر خط روندی:
در یک روند افزایشی خطروند را باید زیر کفهای نرخ رسم کرد و در روند کاهشی بالای سقفهای نرخ، هنگامیکه اینگونه ضررها را تعیین کنید، وقتیکه نرخ در جهت خلاف خط بسته شد، معاملهتان بسته میشود.
۷ـ حدضرر بر پایه خط کانال بازگشتی:
در این نمونه حدضرر با توجه به کانال بازگشتی حدضررها را تعیین میکنید. کانال بازگشتی بسیار به خط روند شبیه است. اما کانالی بسیار دقیق را میان سقفها و کفهای نرخ تشکیل میدهد و معمولا پهنای روند را نشان میدهد. در روند افزایشی حدضرر خارج از کف کانال تعیین میشوند و در روند کاهشی خارج از سقف کانال. برای اینکه حدضرر خورده شود نرخ باید خارج از کانال بسته شود.
دیگر حالتهای ممکن برای تعیین حدضرر نیز معمولاً گرفته شده از همین هفتگونهاند. برای تعیین حدضرر، شما که معاملهگرید باید داوری کنید. این داوری به تجربه شما بستگی دارد و اینکه چگونه معاملهگری هستید. حدضررها را باید بر پایه رویکرد روانی و سطح راحتی خود تعیین کنید.
نکات مهم در قواعد تعیین حدضرر
اگر بازار خیلی زیاد به حدضررتان برخورد میکند، یا خیلی سریع از روندها خارج میشوید احتمالاً اینگونه است که با ترس معامله میکنید. تلاش کنید و خود را از ترس رها نمایید و حد ضررها در نقاط منطقی بازار بگذارید.
حد ضررها را به نسبت حرکت نرخ بازار تعیین کنید و یک نقطه بدون فکر و غیرمنطقی را انتخاب نکنید. بسیاری از معاملهگرها به اشتباه بهگونهای حدضرر را انتخاب میکنند که در صورت خوردهشدن حدضررشان همیشه مقدار دلاری که ضرر میکنند یکسان باشد. کسانی که این کار را میکنند کاملاً نقاط حمایت و مقاومت معناداری را که ضررها باید در آن نقاط باشد نادیده میگیرند.
میتوانید حدضرر نخستتان را سه درصد دورتر از خط حمایت بگذارید.
نخست باید محدوده حمایت را مشخص کنید و آنگاه حد ضررتان را ۳ درصد دورتر از آن حمایت بگذارید.
رویکرد دیگری که میتوانید امتحان کنید این است که حدضررتان را یک واحد دورتر سطح حمایت بگذارید. برای نمونه، در یک روند افزایشی، حد ضررتان را یک واحد پایینتر سطح حمایت بگذارید و برعکس، در یک روند کاهشی، حدضررتان را یک واحد بالاتر از حمایت بگذارید.
قواعد تعیین حدضرر خروج
نگذاشتن حدضرر
اگر اصلاً حدضرر نگذارید، راه شکست را در پیش گرفتهاید. برای نمونه، وقتی که سهام معامله میکنید، اگر حدضرر نگذارید و ضررتان را تا لحظهای نگه دارید که از لحاظ روانی فکر کنید نمیتوانید از معامله خارج شوید چون که ضرر خیلی بزرگ است، در چنین مواقعی سرنوشت خودتان را به آن سهام پیوند زدهاید. امّا ممکن است سهامی هم نباشد که بخواهید روی آن سرمایهگذاری کنید.
برخی سهام تنها برای معامله کوتاهمدت مناسباند، چون تنها از جنبش آنها سود میبریم ممکن است به هیچوجه به مدت طولانی معامله در این سهام را باز نگه نداریم و روی آن سرمایهگذاری نکنیم. اگر میبینید که آرزو میکنید یک معامله عوض شده و خوب شود، درست معامله نمیکنید. برپایه دلایلی که با آنها وارد معامله شدهاید و محل حدضررتان، همواره باید در یک ثانیه بدانید که در معامله خواهید ماند یا از آن خارج خواهید شد.
حد ضرر روانی
در برخی بازارها، بهتر است که هنگام باز کردن معامله، حدضررتان را در بازار تعیین نکنید. برخی بازارسازها حد ضررتان را میبینند و اگر به اندازه کافی معاملهگرهای دیگری هم باشند که حدضرر مشابهی داشته باشند. ممکن است بازارسازها تلاش کنند و حدضررتان را بزنند. آنگاه آنها پول به دست میآورند و نه شما.
در چنین بازارهایی، میتوانید در ذهن خود حدضرر را تعیین کنید و به محض اینکه بازار به آن نرخ رسید خارج شوید. اطمینان حاصل کنید که از دید روانی به اندازه کافی سفت و سخت هستید و انضباط لازم را برای خروج در زمانی که باید، دارید. اگر اینگونه نیستید هنگام باز کردن معامله حدضرر را وارد کنید.
حدضرر متحرک
هیچگاه بر پایه هیجان حدضررتان را جابهجا نکنید، مخصوصاً حدضرر اولیهتان. هنگامی که حدضررهای دنبالشونده جدید تعیین شدند، میتوانید حدضررتان را جابهجا کنید تا در سود قفل شوید. اگر هم به حجم معامله سوددهتان میافزایید، حدضررتان باید به گونهای تنظیم شود که ریسکتان نسبت به حجم معامله جدید، ثابت بماند.
هنگامی که در پی افزایش حجم معامله، حدضررتان را تنظیم میکنید، همیشه حدضررتان را به معامله کنونیتان نزدیک کنید تا ریسک را نسبت به حجم معامله بیشتری که گذاشتهاید ثابت نگهدارید. افزایش در حجم معامله معمولاً در پی افزودن به حجم یک معامله سودده انجام میپذیرد. هنگامی که این کار را انجام دادید، هیچگاه حدضررتان را به عقب برنگردانید، چرا که حجم معامله بیشترتان مستلزم حدضرری نزدیکتر است تا بدینگونه کنترل لازم را بر روی ریسک داشته باشید.
بسیاری از معاملهگرها پیرامون تعیین حدضرر برپایه بازههای زمانی مختلف سؤال میکنند. این روشی پیشرفته است. بهعنوان یک قاعده کلی، همیشه حدضررتان را بر پایه همان بازه زمانی تعیین کنید که با توجه به آن وارد معامله شدهاید. به عبارتی دیگر اگر با توجه به نمودار روزانه ورود به معاملهتان را تعیین میکنید، با همان نمودار روزانه هم حدضرر اولیهتان را مشخص کنید.
این قاعده استثناهایی دارد، اما تنها پس از بهدست آوردن تجربه کافی به این کار دست بزنید. نخست تلاش کنید با کار روی یک بازه زمانی به سودآوری برسید، پس از آن اگر خواستید به بازههای زمانی چندگانه بپردازید.
قواعد تعیین حدضرر خروج
قواعد نگهداشتن معامله در ساعات تعطیلی (طی شب):
هنگامیکه معاملهگرهای روزانه معاملهای را طی شب باز میگذارند، ریسکی را متحمل میشوند. از آنجا که همواره این احتمال وجود دارد که طی آن ساعات اتفاقات پیشبینی ناپذیری رخدهد. اتفاقات ناخواسته میتوانند باعث بهترین نقطه برای حد ضرر شوند که بازار با شکاف باز شود و بهگونه بدی بر حساب شما تاثیر بگذارد.
برای نمونه، اگر روی نمودار ۱۵ دقیقهای معامله میکنید، حدضرر و حجم معاملهتان همان بازه ۱۵ دقیقهای خواهد بود. امّا تصور کنید که پنج دقیقه به پایان ساعت کاری مانده و معاملهتان نیز سودده است و بر پایه نمودار ۱۵ دقیقهای در صورت باز نگه داشتن معامله احتمال سود بیشتر نیز وجود دارد.
هنگامی که چنین اتفاقی میافتد، ۵ قاعده را در نظر بگیرید:
۱. معامله باید در آن زمان در سود باشد.
۲. نمودار ۱۵ دقیقهای باید نشان دهد که روندی قوی وجود دارد.
٣. برپایه نمودار روزانه، باید حدضرری جدید تعیین کنید.
۴. از حجم معاملهتان بکاهید تا بر پایه حدضرر جدید که روی نمودار روزانه تعیین میشود ریسکتان بیش از ۲ درصد حسابتان نشود.
۵. روز بعد که بازار باز شد، حتما لحظه باز شدن بازار، معاملهتان را بررسی کنید.
بدینگونه ریسکهای باز نگه داشتن معامله را در نظر گرفتهاید. این کار ریسکتان را از بین نمیبرد، اما آن را کاهش خواهد داد.
مشکل حدضررهایی که خوب انتخاب نمیشوند.
اینکه این نظم و انضباط را داشته باشید که حد ضرری را تعیین کنید و به آن پایبند بمانید، بهتر از آن است که اصلاً حد ضرری نداشته باشید؛ حتی اگر آنرا خیلی خوب انتخاب نکنید. البته، هرچه راهبرد تعیین حد ضررتان بهتر باشد، سودآوری بیشتری خواهید داشت. پس از دیدگاه اقتصادی، بهینهسازی رویکردتان بسیار ضروری است.
رایجترین بدی که انتخاب نامناسب حدضررها به بهترین نقطه برای حد ضرر همراه دارد این است که هنگام حرکتهای اصلاحی، بازار به حدضررتان برخورد کرده و سپس در جهت اولیه که در آن معامله داشتید بازگشته و به سرعت به حرکت خود ادامه میدهد. اینکه پشت سرهم بازار به حدضررتان برخورد کند، باعث میشود که با افزودن به نرخ کمیسیون سرمایهتان به باد رود.
به یاد داشته باشید که هیچ راهبرد کاملی برای تعیین حدضرر وجود ندارد و راهی نیز برای زمانسنجی کاملاً دقیق بازار وجود ندارد. هدفتان باید این باشد که کاری کنید که احتمال موفقیتتان بیشتر شود. هنگامی که تجربهتان بیشتر شد درسهایی را که از کار در بازار یاد میگیرید به استراتژی خود خواهید افزود. تجربهای که به دست میآورید، کلید افزایش سودآوری شماست. اما به یاد داشته باشید که همواره حدضررتان را پیش از ورود به معامله تعیین کنید.
بازار به فضایی برای تنفس نیاز دارد، همچنین حدضرری که انتخاب میکنید.
بازار همچون موجودی زنده است که نیاز به تنفس دارد. کم پیش میآید که برای مدت طولانی کاملاً بهترین نقطه برای حد ضرر در یک جهت به حرکت خود ادامه دهد. بلکه، در یک جهت حرکت میکند، اصلاح انجام میدهد، دوباره به حرکت خود در روند اصلی ادامه میدهد، اصلاحی دیگر انجام میدهد، و به همین ترتیب حرکت میکند. دم و باز دم میکند، بالا و پایین میشود و شما هم باید این آزادی را به بازار بدهید. حتی در بازارهای جانبی هم بالا و پایین وجود دارد، مثل جزر و مد. بازار مثل طبیعت است، شما هم باید یاد بگیرید که خود را با جزر و مدش هماهنگ کنید.
به این دلیل است که گذاشتن حدضرر در سطوح عمده حمایت نرخ، اهمیت بالایی دارد. معمولاً سطوح حمایت عمده، نشاندهنده واقعیتهایی مهم در بازار هستند که با حجم معامله کافی رخ میدهند و تعیین کننده سطح حدضرر هستند.
حال با پذیرش این واقعیت که بازار پشت سرهم بالا و پایین میشود، چگونه میتوان احتمال خروج مکرر را به خاطر برخورد بازار با حدضررمان و از دستدادن روندی که بالا و پین شدن نرمالی دارد، کاهش داد؟
پاسخ به این پرسش را میتوان در حرکت و جنب و جوش کنونی بازار یافت که با توجه به نرخ حجم و پویایی میتوان آن را به دست آورد. باید اطمینان حاصل کنید که سیستم و رویکردتان این عوامل را به شیوه قابل توجهی در نظر میگیرد به گونهای که حد ضررهایتان فضای کافی را برای تنفس به بازار بدهند.
حدضرر برای این است که شما را از ریسک در امان بدارد، و در عین حال باید آزادی لازم را برای تنفس به بازار بدهد.
کاربرد جنب و جوش کنونی بازار در تعیین حدضرر
به عنوان نکته پایانی پیرامون حدضرر، باید یادآور شوم که استراتژیای که برای تعیین حدضررتان برمیگزینید به گونهای باشد که یک مقدار دلاری دلبخواهی را برای انتخاب حدضرر ملاک قرار ندهید. برای نمونه نگویید که «هنگامی که این معامله ۲۰۰ دلار خلاف جهت معاملهام رفت، خارج میشوم،» یا «حدضررمان را به گونهای میگذاریم که بیش از یک یا دو واحد روی این معامله از دست ندهیم.» اگر یک نقطه خروج تصادفی انتخاب کنید که مستقل از اطلاعات اساسیای باشد که بازار در دسترستان میگذارد، در واقع حرف بازار را نادیده گرفتهاید. اگر بدانید که چگونه باید به حرفهای بازار گوش دهید، خودش به شما میگوید که حدضررتان را کجا قرار دهید.
نخست، بر پایه جنبش کنونی بازار، نقطه مناسب را برای حدضرر مشخص کنید. سپس حجم معاملهتان را به گونهای انتخاب کنید که بتوانید مقدار دلاری را که ممکن است ضرر کنید. تعیین کنید؛ نه برعکس آن.
دیدگاه شما