معامله بر اساس احساسات


روانشناسی در معامله‌گری

خیلی وقتها در محافل خصوصی و خانوادگی و دوستانه صحبت از شغلهای گوناگون و سختی بعضی شغلها می شود . در مورد سختی مشاغل مختلف هر کس نظری دارد . برخی شغل کار در معدن را ( به علت شرایط سخت کار ) ، برخی جراح مغز را ( به خاطر مسئولیت زیاد و احتیاج به دقت و تبحر زیاد ) و برخی کار در کوره های ذوب آهن ( به خاطر خطرات حین انجام کار و حتی عوارضی که بعد ها دامنگیر افراد می شود ) را سخت ترین شغل ها می دانند . اما واقعا شغل سخت چیست و چه شغلهایی سخت محسوب می شوند . به یک تعریف ساده مشاغلی که فرد طی سالها فعالیت در آن دچار مشکلات جسمی و روحی و بیماری می شود شغل سخت محسوب می شوند و دارای تقسیم بندی های خاصی هستند . معیار سختی یک شغل میزان آسیب هایی است که ممکن است شغل برای شاغلین داشته باشد ( معامله بر اساس احساسات حتی اگر تمام مواردی ایمنی هم رعایت شود ) .

اما صرف نظر از مبحث بالا آیا شغل آسان هم داریم ؟ خوب در این خصوص هم نظرات متفاوتی وجود دارد و افراد در مقایسه با شغلهای سخت ، برخی شغلها را آسان می دانند . ممکن است کسی طلافروشی یا کارهای دفتری را شغلی آسان بداند . اما واقعیت این است که هیچ شغل آسانی وجود ندارد و هر شغل دارای ریسکها ، مشکلات و سختی های خود هست هرچند برای کسانی که تجربه آن را ندارند ممکن است شغل آسانی به نظر برسد . خوب در این مقاله قرار نیست به بررسی حرفه ها مختلف و بررسی سختی کار بپردازیم . ما در اینجا یک سوال اساسی داریم :

آیا شغل معامله گری در بازارهای مالی ، آسان است ؟

این مقاله را زمانی می نویسم ( مرداد 1399 ) که تب بورس همه جامعه را فرا گرفته و تقریبا در همه جا صحبت از آن است و به جرات می توان گفت که بورس تابحال چنین روزهایی را به خود ندیده است و ورود حجم پول و مردم جامعه به آن بی سابقه است . بسیاری از مردم با فروش اتومبیل ، گرفتن وام و …. به هر طریقی می خواهند از قافله سود های سرشار این روزها عقب نمانند . اما اینجا یک نکته خیلی مهم خودنمایی می کند . آیا این مردم هیچ تجربه ای در این کار دارند ؟ آیا در این زمینه تحصیلات دارند و آموزش دیده اند ؟ تقریبا اکثر کسانی که در حال ورود به این بازار هستند هیچ تجربه و تخصصی ندارند و صرفا با دیدن سود زیاد و این فکر که معامله گری کار راحتی است وارد گود می شوند .

حال یک سوال دیگر :

اگر به شما بگویند شغل برقکار صنعتی ( یا هر شغل دیگر ) درآمد فوق العاده ای دارد ، شما فورا شال و کلاه می کنید و می روید به عنوان یک برقکار استخدام شوید ؟ به فرض اینکه حتی شرکتی که قرار است در آن کار کنید ادعای شما را پذیرفت و بدون هیج آزمونی به شما اجازه فعالیت داد آیا شما این ریسک را قبول می کنید که در کاری که هیچ تجربه و تخصصی ندارید شروع به کار کنید ؟ نتیجه چنین کاری چه خواهد شد ؟ بی شک در همان ساعات اول جان خود و دیگران را به خطر خواهید انداخت یا حداقل خسارت مالی به بار خواهید آورد . خوب وقتی ما در شغلی مهارت نداریم عقلا از ورود بدون آموزش به آن خودداری می کنیم اما واقعا چرا اکثر مردم در مورد ورود به حرفه معامله گری بدون هیچ تردیدی ( بدون داشتن تجربه و تخصص ) اقدام می کنند و انتظار دارند موفق هم باشند . واقعا چرا ؟

حال مسئله را با دقت بیشتری بررسی می کنیم . کلا برای موفقیت در یک حرفه دو مرحله وجود دارد :

  • مراحل راه اندازی یک کسب و کار و یا موفقیت در آزمون ورودی و استخدامی و جلب نظر کارفرما برای به دست آوردن یک کار
  • توانایی های فکری و جسمی برای ادامه آن کسب و کار یا موفق بودن در انجام شغلی که در یک سازمان به دست آورده ایم ( در یک دسته بندی کلی ما یا برای خودمان کار می کنیم یعنی یک کسب کار شخصی داریم و یا برای دیگران کار می کنیم مثلا کارمند یا کارگر یک شرکت هستیم ). در هر دو صورت پس از ورود به هر حرفه ای توانایی برای غلبه بر مشکلات و سختی ها و داشتن توان لازم برای موفقیت در ادامه کار بسیار مهم است .

مرحله اول :

معمولا برای اینکه در یک شغل استخدام شویم لازم است که قبلا در آن زمینه مهارت و تخصص لازم را بدست آوریم که برای این منظور باید در دانشگاه یا مراکز مشابه علمی و فنی آموزش دیده باشیم . معمولا شرکت ها برای استخدام افراد ، از آنها مدارک تحصیلی مرتبط و سوابق کاری می خواهند و از آزمونهای کتبی ، عملی و مصاحبه برای ارزیابی و انتخاب بهترین افراد استفاده می کنند . پس هیچ شرکتی حاضر نیست بدون ارزیابی و اطمینان از مهارت و تخصص افراد آنها را بکارگیرد و برای داشتن یک شغل معمولی در یک سازمان باید سالها تحصیل کنند و آموزش ببینند و حتی بعد از استخدام نیز آموزشهای مرتبط با شغل همچنان ادامه دارد .

از طرف دیگر برای راه اندازی یک کسب و کار کوچک به غیر از تخصص و تجربه ( که برای به دست آوردن آن احتیاج به ساعتها آموزش به صورت رسمی ( مثلا در مراکز فنی حرفه ای ) و سنتی ( مثل شاگردی کردن ) و کسب تجربه در بازارهای کار احتیاج به مجوزهای همچون پروانه کسب ، مدرک فنی حرفه ای ، تایید سلامت فردی و بهداشت محل کار ، نداشتن سوء سابقه و بسیاری موارد دیگر دارد .

سوال : برای ورود به شغل معامله گری چه مدارک و مجوزهایی لازم است ؟

پاسخ : یک کد بورسی و شارژ حساب . والسلام

همانطور که می بینید وارد شدن به هیچ شغلی به اندازه معامله گری بورس آسان نیست و شاید به همین خاطر است که به محض رسانه ای شدن سودآور بودن بورس ، همه برای ورود به آن هجوم می آورند .

مرحله دوم :

در یک حرفه پس از راه اندازی آن یا استخدام در یک شرکت ، مهم ادامه آن برای رسیدن به اهداف و موفق بودن است . بعضی کارها ممکن است مرحله اول آسان باشد ( راه اندازی ) ولی ادامه دادن سخت باشد و یا بالعکس شغلهایی هستند که ورود به آنها مشکل باشد ولی ادامه آن زیاد سخت نباشد .

همانطور که دیدید ورود به دنیای بازارهای مالی آسان است اما آیا ادامه آن و رسیدن به سود آوری مستمر در بلند مدت نیز آسان است .

طبق آمار ( منبع ش را نمی دانم ولی زیاد شیده ایم ) بیش از 90% کسانی که وارد جرگه معامله گران می شوند پس از مدتی با از دست دادن قسمت زیادی از دارایی خود ( حتی همه آن ) با سرخوردگی این بازار را ترک می کنند . تاثیرات این شکست تا مدتها بعد گریبانگیر خود و خانواده شان خواهد بود .

نکته مهمی که در اینجا قابل ذکر است این است که اشتباهات و خطاهایی که ما در حرفه خود انجام می دهیم ممکن است به دیگران آسیب مالی یا جسمی وارد کند ولی در این شغل تنها خودمان هستیم که در معرض آسیب های احتمالی خواهیم بود .

پس نتیجه ای که تا اینجا گرفتیم این است که معامله گری ، حرفه ای است که ورود به آن آسان است و به علت احتمال بدست آوردن سودهای زیاد در آن ، مردم وسوسه می شوند که بدون آموزش و تجربه وارد آن شوند و به راحتی سرمایه خود را در خطر بیاندازند ، غافل از اینکه این دریا به آن اندازه که آرام به نظر می رسد بی خطر نیست .

دنیای بازارهای مالی ، دنیایی متفاوت

همه ما از کودکی در محیط هایی بزرگ شده ایم که تحت نظارت دیگران بوده ایم . در خانه ، مدرسه ، محل کار و محیط جامعه تحت کنترل و نظارت والدین ، معلم ، مدیر ، پلیس و قانون بوده ایم و برای هر خطایی مورد مواخذه قرار گرفته ایم . همیشه باید طبق قوانین و هنجارهای محیط هایی که در آن بودیم ، رفتار می کردیم و به این گونه زندگی عادت کرده ایم . اما وقتی وارد محیط جدید ( بورس ) می شویم دوباره همان ذهنیت را داریم ولی اینجا دنیای متفاوتی است .

دنیای جدید دنیایی است پر از سود ، پر از ریسک و پر از احساسات و البته بدون هیچ ناظری . اینجا می توانی هر وقت ارده کردی خرید و فروش کنی هر اندازه سرمایه که داری وارد معامله کنی . سود کنی ، ضرر کنی و البته کسی شما را به علت اشتباهاتتان و ضررهاتان مواخذه و تنبیه نخواهد کرد . شما آزاد هستید . آزاد آزاد .

دقیقا یکی از مهمترین تفاوتهای دنیای جدید با محیط های قبلی همین است و البته این نکته بسیار تعیین کننده است .

در محیط جدید تنها کسی که ناظر ماست خودمان هستیم . کنترل ترس ، طمع ، احساسات ، هیجانات ، پایبند بودن به استراتژی و قوانین کاری ( مدیریت سرمایه – مدیریت ریسک و … ) کلید موفقیت ماست و البته کسی نیست که ما را مجبور کند که به قوانین خود ( قوانینی که خودمان بر اساس علم و تجربه شخصی پذیرفته ایم و کسی به ما را ملزم به قبول و رعایت آنها نکرده است ) پایبند باشیم . کسانی بوده اند که سالها طبق اصول کاری خود معامله کرده اند ولی به علت اینکه فقط در یک یا چند معامله از قوانین خود پیروی نکرده اند ، کل سرمایه خود را از دست داده اند .

منظبط بودن شرط موفقیت در بازارهای مالی است .

انسانهای موفق در بازارهای مالی باید انسانهای خودساخته ای باشند . شاید پایبند بودن به چند قانون ساده کار ساده ای به نظر آید اما در عمل ، کاری است بسیار دشوار . به عنوان مثال یکی از قوانین مهم خروج از بازار بعد از رسیدن به حد ضرر است . اما به علت اینکه ذهن ما ذاتا آمادگی پذیرش ضرر را ندارد و به هر طریقی سعی می کند که آن را توجیه کند و تمام علایم آشکار ریزش قیمت را نادیده می گیرد و حتی وقتی قیمت از حد ضرر عبور می کند هم به امید بازگشت قیمت ، از معامله خارج نمی شود و به قولی وارد باتلاق ضرر می شود . این قانون بر روی کاغذ بسیار ساده است اما همه کسانی که در بازار مالی کار کرده اند می دانند که چقدر اجرای آن سخت است . بقیه قوانین هم به همین صورت در ظاهر ساده اند اما در عمل اینگونه نیست . کنترل احساسات بخش مهم کار است . کنترل ترس و طمع ( که برخی اساتید طمع را هم نوعی ترس می دانند . در واقع ترس از دست دادن سود بیشتر ) کار انسانهایی است که ذهنی آرام و قوی و روحیه ای محکم دارند .

کسانی که تجربه ای در معامله گری ندارند کار را ساده می پندارند . خرید در کف و فروش در سقف قیمتی . به همین راحتی . و به همین خاطر است که به سادگی وسوسه می شوند تمام سرمایه خود را وارد این کار کنند و حتی با فروش خانه و اتومبیل و گرفتن وام وارد این میدان شوند و البته ممکن است در ابتدا هم سودی ببرند اما در بلند مدت تمام داشته های خود را بر باد می دهند . امروز که در حال اتمام این نوشته هستم ( 22مرداد 99 ) چند روزی است که بازار در حال اصلاح و یا شاید ریزش باشد . در این روزها می توان براحتی ترس را در نوع معاملات دید . واقعا استرس این شغل در این روزها خصوصا برای کسانی که بدون تجربه و رعایت قوانین حرفه ای وارد آن شده اند ، کشنده است . کار ، کار ساده ای نیست . و این را به تجربه یافته ام و واقعا انسانهای موفق در این کار را انسانهایی خود ساخته می دانم . زمانهایی که همه در حال خرید هیجانی هستند تو باید بر اساس استراتژی خود بر طمع خود غلبه کنی و خرید نکنی و ممکن است در زمانی که دیگران هیجان زده می فروشند تو بر ترس خود غلبه کنی و بخری . در واقع معامله گری یک کار سنگین ذهنی است که فشار آن با فشار روانی فینال مسابقات جهانی برابری می کند .

مارک داگلاس در کتاب معامله گر منظبط می گوید ” مردم معامله گری را کار آسانی می دانند در صورتی که اینگونه نیست ” یا کورتیس ام.فیث در کتاب معامله گری از عمق وجود می گوید : “معامله گری کار آسانی است ولی برخی آنرا پیچیده می کنند چرا که فکر می کنند با کار راحت نمی شود پول درآورد و حتی برای رسیدن به درآمد زیاد باید کار سخت انجام داد برای همین معامله گری را برای خودشان پیچیده می کنند و در آخر در کتاب ذهن زیبا در بورس ( نویسندگان توماس ویتنر / أندرتاس فریچ ) می خوانیم :” معامله گری کار ساده ای است ولی آسان نیست .” این بزرگان که همه در حوزه مسائل روانشناسی معامله گری تحقیق می کنند و خود از معامله گران با تجربه و وموفق هستند هر یک از نقطه نظر خود معامله گری را بررسی کرده اند و هر سه البته درست می گویند . مارک داگلاس معتقد است که مردم معامله گری را کار راحتی می دانند ، که در این زمینه مفصل صحبت کردیم و علل آن را بیان کردیم اما نکته جالب در کتاب مورتیس ام.فیث این است که وی معامله گری را کار راحتی می داند . نظر ایشان این است که اگر کسی اصول معامله گری را درست یاد بگیرد ( استفاده از نیم کره سمت چپ مغز ) و معامله گری را با اصول درست آن انجام دهد پس از مدتی تواند قدرت استفاده از شهود ( استفاده از نیمکره سمت راست ) در معامله گری را پیدا کند و باید به شهود خود اطمینان کند و آنرا پرورش دهد و بتواند در معاملات به سرعت تصمیم گیری کند (خصوصا در معاملات کوتاه مدت روزانه) و کم کم توانایی استفاده از هر دو نیمکره مغز را بدست آورد . وی معامله گری را بعد از طی کردن همه مراحل یعنی یادگیری اصول معامله بر اساس احساسات و به کاربردن و تکرار آنها تا به دست آوردن تجربه در استفاده از قدرت شهود ( حذف کردن جزئیات و مدل سازی با یک نگاه کوتاه به نمودار و تصمیم گیری سریع ) کاری ساده می داند نه اینکه این شغل برای افراد بدون تجربه و تخصص کار ساده ای باشد .

و در نهایت در کتاب ذهن زیبا در بورس به جمله ای می رسیم کامل و ساده : “معامله گری کار ساده ای است ولی آسان نیست ” . بسیاری افراد هستند که همیشه دنبال اندیکاتورهای پیچیده ، نرم افزارهای تخصصی و تکنیکهای خاص ( که البته من منکر فواید و کاربرد آنها نیستم ) می گردند و فکر می کنند برای موفقیت در معامله گری احتیاج به علمی خاص هست که فقط افراد خاصی از آن اطلاع دارند در حالی که واقعا اینگونه نیست . بسیاری از موقعیت های معامله با یک تحلیل ساده و بدون استفاده از انبوه اندیکاتورها و تحلیل های پیچیده قابل دستیابی هستند واتفاقا سود خوبی هم می دهند . به گفته هری کارپنتر در کتاب غول درون ” وقتی تئوری های زیادی برای برای توضیح یک پدیده در دسترس باشند ، به احتمال زیاد ساده ترین آنها ، صحیح ترین آنهاست . طبیعت در جستجوی ساده ترین راه هاست ” .

این اصل در معامله گری نیز صدق می کند .

در واقع قوانین کار ساده اند ولی اجرای به موقع و درست آنها آسان نیست . پیدا کردن یک یا چند استراتژی که با روحیات فرد سازگار باشد و اطمینان به سودآوری آنها در بلند مدت و داشتن مدیریت سرمایه و مدیریت ریسک کار سختی نیست اما مهم پایبند بودن و اجرای دقیق و به موقع آنها می باشد .

در پایان بد نیست نگاهی بیندازیم به شکل زیر که چرخه روانشناسی در بازار را نشان می دهد . این شکل برای افرادی که سهمی را خریده اند ترسیم شده است ( پوزیشن buy) . همانطوری که می بینید وقتی بازار در راستای خرید ما در حال رشد می باشد احساساتی مانند خوش بینی – شور و شوق – هیجان و رضایتمندی وجود ما را فرا می گیرند و هنگامی که کم کم بازار در نزول قرار می گیرد هیجاناتی مانند اضطراب تا افسردگی ما را درگیر خود می سازند . دو نکته مهم در این خصوص وجود دارد . نکته اول اینکه هر معامله گر توان کنترل این احساسات را در وجود خود داشته باشد و نکته دوم اینکه یک معامله گر بتواند احساسات معامله گران دیگر را در هر زمان تشخیص داده و بازار را پیش بینی کند و برای ورود یا خروج از آن به موقع اقدام نماید .

22 3

نتیجه گیری

هیچ کاری سخت نیست و هیچ کاری ساده نیست . برایان تریسی معتقد است برای رسیدن به مهارت و موفقیت در یک شغل باید روزی حداقل 2 ساعت وقت برای یادگیری آن اختصاص دهید و برخی محققین 10000 ساعت کار برای سرامد شدن در یک حرفه را لازم می دانند . یادگیری و تجربه اندوزی مستمر ، کلید موفقیت هستند . معامله گری هم از این قاعده مستثنی نیست . اگر بدون آموزش و کار توانستید در شغل دیگری موفق باشید در معامله گری هم می توانید . شغلی لذت بخش و پر از هیجان و سود که اگر بدون تجربه وارد آن شوید زندگی خود و خانواده تان را تباه خواهید کرد . آموزش و کار کردن در محیط های مجازی ( دمو ) و سپس تجربه اندوزی با پول کم در دنیای واقعی و پرورش و آماده کردن ذهن برای کار با پول های بزرگتر ، کلید کار است . بهترین معلم بازار است و البته سخت گیرترین آنها . بزرگترین درسها را وقتی می آموزیم که ضرر می دهیم . ضرر دادن جزء کار است و هزینه شغل مان . باید آن را بپذیریم و به موقع برای توقف آن اقدام کنیم . هر شغلی هزینه هایی دارد و هزینه این شغل ضرر دادن است . پرورش جسم و ذهن ، آرامش روح ، تمرکز لازمه موفقیت در این حرفه اند . برای داشتن ثروت ابتدا باید ذهنی ثروتمند داشت . سالم و پرسود باشید.

کتاب صوتی عادت های معامله گری

کتاب صوتی عادت های معامله گری استیو برنز و هالی برنز به این موضوع اشاره میکنند که اولین قدم در معامله گری این است که آموزش ببینید و به آن متعهد باشید.

راه بعدی برای برتری در بازار سرمایه نظم داشتن در معاملات است.

نویسندگان استیو برنز و هالی برنز می گویند : وقتی اشتباه میکنید قسمتهای منفی ریسکتان را ببندید و احتمالات مثبت را برای کسب سود باز بگذارید.

برخی از معامله گران بر اساس سیستم پرایس اکشن معامله میکنند و موفق هم میشوند اما معامله گران حرفه ای بر اساس احساسات عمل نمیکنند و براساس واقعیت ها معامله میکنند.

استیو برنز و هالی برنز معتقدن معامله کردن در بازار بورس بدون سیگنال های قابل سنجش به این معناست که دارید به صورت تصادفی عمل میکنید در واقع آنها میگویند به گونه ای معامله کنید که وقتی اشتباه کردید ضررهای تان کوچک باشد.

استیو برنز و هالی برنز معتقد هستند که امید یکی از احساسات خطرناکی است که در بازار بورس وجود دارد. امید به یک برد عظیم در معامله سبب می شود افراد، اندازه هایی بسیار بزرگ را در پیش بگیرند و راه خود را به سوی زیانهای بسیار بیشتر باز کنند.

درنهایت شما در این کتاب به نوشته استیو برنز و هالی برنز خواهید شنید که رفتارهای درست معامله گری، در مقام قانون ظاهر می شوند و سپس تبدیل به عادت ها می شوند.

شما می توایند برای یافتن بهترین سهام بنیادی سال 1400 به نرم افزار هوشمند بورس ما مراجعه کنید.

5 درس روانشناسی بازار فارکس

5 درس روانشناسی بازار فارکس

داشتن تخصص در تجزیه و تحلیل بازار یا داشتن دانش گسترده در مورد فارکس تنها عاملی نـیست که موفقیت یک معامله گر فارکس را تعیین می کند. ممکن است صدها استراتژی موفق را بشناسید و در استفاده از همه شاخص ها خوب باشید، اما اگر روانشناسی بازار فارکس را که بسیار مهم است یاد نگیرید، برای پول درآوردن در فارکس مشکل خواهید داشت.

درس اول : هنگام معامله ، احساسات خود را کنترل و مدیریت کنید:

روانشناسی بازار فارکس اغلب نادیده گرفته می شود یا کاملاً نادیده گرفته می شود، اما این چیزی است که هر معامله گر فارکس باید در آن استاد باشد. این مهارت مدیریت احساسات خود است و بخشی از روانشناسی معاملات فارکس است. وقتی نمی دانید چگونه با احساسات کنار بیایید، می تواند روز معاملات شما را خراب کرده و به میزان از دست دادن مقدار زیادی پول به حساب تجاری شما آسیب برساند. دلیل آن ساده است؛ وقتی عصبانی، افسرده یا حریص هستیم، تصمیمات عجولانه و غیر منطقی می گیریم.

معامله گران باتجربه چگونه احساسات را کنترل می کنند؟

روانشناسی معامله گران با تجربه بسیار قوی است و احساسات خود را به خوبی کنترل می کنند. آن ها دقیقاً می دانند چه زمانی بازار را معامله کنند و چه زمانی بهتر است معامله نکنند. در زیر روش هایی برای کنترل احساسات آورده شده است:

درس دوم : هرگز از روی حرص معامله نکنید:

معامله گران با تجربه از بسیاری از چیزهایی که باعث ایجاد واکنش احساسی استرس زا می شود اجتناب می کنند. و اگر آن ها واقعاً ترس دارند یا تمایل به معامله ندارند، به سادگی از انجام معاملات خودداری می کنند. این کار بهتر از انجام معامله ی اجباری و از دست دادن پول است، درست است؟

درس سوم : هیچ تحلیل صد در صدی وجود ندارد :

معامله گران باتجربه از عدم اطمینان در بازار فارکس آگاهی دارند. این فقط یک حقیقت در فارکس است، مهم نیست که تحلیل شما چقدر خوب است، بازار می تواند در هر زمان به طور غیر منتظره بر خلاف تحلیل و پیش بینی شما حرکت کند. اگر هنگام انجام معامله به وضوح این را درک کنید، وقتی معامله منجر به ضرر شود، شوک نخواهید داشت. تنها کاری که باید انجام دهید این است که آمادگی کامل برای مقابله با ضرر را داشته باشید. یک ضرب المثل وجود دارد؛ به بهترین ها امیدوار باشید اما برای بدترین ها آماده شوید. شما باید از نظر ذهنی آماده باشید تا باختی را که با آن روبرو هستید بپذیرید. این مطمئناً تأثیر احساسات منفی را کاهش می دهد. آگاهی از عدم قطعیت یکی از موارد مهمی است که هنگام صحبت از روانشناسی معاملات فارکس مطرح می شود.

درس چهارم : انتظار یک شبه پولدار شدن غلط است:

این نیز مربوط به حرص است. معامله گران مبتدی فارکس وقتی می خواهند پول سریع کسب کنند، چه می کنند؟ آن ها فقط معاملات با حجم لاتیج بزرگ و تعداد زیادی را انجام می دهند. اما وقتی اندازه بزرگ زیادی را انتخاب می کنید، مقدار زیادی پول را نیز به خطر می اندازید. معامله گران فارکس مبتدی که این کار را انجام می دهند تنها یک احتمال را در نظر می گیرند و با فکر کردن در مورد این که اگر معامله به خوبی پیش رود چقدر می توانند درآمد کسب کنند، کور می شوند، اما احتمال دیگری را کاملاً فراموش می کنند معامله بر اساس احساسات یا نادیده می گیرند اگر معامله آن طور که انتظار می رفت پیش نرود، مقدار زیادی پول از دست خواهند داد همچنین، در چند معامله دیگر کل سرمایه خود را از دست می دهند. معامله گران باتجربه هرگز این کار را نمی کنند! آن ها همیشه از مدیریت سرمایه ی منطقی پیروی می کنند. به طور خلاصه، درک چهار نکته مهم در مورد روانشناسی معاملات فارکس می تواند تفاوت بزرگی ایجاد کند. استراحت در زمانی که بیش از حد احساسی هستید، همیشه از عدم قطعیت در بازار فارکس آگاه هستید و مدیریت ریسک عاقلانه را تمرین می کنید.

جهت افتتاح حساب در بروکر قابل اعتماد با کلیک بر روی بروکر آمارکتس ثبت نام کنید و 20 درصد شارژ هدیه ی اضافی دریافت نمایید.

درس پنجم : یاد بگیرید ، استراتژی داشته باشید، برنامه ریزی کنید:

در این جا نکته دیگری است که باید در نظر داشته باشید. از تمام راه های ممکن برای احساسات که عملکرد شما را خراب می کند اجتناب کنید. ما قصد داریم نکاتی را که به شما کمک می کند را بیان کنیم.

یک برنامه ریزی بسیار خوب داشته باشید. معامله با برنامه ریزی خوب ریسک را کاهش می دهد و همچنین مانع از این می شود که احساسات بر عملکرد شما تأثیر بگذارد. شما باید برنامه معاملاتی شخصی خود را توسعه دهید و یک استراتژی معاملاتی محکم ایجاد کنید. پس از انجام معامله، به حرکت ارز نگاه نکنید. فقط معامله را انجام دهید و تمام. اگر عادت به تماشای تجارت دارید، تسلیم وسوسه های زیادی می شوید. شما می توانید حد سود خود را به امید ادامه روند در همان جهت ادامه دهید تا زمانی که موفق شوید.

اهمیت روانشناسی فارکس

با توجه به رشد و گسترش روز افزون بازار فارکس و رمز ارز ها و همچنین افزایش توجهات به آن ها، کسب اطلاعات کافی در خصوص این نوع بازار ها امری ضروری است. حضور در این بازار با فراز و فرود های بسیاری همراه است. با توجه به این موضوع و فشار روانی که ممکن است این نوسانات بر روی فرد وارد کند بهتر است پیش از ورود به بازار فارکس با این که مفاهیم اساسی روانشناسی فارکس چیست و چه اهمیتی دارد، بیشتر آشنا شوید. با فراگیری اصول روانشناسی معامله گری برای خود یک ذهنیت مثبت بسازید.

روانشناسی فارکس چه اهمیتی دارد؟

به طور کلی آغاز هر نوع فعالیت جدید مالی ، همراه با سختی و فشار روحی است. اگر قبل از شروع هر کاری تحت آموزش های مناسب در جهت کنترل احساسات خود قرار بگیرید، قطعا عملکرد بهتری در رسیدن به موفقیت از خود نشان خواهید داد. به دلیل نوع ساختار فارکس شاید قادر باشید در مدت زمان کوتاهی سود زیادی را به دست آورید ولی برای تداوم این روند نیازمند آشنایی کامل و تسلط بر روانشناسی معامله گری است.

اصول روانشناسی سرمایه گذاری در بازار فارکس

  • ارزیابی اهداف: عدم آگاهی معامله گران از مهارت های روانشناسی معاملات، منجر به عدم کنترل احساسات در شرایط سخت بازار می شود و در نهایت نتیجه ای جز ضرر و زیان ندارد. برای اتخاذ یک تصمیم درست، اول اهداف خود را نشانه گذاری کنید، سپس با جمع آوری اطلاعات ضروری و بررسی آن ها اقدام به اتخاذ یک تصمیم درست کنید.
  • کنترل احساسات: یکی از مهمترین موارد در بازار فارکس کنترل احساسات است. احساسات افسارگسیخته مانند ترس و شادی بیش از حد می تواند منجر به شکست شما شود. استفاده از سرمایه هایی که به صورت قرض و وام تامین شده اند باعث ایجاد فشار مضاعف بر روی شما می شوند.
  • تمرین: تمرین مداوم در بازار فارکس باعث می گردد که شناخت بیشتری بر روی حرکات بازار به دست آورید. این شناخت باعث می شود که عادات معامله گری را در خود پرورش دهید.
  • اعتماد به نفس بیش از حد: برخورداری از اعتماد به نفس در هنگام انجام معاملات امری حیاتی است. حس اعتماد به نفس مبتنی بر اصول روانشناسی معاملات به شما کمک می کند که به استراتژی خود پایبند باشید. از سوی دیگر اعتماد به نفس بیش از حد و بدون رعایت روانشناسی معامله گری موجب دست زدن به معاملات با ریسک بالا می شود.
  • صبوری و دوری از طمع: انجام معاملات بازار فارکس می تواند با سود فراوانی همراه باشد. اما کم حوصلگی و بی صبری باعث انجام اعمالی از روی هیجان می شود. اعمالی مانند انجام معاملات سنگین به منظور انتقام از بازار و یا خروج کامل از بازار فارکس و… تماما از روی عدم آشنایی با اصول روانشناسی سرمایه گذاری هستند. عدم آگاهی معامله گران از مهارت های روانشناسی معاملات، منجر به عدم کنترل احساسات در شرایط سخت بازار می شود.

جمع بندی

حال که دریافتید روانشناسی فارکس چیست و چه اهمیتی دارد، باید به طور کامل بر روی افکار و احساساتتان کنترل داشته باشید. با فراگیری اصول روانشناسی معامله گری برای خود یک ذهنیت مثبت بسازید و بر اساس برآیند ها معاملات خود را ارزیابی کنید. باید بدانید که بازار همیشه در جهت مطلوب حرکت نمی کند و انتظار شرایط مختلف را داشته باشید. برای متمرکز کردن افکارتان تلاش کنید و از طمع و اعتماد به نفس بیش از حد پرهیز کنید.

دو اصل روانشناسی

روانشناسی معاملات بخش عظیمی از پروسه و دوره تریدینگ شما شامل میشود و بسیار در اینده شما در بازارهای مالی اللخصوص فارکس تاثیر گذار است.

دو اصل روانشناسی وجود دارد که درعین سادگی واقعا میتواند برای شما تأثیرگذار و مفید باشند ؛ یک اینکه در طی بیست و یک روز میشود یک عادت جدید پیدا کرد و در نود روز میتوان یک سبک زندگی ساخت و در نهایت در کمتر از نه ماه میتوان به راحتی کل زندگی را تغییر داد! پس تبدیل قوانین روانشناسی مطمئنا نیاز به تمرین دارد و با خواندن یک مقاله و نداشتن برنامه برای تبدیل قوانین معامله گری نمیتوانید انتظار نتایجی خارق العاده در اکانت هیستوری معاملات خود باشید .

قانون دوم اینکه که اگر چیزی بیشتر از یک روز شما را ناراحت و اذیت کرد تا به روز دوم نرسیده درمورد آن با مشاوران حرفه ای آن زمینه صحبت کنید … مطمئن باشید اگر ناراحتیها نگرانیها و استرس بازار پر طلاطم را در خود نگه دارید در طول زمان اوضاع شما بد و بدتر خواهد شد پس از معاملات ضرر ده خود خجالت نکشید و آنها را با اساتید واقعی و اهل عمل که خود کارنامه موفقی دارند در میان بگذارید . درضمن اثر نوشتن در یادگیری شما بی نظیر خواهد بود از نقطه نظرات مختلف یاد داشت برداری کنید تا دوباره انها را مرور و ارزشیابی کنید .

چند تکنیک ساده روانشناسی که به شما کمک میکند در طول زمان نتایج بهتری در معاملات خود بگیرید .

چند یادآوری مهم روانشناسی

شب‌ها وقتی می‌خواهید بخوابید، اتفاقاتی را تجسم کنید که علاقمندید در زندگی شما رخ بدهد ،مارکت رافراموش کنید به معاملات روز قبل خود چه مثبت و چه منفی فکر نکنید . فکر کردن به دغدغه‌ها و مشکلات و نگرانی‌ها در تخت‌خواب، فقط باعث می‌شود تا آرامش روح و جسم به هم بریزد و نتوانید راحت بخوابید. برای همین نباید پیش از خوابیدن، اخبار را دنبال کنید. چون بیشتر خبرهایی که در رسانه ها منتشر می‌شود، منفی است و بر ذهن شما تاثیر منفی می‌گذارد. صبح‌ها هم به محض این که بیدار شدید، سریع سراغ خواندن اخبار یا چک کردن چارت معاملاتی نروید، چون ممکن است خواندن یک یا چند خبر بد،یا مشاهده یک معامله هیجان انگیز باعث شود تمام ساعات روز ذهن شما را درگیر کند. شما خودتان باید به سلامتی روح و روان‌تان اهمیت بدهید .موفق ترین افراد در بازارهای مالی به سلامت روان خود اهمیت زیادی میدهند و از تکنیکهای روزانه برای آرامش هر چه بیشتر استفاده میکنند.

شناخت احساسات؛ ۴ روش برای درک احساسات خودمان

روش‌های شناخت احساسات

انسان باید بتواند در لحظه تصمیم بگیرد و به موقعیت‌های مرگ‌ و‌ زندگی واکنش نشان دهد. این تصمیمات بیشتر اوقات بر اساس احساسات گرفته می‌شوند. ما بر اساس خوشحالی، عصبانیت، غم، بی‌حوصلگی یا ناامیدی تصمیم می‌گیریم و حتی فعالیت‌های مختلف را بر اساس احساسی که به ما می‌دهند، انتخاب می‌کنیم. بنابراین لازمه تصمیمات بهتر و رفتارهای مناسب‌تر شناخت احساسات انسان است که در ادامه مفصل درباره آن صحبت می‌کنیم.

تعریف احساسات و عوامل محرک آنها

احساس واکنشی است که انسان در مواجهه با رویدادها و موقعیت‌های مختلف بروز می‌دهد و نوع آن با توجه به شرایط تعیین می‌شود. برای مثال، خبر خوب باعث احساس شادی فرد می‌شود و تهدید برایش ترسناک است. انتخاب‌ها، اقدامات و برداشت‌های ما همگی تحت تأثیر احساسات لحظه‌ای ما هستند.

انواع احساسات سه جزء دارند:

  • تجربه ذهنی: احساسات مختلف در تمام دنیا نام‌های مشابه دارند، اما به اندازه‌ها و شدت‌های متفاوت تجربه می‌شوند. حتی گاهی چندین احساس مختلف در ترکیب با یکدیگر به‌سراغ فرد می‌روند؛ مثلا موقع شروع یک کسب‌وکار جدید هم هیجان‌زده‌ایم، هم خوشحال و هم عصبی.
  • پاسخ فیزیکی: دل‌پیچه، تپش قلب و عرق‌کردن کف دست از پاسخ‌های احساسی بدن به موقعیت‌های مختلف‌اند.
  • پاسخ رفتاری یا بیانی: احساسات ما در قالب پاسخ‌های رفتاری در حالت چهره یا رفتارمان قابل‌مشاهده است. برای مثال، موقع عصبانیت اخم می‌کنیم و موقع شادی می‌خندیم.

انواع اصلی احساسات چیست؟

در تمام فرهنگ‌های جهان، انواع احساسات در این شش حالت پایه و اصلی جای می‌گیرند:

۱. احساس شادی

شادی یکی از اصلی‌ترین احساسات ما آدم‌هاست که برایش بیشتر از هر حس دیگری تلاش می‌کنیم. این احساس خوشایند با رضایت، خوشحالی و رفاه (خیال راحت) همراه است و با لبخند، آرامش جسمی و صدای بلند و پرانرژی شناخته می‌شود.

نکته جالبی در مورد احساس شادی وجود دارد: با اینکه یکی از احساسات اصلی و پایه بشر است، عوامل محرک آن به‌شدت تحت‌تأثیر فرهنگ جامعه‌اند؛ مثلا اتفاقاتی مثل خرید خانه یا داشتن یک شغل پردرآمد به‌سرعت باعث شادی انسان می‌شوند.

محققان معتقدند این احساس مستقیما بر طول عمر انسان‌ها و رضایت‌شان از زندگی اثر می‌گذارد و نبودش به سلامت فرد آسیب می‌زند.

۲. احساس غم

احساس اصلی دیگری که باید بشناسیم، غم و اندوه است. این حالت عاطفی گذرا با این علائم شناخته می‌شود:

  • یأس از آدم‌ها؛ از زندگی؛ ؛
  • بی‌علاقگی.

همه ما تجربه غم را داریم؛ فقط طول دوره‌اش متفاوت است. گاهی اوقات این غمگینی به‌حدی طولانی می‌شود که زمینه افسردگی را فراهم می‌کند. نشانه‌های این احساس عبارت‌اند از:

  • گریه؛
  • بی‌حالی؛
  • سکوت؛
  • کناره‌گیری؛ ؛
  • دردهای جسمی؛ .

شدت غم بسته به علت آن فرق می‌کند و هرکس به شکل خاص خود با آن کنار می‌آید. این احساس گاهی آدم‌ها را درگیر برخی مکانیسم‌های مقابله‌ای همچون اجتناب از دیگران، خوددرمانی و نشخوار افکار منفی می‌کند. این رفتارها اندوه را شدید‌تر و دوره‌اش را طولانی‌تر می‌کنند.

۳. احساس انزجار

انزجار یکی از شش احساس اصلی بشر است که معمولا بر اثر تجربه‌های فیزیکی مثل خوردن، دیدن یا بوییدن چیزی ناخوشایند، مشاهده خون یا بهداشت نامناسب احساس می‌شود. حتی می‌توان به آن به چشم ترفند بدن برای دوری از عوامل ناقل بیماری نگاه کرد.

اما این احساس همیشه لزوما فیزیکی نیست. گاهی مشاهده اعمال غیراخلاقی یا ناپسند دیگران باعث احساس انزجار اخلاقی می‌شود که اتفاقا بسیار رایج است. این احساس را می‌توان به شکل‌های مختلفی نشان دارد، از جمله:

  • چین‌خوردن بینی و کج‌شدن لب‌ها؛
  • روی برگرداندن از صحنه یا عامل انزجار؛ و حتی تعریق.

۴. احساس ترس

ترس یک احساس قدرتمند و پاسخ احساسی به یک تهدید فوری یا خطرات احتمالی است. ما ترس را با این علائم می‌شناسیم:

  • گشادی مردمک چشم و عقب‌رفتن چانه؛
  • تلاش برای پنهان‌شدن یا فرار از خطر؛
  • نفس‌های پی‌در‌پی و تپش قلب.

همه آدم‌ها به یک شکل دچار ترس نمی‌شوند. برخی در برابر آن حساس‌ترند اما نکته جالبی درمورد این احساس هست و آن اینکه هرچه بیشتر با ترس خود روبه‌رو می‌شویم، سازگاری ما بیشتر و ترسمان کم‌رنگ‌تر می‌شود. البته این ترس برای خیلی‌ها چنان لذت‌بخش است که با عشق سراغ فعالیت‌هایی مثل تماشای فیلم‌ ترسناک، بازی‌های هیجان‌انگیز مثل چتربازی یا تجربه‌های پرخطر مثل سقوط آزاد می‌روند.

۵. احساس تعجب

کودکی متعجب

تعجب احساسی گذراست و می‌تواند مثبت، منفی یا حتی خنثی باشد. مثلا وقتی کسی از پشت درخت می‌پرد و شما را می‌ترساند، تجعب شما منفی و ناخوشایند است و وقتی در روز تولدتان غافل‌گیر می‌شوید، دچار تعجب مثبت و خوشایند می‌شوید. این احساس معمولا با این علائم همراه است:

  • بالارفتن ابروها، گشادی مردمک چشم و بازشدن دهان؛
  • پریدن به عقب؛
  • جیغ، فریاد و نفس‌های پی‌در‌پی.

غافل‌گیری از جمله احساساتی است که واکنش مبارزه یا فرار را تحریک می‌کند. انفجار آدرنالین که در انسان وحشت‌زده رخ می‌دهد، جسم او را برای مبارزه یا فرار آماده خواهد کرد.

۶. احساس خشم

احساس خشم یکی از قوی‌ترین احساسات انسان‌هاست که با خصومت، آشفتگی، ناامیدی و مخالفت با دیگران شناخته می‌شود. خشم هم مثل ترس و تعجب، واکنش فرار یا مبارزه را تحریک می‌کند و به این شکل‌ها ظاهر می‌شود:

  • اخم و نگاه خیره به یک نقطه؛
  • موضع‌گیری محکم یا دورشدن و رفتن؛
  • لحن صدای زمخت یا فریاد؛
  • تعریق و قرمز‌شدن صورت؛
  • ضربه‌های مداوم، لگدزدن یا پرتاب اشیا.

خشمی که کنترل نشود، خیلی زود در قالب پرخاشگری بروز می‌کند. این مسئله هم برای اطرافیان فرد آزاردهنده است و هم برای خود فرد پیامدهای جسمی و روحی دارد، برای مثال:

  • تصمیم‌گیری منطقی را دشوار می‌کند؛
  • بر سلامت جسمانی فرد تأثیر می‌گذارد و بیماری قلبی و دیابت را تشدید می‌کند؛
  • زمینه رفتارهای اجتماعی نامطلوب مثل رانندگی پرخاشگرانه، مصرف الکل و سیگارکشیدن را فراهم می‌کند.

بهترین روش‌های درک احساسات خود

اندیشه و عمل احساساتی تصمیمات آنی به‌دنبال دارد: تصمیماتی که فارغ از عواقب بلندمدت، صرفا بر لذت لحظه‌ای متمرکزند. بنابراین باید راهی برای مدیریت این احساسات وجود داشته باشد. اکثر روش‌هایی که برای کنترل و مدیریت احساسات پیشنهاد می‌شوند، گام اولشان شناسایی و درک احساسات خود است. در این بخش با ۴ تا از مؤثرترین آنها آشنا می‌شویم.

۱. شناخت کامل تفکرات عاطفی

گاهی می‌توانیم این احساسات را از تأثیری که بر رفتار شناختی ما می‌گذارند، شناسایی کنیم.

  • نتیجه‌گیری سریع: زمانی که بدون دانستن تمام حقیقت، سریع نتیجه‌گیری می‌کنیم.
  • تفکر سیاه و سفید: گاهی اوقات چشم خود را روی سایه‌های خاکستری حقایق می‌بندیم و سخت‌گیر و انعطاف‌ناپذیر می‌شویم. در این مواقع گرفتار تفکر سیاه و سفید شده‌ایم.
  • تفکر پارانوئید: این احساس بیشتر هنگام آسیب‌پذیری خود را نشان می‌دهد.
  • فاجعه‌سازی: این واکنش از احساسات شدید انسان نشئت می‌گیرد.
  • تفکر غیرمنطقی: نتیجه‌اش در رفتار انسان نادیده‌گرفتن دلایل و تصمیم‌گیری بی‌ملاحظه است.
  • قضاوت احساسی: خیلی سریع و بدون توجه به واقعیت‌ها بر اساس احساسات خود تصمیم می‌گیریم.

۲. خودمهربانی (شفقت به خود) برای شناخت احساسات خود

زنی که خودش را بغل کرده و به خودش مهربانی می‌کند

خودمهربانی آگاهانه کمک می‌کند احساسات، خاطرات و تجربیات عمیق خود را کشف و درگیر کنید و در عین حال رفتار خوبی با خود داشته باشید. این تمرین‌ها را انجام دهید:

  • روی چالشی در محل کار یا زندگی روزمره تمرکز کنید؛
  • موقعیت را تا جایی که می‌توانید عینی بنویسید؛
  • آگاهانه (با کنجکاوی و با روی کاملا گشاده) ببینید چه احساساتی با تمرکز روی آن به شما دست می‌دهد.
  • جملات حمایتی و دل‌سوزانه‌ای که معمولا به دوستانتان می‌گویید را کنار هر چالش بنویسید. مثل «اشکالی نداره اگه چنین احساسی داشته باشی» یا «همه ما مرتکب اشتباه می‌شیم».
  • به این فکر کنید که گاهی اوقات احساس ناراحتی، تنهایی، ناامیدی و ترس کاملا طبیعی است.
  • در این موقعیت‌ها همان‌قدر که برای دیگران دل‌سوزی می‌کنید، با خود مهربان باشید.

۳. بازگشت و ارزیابی مجدد رفتارهای روزمره

ما در طول روز با انواع احساسات روبه‌رو می‌شویم و بی‌توجه از کنارشان می‌گذریم، در حالی که شناخت عمیق‌تر احساسات خود با ارزیابی همین رفتارهای روزمره حاصل می‌شود. در واقع اگر می‌خواهید تغییری در احساسات خود اعمال کنید، باید نگاهی به خرده‌واکنش‌های روزمره خود بیندازید و ببینید پاسختان به اکثر رویدادها منطقی است یا احساسی. این کارها را انجام دهید:

  • چند موقعیت مهم روز گذشته را مرور کنید؛
  • چه برخوردی در این موقعیت‌ها داشتید؟ رفتار یا پاسختان مبتنی بر تفکر احساسی بود یا منطقی؟ آیا می‌شد بهتر با این وضعیت کنار آمد؟
  • سعی کنید خود را جای دیگران بگذارید. آنها درباره واکنش شما چه نظری دارند؟

زمانی که برای بازگشت و ارزیابی مجدد رفتار خود می‌گذارید، کمک می‌کند احساسات خود را بهتر بشناسید و تأثیر آن بر زندگی روزمره را به‌چشم ببینید.

۴. شناخت احساسات خود با صحبت‌کردن

زمانی که بلندبلند از مشکلات خود حرف می‌زنید، ناخودآگاه نگاه متفاوتی به مسائل پیدا می‌کنید. فرقی نمی‌کند روبه‌رویتان یک دوست نشسته، با درمانگر حرف می‌زنید، یا مخاطب خودتان هستید؛ با صحبت از عواطف، فرصت و تمرکز کافی برای به‌کار‌انداختن منطق فراهم می‌شود. یادتان باشد این قبیل مکالمات دشوارند و بهتر است در کنار فعالیت‌های دیگری مثل پیاده‌روی و آشپزی انجام شوند. در نتیجه:

  • ترس و اضطراب کم‌رنگ می‌شود.
  • منطقی‌تر تصمیم می‌گیرید.
  • می‌فهمید احساسات‌تان طبیعی است و دیگران هم با آنها روبه‌رو می‌شوند.

کلام آخر

تلاش برای اجتناب از خوشحالی، عصبانیت، انزجار، ترس، تعجب و خشم بیهوده است. اینها به‌عنوان اصلی‌ترین احساسات انسان، ارزشمندند و ما باید بکوشیم عواقب‌شان را مدیریت کنیم. اولین گامی که برمی‌داریم شناخت احساسات و عواطفی است که از تعاملات تا تصمیمات روزمره، بر همه‌چیز اثر می‌گذارند. امیدواریم بعد از خواندن این مقاله و درک بهتر انواع احساسات بتوانید نشانه‌های آنها را در رفتار روزمره خود شناسایی کرده و اعمال احساسی خود را راحت‌تر مدیریت کنید.

هشدار! این مطلب صرفا جنبه آموزشی دارد و برای استفاده از آن لازم است با پزشک یا متخصص مربوطه مشورت کنید. اطلاعات بیشتر

اصلی ترین عوامل موفقیت در معاملات فارکس

موفقیت در معاملات فارکس به عوامل گوناگونی وابسته است.
داشتن یک استراتژی معاملاتی مناسب، مطالعه و استفاده از هوش و درایت نقش بسزایی در رشد و ارتقا مهارت شما دارد.
برخی از معامله گران حتی براین باورند که احتمالات در معاملات فارکس نقش زیادی دارد.
اما یکی از اصلی ترین عوامل تاثیرگذار احساسات و ویژگی های درونی هر معامله گر است.

آنچه در این مقاله خواهید خواند

باید گفت که تقویت برخی از ویژگی ها مانند:

  • داشتن صبر هنگام انجام معاملات
  • داشتن دیسیپلین و استراتژی معاملاتی
  • ثبات در انجام معاملات
  • کنترل احساسات

باعث بالا بردن سطح مهارت معاملاتی شده و در موفقیت شما نقش زیادی دارد.
ما در این مقاله تصمیم گرفته‌ایم تا به بررسی موارد ذکر شده در بالا، در راستای انجام بهتر معاملات فارکس بپردازیم.

موفقیت در معاملات فارکس صبر در معاملات فارکس

داشتن صبر در انجام معاملات

موفقیت در معاملات پروسه‌ای است که در طول زمان اتفاق می‌افتد.
معامله‌گران اغلب با امید کسب درآمدی آسان و سریع طعمه‌ی بی صبری خود می‌شوند.
معامله در بازارهای فارکس و کار با نمودارها پروسه آسانی نیست.
بنابراین، بهتر است در برخی از شرایط:

  • از محیط معاملاتی فاصله بگیرید
  • روند معاملاتی خود را بررسی کنید
  • از اشتباهات خود درس بگیرید.
  • به هیچ وجه عجله نکنید
  • بر اساس احساسات تصمیم نگیرید
  • به هر قیمتی وارد معامله نشوید.

گاهی اوقات بازار ممکن است شما را فریب دهد و سیگنال‌های اشتباهی ارسال کند.
صبر کنید تا با بهترین فرصت‌های معاملاتی رو‌به‌رو شوید و سپس وارد بازار معاملاتی شوید.
کسب درآمد یکی از هدف‌های اصلی معامله‌گران برای ورود به بازار است، اما نباید تمام تمرکز خود را در این مسیر قرار دهید.
هیچ‌گاه در مسیر معاملات دلسرد نشوید.
صبر کردن برای یک نقطه ورود مناسب، ویژگی برجسته تمام معامله‌گران موفق است.
اگر دیدید که برای ورود زودهنگام به یک معامله وسوسه می‌شوید، کمی عقب‌نشینی کنید.
سپس یک بار دیگر دلایل خود برای نقطه ورودی که مشخص کرده‌اید را بررسی کنید.
به خود یادآوری کنید که پیروی از اصول و داشتن نظم در نهایت باعث موفقیت شما می‌شود.

موفقیت در معاملات فارکس حذف احساسات

حذف احساسات

مهم ترین عاملی که برخی افراد را به معامله گرانی موفق در بازار فارکس تبدیل کرده،
توانایی کنترل احساسات و تمرکز بوده است.
در بسیاری از موارد، زمانی که معامله‌گران تازه‌وارد در حساب دموی خود تمرین می‌کنند،
عملکرد مناسبی دارند اما در دنیای واقعی معاملات با شکست رو‌به‌رو می‌شوند.
اما مشکل چیست؟

در زیر به بررسی چند نکته در این زمینه می‌پردازیم:

  1. تجربه کردن ضرر در تعداد محدود امری معمول در انجام معاملات است.
    این تجربه ضرر، مشکل شما یا سیستم معاملاتی تان و بازار نیست.
    هیچ ضمانتی برای موفقیت 100٪ شما وجود ندارد و همچنین هیچ سیستمی نمی‌تواند شما را به موفقیت کاملی برساند.
    تجربه ضرر بخشی جدایی ناپذیر در معاملات است به همین دلیل نباید اجازه دهید که این ضررها بر احساسات و اهداف شما اثر بگذارند.
    سعی کنید در روند معاملاتی خود حتما به نسبت ریسک/سود توجه کنید.
  2. زمانی که تعداد ضررهای معاملاتی شما بیشتر از تعداد سودهای حاصل از معاملات شود،
    حتما به نسبت ریسک/ سود خود توجه کنید.
    بازار معاملات همیشه در حال تغییر است.
    بنابراین، اگر بعد از مدتی به این نتیجه رسیده‌اید که تعداد معاملات زیان ده افزایش پیدا کرده است،
    بهتر است سیستم معاملاتی خود را بررسی کرده و در صورت نیاز تغییرات لازم را در آن اعمال کنید.
  3. یک پوزیشن سودده نمی‌تواند موفقیت شما را در بازار تثبیت کند.
    این موضوع برای ضررها نیز صادق است.
    هیچ‌گاه با تجربه ضرر به این فکر نکنید که شما یک معامله‌گر بازنده هستید.
    همیشه به یاد داشته باشید که سود و زیان جزء جدایی ناپذیر معاملات هستند.
  4. اگر بتوانید در بازه زمانی بلند مدتی روند کسب سود خود را حفظ کنید و نسبت ریسک/سود خود را در میزان بالایی نگه‌دارید،
    باید گفت که استراتژی معاملاتی شما مناسب است و بهتر است در همین مسیر پیش بروید.
    تا زمانی که بتوانید روند کسب سود را در معاملات خود حفظ کنید بهتر است آن را ادامه دهید.

ثبات در انجام معاملات

ثبات در معاملات به عنوان یک شتاب‌دهنده برای موفقیت شما در معاملات عمل می‌کند.
چرا که تاثیر احساسات را در روند کاری شما کاهش می‌دهد.
ممکن است با نقض استراتژی معاملاتی خود به موفقیت برسید.
اما اگر این روش را در معاملات بعدی ادامه دهید، خود را در معرض ریسک‌های معاملاتی بزرگی قرار می‌دهید.
در هر معامله‌ای که نظم و دیسیپلین خود را زیر پا بگذارید یعنی بر اساس احتمالات و شانس پیش می‌روید.
توجه داشته باشید که بازار معاملات بر پایه شانس حرکت نمی‌کنند.
تداوم در کسب سود از سیستم معاملاتی تان بسیار مهم است.

همان طور که قبلا اشاره کردیم هیچ سیستم کامل معاملاتی وجود ندارد.
اما اگر سیستم معاملاتی شما سیستمی موفق و سودده باشد،
نباید با تجربه ضرر در تعداد معدودی از معاملات، از استراتژی معاملاتی خود خارج شوید.
هیچ‌گاه به صورت تصادفی معامله نکنید.
بدانید که بازار همیشه در حال تغییر است.
شما باید بتوانید با توجه به شرایط موجود، تکنیک‌ها و روش معاملاتی خود را تغییر دهید.

داشتن نظم شخصی

دیسیپلین و نظم و انضباط به معنای صبر کردن و اقدام نکردن تا زمان دریافت سیگنال، در معاملات است.

حتی زمانی که قیمت یک نماد معاملاتی به ارزش مورد نظر شما نرسد، در این شرایط نیز باید همچنان به سیستم خود پایبند باشید و صبر کنید.

اگر نتوانید نظم و دیسیپلین شخصی خود را در کار حفظ کنید، در صورت داشتن بهترین سیستم معاملاتی نیز با مشکل رو‌به‌رو می‌شوید.
هرچه قدر که شما فرد باهوشی باشید و استراتژی مناسبی نیز داشته باشید،
اگر نظم را در معاملات خود رعایت نکنید و بدون برنامه و با بی‌انضباطی معامله کنید،
قطعا حساب معاملاتی خود را تحت ریسک بزرگی قرار می‌دهید.

بهتر است که قبل از ورود به بازار معاملات با افتتاح حساب دمو در بروکر آمارکتس، مهارت خود را در محیطی بدون ضرر تقویت کنید.

با انجام معاملات مختلف، نقاط ضعف و قوت خود را شناخته و بهترین استراتژی معاملاتی را برای خود انتخاب کنید.

برای کسب تجربه و داشتن معاملاتی موفق می توانید با مطالعه تحلیل‌های فاندامنتال و دیدن ویدئوهای آموزشی در بروکر آمارکتس به دانش معاملاتی خود بیفزایید.
با افتتاح حساب در بروکر آمارکتس از طریق ما، بهترین خدمات، تکنولوژی‌های جدید و بهترین شرایط معاملاتی در بازار فارکس را تجربه کنید:

  • واریز و برداشت فوری بدون کمیسیون
  • پشتیبانی 24 ساعته
  • تحلیل‌های معاملاتی روزانه
  • ارائه بونوس و طرح های تشویقی
  • اهرم معاملاتی تا 1:1000
  • اسپرد از 0.2 پیپ واجرای دستور معاملاتی در 0.03 ثانیه

قصد دارید با ما در این خصوص ارتباط برقرار کنید؟ فرم زیر را پر کنید تا با شما ارتباط بگیریم.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.