الگوی شمعی بچه رهاشده صعودی (bullish abandoned baby)، یک الگوی شمعی برگشتی میباشد که در کف یک روند نزولی، پس از شکلگیری یک سری از کندلهای سیاه، تشکیل میشود.
الگوهای تک کندلی
حالا که الگوهای اصلی کندل مانند فرفره، ماروبوزو و دوجی را یاد گرفتید، بیایید ببینیم که چطور میتوانیم الگوهای تک کندلی را تشخیص دهیم.
وقتی این الگوها روی نمودار ظاهر میشوند، نشاندهندهی برگشت احتمالی بازار هستند.
در ادامه 4 الگوی کندل ژاپنی اصلی را میبینید:
چکش (Hammer) و مرد دارآویز (Hanging Man)
الگوهای چکش و مرد دارآویز کاملاً شبیه هم هستند، اما با توجه به حرکت قیمت گذشته معنای متفاوتی دارند.
هر دو الگو، بدنهی کوچک (مشکی یا سفید)، سایهی پایینی بلند و سایهی بالایی کوتاه دارند. سایهی بالایی ممکن است وجود نداشته باشد.
الگوهای چکش و مرد دارآویز چکش، مرد دارآویز
چکش یک الگوی برگشتی صعودی است که در طول یک روند نزولی شکل میگیرد. دلیل نام گذاری آن این است که بازار دارد کف بازار را میکوبد و میسازد.
وقتی قیمت در حال کاهش است، چکشها میگویند که کف نزدیک است و به زودی قیمت دوباره افزایش مییابد.
سایهی پایینی بلند نشان میدهد که فروشندگان قیمت را پایین کشیدند، اما خریداران توانستند بر این فشار فروش غلبه کنند و قیمت را نزدیک به قیمت باز شدن، ببندند.
اما تنها به این دلیل که یک چکش را در یک روند نزولی دیدهاید، نباید به صورت خودکار یک سفارش خرید قرار دهید! پیش از تصمیمگیری، به تأییدیههای صعودی بودن بیشتری نیاز دارید.
یکی از این تأییدیهها میتواند یک کندل سفید باشد که در سمت راست چکش، قیمت بسته شدن بالاتری از قیمت باز شدن داشته باشد.
معیارهای تشخیص یک چکش:
- سایهی بلند پایینی تقریباً دو یا سه برابرِ طولِ بدنهی اصلی است.
- سایهی بالایی کوچک است یا اصلاً وجود ندارد.
- بدنهی اصلی در انتها و بالای محدودهی معاملاتی شکل میگیرد.
- رنگ بدنهی اصلی مهم نیست.
مرد دارآویز یک الگوی برگشتی نزولی است که میتواند نشاندهندهی یک سطح مقاومت قوی یا سقف باشد.
وقتی قیمت در حال افزایش است، اگر یک مرد دارآویز تشکیل شود، یعنی تعداد فروشندگان کمکم از تعداد خریداران بیشتر میشود.
سایهی پایینی بلند نشان میدهد که فروشندگان در طول دورهی معاملاتی بازار، قیمت را پایین کشیدهاند.
خریداران نیز توانستند کمی قیمت را بالا بکشند، اما تنها موفق شدند آن را نزدیک به قیمت باز شدن، ببندند.
این به ما هشدار میدهد، چون نشان میدهد که دیگر خریداری باقی نمانده که تحرک لازم را ایجاد کند و قیمت را بالا بکشد.
معیارهای تشخیص مرد دارآویز
- سایهی پایینی بلند تقریباً دو یا سه برابرِ طولِ بدنهی اصلی است.
- سایهی بالایی کوچک است یا اصلاً وجود ندارد.
- بدنهی اصلی در انتها و بالای محدودهی معاملاتی شکل میگیرد.
- رنگ بدنهی اصلی مهم نیست، اگرچه بدنهی مشکی سیر نزولی بیشتری نسبت به بدنهی سفید دارد.
چکش معکوس (Inverted Hammer) و ستاره ثاقب (Shooting Star)
الگوی چکش معکوس و ستارهی ثاقب نیز دقیقاً شبیه هم هستند. تنها تفاوت بین آنها صعودی یا نزولی بودن روند است.
یک چکش معکوس یک کندل برگشتی صعودی است.
یک ستارهی ثاقب، یک کندل برگشتی نزولی است.
هر دو کندل، بدنهی اصلی کوچک (توپر یا توخالی)، سایهی بالایی بلند و سایهی پایینی کوچک دارند. سایهی پایینی میتواند وجود نداشته باشد.
چکش معکوس و ستارهی ثاقب چکش معکوس، ستارهی ثاقب
اگر چکش معکوس در زمان افت قیمت شکل گیرد، احتمالاً یک برگشت رخ میدهد. سایهی بالایی بلند نشان میدهد که خریداران سعی کردهاند قیمتهای بالاتری را پیشنهاد دهند.
با این وجود، فروشندگان متوجه قصد خریداران شدند و با گفتن “فکر کردی!”، دوباره تلاش کردند قیمت را پایین بکشند.
خوشبختانه، خریداران صبحانهی مفصلی خورده بودند و توانستند دورهی معاملاتی بازار را نزدیک به قیمت باز شدن، ببندند.
از آنجایی که فروشندگان نتوانستند قیمت را پایینتر بکشند، یعنی هر کسی که قصد فروش داشته، توانسته بفروشد.
و اگر دیگر فروشنده نداشته باشیم، پس چه کسی باقی مانده؟ خریداران.
ستارهی ثاقب یک الگوی برگشتی نزولی است الگو های تک کندلی که دقیقاً شبیه چکش معکوس است، اما زمانی که قیمت در حال افزایش باشد، شکل میگیرد.
شکل آن نشان میدهد که قیمت باز شدن بسیار پایین بوده، افزایش یافته اما دوباره به کف برگشته است.
این یعنی خریداران سعی کردند قیمت را بالا بکشند، اما فروشندگان وارد میدان شده و آنها را شکست دادند. این یک علامت قطعی نزولی است، چون همهی خریداران کشته شده و دیگر خریداری باقی نمانده است.
آموزش انواع الگوهای تک کندلی و دو و سه کندلی به صورت تصویری
الگوهای تک کندلی همانند الگوی ستاره دنباله دار ، مرد آویزان، کندل چکش و الگوهایی هستند که تنها از یک کندل تشکیل شده اند و ما تا کنون ۴ مورد از این الگوها را بررسی کرده ایم و الگوهایی همچون الگوی هارامی و کراس هارامی که در بخش قبل بررسی کردیم نیز نمونه ای از الگوهای دو کندلی هستند.
همچنین برخی الگوها از ترکیب ۳ کندل ساخته می شوند که در این بخش معرفی خواهیم کرد. در گذشته نیز یادآوری کرده ایم که در معامله به سبک پرایس اکشن که معامله گر از هیچ ابزار کمکی برای پشبینی و بررسی شرایط بازار استفاده نمیکنند، استفاده از الگوهای شمعی ژاپنی نقش مهمی را ایفا میکنند.
زیرا پس از اینکه روند بازار را شناسایی کردیم با ظاهر شدن هر الگو در مکان و زمان درست میتوانیم پیشبینی صحیحی از ادامه روند بازار داشته باشیم. برخی از این الگوها نشانه صعودی شدن روند بازار و برخی دیگر نشانه نزولی یا حتی شکل گیری روند خنثی در بازار هستند.
تایم فریم مناسب شناسایی الگوهای شمعی ژاپنی
همانطور که میدانید معامله گران کوتاه مدت در هر شرایطی بازار را فقط در تایم فریم های ۱دقیقه تا ۳۰ دقیقه بررسی میکنند.استفاده از تایم فریم مناسب برای این دسته از معامله گران کاربردی ندارد زیرا استراتژی آن ها بر اساس معاملات کوتاه مدت الگو های تک کندلی طراحی شده است. اما اگر جزو معامله گران میان مدت یا بلند مدت هستید باید بدانید تایم فریم های بالاتر از اعتبار بیشتری برخوردار هستند و ریسک کمتری دارند علاوه بر این هرچه تایم فریم بالاتر باشد شما اشراف بیشتری به شرایط بازار خواهید داشت.
بهترین تایم فریم برای این معامله گران تایم فریم هفتگی و روزانه است. اگر در هر کدام از این تایم فریم ها الگوی مناسب را نیافتید به تایم بالاتر بروید. اما فراموش نکنید اگر در تایم فریم هفتگی معامله میکنید پس از مشاهده یک الگو که منجر به تغییر روند میشود حتما تایم فریم روزانه را چک کنید. پنج کندل آخر تایم فریم روزانه یک کندل معامله هفتگی را نشان می دهد رفتار این ۵ کندل را بررسی کنید تا دید بهتری نسبت به رفتار بازار در هفته گذشته داشته باشید.
تایم فریم پایین تر از تایم معامله به صورت زیر است:
- هفتگی به روزانه
- روزانه به ۴ ساعته
- ۴ ساعته به یک ساعته
- یک ساعته به نیم ساعته
- نیم ساعته به ۱۵ دقیقه
الگوهای شمعی ژاپنی از نظر تعداد کندل
الگوهای تک کندلی
الگوهای تک کندلی را تصویر بالا مشاهده میکنید که ۸ مورد هستند. ما تا کنون ۴ مورد از آن ها را مفصلا توضیح داده ایم. ۴الگو دیگر الگوهای برگشتی خنثی هستند، یعنی تفاوتی نمیکنید که در پایان روند نزولی شکل بگیرند یا صعودی. در هر صورت شکل گیری این الگوها نشان دهنده تغییر روند بازار است.
در شکل کامل توضیح داده است. مثلا الگوهای bearish در انتهای روند صعودی اگر شکل بگیرند با ارزش هستند و الگوهای Bullish در انتهای روند نزولی.
توجه کنید زیر مقاومت اگر الگویی شکل بگیرد نشانه برگشت سهم است (توضیح در مقاله آینده)
الگوهای دو کندلی
اگر دلایلی که برای برگشتی بودن ۴ کندلی که تاکنون آموزش دادیم با دقت مطالعه کرده باشید، میبینید که نیازی نیست نام و نشانه هر کدام از الگوها را حفظ کنید فقط شناختن شکل ظاهری آن ها کافیست. همانطور که مشاهده کردید ما رفتار هر الگو را با توجه به محل قرارگیری سایه وبدنه هر کندل اثبات کردیم که به همین روش میتوان رفتار هر الگوی دیگری را شناخت. با الگو، بدنه، سایه و زمان شکل گیری الگو ارتباط برقرار کنید و رفتار الگو را بررسی کنید.
الگوهای سه کندلی
الگوهای سه کندلی هم همانند الگوهای قبل بررسی میشوند. در کل الگوهای شمعی ژاپنی شامل ۸۱ الگو شده که در ادامه جلسات آموزشی به بررسی آن ها خواهیم پرداخت.
آشنایی با الگوهای تک کندلی
همانطور که در مقاله اول در مورد مبانی آشنایی با الگوهای شمعی گفتیم، در این مقاله قصد دارید بهصورت جزئیتر به معرفی انواع الگوهای تک کندلی بپردازیم و در مورد کاربرد هرکدام صحبت کنیم. کندل استیکها به نوعی زبان صحبتکردن با نمودار هستند. فارق از اینکه در چه بازاری فعال هستید، آشنایی و قدرت تحلیل کندل استیک از مهمترین مهارتها برای فعالیت در بازارهای مالی است.
الگوهای شمعی در بر اساس شکل ظاهری خود، در ستههای مختلفی تقسیم بندی میشوند. برخی از آنها نشان از قدرت و برخی نشان از ضعف بازار دارند. از طریق برخی از آنها الگو های تک کندلی میتوان نقاط برگشتی بازار را پیدا کرد و برخی دیگر قدرت شکستن سطوح کلیدی را دارند. همانطور که چندین بار گفته شد، الگوهای شمعی بهنوعی زبان بازار هستند و میتوانند با تحلیلگر صحبت کنند. با ما همراه باشید تا در ادامه به شناخت انواع آنها بپردازیم.
الگوهای تک کندلی
برخی کندلها به تنهایی دارای معنی هستند، نیازی نیست تا آنها در کنار یکدیگر معنی پیدا کنند. الگوهای تک کندلی بسیار معتبر هستند و مزیت مهم آنها این است که بسیار زودتر از الگوهای دیگر به تحلیلگر هشدار اتفاقات بازار را میدهند. آگاهی از این الگوها از الزامات یک تحلیلگر است.
الگوی مارابزو (Marubozu)
اگرچه استیو نیسون الگوهای کندلی را به دنیا معرفی کرد، اما باتوجه به ماهیت ژاپنی آنها برخی از اسامی ژاپنی را برای کندلها حفظ کرد. مارابوزو در زبان ژاپنی به معنی “سر تراشیده شده” است و هدف از این نوع نامگذاری این است که کندلهای مارابوزو فاقد سایه یا شادو است. مارابوزو نوعی از الگوهای تک کندلی است. ماروبزو ها کندلهایی هستند با بدنهی کشیده و قدرتمند، معمولا سایه ندارند و اگر سایهای هم داشته باشند بسیار کوچک و قابل اغماض است.
این کندلها نشان از قدرت روند (چه در جهت صعود باشد چه نزول) دارند. همچنین معمولا با حجم معاملات بالا همراه بوده و قدرت شکستن سطوح کلیدی بازار را دارند. اقلب شکستهایی با این نوع کندلها همراه هستند معتبر بوده و بازار تمایل به ادامه روند از خود نشان میدهد.
الگوی پین بار (Pinbar)
پین بار، یکی از معروفترین و پرکاربردترین الگوهای تک کندلی است. معمولا این الگو در انتهای قلهها و درههای نمودار پدید میاید و نشان از برگشت بازار دارد( حتی به صورت کوتاه مدتی). این الگو متشکل از یک بدنه کوچه و یک سایه بلند در جهت روند است. معمولا در قلهها سایه به سمت بالا و در درهها سایه به سمت پایین است. وجود سایه نشان از ضعف در روند و پس زده شدن قیمت است، همین امر میتواند باعث تغییر جهت بازار شود. به این نوع الگوها، الگوی برگشتی نیز میگویند.
نکاتی در مورد معامله با پینبارها
معامله با پین بارها بسیار معمول و محبوب است. اگر شما نیز قصد معامله با الگوی پین بار را دارید لازم است نکات مهمی در باره آن بدانید.
- همهی پین بارها ارزش معامله ندارند، بسیار حائز اهمیت است که این الگو نزدیک سطوح کلیدی بازار تشکیل شود. بهعنوان مثال بالای حمایتهای کلیدی و زیر مقاومتهای اصلی.
- معمولا در کفها پین بارهای سبز و در سقفهای قیمتی پین بارهای قرمز اعتبار بیشتری دارند.
- معاملهگران مبتدی بهتر است تنها در جهت روند اصلی وارد معامله بشوند.
- منتظر کندل تایید ماندن نیز بسیار به کاهش ریسک معاملات کمک میکند.
الگوی فرفره (Spinning Top)
الگوی فرفره از دیگر الگوهای تک کندلی با ماهیتی برگشتی است. کاربرد این الگو چیزی شبیه به پین بار است. فرفره معمولا در کف و سقفهای قیمتی به وجود میاید و نشان از برگشت بازار دارد. در صورتی که یک الگوی فرفره و پین بار در کنار یکدیگر دیده شوند، بسیار به اعتبار آن میافزاید.
این الگو از نظر ظاهری متشکل از دو سایه بالا و پایین و یک بدنه کوچک است. سایهها معمولا باهم برابر و بهصورت متقارن قرار دارند.
تمامی الگوهای کندلی در صورتی که اطراف نواحی کلیدی بازار باشند، به مراتب معتبرتر هستند.
الگوی دوجی(Doji)
الگوی دوجی که بازهم برگفته از کلمهای ژاپنی است در دسته الگوهای تک کندلی قرار میگیرد. کندلهای دوجی فاقد بدنه هستند، به این معنی که قیمت باز و بسته شدن آنها یک قیمت است. معمولا آنها به شکل یک + تشکیل میشوند، گاهی اوقات هم میتوانند سایه بلند داشته باشد اما چیزی که اهمیت دارد عدم وجود بدنه در کندل است.
الگوهای دوجی نشان از برابری قدرت خریدار و فروشنده دارد که به طبع آن سردرگمی در روند بازار به وجود میاید. معمولا به تنهایی از کندلهای دوجی برای معامله استفاده نمیشود، اما میتوان از آن برای تشخیص کفهای قیمتی و تثبیت قیمت استفاده کرد.
جمعبندی
الگوهای تک کندلی در عین حال که پایهی شناسایی کندل استیکها هستند، بسیار پرکابرد بوده و آگاهی از آنها الزامی است. به کمک کندل شناسی ریسک معاملات کاهش پیدا کرده و بازدهی افزایش پیدا میکند. از ترکیب الگوهای گفته شده میتوان به پترنهای چند کندلی رسید، اما قبل از آن، شناخت و بدست آوردن درک عمیق از الگوهای تک کندلی الزامی است.
الگوهای تک کندلی
الگوهای تک کندلی در تحلیل تکنیکال زیاد استفاده می شوند. این الگوها اطلاعات خوبی را در مورد آینده ی دارایی تان به شما می دهند.
الگوهای تک کندلی بسیارند که در این مقاله ستاره ی دنباله دار، اسپینینگ تاپ، دوجی سنگ قبر و دوجی سنجاقک مورد بررسی قرار می گیرند. پس با آن همراه باشید.
فهرست محتوای مقاله
اسپینینگ تاپ
ستاره ی دنباله دار
دوجی سنگ قبر
دوجی سنجاقک
الگوهای تک کندلی
الگوهای کندل استیک همان الگوهایی هستند که در نمودارهای شمعی ژاپنی دیده می شوند و چون یک کندل در ساخت آن ها نقش دارد، به الگوهای تک کندلی معروف هستند.
این الگوها بی شمارند مانند چکش، چکش معکوس، مرد به دار آویخته و … که در این مقاله فقط ستاره ی دنباله دار، اسپینینگ تاپ، دوجی سنگ قبر و دوجی سنجاقک بررسی می شوند.
اسپینینگ تاپ
آن یک الگوی تک کندلی است که دارای سایه ی بالا و پایین است. این الگو بیانگر شک و تردید در برابر آینده ی دارایی مورد نظر است.
بدنه ی شمع در اسپینینگ تاپ، بلند نیست و تقریبا می توان گفت جای کندل در این جا بین شدوهای عمودی بالا و پایینش است.
این وضعیت بیان کننده ی این است که خریدارها نرخ را بالا برده اند و فروشنده ها آن را پایین می آورند ولی نهایتا نرخ پایانی نزدیک به نرخ باز شدن قرار خواهد گرفت.
با مشاهده ی اسپینینگ تاپ، انتظار برگشت قیمت را بدهید، البته در صورتی که شمع بعدی آن، این الگو های تک کندلی حرکت را تأیید نمایید.
دقت داشته باشید در این جا قیمت پایانی امکان دارد در بالا یا پایین تر از نرخ باز شدن قرار گیرد ولی در هر صورت نهایتا هر دو نرخ باید به هم نزدیک باشند.
نکات مهم در رابطه با اسپینینگ تاپ
- شمع های اسپینینگتاپ مختلف و الگو های تک کندلی متقارن هستند؛ به این معنا که طول شدوهای بالا و پایینی شان حدودا با هم یکسان است.
- بدنه ی شمع در این جا باید حتما کوچک باشد تا بیان کند که فرق زیادی بین نرخ باز و بسته شدن وجود ندارد.
- نمایان شدن اسپینینگ تاپ نشانه ی تردید در بازار است؛ به همین علت با تشکیل شدن آن احتمال دارد نوسانهای عرضی زیادتری شکل بگیرد.
- شمع های اسپینینگ تاپ زمانی که پس از نوسان های شدید شکل می گیرند نشان دهنده ی این هستند که تریدرها باورشان را به روند فعلی بازار از دست داده اند.
به عنوان مثال اگر این الگو پس از یک روند پر قدرت صعودی تشکیل شود؛ یعنی خریدارها در حال از دست دادن قدرتشان هستند.
پس در این وضعیت نوعی هشدار وجود دارد مبنی بر این که معکوس شدن روند نزدیک است.
- با مشاهده ی یک کندل اسپینینگ تاپ حتما باید تأیید آن را هم مشاهده نمایید.
یعنی زمانی که یک شمع اسپینینگ تاپ بعد از روند صعودی شکل گرفته و احتمال عوض شدن روند وجود دارد، باید حتما شمع بعدی پایین آمدن نرخ سهم را نشان دهد و بالعکس.
ستاره ی دنباله دار
این الگو آن دقیقا بر عکس الگوی چکش است. در سقف بازار و در روند صعودی تشکیل می شود و نشانه ی معکوس شدن روند است.
بدنه ی آن کوچک است. سایه ی بالایی آن حداقل دو برابر شمع است. اگر خود بدنه ی شمع نشانه ی نزولی بودن داشته باشد، بهتر است.
ستاره ی دنباله دار، سریع درون تریدرها اثر می گذارد و فروشندگان را به سرعت وارد بازار می کند. در این جا دقت داشته باشید که حمایت و مقاومت ها را از انتهای سایه ها رسم نمایید.
ستاره ی دنباله دار جزء الگوهای Bearish Reversal یعنی برگشتی نزولی می باشد. هر چه سایه ی بالایی بلندترباشد، نشانه ی این است که قدرت فروشندگان هم بالاتر است.
رنگ کندل در این جا زیاد اهمیتی ندارد؛ چون وقتی سایه ی بالایی تشکیل می شود نشانه ی قدرت فروش است ولی اگر رنگ کندل، قرمز (نزولی) باشد این الگو بهتر عمل می کند.
هر چه بدنه ی کندل در الگوی ستاره ی دنباله دار کوچک تر و سایه ی بالایی آن بلند تر باشد به این معناست که دارایی مورد نظر نوسان منفی زیادی داشته و فشار فروش قوی است.
در نتیجه روند بعدی قدرت زیادتری هم دارد و بیش تر می توانید به آن اطمینان کنید.
دوجی سنگ قبر
آن یک الگوی شمعی نزولی (خرسی) به شکل (T) معکوس است که بیان کننده ی بازگشت روند قیمت است.
دوجی سنگ قبر زمانی تشکیل می شود که نرخ های گشایش، پایانی و پایین ترین نرخ همراه با یک شدوی بلند بالا، برابر یا نزدیک به هم قرار بگیرند.
سایه ی بلند بالای آن بیانگر غلبه پیدا کردن گاوها بر خرس ها می باشد. البته این حالت اکثرا پس از یک روند نزولی طولانی مدت رخ می دهد.
پس سایه ی بلند آن بیانگر این است که در آغاز روند، بازار صعودی بوده ولی نهایتا به خاطر عرضه ی زیاد، قیمت افت پیدا کرده است.
سقوط شارپی قیمت در دوجی سنگ قبر، فروش کامل یک شمعدان با کندل صعودی را نشان می دهد.
این کندل نشانگر این است که در آخرین وقت، گاوها توسط خرس ها زمین زده می شوند.
دلیلش هم این است که گاوها توانایی نگه داشتن قدرت را ندارند. پس پیروزی در این وضعیت به خرس ها می رسد که بیانگر قدرت نزولی بازار هستند.
بنابراین این الگو هم در انتهای روندهای صعودی و هم نزولی یافت می شود. تریدرها با مشاهده ی دوجی سنگ قبر از معاملات بلند مدت خارج می شوند و معاملات کوتاه مدت را انتخاب می کنند.
به دلیل این که در این موقعیت ها روندهای نزولی در مدت های کوتاه و معمولا بعد از شکست رخ خواهند داد.
دوجی سنجاقک
شکل آن شبیه (T) است که می تواند حرکت نزولی را برعکس نماید. در این جا هم قیمت های گشایش، پایانی و بالاترین قیمت با هم برابر یا خیلی نزدیک به هم هستند.
شدوی بلند پایین شمع بیانگر این است که در طی معامله ی روزانه، فروشنده ها حمله وار، وارد بازار شده اند.
ولی چون نهایتا قیمت باز و بسته شدن به هم نزدیک یا با هم یکسانند یعنی خریدارها توانسته اند فروش را جذب کنند و کنترل قیمت را در دست گیرند.
اگر سنجاقک دوجی پس از یک حرکت نزولی ظاهر شود بیانگر این است که نرخ در آینده افزایش می یابد و نمایان شدن آن پس از یک حرکت صعودی نشانه ی فروش بیش تر است.
در این وضعیت نرخ امکان دارد پی در پی کاهش یابد. پس نمایان شدن سنجاقک دوجی پس از پایین آمدن قیمت احتمالا افزایش قیمت را در پی دارد.
در این جا حتما باید شمع بعدی، سنجاقک دوجی را تأیید کند. اگر شمع بعدی بالا برود، افزایش نرخ را تأیید می کند و بالعکس.
سنجاقک دوجی که حجمش زیاد باشد نسبت به زمانی که حجمش کم باشد، دقیق تر و مطمئن تر است.
دوجی سنگ قبر و سنجاقک هر دو هشدارهایی مشابه را می دهند. هر دو بیانگر معکوس شدن روند می باشند. در هر دو الگو به شمع بعد از آن ها هم باید توجه کنید.
چون آن ها خیلی شبیه به هم هستند با توجه به شکل ظاهری آن ها می توانید تفاوت آن ها را تشخیص دهید.
جمع بندی الگوهای تک کندلی
دانستید که الگوی تک کندلی ستاره ی دنباله دار بر عکس الگوی چکش است. در روند صعودی تشکیل می شود و نشانه ی بر عکس شدن حرکت بازار است.
بدنه ی کندل در این الگو کوچک و سایه ی بالایی آن حداقل دو برابر شمع است.
شمع های اسپینینگ تاپ که سایه های بلند بالا و پایینی آن ها در نرخ باز و بسته شدن تغییر چندانی به وجود نمی آورند، بیانگر تردید در بازار هستند.
آن ها نشانه ی برگشتی شدن قیمت هستند یعنی اگر در روند نزولی دیده شوند احتمال معکوس شدن حرکت بازار و ادامه پیدا کردن آن به شکل صعودی وجود دارد و بالعکس.
در الگوی دوجی سنگ قبر بهتر است قیمت های باز، بسته شدن و پایین ترین نرخ با هم برابر و سایه ی بالایی کندل، بلند باشد. آن در انتهای روندهای نزولی و صعودی هم شکل می گیرد.
سنجاقک دوجی زیاد در چارت دارایی ها دیده نمی شود ولی زمانی که آن را ببینید هشداری مبنی بر تغییر پیدا کردن ادامه ی روند است.
برای تأیید عوض شدن روند پس از ظاهر شدن سنجاقک دوجی، نیاز به تأیید شمع بعدی است. این موضوع مهمی است.
اگر نرخ Close شمع بعدی بالاتر از نرخ Close سنجاقک دوجی باشد، عوض شدن مسیر صعودی است و بالعکس.
برای خواندن مقالات بیش تر در زمینه ی کندل ها می توانید به سایت آکادمی طهرانی مراجعه نمایید.
در سایت آکادمی طهرانی می توانید پکیج های آموزشی بیش تری را هم در این زمینه ها دریافت نمایید.
پکیج هایی که بر روی چارت دارایی های مختلف، این کندل ها را به شما نشان می دهند تا به خوبی با آن ها و نوع عملکردشان آشنا شوید.
پنج مورد از قوی ترین الگوهای شمعی در تحلیل تکنیکال کدامند؟
پنج مورد از قوی ترین الگوهای شمعی در تحلیل تکنیکال کدامند؟
نمودارهای شمعی، ابزاری تکنیکال هستند که دیتاهای مختلف بازههای زمانی متفاوت را در یک کندل قیمتی (price candlestick) به نمایش میگذارند.
این موارد باعث شده است که آنها در برابر میلههای ساده قیمتی (price bar)، از کاربرد بیشتری برخوردار باشند.
کندلها، الگوهایی میسازند که میتوان با استفاده از آنها، به پیشبینی جهت حرکت قیمت پرداخت. استفاده از کدهای رنگی مناسب، به کاربرد این ابزار تکنیکالی میافزاید.
ابزاری که سابقهٔ استفاده از آن به قرن 18ام و معاملهگران برنج ژاپنی، برمیگردد.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد کندل استیک میتوانید از مطلب آموزشی «کندل استیک در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.
استیو نیسون (Steve Nison) با کتاب مشهور خود (Japanese Candlestick Charting Techniques) که در سال 1991 منتشر شد، الگوهای شمعی را به دنیای غرب معرفی کرد. بسیاری از معاملهگران امروزه از این الگوها استفاده میکنند.
الگوهایی که دارای اسامی جالبی مانند الگوی شمعی پوشش ابر سیاه نزولی (bearish dark cloud cover)، ستاره شبانگاهی (evening star) و یا الگوی شمعی سه کلاغ سیاه (three black crows) میباشند.
بهعلاوه، الگوهای تک میلهای، مانند دوجیها (doji candlestick) و چکشها (hammer candlestick) میباشند، در بسیاری از استراتژیهای معاملهگری کوتاهمدت و یا بلندمدت استفاده میشوند.
نکات کلیدی:
- الگوهای شمعی که ابزارهای معاملاتی تکنیکالی میباشند، قرنها برای پیشبینی جهت حرکت قیمت استفادهشدهاند.
- الگوهای شمعی متنوعی وجود دارد که از آنها برای پیشبینی جهت حرکت قیمت و شتاب حرکتی قیمت استفاده میشوند، از این الگوها میتوان به الگوی شمعی (three line stirke)، الگوی شمعی (two black gapping)، سه کلاغ سیاه، ستاره شبانگاهی و الگوی شمعی کودک رهاشده اشاره کرد.
- هرچند، در نظر داشته باشید که سیگنالهای تولیدشده توسط این الگوهای شمعی، ممکن است از اِتکاپذیری کافی در دنیای الکترونیکی امروز برخوردار نباشند.
اتکاپذیری الگوهای شمعی
تمامی الگوهای شمعی بهخوبی کار نمیکنند. محبوبیت بالای آنها، باعث کاهش اتکاپذیری آنها شده است زیرا ساختار آنها توسط صندوقهای سرمایهگذاری بزرگ (Hedge Funds) و الگوریتمهای استفادهشده توسط آنها، شکسته میشود.
بازیگرانی قدرتمند که بر سرعت بالایشان برای معامله در مقابل سرمایهگذاران خرد و مدیران مالی سنتی (traditional fund managers) استفاده میکنند.
به بیان دیگر، مدیران صندوقهای سرمایهگذاری بزرگ، از نرمافزارها جهت ایجاد یک تَله برای معاملهگرانی که منتظر نتایج صعودی و یا نزولی هستند، استفاده میکنند.
هرچند، الگوهای قابل اتکایی نیز در نمودار شکل میگیرند، که فرصتهای معاملاتی را برای سود کوتاهمدت و یا بلندمدت فراهم میکنند.
در این مقاله ما به بررسی 5 الگوی شمعی شمعی پرداختهایم که عملکرد بسیار خوبی در بازار از خود نشان دادهاند.
هر یک از این الگوها به کندلهای اطراف خود بستگی دارند و در پیشبینی حرکات قیمت بهسطوح بالاتر و یا پایینتر کاربرد دارند. این الگوها دارای دو محدودیت اصلی میباشند:
- آنها تنها در محدودهٔ نموداری که دیده میشوند کار میکنند، نمودارهایی که میتوانند میان روزی (intraday)، روزانه، هفتگی و یا ماهانه باشند.
- قدرت این الگوها پس از تشکیل کامل و ایجاد 3 تا 5 کندل دیگر، کاهش مییابد.
عملکرد کندل استیک
این بررسی بر کتاب توماس بولکوفسکی (Thomas Bulkowski) – که سازندهٔ ردهبندی الگوهای شمعی در کتاب خود (Encyclopedia of Candlestick Charts) میباشد – اتکا دارد. او دو حالت را برای نتایج احتمالی این الگوها پیشنهاد میدهد:
- بازگشت – الگوهای بازگشتی شمعی میتوانند تغییر در جهت حرکت قیمتی را پیشبینی کنند. – الگوهایی که نشاندهندهٔ ادامه حرکت قیمت در جهت روند قالب، میباشند.
در مثالهای زیر، کندلهای توخالی سفید نشاندهندهٔ بالاتر بودن قیمت بسته شدن نسبت به قیمت باز شدن میباشد، در حالی که کندلهای سیاه رنگ نشاندهندهٔ پایینتر قرار گرفتن قیمت بسته شدن نسبت به قیمت باز شدن، است.
الگوی شمعی سه خط حمله (three line strike)
الگوی شمعی صعودی سه خط حمله (bullish three line strike)، یک الگوی شمعی برگشتی بهحساب میآید که در طی یک روند نزولی شکل میگیرد.
هر یک از کندلهای تشکیلشده در این الگو، دارای کف پایینتر میباشند و در محدودهای نزدیک به پایین کندل بسته میشوند.
کندل چهارم در محدودهای پایینتر از تمامی کندلها باز شده اما حرکت صعودی قدرتمندی داشته و در محدودهای بالاتر از کندل اول بسته میشود.
براساس تحقیقات بولکوفسکی، این الگوی شمعی برگشتی در 83 درصد از مواقع، بازگشت قیمتی را به درستی پیشبینی میکند.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد بازگشت قیمتی میتوانید از مطلب آموزشی «بازگشت قیمتی در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.
الگوی شمعی گپ و دو کندل سیاه (two black gapping)
الگوی شمعی گپ و دو کندل سیاه، یک الگوی شمعی ادامهدهنده است که پس از ایجاد یک سقف در روند صعودی – که توسط یک شکاف قیمتی دنبال شده و دو کندل سیاه نیز پس از آن تشکیل میشوند – شناسایی میشود.
این الگو احتمال نزول قیمت به سطوحی پایینتر را پیشبینی خواهد کرد، که خود میتواند نشاندهندهٔ احتمال وقوع یک روند نزولی بزرگتر باشد.
براساس تحقیقات بولکوفسکی، این الگو کاهش قیمتها را در حدود 68 درصد از مواقع، بهدرستی پیشبینی کرده است.
الگوی شمعی سه کلاغ سیاه (three black crows)
الگوی شمعی نزولی سه کلاغ سیاه یک الگوی شمعی برگشتی است. الگوی شمعیی که در نزدیکی سقف یک روند صعودی الگو های تک کندلی شروعشده، سپس توسط سه کندل سیاه دنبال میشود.
این الگو، نزول قیمتها به سطوح پایینتر را پیشبینی میکند، حرکت نزولیای که خود میتواند آغازگر روند نزولی در مقیاسی بزرگتر شود.
نزولیترین نسخه از این الگو در قلهٔ یک روند صعودی شکل میگیرد زیرا توانسته است خریدارانی که با استفاده از شتاب قیمتی وارد شدهاند را به تله بیاندازند.
براساس تحقیقات بولکوفسکی، این الگو توانسته است کاهش قیمتها را با موفقیت 78 درصدی پیشبینی کند.
الگوی شمعی ستاره عصرگاهی (evening star)
الگوی شمعی نزولی ستارهٔ شبانگاهی، یک الگوی شمعی بازگشتی میباشد که با یک کندل سفید بلند شروع میشود.
کندلی که روند صعودی را به قلههای جدید میرساند. سپس شاهد ایجاد یک شکاف قیمتی در بازار خواهیم بود، شکافی که باعث بالاتر رفتن قیمتها نیز میشود.
اما خریداران تازه در بالا نگه داشتن قیمتها شکست میخورند که باعث ایجاد یک کندل کوچک میشود. در ادامه یک شکاف قیمتی به سمت پایین شکل میگیرد، شکافی که در پی آن کندل سوم تشکیل شده و این الگو تکمیل میشود.
این الگو، ادامهٔ حرکت نزولی را پیشبینی کرده و احتمال وقوع روند نزولی در مقیاس بزرگتر را نیز نشان میدهد. براساس تحقیقات بولکوفسکی، این الگو توانسته است نزول قیمتها با دقت 72 درصدی پیشبینی کند.
الگوی شمعی کودک رها شده (abandoned baby)
الگوی شمعی بچه رهاشده صعودی (bullish abandoned baby)، یک الگوی شمعی برگشتی میباشد که در کف یک روند نزولی، پس از شکلگیری یک سری از کندلهای سیاه، تشکیل میشود.
در ابتدای شکلگیری این الگو، شاهد یک شکاف قیمتی به سمت پایین هستیم. اما فروشندگان تازه نمیتوانند قیمتها را پایین نگه دارند، که باعث شکلگیری یک کندل دوجی میشود.
کندلی که قیمت (open) و (close) در آن، نزدیک به هم میباشند. در ادامه شاهد یک شکاف قیمتی صعودی هستیم که کندل صعودی تشکیل شده پس از آن، این الگو را تکمیل میکند.
این الگو، ادامهٔ حرکت صعودی قیمت و تشکیل قلههای بالاتر را پیشبینی میکند. همچنین احتمال شکلگیری یک روند صعودی در مقیاس بزرگتر وجود دارد.
براساس تحقیقات بولکوفسکی، این الگو توانسته است در 49.73 درصد از مواقع، صعودی بودن روند قیمتها را به درستی پیشبینی کند.
جمعبندی
الگوهای شمعی توجه بسیاری از شرکتکنندگان بازار را به خود جلب کردهاند، اما بسیاری از الگوهای برگشتی یا ادامهدهنده در دنیای مدرن، از اتکاپذیری کافی برخوردار نیستند.
خوشبختانه، آمار ارائهشده توسط توماس بولکوفسکی، نشان از اتکاپذیری دستهٔ کوچکی از الگوها را دارد، الگوهایی که میتوانند سیگنالهای خرید و یا فروش صادر الگو های تک کندلی میکنند.
اگر علاقه مند به یادگیری بیشتر در این حوزه هستید میتوانید از نقشه راهنمای دیجی کوینر به نام «درخت یادگیری» دیدن نمایید که از نقطه ابتدایی تا انتهای مسیر را ریل گذاری کرده است.
شما با مطالعه درخت یادگیری تا حد مطلوبی دانش خود را افزایش دادهاید اما برای حرفه ای شدن و انجام معاملات در این بازار نیاز به یک راهنمای مجرب و با تجربه دارید.
مجموعه دیجی کوینر بر آن است که با برگزاری کلاسهای آموزشی تجریبات چند ساله خود را در اختیار هم وطنان عزیز قرار دهد تا در این بحران اقتصادی بتوانند در آمد دلاری کسب نمایند. (تاریخ برگزاری کلاسها متعاقبا از طریق وبسایت اعلام خواهد شد.)
تیم تحریریه دیجی کوینر
این مقاله به کوشش هیئت تحریریه دیجی کوینر تولید شده است. تک تک ما امیدواریم که با تلاش خود، تاثیری هر چند کوچک در آگاه سازی فعالان حوزه رمز ارزها و بازارهای مالی داشته باشیم.
دیدگاه شما