بورس جایگزین مناسب بازارهای سفته بازی
رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس چندی پیش با تاکید بر اینکه بازارهایی مانند ارز، طلا و سکه بازارهای نوسان گیری و کوتاه مدت است و بلند مدت نخواهد بود، یادآور شد که مردم باید به سراغ بازدهیهای واقعی اقتصادی از جمله بازار سرمایه بروند .
وی در ادامه یادآورشد که سیاست های ارزی بانک مرکزی باید بازنگری شود و بهبود یابد . زیرا به علت نبود سیاست های منطبق با رویکردهای تخصصی اقتصادی، فاصله زیادی میان نرخ بازدهی دارایی های واقعی در اقتصاد و نرخ بازدهی دارایی مالی وجود دارد و این شکاف اثرات خود را بر حوزه ساختار نظام تأمین مالی در اقتصاد می گذارد . نرخ های واقعی بازدهی در اقتصاد کشورمان کمتر از نرخ بازدهی سود سپرده هاست .
پورابراهیمی عنوان کرد که بر اساس گزارشها، بانکها سود سپرده 15 درصد را رعایت نمیکنند و همچنین بانک مرکزی اواخر سال گذشته 5 درصد سود سپرده را افزایش داد که خطای فاحش در اقتصاد کشور بود و حدود 15 هزار میلیارد تومان هزینه اضافی به نظام بانکی تحمیل کرد .
رییس کمیسیون اقتصادی نرخ بازدهی واقعی در اقتصاد کشور کمتر از نرخ بازدهی سود سپرده ها ست و اعلام کرده اند که کاهش نرخ سود بانکی توصیه نمی شود ولی از سوی دیگر دوباره مبحث کاهش نرخ سود بانکی مطرح شده است ولی بسیاری از صاحب نظران معتقدند در این شرایط کاهش نرخ سود بانکی باقی مانده حساب ها را هم راهی بازارهای سرمایه ای می کند.
اما بهروز خدا رحمی مدیرعامل گروه مالی سپهر صادرات در پاسخ به این سوال که تغییرات نرخ بهره بانکی تا چه اندازه می تواند در خروج سپرده از بانک ها و نقش آفرینی آنها در بازارهای سرمایه باشد، اظهارداشت: این کاهش و افزایش نرخ بانکی نشان از یک ناسازگاری و پارادوکس در تصمیم گیری نهادهای تاثیرگذار می دهد.
وی با بیان اینکه تولید اکنون نیز این نرخ های بهره را نمی تواند تحمل کند و در صورت بالا رفتن نرخ بهره وضعیت به مراتب بدتری را تجربه خواهد کرد، گفت : وضعیت کنونی نظام بانکی آنقدر پیچیده است که با بالا و پایین آمدن یک یا دو درصد نرخ بهره اتفاق عجیبی برای آن نمی افتد زیرا چالشهایی که در دو دهه اخیر شبکه سفته بازی در بورس بانکی ما را فراگرفته است با این نوسانات اندکبرطرف نمی شود.
دبیرکل سابق کانون نهادهای سرمایه گذاری راه علاج بحران بانکی را در تغییر نرخ بهره نمی داند و معتقد است بانک ها به یک تجدید ساختار جدی در سرمایه نیاز دارند تا این اتفاقی که ظرف دو دهه اخیر وضعیت بانک ها را با بحران مواجه کرده به وضعیت نرمال برگردد تا با تغییرات اندک نرخ بهره به شرایط نامساعد دچار نشوند.
وی در ادامه افزود: عده ای معتقدند که ما نباید اصلا کاری به بانک ها داشته باشیم، به بازار پول هم کاری نداشته باشیم اما آیا این درمان درستی است که ما فکر کنیم با تغییر در نرخ بهره همانطور که در سال های اخیر انجام داده ایم، تورم را نیز کنترل کرده و کاهش داده ایم؟ آیا توانسته ایم بهای تمام شده تولید را پایین بیاوریم ؟ هزینه های صنایع و تولید را پایین بیاوریم ؟ آیا چاره کار ما این است؟
خدارحمی خاطرنشان ساخت: حقیقت این است که بر اساس آمار در بخش صنعت و تولید از هر 10 نفری که متقاضی دریافت تسهیلات هستند تنها دو یا 3 نفر موفق می شوند با توجه به میزان مبلغی که بانک ها پرداخت می کنند تسهیلات دریافت کنند. در شرایط موجود که اگر قرار باشد نرخ بهره از این هم پایین تر باشد شرایط بدتر می شود یعنی متقاضی سفته بازی در بورس بیشتری پیدا می کند و از سوی دیگر توان کمتری برای پرداخت تسهیلات از سوی بانک ها وجود دارد. بنابراین شاید یکی از علاج های واقعی به نرخ بهره ارتباطی پیدا نمی کند زیرا هیچ جای دنیا اینطور نیست که به صورت دستوری بگویند نرخ بهره برای همه صنایع و کسب و کارها یک عدد باشد.
وی در ادامه افزود: شما هیچ کشوری را پیدا نمی کنید که از یک شعبه بانک دو شرکت با کسب و کار مختلف درخواست تسهیلات کنند و به هر دو یک نرخ پیشنهاد شود. ولی در ایران اینطوری است و موفق ترین شرکت از نظر عملکردی اگر به یک بانک درخواست تسهیلات بدهد با همان نرخ او را تامین مالی می کنند که یک شرکت درمانده اگر موفق شود مراحل قانونی دریافت وام را سپری کند. در صورتی که در همه جا اگر عملکرد شرکت خوب باشد با نرخ 5 درصد باید تسهیلات بدهید و به شرکتی که کارکرد خوبی ندارد حتی با نرخ 20 درصد هم نباید تسهیلات داد.
مدیرعامل گروه مالی سپهر صادرات با اشاره به اینکه برای عبور از بحران نرخ دستوری ابلاغ می شود، خاطرنشان ساخت: نباید تصور کنیم که نرخ دستوری شفا دهنده اقتصاد است. اینکه در وضعیت کنونی چند درصدی هم نرخ بهره کاهش پیدا کند نمی تواند علاج مشگل اقتصاد باشد. در واقع باید فکر کنیم حالا با چه مکانیزمی می خواهیم این تخفیف را به کسب و کارها ارایه کنیم تا بتواند تاثیرگذار باشد و بخشی دیگر از اقتصاد را مورد هجمه قرار ندهد. زیرا مکانیزم درستی برای تخصیص اعتبارها نداریم و در آینده نزدیک مشکلی بزرگتر از امروز را تجربه می کنیم.
خدارحمی با بیان اینکه بازی با نرخ سود سپرده این است که در واقع داریم یک موازنه ای انجام می دهیم که از بین بخش تولید ما که امروز وضع و حال خوبی ندارد و یا بخش بازار پول و شبکه بانکی ما که آن هم حال خوبی ندارد، به کدام بیشتر توجه کنیم، گفت: ما برای علاج این بیماری ها به درمان بنیادی فکر نمی کنیم و فقط به فکر مسکن های موقت برای عبور از بحران هستیم.
وی درپاسخ به این سوال که نقدینگی هزار و پانصد هزار میلیاردی را باید چه کنیم ؟ عنوان کرد: یک اتفاقی دارد می افتد که جامعه نگران است و با نگاه مطالبه گر با آن برخود می کند. ما بازارهایی داریم به نام سفته بازانه، این پول سرگردان در حال حاضر وجود دارد و با یک درصد و دو درصد پایین و یا بالا رفتن نرخ بهره آرام نمی نشیند و هر روز در یک بازار خود را نشان می دهد.اما اکنون با این کاهش نرخ بهره و به تبع آن التهاب در بازارها یک فرهنگ سازی در حال پدیدار شدن است که باید از آن استقبال کرد.
مدیرعامل گروه مالی سپهر صادرات در ادامه افزود: عموم مردم تا کنون عقیده داشتند که باید سرمایه خود را در جایی بدون ریسک بگذارند و یک بازدهی بالا را دریافت کنند و آن جایی نیست جز بانک که ریسک بازارهای مالی را ندارد. شاید اتفاق مبارکی که در پایین آمدن نرخ بهره رخ داد این بود که مردم به این باور برسند که می توانند پول خود را در سایر بازارها از جمله بورس نیز سرمایه گذاری کنند اگر تمایل به دریافت سود کم ندارند و حاضرند با پذیرش قدری ریسک بازار بورس را تجربه کنند.
وی ادامه داد: اگر نرخ بهره کمی دیگر کاهش پیدا کند این امر برای مردم مسجل می شود که دیگر بانک ها به عنوان یک بازار پولی جذابیت قبل را ندارد زیرا بازدهی پایینی دارد. این فرهنگ سازی از سراجبار این فضا را سفته بازی در بورس به وجود می آورد که مردم میزان آگاهی خود را نسبت به بازار بورس و سرمایه بیشتر کنند. زیرا با تورم انتظاری پیش رو، این اشتباه برای برخی پیش آمد که سرمایه خود را در بازارهایی مانند ملک، خودرو، سکه و حتی بازاری مانند ارز که ممنوعیت قانونی دارد وارد کنند و در کنار آن ریسک بالا وبی دلیلی را هم متحمل شوند. اما اکنون دریافتند که اگر به دنبال بازدهی مناسب با ریسک سفته بازی در بورس مناسب هستند بازار سرمایه شاید یکی از محمل های خوبی باشد که کمتر از بقیه بازارها با التهاب مواجه است زیرا در این بازار کنترل ابزارها و رصد شفافیت عرضه و تقاضا با سایر بخش های اقتصادی قدری متفاوت است.
خدارحمی در پاسخ به این سوال که اما بسیار از کسانی که سرمایه خود را در این مدت کوتاه به سمت بورس بردند این بازار را به خوبی نمی شناسند و توقع دریافت سود در مدت زمان کوتاه هستند تا سرمایه خود را بیرون بکشند و به سمت بازار دیگری بروند ؟ این ورود و خروج سرمایه در کوتاه مدت چقدر در روند صعودی و یا سقوط سهام ها تاثیرگذار است؟ گفت:
بله این درست ولی اکنون این اتفاق برای تمام بازارها افتاده، در بازار سرمایه تنها این چشم انداز وجود دارد که مشاوران و کارگزاری ها به دلیل ممنوعیت نمی توانند یک طرف معامله باشند بنابراین التهاب کمتری وجود دارد البته شاید عده ای در این بین نخواهند از مشورت این نهادها استفاده کنند و نمی دانند که نقد شوندگی چیست و یا اینکه اجازه ندارند تمام تخم مرغ هایشان را در یک سبد بگذارند، ورود این افراد می تواند تاثیرگذار باشد اما نسبت به حجم کل معاملات بسیار اندک است. این فرهنگ سازی مناسب باید گسترش پیدا کند تا اگر کسی خواست در بخش مسکن سرمایه گذاری کند به جای خرید ملک، سهام یک شرکت ساختمانی را خریداری کند. این اتفاق نه تنها جریمه مالیاتی ندارد بلکه کلی مشوق مالیاتی نیز به همراه دارد ضمن اینکه نگرانی بابت اینکه چه زمانی قرار است نهادهای بازرسی کشور به سمت بازارهای پولی توجه کنند و آنها را مورد ارزیابی قرار دهند، در مورد این بازار وجود ندارد.
سفتهبازی در بورس چیست؟ ریسک بزرگ، سود هنگفت و رشد ساختگی
تقریبا تمام مطالبی که درباره استراتژی سرمایهگذاری وجود دارند، تاکید میکنند که پیش از سرمایهگذاری درباره شرکت و شرایط بنیادی سهم تحقیقاتی انجام دهید و برای کسب سود عجله نداشته باشید. اما دستهای از معاملهگران نیز وجود دارند که بیتوجه به این فاکتورها، ریسکهای سنگین را به جان میخرند و اتفاقا سود هنگفتی نیز کسب میکنند. در دنیای بازارهای مالی به این افراد سفتهباز میگویند. اما سفتهبازی در بورس چیست و چه تفاوتی با سرمایهگذاری دارد؟ راه تشخیص سفتهبازی در بازار بورس چیست و چگونه سفته بازی در بورس قربانی آن نشویم؟ در این مقاله به این سوالات پاسخ میدهیم.
سفتهبازی در بورس چیست؟
اگر بخواهیم به زبان ساده توضیح دهیم که سفتهبازی در بورس چیست، میتوان گفت سفتهبازی انجام معاملات پرریسک برای کسب سود از نوسانهای کوتاه یا میانمدت است. در این معاملات ممکن است بخشی یا تمام دارایی از دست برود؛ اما در سمت دیگر، امکان کسب سودهای هنگفت نیز به این وسیله وجود دارد. همین امکان است که افراد را به انجام سفتهبازی در بورس ترغیب میکند؛ هرچند ریسک از دست رفتن سرمایه بیش از احتمال کسب سود است. به همین دلیل است که سفتهبازی را یک عمل بسیار پرریسک و مخاطرهآمیز میدانند. البته سفتهبازی تنها محدود به بازار سهام نیست و میتواند هر کالای قابل معامله یا روش اقتصادی از جمله ارز، مسکن و املاک، ابزارهای مالی و حتی آثار هنری را در بر بگیرد.
افرادی که سفتهبازی میکنند در واقع نقدینگی بازار را نیز تامین میکنند. آنها به حجم زیادی از تقاضاهای بازار پاسخ میدهند. از سویی دیگر این افراد در راستای پوشش ریسک به تولیدکنندگان کمک میکنند. اگر سفتهبازان فروش خود را به صورت استقراضی انجام دهند، این امر مانع از ایجاد حباب قیمتی میشود.
گاهی پیش میآید که صندوقهای سرمایهگذاری مشترک و صندوقهای پوشش ریسک نیز به سفتهبازی میپردازند. به طور کلی میتوان سفتهبازی را یک معامله با ریسک بالا دانست که میتواند سود و بازده بالایی نیز داشته باشد. قطعا اگر پای چنین سود و منفعتی در میان نبود، هیچ دلیل عاقلانهای برای تن دادن به این ریسک وجود نداشت.
بیشتر بخوانید
سفتهباز کیست؟
افرادی که به سفتهبازی میپردازند به دو دسته قابل تقسیماند:
- گروه نخست افرادی از جمله تحلیلگران و معاملهگران هستند که بر سرمایهگذاری روی یک سهم تمرکز میکنند.
- دسته دوم را افرادی تشکیل میدهند که از تحلیلگران کمک میگیرند. این افراد با پرداخت مبلغی به تحلیلگران، در سهمی خاص شروع به فعالیت میکنند و از این طریق سود کسب میکنند.
سفتهباز به دنبال ارزش کالا یا اوراق بهادار نیست و بازدههای قیمتی تنها مسائلی هستند که به آنها توجه میکند. سفتهبازها درباره اقدامات خود ریسکهای بالایی را به جان میخرند؛ ریسکهایی که در بیشتر موارد در خصوص پیشبینی تغییرات قیمت است. این افراد امیدوارند که با پذیرفتن چنین ریسکهایی سودهای هنگفتی کسب کنند. آنها در سرمایهگذاری شخصیتی ریسکپذیر دارند و سفته بازی در بورس البته نباید فراموش کرد که در بازارهای مالی نیز تخصص دارند.
چنین افرادی به سراغ سرمایهگذاری اهرمی مانند قراردادهای آتی و اختیار معامله میروند. از آنجا که این اشخاص سعی در پیشبینی تغییرات قیمتها در بخشهای بیثباتتر بازار دارند، به آنها سفتهباز میگویند. آنها باور دارند که از این طریق میتوانند سود فراوانی به دست آورند؛ حتی اگر شاخصهای بورس یا سایر بازارهای مالی خلاف این امر را نشان دهند. به علاوه این افراد در مقایسه با سایر سرمایهگذاران بازههای زمانی کوتاهتری را برای معاملات خود انتخاب میکنند.
برخی معتقدند که هر باوری که منجر به هدایت استراتژیهای سرمایهگذاری شود به نوعی با سفتهبازی مرتبط است؛ اما اگر بازار چنین ایدهای را پشتیبانی و حمایت کند دیگر این امر چندان معادل سفتهبازی نیست. سفتهبازها ریسک بسیار بالایی در فعالیتهای خود دارند. چنین ریسکهایی اغلب به این خاطر است که شاخصهای بازار نشاندهنده احتمال بالا رفتن ارزش پولی دارایی و سرمایه نیستند. همچنین سفتهبازان معمولا بیش از آنکه سهام مرسوم را خریداری کنند، به سراغ قراردادهای آتی یا اختیار معامله میروند.
احتمال سفتهبازی در کدام سهمها بیشتر است؟
افرادی که سفتهبازی میکنند، به سهمهای بنیادی با حجم مبنای پایین جلب میشوند؛ سهمهایی که به هر دلیلی بازار به آنها توجه ندارد. به این ترتیب آنها میتوانند سهم خود را به اصطلاح باد کنند. اگر مقاله «نوسانگیری در بورس؛ کسب سود سوار بر موج نوسانهای قیمتی» را خوانده باشید، میدانید که چنین سهامی برای نوسانگیری مناسب به نظر میرسند.
گفتیم که سفتهبازان میتوانند نقدینگی بالایی را به بازار تزریق کنند. این امر منجر به افزایش تقاضا میشود. در پی این امر افزایش قیمت سهم را به اندازهای بیش از ارزش واقعی آن شاهد خواهیم بود. به این ترتیب ممکن است در این شرایط حباب سفتهبازی در سهم ایجاد شود.
البته گاهی ممکن است اتفاقی برعکس آنچه که گفتیم رخ دهد. مثلا سفته بازی در بورس ممکن است یکی از افرادی که سفتهبازی میکند، معتقد باشد که بازار روند نزولی خواهد داشت؛ یا باور داشته باشد که قیمت سهم خاصی بیش از ارزش ذاتی آن است. به این ترتیب در قیمت بالا دارایی را میفروشد و موجب افت قیمت آن میشود. اگر افراد دیگر نیز در سرمایهگذاری خود چنین اقدامی انجام دهند، قیمت آن سهم بیشتر و بیشتر کاهش پیدا میکند و در نهایت حباب سفتهبازی (در صورت وجود) میترکد.
بیشتر بخوانید
تفاوت سفتهبازی و سرمایهگذاری در بورس چیست؟
سفتهبازی هم نوعی سرمایهگذاری است اما هدف و روش انجام آن با چیزی که در فرهنگ معاملهگری از آن با نام سرمایهگذاری یاد میشود، تفاوت دارد. از جمله عواملی که سرمایهگذاری را از سفتهبازی متمایز میکنند، مدتزمان نگهداری (کوتاه، بلند یا میانمدت)، میزان توجه به ارزش بنیادی و میزان ریسک معامله هستند.
برای اینکه تفاوت سرمایهگذاری و سفتهبازی را بهتر درک کنید، در ادامه یک مثال بیان میکنیم. یکی از انواع زمینههایی که سفتهبازی در آن انجام میشود، ملک و مسکن است. در نظر بگیرید که شخصی یک منزل مسکونی را خریداری کرده است. هدف او از این خرید اجاره دادن ملک است. به این ترتیب میگوییم که این شخص سرمایهگذاری کرده است. اما اگر همین فرد، چند منزل دیگر را با قیمتی زیر قیمت بازار خریداری کند و هدفش از این خریدها کسب سود باشد، قضیه کمی متفاوت خواهد بود. در واقع او میخواهد در کوتاهمدت این خانهها را بفروشد و به کمک اختلاف قیمت خرید و فروش ملک، سود کسب کند.
البته سفتهبازی ریسک زیادی دارد و از سوی دیگر اگر موفقیتآمیز باشد، سود فراوانی هم خواهد داشت. در حالت کلی ممکن است سرمایهگذار معتقد باشد که شرکتی که به نوعی شکست بزرگی خورده است (مثلا در مطبوعات بازتابی منفی داشته یا ورشکست شده است) به زودی به سودآوری خواهد رسید. زمانی که فرد در چنین شرکتی سرمایهگذاری کند، به عنوان سفتهباز در نظر گرفته میشود.
سفتهبازی چه زمانی رواج پیدا میکند؟
در بازارهایی که از ثبات اقتصادی یا سیاسی کمتری برخوردارند، بیشتر شاهد سفتهبازی هستیم. البته نباید اینگونه تصور شود که در بازارهایی که عمق کافی و ثبات اقتصادی و سیاسی دارند، خبری از سفتهبازی نیست. در حقیقت در تمام بازارهای مالی میتوان به نوعی ردپایی از این عمل یافت. اصلا بازار بدون حضور سفتهبازان معنایی ندارد. اما زمانی که سفتهبازی بیحدوحصر اتفاق میافتد، حبابهای قیمتی ایجاد میشوند یا میترکند. این امر موجب بالا رفتن ریسک در بازار خواهد شد.
در بازارهای کارا، اختلاف میان قیمت ذاتی اوراق و قیمت بازار ناچیز است و به شکلی منصفانه تعیین میشود. اما در بازار غیرکارا شاهد دلسردی سهامداران معمولی و عادی هستیم. منظور افرادی است که تنها از اطلاعات رسمی خبر دارند؛ اطلاعاتی که نمیتوانند نمود واقعیتها و اتفاقات بازار باشند. در نتیجه تعدادی سهامدار با نقدینگی سنگین شروع به سفتهبازی میکنند.
این افراد با توجه به اطلاعات پنهانی بازار، بدون هیچ منطق و دلیلی نوسان را در سهام یک شرکت ایجاد میکنند. به این ترتیب تعداد زیادی از افرادی که در بورس سرمایهگذاری کردهاند، متضرر میشوند. بد نیست به این موضوع اشاره کنیم که سهمهایی که بنیاد قوی دارند، حبابی نمیشوند. زمانی که بازار در روند نزولی قرار میگیرد و ریزش اتفاق میافتد، چنین سهمهایی افت قیمت و سقوط سنگین را تجربه نخواهند کرد. اما اگر سهام یک شرکت کوچک درگیر سفتهبازی شود، در چنین شرایطی با سرعت بالا سقوط خواهد کرد.
بیشتر بخوانید
سفتهبازی چگونه انجام میشود؟
تا اینجا دربارهمعنای سفتهبازی و دلایل استقبال معاملهگران از این استراتژی صحبت کردیم. اما مراحل انجام سفتهبازی در سهام بورسی چیست؟
گام اول
پیشتر گفتیم سفتهبازها دو دسته هستند. این دو گروه سهام یک شرکت را در روزهای متوالی رصد میکنند. سپس زمانی که شرایط را برای ورود مساعد ببینند، با کدهای معاملاتی مختلف به صورت پلهای و ظرف دو تا سه روز، اقدام به خرید میکنند. آنچه در اینجا این خرید را از سایر خریدها متمایز میکند این است که معاملات در حجمهای بالا و با کدهای معاملاتی مختلفی انجام میشوند. این عمل به آن دلیل انجام میشود که سفتهبازان نمیخواهد جزو سهامداران درصدی شرکت قرار گیرند. چرا که در آن صورت معاملاتشان تحت نظر خواهد بود و نمیتوانند به اهداف خود دست پیدا کنند.
بیشتر بخوانید
گام دوم
پس از این که خرید در قیمتهای مطلوب صورت گرفت، سایر تحلیلگران و سرمایهگذاران، توجهشان به سمت این خریدها معطوف میشود. پس از آن که این اقدامات منجر به تشکیل صف خرید در سهم شد، در روزهای بعد، همین افراد با تشکیل صفهای خرید صوری، قیمت پایانی سهم را تا بیشترین حد مجاز دامنه نوسان بالا میبرند. در این شرایط بقیه افراد فعال در بازار مشاهده میکنند که در سهم مذکور چند روز صف خرید تشکیل شده است. به این ترتیب توجهشان به این نماد معطوف میشود و آنها نیز به صف میپیوندند.
اما سفتهبازان در روزهای آینده به مرور سفارشهای خود را از صف حذف میکنند. زمانی که در روزهای پایانی، سهم به اهداف موردنظر نزدیک میشود، سفتهبازان شروع به تبلیغ در شبکههای اجتماعی میکنند. به این ترتیب سایر افراد ترغیب میشوند که در این سهم سرمایهگذاری کنند. به این افراد اصطلاحا موجسوار گفته میشود. این گروه از افراد، خطرناکترین فعالان بازار بورس به شمار میروند. آنها به کمک سرمایههای فراوان و با تکیه بر ترویج اطلاعات و اخبار دروغین و ساختگی، بازار را دستکاری میکنند و به انحراف میکشانند.
طبیعی است که این گروه، رغبت و تمایلی به رعایت قوانین بازی از خود نشان نمیدهند. در هیچیک از اقدامات این افراد نمیتوان قوانین بازی برد-برد را مشاهده کرد. در چنین شرایطی افرادی سفته بازی در بورس که در روزهای انتهایی و با تبلیغات کاذب وارد یک سهم میشوند، در نهایت با ضرر از سهم خارج میشوند.
سفتهبازی با چه ریسکهایی همراه است؟
در بخشهای قبل گفتیم که سفتهبازی نیازمند ریسکپذیری بالا است. اما احتمالاتی که سود سفتهبازی در بورس را تهدید میکند، چیست؟ نباید این تصور پیش آید که سفتهبازی کار آسانی است. اینطور در نظر بگیرید که سفتهبازان چند روز منجر به مثبت شدن سهم میشوند. زمانی که سایر سهامدارانی که نماد مذکور را خریداری کردهاند چنین سودی را میبینند، احتمال دارد که دست به فروش دارایی خود بزنند. یعنی این افراد ممکن است زودتر از سفتهبازان سهام خود را بفروشند. به همین دلیل سفتهبازان به آن سودی که مدنظر داشتهاند، نخواهد رسید.
از سویی دیگر از آنجا که این فعالیت قانونی نیست، در صورتی که سفتهبازان با تحلیلگران و طرفین معامله به توافق نرسند، سهم نیز به اهدافی که برای آن در نظر گرفته شده، نخواهد رسید.
انجام سفتهبازی در بورس را چگونه تشخیص دهیم؟
آشنایی با نحوه تشخیص سفتهبازی در بورس میتواند برای سرمایهگذاران عادی بازار سهام حیاتی باشد. زمانی که سفتهبازی روی یک سهم تمرکز کرده و مشغول کار بر روی آن است، حجم معاملات در یک روز چندین برابر حجم میانگین ماه خواهد شد. این روند چند روز در سهم دیده میشود. پس از آن با بررسی حجم معاملات میتوانید متوجه ورود پول هوشمند و سفتهبازی شوید.
اگر سهم ارزشمند باشد، به مرور شاهد افزایش حجم معاملات خواهیم بود. همچنین خواهیم دید که حقوقی سهم در کوتاهمدت یا میانمدت سهم را جمعآوری میکند. البته ممکن است عملکرد سهم حتی در طی چندین ماه خنثی باشد. نکته مهم اینجاست که در هر حمایتی دست به خرید نزنید و تنها حمایتهای معتبر را در نظر بگیرید.
رعایت حد ضرر نیز یکی دیگر از مواردی است که در این زمینه میتواند موثر باشد. متناسب با میزان رشد هر سهم، حد ضرر خود را تغییر دهید و آن را بالاتر بیاورید. همچنین با افزایش آگاهی و کسب اطلاعات در خصوص مفاهیم و ماهیت بازار بورس و شناخت شرکتها میتوانید سهام مطلوب را شناسایی کنید. به این ترتیب به آسانی در دام افراد سفتهباز نخواهید افتاد.
بیشتر بخوانید
جمعبندی
سفتهبازی یکی از استراتژیهای معاملاتی در بورس است که تاکیدی بر وضعیت بنیادی سهام ندارد و در بازههای کوتاه یا نهایتا میانمدت انجام میشود. سفتهبازان با پذیرش ریسکهای سنگین، شانس خود را برای بالا بردن قیمت سهام و کسب سود هنگفت امتحان میکنند. سفتهبازان با خرید سهام در حجمهای سنگین، توجه دیگر معاملهگران را به سهام جلب کرده و صفهای خرید ایجاد میکنند.
تفاوت سرمایهگذاری و سفتهبازی در هدف، بازه زمانی معامله، میزان اهمیت ارزش بنیادی و میزان ریسک معامله است. سفتهبازی معمولا بازهای کوتاهمدت دارد و ریسک آن بسیار بیشتر از سرمایهگذاریهای معمول است. یکی از راههای تشخیص سفتهبازی در بورس، توجه به حجم معاملات است
هشدار رئیس اتاق بازرگانی تهران درباره سفتهبازی و رشد ۲۳۲ درصدی بورس
مسعود خوانساری رئیس اتاق بازرگانی تهران مینویسد: در طول سال ۱۳۹۸ با وجودی که نرخ میانگین سکه معادل ۳۰ درصد، نرخ دلار کمتر از ۲۰ درصد، مسکن حدود ۶۲ درصد رشد داشته و تورم بنا به گزارش بانک مرکزی معادل حدود ۴۱ درصد بوده است شاخص بورس معادل ۲۳۲ درصد رشد کرده است.
رشد شاخص بورس طی اولین ماه کاری سال ۹۹ نیز با رشد بیشتری به کار خود ادامه داده به نحوی که از رقم ۵۰ درصدی فراتر رفته است همچنین رقم شاخص، از فروردین سال ۹۷ الی آخر فروردین ماه سال ۹۸ معادل ۵/۴ برابر شده است.
در شرایط فعلی در بورس، متوسط قیمت به عایدی (P/E) به عدد ۱۷ رسیده است که تقریباً معادل ارقام بورس نیویورک است. در حالی که تورم آنها حدود ۱/۵-۲ درصد و تورم کشور ما به روایت بانک مرکزی در سال ۹۸ معادل ۴۱ درصد است.
در یک ماهه فروردین ماه حدود ۱۴۱,۰۰۰ میلیارد تومان در بورس معامله انجام شده که برابر کل سال ۹۷ است. اما در این موقعیت چه باید کرد؟ حداقلیترین کار این است که به سرعت برخی اقدامات را در دستور کار قرار داد. مانند اینکه به مـدیریت انتقـال ریـسک و توزیـع آن توجه کرد، به فکر ایجاد شـفافیت اطلاعات بیشتر در بازار بود، کشف قیمت و ایجاد بازار رقابتی را با جدیت پیش برد.
همزمان باید جلوی سفتهبازی را گرفت. به صورت جدی به فرهنگ سهامداری و ترویج آن اندیشید. استفاده از صندوقهای سرمایهگذاری برای سهامداران خرد را تشویق کرد و گسترش داد. با عرضه بیشتر سهام به بازار تعادل داد و نرخ بازده سهام را منطقی کرد. ضمن اینکه به صورت جدی باید به فکر زیرساختهای اصلی بازار سهام بود.
مقررات زدایی و اصلاح ساختار اقتصادی کشور، ضرورتی بی بدیل در کاهش سفته بازی و ایجاد بهبود در فضای کسب و کار
باتوجه به شرایط اقتصادی کشور که طی سال های گذشته، با دشواری و به سختی نفس می کشد، خیلی از افراد به ویژه سرمایه گذاران مایلند که به سمت فعالیت هایی مانند سفته بازی بروند و از این طریق، گردش در سرمایه ایجاد کنند. این بدان معنا است که چون تولیدی وجود ندارد و یا سرمایه گذاران و تولید کنندگان از مقوله تولید، دست کشیده اند، گزینه سفته بازی برای آن ها منبع کسب درآمد محسوب می شود. مقررات زدایی و اصلاح ساختار اقتصادی کشور، ضرورتی بی بدیل در کاهش سفته بازی و ایجاد بهبود در فضای کسب و کار است.
مقررات زدایی و اصلاح ساختار اقتصادی کشور، ضرورتی بی بدیل در کاهش سفته بازی و ایجاد بهبود در فضای کسب و کار
مقررات زدایی و اصلاح ساختار اقتصادی کشور
سفته بازی یا Speculation ، واژه ای است که در اقتصاد رواج داشته و اغلب از آن به عنوان موردی منفی یاد می شود. اگر بخواهیم برای سفته بازی تعریف ساده ای ارائه کنیم، باید عنوان شود که عبارت است از ورود به دنیای معاملات پرسود اما با ریسک بالا. به شخصی که عمل سفته بازی را انجام می دهد، سفته باز گفته شده و این فرد قصد دارد تا از نوسانات ارزش کالا و خدمات، به سود قابل توجهی برسد.
بنابراین، در برخی موارد، به این شخص نوسان گیر هم گفته می شود. در برخی موارد، سفته باز را در مقابل سرمایه گذار قرار می دهند. مثلاً، سرمایه گذار شخصی است که خودرو یا خانه ای را خریده و چند سال از آن استفاده نکند و سپس به فروش برساند. اما سفته گذار، با موقعیت سنجی و البته ریسک بالا، آن خودرو یا خانه را در زمانی مناسب، مثلاً به دلیل نیازی مالی فروشنده، خریده و در مدت زمان کوتاهی آن را می فروشد. به همین دلیل است که مقوله سفته بازی، به انجام کارهای قمار مانند هم شباهت دارد. (1)
در ضمن، اگر شخصی پیش بینی کند که در چند هفته آینده، قیمت ارز یا طلا کاهش پیدا می کند، به دنبال خریداری و تبدیل سرمایه خود به ارز و طلا می رود و به این امید صبر می کند تا با گران شدن آن ها، سود خوبی کسب نماید. این موضوع باعث می شود تا به عمل سفته بازی، دریافت سود به وسیله پیش بینی نوسان قیمت هم لقب بدهند. سفته بازی اگر در حد تعادل انجام شود، مقوله نقدینگی و در ادامه، عرضه و تقاضا در بازار متعادل می شود. اما افزایش خارج از عرف آن، به ایجاد حباب قیمتی، نارضایتی در بازار و نوسانات شدید قیمت ها (Market Volatility) ختم می شود. (2)
سود سفته بازی در برابر سود حاصل از تولید
در بازار سرمایه، سود به دو بخش تقسیم می شود که موارد سود سرمایه ای و سود نقدی را در برمی گیرد. تفاوت بین این دو سود بدین صورت است که سود سرمایه ای، برایند تغییرات در قیمت سهام بوده و سود نقدی، مبلغی است که هر شرکت و یا سازمان، به صورت سالانه در بین سهامداران خود تقسیم می کند.
بنابراین، این شرکت ها از درآمد روان و پایداری برخوردارند. اما در این بین، برخی از شرکت ها فاقد درآمد ثابت و پایدار بوده و در نتیجه، تنها راه افزایش درآمد را، نوسان گیری می دانند. در ادامه، مواردی به نوسان گیران یا همان سفته بازان کمک می کند تا کار و راه خود را ادامه دهند.
یکی از این موارد، تحلیل تکنیکال و بررسی نمودارهای قیمتی است. مورد دیگر اینکه، سفته بازان سفته بازی در بورس اگر از اطلاعات پنهانی شرکت ها با خبر باشند، می توانند از نوسانات قیمتی سهم و سود مناسبی دریافت کنند. ضمن اینکه شرایط مساعد بازار هم می تواند باعث رشد قیمتی سهم، افزایش شایعات و در نهایت کسب سود توسط سفته بازان گردد. (3)
باوجود اینکه متد و شیوه خاصی برای نحوه فعالیت سفته بازان وجود ندارد، اما آن هایی که حرفه ای تر بوده و تجربه بیشتری هم دارند، با درنظر گرفتن حجم معاملات ماهیانه و کف قیمتی، قادر خواهند بود تا آن دسته از سهم های مناسب را شناسایی کنند. یکی از مهمترین مشکلاتی که نوسان گیری ایجاد می کند، حباب قیمتی است.
به عنوان مثال، ممکن است شرکت یا سازمانی از نظر عملکرد، فعالیت خوبی نداشته و زیان هم بدهد، اما بنابر شایعات عنوان شده از سمت نوسان گیران، بر روی سهم آن حباب قیمتی ایجاد شود. بنابراین، عدم شفافیت سازمان و پیروی از استانداردهای مربوطه، یکی از آفات و مشکلات سفته بازی و نوسان گیری در نظر گرفته می شود.
از طرفی، وقتی سهامداران به خرید و فروش یک به یک سهم ها اقدام کنند، بازار ثانویه ایجاد شده و به شرکت مربوطه، پولی تزریق نمی شود. ولی اگر با افزایش سرمایه توسط شرکت، سهامداران هم پول بیشتری پرداخت کنند، آن زمان است که پول به شرکت مربوطه تزریق شده و به چرخه تولید و سود مربوطه کمک می شود.
بنابراین، تقاضا برای سفته بازی با تقاضا برای معاملات واقعی بازار، باید جدا شود. در این زمینه، «کینز»، اقتصاد دان مشهور گفته که بخش های مختلفی در بازار وجود دارند که بخشی از آن به معاملات، قسمتی برای سفته بازی، گروهی برای سرمایه گذاری و بخشی هم برای تقاضای احتیاطی را شامل می شود.
لذا، نباید همه بازار بر یک بخش متمرکز شود. به عنوان مثال، اگر همه افراد به سمت بازارهای ارز و طلا هجوم ببرند، تنوعی در دیگر بازارها انجام نشده و از امکانات کشور، سود سهام ها و سودهای آتی کشورها و سازمان ها استفاده نخواهد شد. ایجاد تنوع در دارایی ها، یعنی پاسخ مثبت به سفته بازی و کسب سود.(4)
معایب سود سفته بازی در برابر سود تولید
باتوجه به شرایط اقتصادی کشور که طی سال های گذشته، با دشواری و به سختی نفس می کشد، خیلی از افراد به ویژه سرمایه گذاران مایلند که به سمت فعالیت هایی مانند سفته بازی بروند و از این طریق، گردش در سرمایه ایجاد کنند. این بدان معنا است که چون تولیدی وجود ندارد و یا سرمایه گذاران و تولید کنندگان از مقوله تولید، دست کشیده اند، گزینه سفته بازی برای آن ها منبع کسب درآمد محسوب می شود.
از سوی دیگر، با کاهش تولید و سود مربوط به آن، نقش واردات پر رنگ شده و به نحو چشمگیری افزایش می یابد. این کار در ادامه اشتغال زایی را با خطر مواجه کرده و آن را کاهش می دهد. در این بین، سیاست های دولت مبنی بر تثبیت و حفظ قیمت ها نیز، چاره ساز نخواهد بود و مقوله صادرات نیز فراموش می شود.
عدم افزایش اشتغال و تولید نیز تبعات منفی قابل توجهی به همراه خواهد داشت که یکی از آن ها کاهش تولید ناخالص ملی خواهد بود و در نهایت این مورد به افزایش نقدینگی و بدهی ختم می شود. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که وقتی میزان تولید در کشور، در حد استاندارد نباشد، شکافی بین نقدینگی و تولید ایجاد شده و سرمایه ها به سمت سفته بازی می رود که به واقع بازاری کاذب محسوب می شود و ارزش پول ملی، با کاهش شدیدی روبرو خواهد شد. (5) و (6)
سلطه سفته بازی بر مقوله های تولید و سرمایه گذاری
اگر به روند پیشرفت و توسعه دیگر کشورهای جهان نگاهی داشته و آن ها را مرور کنیم، متوجه می شویم که پایبند بودن به امر تولید و توسعه این مورد، یکی از ارکان پیشرفت و موفقیت آن ها به حساب می آید. بدین ترتیب که یکی از اولویت های این کشورها، توجه ویژه به سرمایه گذاری در امور تولیدی و صنعتی بوده و خواهد بود. یعنی چنین کشورهایی همواره تلاش کرده اند تا انواع سرمایه گذاری های داخلی و خارجی را به نحو صحیح و مطلوبی رهبری و هدایت کنند.
اما در کشورمان، این موضوع بدین شکل حداقل طی چند سال گذشته دنبال نشده که یکی از دلایل آن، وجود تحریم های مختلف بوده است. بنابراین، سرمایه های گوناگون داخل کشور، به نوعی سرگردان و بی هدف بوده اند. در صورتی که یکی از ارکان سرمایه گذاری هوشمند و سود ده، توجه به امر تولید در بخش های مختلف و کسب سودهای مطلوب است. اما در حال حاضر، نقدینگی قابل توجهی در اختیار مردم بوده که به نحوی صحیح و مطلوب نیز هدایت نمی شود. (7)
از طرفی، شرایط و جو حاکم بر بازار، این اجازه را به سرمایه گذار نمی دهد که در بخش های مطلوب، سرمایه گذاری انجام داده و به جای تمرکز بر اصل کار خود، ترجیح وی این است که سرمایه خود را در بازارهای ارز و طلا و حتی مسکن، به کار ببرد. مشکل اینجا است که هیچکدام از این نوع سرمایه گذاری ها، به تولید منجر نشده و تنها به عنوان کالاهای سرمایه ای و برای خرید و فروش صرف می شود. به عنوان مثال، سرمایه گذاری در بخش مسکن می باید به اشتغال زایی، تولید و رونق ساخت و ساز منجر گردد که در حال حاضر هیچکدام از این موارد در کشور اتفاق نمی افتد.
اما برعکس، سفته بازی در بازارهای مختلف وجود دارد. مثلاً در همین بازار مسکن، خریداران و سرمایه گذاران چشم به راه افزایش قیمت مسکن بوده تا پول و سرمایه آن ها افزایش یافته و به خرید ملک و زمین اقدام کنند. چنین موردی به هیچ عنوان، به توسعه اقتصادی و جهش تولید ختم نخواهد شد. بنابر این موضوع و حضور سفته بازی در صنایع و سرمایه ها، هیچ نوع پیشرفت و شکوفایی انجام نشده و از مشکلات اقتصادی نیز گره گشایی نمی شود. (8)
شیوه های مواجه با سفته بازان
باوجود معایبی که سفته بازی داشته و اعتراضاتی که به این عمل وارد می شود، برخی کارشناسان عقیده دارند که سفته بازی، مزایایی هم دارد که به اختصار به آن ها اشاره می کنیم:
تهیه نقدینگی بازار
کاهش قیمت پیشنهادی بین فروشنده و خریدار
پوشش دهی ریسک قیمت محصولات توسط تولیدکنندگان
در بازارهایی با فروش استقراضی، فروش استقراضی سفته بازان باعث می گردد تا از داغ شدن شایعات مربوط به سیر صعودی قیمت ها جلوگیری شده و حباب قیمت دارایی ها شکل نگیرد. (9)
تجربه دیگر کشورها و کشور خودمان نشان می دهد که با وجود مزایای سفته بازی، این عمل مخرب است. ضمن اینکه تجارب نشان می دهد که سیاست گذاران در ابتدا باید با تشخیص و درک تمایز سفته بازان، مقدمات مواجه با آنان را فراهم کند.
از جمله اقداماتی که می شود برای مقابله با سفته سازی انجام داد، به مواردی مانند: افزایش نرخ بهره، در نظر گرفتن مالیات پلکانی بر کسب سود سفته بازی، ایجاد محدودیت در مانور دادن بانک ها و نهادهای عمومی در زمینه سفته بازی، تعریف عمل سفته بازی به صورت دقیق در قانون و ایجاد ثبات برای محیط کلان اقتصادی می توان اشاره کرد. در صورت انجام این موارد، تثبیت کنندگی در زمینه اقتصاد، جایگزین نوسان سازی سفته بازان خواهد شد تا این بازیگران اقتصادی که به ریسک های بالا تمایل داشته و به موج سواری بر روی شرایط بازار و قیمت ها تمایل نشان می دهند، کنترل و مهار شوند. (10)
حضور سفته بازان بنابر جذب ریسک و تامین نقدینگی در شرایط پرنوسان بازار، ضروری است، اما در شرایط پرالتهاب بازار، این افراد کنار کشیدن را ترجیح می دهند. سفته بازان به نوسانات و تفسیرهای تکنیکال توجه می کنند. در تعریف رفتارهای تکنیکال اینجور آمده که الگوهایی هستند پویا و تکراری که تحلیل چنین مواردی می تواند قیمت های آینده را تا حدودی تعیین کند که چنین مواردی به عنوان مبنای معاملاتی سفته بازان شناخته می شود.
بنابر نظر «میدلتون فریدمن»، سفته بازها در دو گروه کلی قرار می گیرند. گروهی از آن ها، تثبیت کننده بازار بوده و دیدگاهی بلند مدت دارند. این افراد، از متغیرهای بنیادین و اصلی برای مبنای رفتار خود استفاده می کنند. فریدمن عقیده دارد که برای نیل به ثبات قیمت ها، وجود این گروه لازم است. اما در گروه دوم، سفته بازان ریسک پذیر حضور دارند که اعمال و ریسک آن ها، برای دولت مشکلاتی ایجاد خواهد کرد.
این افراد، نگرشی کوتاه مدت داشته و رفتارهای آن ها نیز بر اساس موارد و رفتارهای تکنیکال صورت می گیرد. آن ها در زمان هایی ریسک را می پذیرند که شاید کمتر کسی حاضر شود تا این مورد را قبول کند.
حضور این گروه نیز باعث ادامه حیات بازارها و تداوم این بخش است. چون آن هایی که ریسک پذیری کمتری دارند، در مواقع التهاب، فقط نقش افراد نظاره گر را بازی می کنند. اما ریسک پذیرهای گروه دوم در این شرایط کاری می کنند تا معاملات جریان پیدا کرده و قیمت ها آشکار شوند.
هرچند سفته بازی و حضور سفته بازان، رفتاری معمول و مرسوم در اقتصاد محسوب می شود، اما به عنوان مثال، در ماه های گذشته که ارز به شدت افزایش پیدا کرد، اولین انگشت اتهام به سوی سفته بازان نشانه رفت و به نوعی متهم ردیف اول در نظر گرفته شدند.
استراتژی سفته بازان، بر اساس استقراض حجم بالایی از نقدینگی و جریان دادن آن به سمت تقاضا و خرید دلار و همچنین، استفاده از شوک های هیجانی بوده که از افزایش ناگهانی قیمت ها حاصل می شود. اگر بخواهیم با چنین پروسه و رویکردی مبارزه کنیم، اصطکاک و چالش بزرگی به ویژه در بازار ارز به وجود خواهد آمد. این اصطکاک، در واقع در برابر مسیر کسب سود هنگفت از نوسانات کوتاه مدت، قرار می گیرد.
اما یکی از شیوه های مقابله، محدودیت در برابر نقدینگی و مسیر مربوط به آن و البته جریان ارزی است. چنین شیوه ای، به راهکار ممنوع کردن انتقال چک و محدودیت تراکنش جهت دستگاه های پوز، شباهت دارد. از طرفی، گشایش بورس ارزی و برهم زدن عدم تقارن اطلاعاتی در بین معامله گران ارزی، برای ایجاد مقاومت در سایر بازیگران بازار ارز در مقابل حمله های سفته بازانه، نقش قابل توجهی ایفا می کند. تجربیات کشورهایی مانند آمریکا و کانادا نشان می دهد که برای مبارزه با نتایج مخرب نوسان گیری، قوانین سختگیرانه ای باید تدوین شود تا فعالیت بانک ها و نهادهای مالی، با محدودیت شدیدی مواجه شود.
از دیگر شیوههای مبارزه با سفته بازی، وضع مالیات بر تراکنشهای سفته بازانه است. یعنی اگر سود سفته بازی افزایش یابد، مالیات دریافتی از این سود هم بیشتر خواهد شد که در ادامه، چنین مکانیزم تصاعدی میتواند انگیزههای سفته بازی را کنترل کند. (11)
نتیجه گیری و جمع بندی
در نهایت، باید عنوان کرد که باتوجه به شرایط وخیم و پیچیده اقتصادی کشور، اگر شیوه ای شدت نوسانات را افزایش دهد، مقوله سفته بازی از نوع مخرب، تقویت خواهد شد. اما با تمرکز بر سیاست کاهش دامنه نوسانات، نوسان گیری تثبیت کننده ایجاد خواهد شد. این مورد در ادامه و پس از طی کردن سیکل خود، به نوسانات کم دامنه قیمت ها در محدوده ای مشخص، منجر می شود.
طی سال های اخیر، شیوه های گوناگونی برای سفته بازی ارائه گردیده، اما در این بین، هیچکدام از آن ها نمی تواند به میزان ثبات بخشی به یک محیط کلان اقتصادی در از بین بردن انگیزه و مقاصد سفته بازانه و نتایج منفی و مخرب آن، تاثیرگذار باشد. اما از سوی دیگر، سیاست های تثبیت کننده و احتمال افزایش سناریوهای مطلوب سفته بازان، کسب سود از امواج کوتاه مدت نوسان قیمت را ایجاد کرده و به همین دلیل، رفتارهای سفته بازانه و دلال گونه، جایگزین روش های مولد اقتصادی می شود.
وقتی زور بورس به جذابیت سفته بازی ارزی نمی رسد
بورس تهران اولین روز کاری زمستان خود را در حالی آغاز می کند که آخرین روزها پاییز را با شرایط خوبی به پایان نبرد. وجود ریسک های بنیادی و سیاسی در کنار توقف طولانی مدت برخی نمادها و از همه مهمتر کمبود نقدینگی در بازار موجب شد تا چشم انداز مبهمی برای شروع کار بازار سرمایه در آخرین فصل سال رقم بخورد.
در نظرسنجی صورت گرفته از 30 کارشناس بازار سرمایه ، اکثریت آنها پیش بینی می کنند که دست کم در هفته اول دی ماه معامله گران رفتار احتیاطی در پیش گرفته و شاخص کل با نوسان اندکی همراه باشد. مهمترین عواملی که این فضا را برای بورس تهران ترسیم می کنند نسبت قیمت بر درآمد فعلی بازار ، نیمه تعطیل بودن بازارهای جهانی به دلیل نزدیک شدن به سال نو میلادی و همچنین فضای حاکم بر قیمت دلار و بازار ارز است.
بازار سهام کشور از روزهای پایانی آبان ماه به مدد رشد قیمت کالاها در بازارهای جهانی وارد مدار صعودی شد. تا بیستم آذر ماه نیز تحت رشد چشمگیر قیمتها در بازارهای جهانی، به سطح 81 هزار واحدی نیز رسید. در روزهای پایانی آذر ماه اما بازار از ادامه روند صعودی خود باز ماند. امری که کارشناسان دلیل آن را روند قیمتها در بازارهای جهانی عنوان میکنند. جایی که برخی عوامل در وضعیت اقتصادی کشور چین و نزدیک شدن به آغاز کار رئیسجمهور جدید آمریکا، موجب توقف رشد قیمتها در بازارهای جهانی شده است.
از 30 کارشناس شرکتکننده در این نظرسنجی 18 کارشناس روند کم نوسانی را برای بازار سهام پیشبینی میکنند. 6 کارشناس نیز روند نزولی و 6 کارشناس نیز روند صعودی را برای شاخص کل طی معاملات هفته جاری پیشبینی کردهاند.
نماگر بورس تهران در 8 روزکاری معاملاتی اخیر، تنها دو روز را با رشد نماگر (البته رشد نه چندان محسوس) مواجه بوده است. این موضوع از اصلاح قیمتها در روزهای اخیر حکایت دارد. بر همین اساس نیز به نظر میرسد معاملهگران با مد نظر گرفتن این عامل که احتمالا قیمتها افت بیشتری را تجربه نمیکنند، استراتژی انتظار تا زمان مشاهده یک محرک اثرگذار محسوس بر معاملات را اتخاذ کنند. به عبارت دیگر در روزهای آتی اینکه محرکهای جریانساز در بازار سهام نوسان جدی را تجربه کنند، دور از انتظار است. در مورد وضعیت بازارهای جهانی مطابق آنچه گفته شد، هفته جاری برای بازارهای بینالمللی به مناسبت تعطیلات آغاز سال میلادی جدید، نیمه تعطیل است. بر همین اساس نیز انتشار سیگنال و محرک خاصی از این بازارها و به تبع آن تغییر محسوسی در شرایط بورس تهران بعید بهنظر میرسد.
از سوی دیگر در بازار ارز که در معاملات آذرماه بهعنوان یک عامل حمایتی موجب رونق معاملات بورس شد نیز رشد بیشتر نرخ دلار دور از انتظار است. به عبارتی محتملترین سناریو برای دیگر محرک اخیر بازار سهام کشور یعنی نرخ ارز، باقی ماندن در سطوح کنونی است. عدم پیشبینی تغییر خاصی در روند این دو عامل اثرگذار (ثبات نرخ ارز و نوسان اندک بازارهای جهانی در هفته جاری) سناریوی نوسان اندک قیمت عمومی سهام در هفته جاری را بیش از دو سناریوی دیگر (روند نزولی و صعودی) مد نظر کارشناسان بورسی قرار گرفته است.
ضمن اینکه نسبت قیمت به درآمد کنونی بازار سهام نیز میتواند یک عامل دیگر در ایجاد یک روند کمنوسان برای بورس تهران در هفته جاری باشد. نسبت قیمت به درآمد بازار در شرایط کنونی در مقایسه با سایر بازارهای رقیب نمیتواند جذابیت خاصی برای سرمایهگذاران به خصوص در کوتاهمدت ایجاد کند. متوسط نسبت قیمت به درآمد سهام بورس تهران حدود 7 است. هر چند این رقم، ارزشگذاری نامعقولی برای بورس تهران نیست اما این نسبت در مقایسه با نرخ سود سپردههای بانکی و همچنین بازدهی اوراق با درآمد ثابت و با توجه به چشمانداز مبهم رشد سودآوری شرکتها تحت تاثیر سفته بازی در بورس سفته بازی در بورس عوامل مبهم در وضعیت اقتصادی کشور، در کوتاهمدت انگیزهای برای ورود سرمایهگذاران ایجاد نمیکند.
6 کارشناس شرکتکننده در نظرسنجی مزبور، روند مثبتی را برای نماگر بازار سهام در هفته جاری پیشبینی کردهاند. به نظر میرسد این کارشناسان با مد نظر قرار دادن انتشار گزارشهای 9 ماهه شرکتها در این هفته و با پیشبینی انعکاس سیگنال مثبت از این گزارشها، وضعیت معاملات بورس را همراه با رونق ارزیابی کردهاند. با این حال به نظر نمیرسد در شرایط فعلی در گزارش 9 ماهه شرکتها به جز در برخی گروهها (بهطور مثال گروههای فلزی و معدنی) تغییر خاصی رخ دهد. ضمن اینکه آغاز انتشار این گزارشها مطابق با سنت سالهای اخیر در هفتههای آخر دی ماه خواهد بود. از اینرو پیشبینی روند مثبت طی معاملات هفته جاری تحتتاثیر این عامل و با فرض ثبات دیگر عوامل، تا حدزیادی خوش بینانه به نظر میرسد.
در نظر سنجی مذکور 6 کارشناس بازار سهام روند نزولی را برای نماگر بورس تهران پیشبینی کردهاند. شاید انتظار بازگشایی نمادهای بانکی، عامل پیشبینی روند افت عمومی قیمت سهام در هفته جاری بوده است. اخبار از بازگشایی نمادهای زیرمجموعه گروه بانک در دهه اول دی ماه حکایت میکنند. با توجه به ارزش بالای بازار نمادهای متوقف بانکی، بازگشایی این نمادها میتواند یک شوک منفی به نماگرهای بازار سهام تحمیل کند. از طرفی بازارهای رقیب در شرایط کنونی، وضعیت رونق نسبتا مناسبی را سفته بازی در بورس تجربه میکنند. به نظر میرسد تحت تاثیر این عامل نیز کارشناسان موافق با روند نزولی، یک شیفت نقدینگی از بازار سهام به سوی دیگر بازارها را پیشبینی کردهاند. این در حالی است که رشد بیشتر در بازارهای رقیب نیز تا حد زیادی دور از انتظار است. بهطور مثال در بازار ارز، نرخ دلار در یک ماه گذشته حدود 12 درصد رشد کرده و از این رو رشدهای بیشتر نرخ این ارز دور از انتظار است.
دیدگاه شما