تعریف روند نزولی


تعریف بازار نزولی فارکس و جزییات آن

در یک بازار نزولی، قیمت‌ها نسبت به بالاترین میزان خود در معاملات، 20٪ کاهش پیدا می‌کنند و معمولا با استفاده از ارزش پایانی اندازه‌گیری می‌شوند.
در ابتدا، معنای بازار نزولی در درجه اول برای یک شاخص مانند S&P 500 یا بخشی مانند فناوری استفاده می‌شد.
اما در ادامه معامله‌گران بازار فارکس نیز از آن استفاده کردند.

توجه داشته باشید که اصلاح 20 درصدی تنها بخشی از تعریف بازار نزولی را تشکیل می‌دهد زیرا زمان نیز نقش مهمی را ایفا می‌کند.
اگر قیمت برای چندین هفته 20٪ کاهش یابد، اغلب معامله‌گران آن را به عنوان وضعیت نزولی در نظر می‌گیرند.
بازاری که به طور موقت شاهد کاهش 20 درصدی قیمت‌ها باشد، می تواند اصلاح شود.

در این شرایط میزان نزول قیمت‌ها نسبت به آخرین اوج آنها معمولا 10٪ در نظر گرفته می‌شود.
با تمرکز بر اصلاح 20 درصدی، سرمایه‌گذاران برای نزولی فرض کردن بازار باید به نشانه‌های دیگری از بازارهای نزولی نیز توجه کنند.
تغییرات ایجاد شده در بازار یک شبه اتفاق نمی‌افتد.

معامله‌گران باهوش معمولا همزمان با تشکیل یک بازار نزولی، تنظیمات پورتفولیو و استراتژی‌های معاملاتی مخصوص به بازار نزولی را در نظر می‌گیرند.
در واقع آنها بعد از تحت تاثیر قرار گرفتن پرایس اکشن نسبت به بازار نزولی، تصمیم گیری های معاملاتی نمی‌کنند.

نشانه‌های نزولی شدن بازار

    در یک بازار نزولی نمی‌تواند اوج‌های جدید قیمت را ایجاد کند.
  1. بازار نسبت به اخبار منفی واکنش شدید‌تری از خود نشان می‌دهد، به گونه‌ای که معامله‌گران اغلب فرصت‌های ایجاد شده را از دست می‌دهند.
  2. معمولا روزهای مثبت بازار با حجم معاملاتی کم همراه است، این در حالی است که روزهای منفی بازار حجم بالاتری از معاملات را تجربه می‌کنند.
  3. زمانی که طی چند هفته، شاهد تشکیل یک سری از highهای کم‌ارتفاع‌تری هستید.
  4. استرس‌های اقتصادی از جمله تورم بالا و بازده معکوس اوراق قرضه در شرایط بازار نزولی مشاهده می‌شود.
  5. احساسات صعودی بازار به صورت افراطی زیاد می‌شود به گونه‌ای که افزایش آن با اصول فاندامنتال قابل توجیه نیست.
  6. بخش‌هایی که برای رشد اقتصادی حیاتی هستند مانند حمل‌ونقل، نمی‌توانند high های تشکیل شده در بازار را تایید کنند و یا سهام خود را می‌فروشند.
  7. بانک‌های مرکزی از انقباض پولی خبر می‌دهند و بر صنایعی که بدهی سنگینی دارند مانند فناوری، فشار وارد می‌کنند.

تفاوت بین بازار نزولی سکولار و دوره‌ای چیست؟

بازار نزولی سکولار

یک بازار نزولی سکولار سال‌ها یا دهه‌ها طول می‌کشد، بازدهی آن کمتر از حد متوسط و به وجود آمدن آن نادر است.
سرمایه‌گذاران افراد ریسک‌گریزی هستند و همیشه از دارایی‌های امن برای سرمایه‌گذاری خود استفاده می‌کنند.
آنها معمولا کار با پول نقد را بیش از سرمایه‌گذاری ترجیح می‌دهند.

در نتیجه می‌توان گفت که رویکرد اقتصادی آنها در بازار بسیار کند است و یا حتی ممکن است در صورت بروز بحران از بازار سرمایه خارج شوند.

بازار نزولی دوره‌ای

بازار نزولی دوره‌ای بیشتر ظاهر می‌شود و معمولا از چند هفته تا چند ماه طول می‌کشد.
در این بازار اغلب یک اصلاح سالم در سطوح عالی رخ می‌دهد.
در این صورت سرمایه‌گذاران می‌توانند از فرصت‌های سودآور ایجاد شده که ممکن است تنها یک بار در یک دهه اتفاق بیفتد، استفاده کنند.

چهار فاز یک بازار نزولی

معمولا بازارهای نزولی شامل چهار فاز هستند:

فاز اول

شامل احساسات صعودی و بازارهای مالی است که حرکت آنها صعودی است اما معاملات انجام شده در آنها بسیار کم حجم است و حرکت بازار نیز محدود است.

فاز دوم

در این فاز میزان فروش به شدت افزایش می‌یابد.
می‌توان این شرایط را مانند حمله خرس به طعمه خود با کشیدن خشونت آمیز پنجه های خود به سمت پایین در نظر گرفت.

فاز سوم

در این فاز اغلب تله صعودی تشکیل می‌شود.
به گونه‌ای که بسیاری از معامله‌گران نسبت به صعودی شدن بازار بعد از یک روند نزولی خوشبین بوده و وارد بازار معاملات می‌شوند.
درواقع در این حالت، گاوها وارد میدان می‌شوند.

فاز چهارم

در این فاز low های پایین‌تری تشکیل می‌شود اما حرکت نزولی همچنان با سرعت کمتری ادامه پیدا می‌کند.
در این شرایط بازارها تلاش می‌کنند به کف قیمت دست پیدا کنند و فاندامنتال‌های مهم بازار را ارتقا دهند.

سرمایه گذاران باید در نظر داشته باشند که فاز سوم و چهارم می‌توانند چندین بار در طول یک بازار نزولی دوره‌ای تکرار شوند.
این در حالی است که این روند احتمالا در بازار نزولی سکولار سال‌ها یا دهه‌ها ادامه پیدا می‌کند.

تفاوت بازار نزولی و صعودی

درک شناخت شما از بازار می‌تواند بر عملکرد معاملاتی شما تاثیر گذار باشد و بازده پورتفولیو شما را افزایش دهد.

ویژگی‌های بازار نزولی

  • احساسات سرمایه‌گذار نسبت به بازار منفی است و اعتماد مصرف کننده کاهش می‌یابد.
  • ریسک گریزی در این بازار زیاد است. به کندی پیشرفت اقتصاد اشاره دارند.
  • سود شرکت‌ها در حال کاهش است و چشم‌انداز آنها منفی است.
  • حجم معاملات در روزهای نزولی بیشتر است.
  • اوج‌های بازار پایین‌تر است و کف‌‌های نزولی‌تر را تشکیل می‌دهد.
  • تصحیح 20 درصدی آن حداقل دو ماه طول می‌کشد اما ممکن است سال‌ها ادامه‌دار باشد.
  • گاوها با نزول بیشتر بازارها به دام می‌افتند.

تعریف بازار نزولی فارکس

ویژگی های بازار صعودی

  • احساسات سرمایه‌گذار نسبت به بازار مثبت است و اعتماد مصرف کننده بالا است.
  • ریسک‌پذیری معامله‌گران افزایش می‌یابد.
  • شاخص‌های اقتصادی رشد اقتصاد را تایید می‌کنند.
  • سود شرکت‌ها در حال افزایش و چشم‌انداز آنها مثبت است.
  • حجم معاملات در روزهای صعودی بیشتر است.
  • اوج‌ بازارها بیشتر است و کف‌های بالاتری را تشکیل می‌دهند.
  • رالی 20 درصدی آن حداقل دو ماه طول می‌کشد اما ممکن است سال‌ها ادامه‌دار باشد.
  • خرس‌ها با صعودی شدن بیشتر بازارها به دام می‌افتند.

کسب درآمد در بازار نزولی

استراتژی‌های سرمایه‌گذاری در بازار نزولی به سرمایه‌گذاران بلندمدت امکان می‌دهد از بازارهای نزولی سود ببرند.
همچنین معامله‌گران کوتاه مدت نیز می‌توانند با استفاده از فرصت‌های بدست آمده در این بازار، به سود برسند.

چگونه می‌‌توان به عنوان یک سرمایه‌گذار بلند مدت در بازار نزولی درآمد کسب کرد؟

  • میانگین‌گیری از ارزش دلار
  • تنوع در پورتفولیو
  • اضافه‌کردن به حجم بخش‌هایی که در رکود، عملکرد بهتری دارند
  • تمرکز بلند مدت بدون نگرانی در مورد نوسانات کوتاه مدت بازار
  • انطباق ترکیب سبد با هدف سرمایه‌گذاری و تنظیم آن در صورت لزوم

چگونه می توان در بازار نزولی به عنوان یک معامله‌گر کوتاه مدت درآمد کسب کرد؟

  • فروش به صورت تجمیعی
  • استفاده از اختیار فروش و ETF های معکوس
  • مانیتور کردن پرایس اکشن با تمرکز بر حجم پوزیشن و احساسات بازار
  • انتخاب سهام مناسب به جای تمرکز زیاد بر بازار می‌تواند سودآوری را افزایش دهد
  • دنبال کردن استراتژی معاملاتی و اجرای مدیریت ریسک

نکات پایانی درباره بازار نزولی

بازار نزولی تفاوتی با بازار صعودی ندارد تنها جهت حرکت قیمت در آنها متفاوت است.
سرمایه‌گذاران می‌توانند برای رشد پورتفولیو خود استراتژی‌های سرمایه‌گذاری بلند مدت را دنبال کنند.
همچنین، معامله‌گران نیز می‌توانند از استراتژی‌های معاملاتی کوتاه مدت در این بازار بهره‌مند شوند.

بسیاری از فرصت‌های معاملاتی ایجاد شده در بازار نزولی هر 10 سال یک بار پیش می‌آید.
با استفاده از این فرصت ها می‌توانید در معاملات فارکس کسب درآمد کنید.
سرمایه‌گذاران تعریف روند نزولی باید نسبت به جایگاه پورتفولیو خود در بازار آگاه باشند و در صورت لزوم پورتفولیو خود را تعدیل کنند.

سرمایه‌گذاران و معامله‌گران به جای ترس از بازار نزولی که بخشی غیر قابل اجتناب در بازار است، باید شرایط بازار را بسنجند و از استراتژی‌های مناسب استفاده کنند.
بازار نزولی فرصت‌های سودآوری را مانند بازار صعودی در اختیار معامله‌گران فارکس قرار می‌دهد.

بسیاری از فعالان بازار ترس را با بازار نزولی و فرصت را با بازار تعریف روند نزولی صعودی مرتبط می‌دانند و به این ترتیب فرصت‌های زیادی را در بازارهای مالی از دست می‌دهند.

آموزش واگرایی (divergence) در تحلیل تکنیکال | بررسی انواع واگرایی

واگرایی در تحلیل تکنیکال چیست – آموزش واگرایی (divergence) در تحلیل تکنیکال | بررسی انواع واگرایی

شما می‌توانید سرفصل مدنظر خود از فهرست محتوای این مقاله انتخاب کنید تا به قسمت مربوطه هدایت شوید:

  • مفهوم واگرایی در تحلیل تکنیکال چیست؟
  • آشنایی با انواع واگرایی در بورس
  • تحلیل تکنیکال و واگرایی معمولی (RD)
  • واگرایی معمولی مثبت (+RD)
  • واگرایی معمولی منفی (-RD)
  • واگرایی مخفی در تحلیل تکنیکال (HD)
  • واگرایی زمانی در تحلیل تکنیکال (TD)
  • واگرایی زمانی هوشمند یاSTD
  • نکات مهم درمورد واگرایی
  • استراتژی خرید به کمک واگرایی معمولی مثبت (+RD)
  • استراتژی خرید به کمک واگرایی مخفی مثبت (+HD)
  • نکات مهم واگرایی در تحلیل تکنیکال
  • دانلود کتاب الکترونیکی pdf آموزش واگرایی در تحلیل تکنیکال

یکی از مفاهیم مهم بورس، واگرایی در تحلیل تکنیکال است. تغییرات در بازار سرمایه توسط واگرایی در بورس نشان داده می شود. هنگامی در بورس شاهد واگرایی هستیم که در گام آخر، معامله گران دچار تردید شده و اقدام به تغییر سهم خود می کنند. در چنین حالتی آنها حرکت خود را برخلاف روند قبلی پیش می برند. به همین دلیل، واگرایی از اجزای روانشناسی بورس درنظر گرفته می شود. با رخ دادن واگرایی در بورس می توان با درصد بالا به آن اطمینان کرد. بنابراین، می توان گفت واگرایی در تحلیل تکنیکال درمقایسه با سایر روش های تکنیکال دارای اعتبار بیشتری است. بنابراین یکی اقداماتی که معامله گران در اولویت معاملات خود قرار می دهند، شناسایی واگرایی ها است. به کمک این مقاله، آموزش واگرایی در تحلیل تکنیکال قادرید معاملات موفقی انجام دهید.

واگرایی تحلیل تکنیکال

مفهوم واگرایی در تحلیل تکنیکال چیست؟

زمانی که قیمت یک سهم و اندیکاتور خلاف جهت یکدیگر در حرکت باشند، واگرایی در تحلیل تکنیکال رخ می دهد. این واگرایی، ضعیف بودن یک روند را نشان می دهد. در چنین حالتی، قیمت یک سهام به انتهای روند خود خواهد رسید و تمایل دارد روند خود را تغییر دهد. چنین حالتی را واگرایی در بورس می نامند.

می توان از واگرایی ها به منظور شناسایی سطوح قیمت سهم همچون سطوح حمایت و مقاومت استفاده کرد. درصورت رخ دادن واگرایی صحیح در بورس، به احتمال زیاد قیمت سهم بازخواهد گشت. درواقع، هنگامی که خریداران و فروشندگان تردید زیادی در تصمیم گیری خود دارند، واگرایی رخ داده است. ازجمله اندیکاتورهای مناسب برای شناسایی واگرایی در بورس عبارتند از:

  • اندیکاتور مکدی (MACD)
  • اندیکاتور آر اس آی (RSI)
  • اندیکاتور سی سی آی (CCI)
  • و غیره

از میان این اندیکاتورهای شناسایی واگرایی تحلیل تکنیکال، اندیکاتور مکدی یکی از مناسب ترین اندیکاتورها به منظور شناسایی واگرایی در بورس است.

آشنایی با انواع واگرایی در بورس

سه نوع واگرایی در بورس عبارتند از: واگرایی معمولی (RD)، واگرایی مخفی (HD) و واگرایی زمانی (TD) که در ادامه بررسی می شوند.

تحلیل تکنیکال و واگرایی معمولی (RD)

در تحلیل تکنیکال در انتهای یک روند امکان واگرایی معمولی وجود دارد. در بورس هنگامی شاهد واگرایی معمولی هستیم که قیمت یک سهم و اندیکاتور خلاف جهت یکدیگر در حرکت باشند. این نوع واگرایی رخ داده در بورس، حاکی از بازگشت قیمت سهم است.

قیمت سهم با مشاهده واگرایی در تحلیل تکنیکال متوقف خواهد شد و در خلاف جهت به حرکت ادامه می دهد. می توانید واگرایی معمولی در تحلیل تکنیکال را با علامت (RD) نشان دهید. واگرایی معمولی در بورس به دو دسته واگرایی معمولی مثبت و واگرایی معمولی منفی تقسیم می گردد.

واگرایی معمولی مثبت (+RD)

در تحلیل تکنیکال، در میان دو کف قیمتی، واگرایی معمولی مثبت قابل مشاهده است. این نوع واگرایی در بورس در انتهای یک روند نزولی رخ می دهد. به عبارتی، تعریف روند نزولی ای نوع واگرایی در بورس نشان می دهد قیمت به خط حمایت نزدیک شده است. همچنین بیان می کند خریداران قدرت زیادی یافته و قدرت فروشندگان ضعیف شده است.

در این نوع واگرایی، در هریک از نمودار قیمت و در اندیکاتور دو کف قیمت شکل می گیرد:

  • کف اول در اندیکاتور، پایین تر از کف دوم شکل می گیرد. یعنی اندیکاتور نمی تواند کف جدید را شکل دهد.

کف اول در نمودار قیمت بالاتر از کف دوم ایجاد می شود.

واگرایی معمولی مثبت

واگرایی معمولی مثبت

واگرایی معمولی منفی (-RD)

در میان دو سقف قیمت در تحلیل تکنیکال، شاهد واگرایی معمولی منفی هستیم. نکته مهم این است که در بورس، واگرایی معمولی منفی در انتهای یک روند صعودی رخ می دهد.

به عبارتی، نزدیک شدن قیمت به خط مقاومت منجر به واگرایی معمولی منفی می شود. واگرایی معمولی منفی نشان دهنده قدرت ضعیف خریداران و قدرت زیاد فروشندگان است. در سچنین واگرایی، در هر کداوم از نمودار قیمت و اندیکاتور، دو سقف شکل می گیرد:

  • سقف اول در نمودار قیمت، پایین تر از سقف دوم ایجاد می شود.
  • سقف اول در اندیکاتور، بالاتر از سقف دوم شکل می گیرد (اندیکاتور قادر نیست سقف جدید را شکل دهد).

نمونه واگرایی معمولی منفی در شکل زیر قابل مشاهده است:

واگرایی معمولی منفی

واگرایی مخفی در تحلیل تکنیکال (HD)

زمانی شاهد واگرایی مخفی در تحلیل تکنیکال هستیم که قیمت یک سهم و اندیکاتور خلاف جهت یکدیگر در حرکت باشند. به عبارتی، اندیکاتور در واگرایی مخفی قادر به تشکیل کف یا سقف جدید بوده است. اما قیمت نتوانسته کف یا سقف جدید را شکل دهد. چنین حالتی را واگرایی مخفی می خوانیم. در بورس، در انتهای یک روند اصلاحی شاهد واگرایی مخفی هستیم و با نشان HD شناخته می شود. واگرایی مخفی در بورس شامل دو دسته واگرایی مخفی مثبت و واگرایی مخفی منفی است.

واگرایی مخفی مثبت (+HD) در بین دو کف قیمتی در تحلیل تکنیکال، شاهد واگرایی مخفی هستیم. در بورس زمانی واگرایی مخفی مثبت رخ می دهد که کف اول در اندیکاتور بالاتر از کف دوم باشد. اما در نمودار قیمت، کف دوم بالاتر از کف اول شکل می گیرد. چنین وضعیتی، افزایش قدرت خریداران و کاهش قدرت فروشندگان را نشان می دهد. همچنین، بیانگر رشد قیمت سهم است. چنین واگرایی در انتهای یک روند اصلاحی و در کانال صعودی رخ می دهد.

انواع واگرایی

نمونه ای از واگرایی مخفی مثبت در شکل زیر قابل مشاهده است.

واگرایی مخفی مثبت

واگرایی مخفی منفی (-HD) در تحلیل تکنیکال در بین دو سقف قیمتی شاهد واگرایی مخفی منفی هستیم. این واگرایی زمانی در بورس رخ می دهد که سقف دوم در اندیکاتور بالاتر از سقف اول باشد. اما در نمودار قیمت، سقف دوم پایین تر از سقف اول شکل گرفته است. چنین وضعیتی بیانگر کاهش قدرت خریدارا ن و افزایش قدرت فروشندگان است. همچنین نشان می دهد قیمت سهم کاهش یافته است. چنین واگرایی در کانال نزولی و در انتهای یک روند اصلاحی رخ می دهد.

واگرایی در تحلیل تکنیکال مثبت

نمونه ای از واگرایی مخفی منفی در شکل زیر قابل مشاهده است.

آموزش واگرایی (divergence) در تحلیل تکنیکال | بررسی انواع واگرایی

واگرایی زمانی در تحلیل تکنیکال (TD)

در تحلیل تکنیکال، زمانی شاهد واگرایی زمانی هستیم که تضاد بین قیمت و زمان وجود دارد. در یک روند اصلاحی در بورس، واگرایی زمانی ایجاد می شود. بصورتی که در یک روند اصلاحی، نمودار قیمت درمقایسه با روند قبلی خود ضعیف نشان داده شده است.

برای اینکه با کمک واگرایی زمانی بتوانیم معاملات موفقی در بورس داشته باشیم، باید هنگامی خرید کنیم که قدرت خریداران زیاد است. همچنین زمانی بفروشیم که قدرت فروشندگان زیاد است و در این حالت باید از خرید سهم خودداری کرد.

برای داشتن یک استراتژی موقف در واگرایی زمانی، باید خرید خود را زمانی تکمیل کنیم که سرمایه گذاران قوی معامله انجام می دهند. در چنین حالتی درواقع در جهت روند بازار بورس حرکت کرده ایم. با استفاده از فیبوناچی زمانی می توان وگرایی زمانی در تحلیل تکنیکال را انجام داد که با علامت TD نمایش می یابد. واگرایی زمانی در بورس شامل واگرایی زمانی معمولی و هوشمند است.

واگرایی زمانی معمولی (RTD)

این نوع واگرایی در تحلیل تکنیکال هنگامی ایجاد می شود که شاهد تعداد کندل های روند اصلاحی جدید بیشتری نسبت به تعداد کندل های روند اصلاحی قبلی باشیم. به عبارتی، هنگامی شاهد واگرایی زمانی معمولی در بورس هستیم که نمودار قیمت بیش از سطح 100٪ فیبوناچی اصلاح شود. رخ دادن واگرایی زمانی معمولی در بورس، قدرت زیاد خریداران وضع فروشندگان در یک روند اصلاحی را نشان می دهد. همچون تصویر زیر، واگرایی زمانی معمولی با ترسیم فیبوناچی بازگشتی قابل مشاهده است.

واگرایی تحلیل تکنیکال

یکی دیگر از نمونه های واگرایی زمانی معمولی در شکل زیر قابل مشاهده است.

واگرایی زمانی هوشمند یا STD

در تحلیل تکنیکال زمانی، واگرایی زمانی هوشمند را زمانی می توان دید که تعداد کندل های روند اصلاحی قبلی بیشتر از تعداد کندل های روند اصلاحی جدید باشد. به عبارتی، در بورس در مدت زمان کمتری واگرایی زمانی هوشمند از روند اصلاحی قبل می توان عبور کرد. در تصویر زیر، واگرایی زمانی هوشمند قابل مشاهده است.

آموزش واگرایی (divergence) در تحلیل تکنیکال

در تصویر زیر، واگرایی زمانی هوشمند پس از واگرایی زمانی معمولی قابل مشاهده است.

آموزش واگرایی (divergence) در تحلیل تکنیکال | بررسی انواع واگرایی

سطوح فیبوناچی بازگشتی زمانی

در فیبوناچی بازگشتی زمانی می توان از سطوح زیر استفاده کرد:

  • سطوح 38.2٪
  • سطوح 50٪
  • سطوح 100٪
  • سطوح 161.8٪

از میان سطوح فوق، نسبت های 161.8 و 100٪ دارای اهمیت بیشتری هستند.

نکات مهم درمورد واگرایی

درصورت استفاده از واگرایی در بورس به منظور انجام معاملات خود، توصیه می شود از سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال علاوه بر شناسایی واگرایی کمک بگیرید. تلاش کنید حتما واگرایی را در تحلیل های تکنیکال خود بکار برید. سعی کنید به منظور شناسایی واگرایی، از دو اندیکاتور MACD و RSI استفاده کنید. توصیه می شود به منظور شناسایی واگرایی های اندیکاتور MACD، تنظیمات در بازه زمانی 9، 12، 26 قرار گیرد. به منظور شناسایی واگرایی در اندیکاتور RSI در کف سطح زیر 30 و سقف سطح بالای 70 بررسی شود. سطوح غیر از این 2 عدد در اندیکاتور RSI به منظور شناسایی واگرایی ها دارای اعتبار کمتری هستند.

استراتژی خرید با استفاده از واگرایی در بورس

انواع استراتژی خرید را در این قسمت بررسی می کنیم.

استراتژی خرید به کمک واگرایی معمولی مثبت (+RD)

در تحلیل تکنیکال، درمورد استراتژی خرید به کمک واگرایی معمولی مثبت می توان ابتدا خط روند نزولی سهم را رسم کرد. به منظور شناسایی واگرایی معمولی مثبت در بورس باید منتظر بمانیم قیمت در موقعیت خاصی، خط روند ترسیمی به سمت بالا را قطع کند. این کندل قدرتمند مثبت دارای حجم بالا است که در واگرایی رخ داده است.

حال در چنین زمانی، می توان سهم موردنظر را خریداری کرد. به منظور بدست آوردن سود در این استراتژی، واگرایی های مثبت باید شناسایی شده و خرید را در روند صعودی سهم موردنظر خریداری کرد. نکته دیگر در این استراتژی این است که درهنگام تقاطع قیمت با خط روند ترسیم شده به سمت پایین، باید حد ضرر فعال شده و درحال خروج از سهم باشد.

استراتژی خرید به کمک واگرایی مخفی مثبت (+HD)

در تحلیل تکنیکال، تعریف روند نزولی استراتژی خرید به کمک واگرایی مخفی مثبت به این شکل است که قله شکل گرفته در سهم بعنوان مقامت درنظر گرفته می شود. در چنین استراتژی، با حرکت نمودار قیمت به سمت بالا و عدم عبور از قله، باید به سهم ورود پیدا کرد.

در چنین استراتژی، بسیار مهم است که واگرایی های مثبت و شناسایی روند صعودی سهم بررسی شود. همچنین، بهتر است حد ضرر حدود 2 الی 3 درصد زیر خط مقاومتی که قله را شکل داده قرار داشته باشد. بنابراین، پس از عبور قیمت پایانی سهم در حدود 2 الی 3 درصد زیر خط مقاومت، باید اقدام به فروش سهم کنید.

استراتژی خروج از سهم به کمک واگرایی در بورس

بهتر است در بورس به منظور خروج از سهم، واگرایی منفی بکار نرود. به منظور خروج از سهم باید استراتژی خاصی درنظر گرفته شود. زیرا ممکن است با فعال شدن حد ضرر، شاهد واگرایی موردنظر خود نباشیم. در بورس با استفاده از استراتژی خروج از سهم می توان به کمک تحلیل تکنیکال، سود قابل انتظار را پیش بینی نمود.

روش دیگر کاربردی در این روش، درنظر گرفتن سود حدود 15 تا 20 پس از ورود به سهم است. در این زمان، با رسیدن قیمت سهم به این هدف، باید نسبت به فعال کردن حد ضرر اقدام نمود. همچنین با نزول قیمت سهم به حدود 6 درصد زیر بیشترین قیمت پایانی، خروج از سهم اتفاق می افتد.

نکات مهم واگرایی در تحلیل تکنیکال

بهتر است نکات زیر درمورد واگرایی در تحلیل تکنیکال درنظر گرفته شود:

  • درصورتی که نمودار قیمت در جهتی مخالف یک اندیکاتور در حرکت باشد، یک واگرایی رخ می دهد.
  • افزایش قیمت و رشد سهم توسط واگرایی نشان داده می شود.
  • در واگرایی مثبت، با صعود اندکاتور، شاهد کاهش قیمت خواهید بود.
  • واگرایی منفی، کاهش قیمت و افت قیمت سهم را نشان می دهد.
  • در واگرایی منفی شاهد افزایش قیمت هستیم اما اندیکاتور درحال ریزش است.
  • در معاملات نباید صرفا به واگرایی توجه و اکتفا کرد.
  • برای احتمال تغییر روند قیمت یک سهم بهتر است از واگرایی استفاده کرد.

جمع بندی

یکی از روش های بسیارمناسب در بروس، استفاده از واگرایی برای تحلیل تکنیکال است. با ترکیب روش های مختلف واگرایی در بورس می توان به موفقیت های زیادی دست یافت. در تحلیل تکنیکال به منظور شناسایی واگرایی، باید نقاط حمایت و مقاومت موردتوجه قرار گیرد. به منظور شناسایی واگرایی در بورس می توان اندیکاتورهای rsi، macd و cci را مورداستفاده قرار داد. به کمک سطوح فیبوناچی در تحلیل تکنیکال می توان از شناسایی واگرایی در بازار بورس بهتر استفاده کرد.

برای استفاده صحیح از واگرایی در بورس، توصیه می شود استراتژی مشخصی بکار رود. با استفاده از استراتژی مناسب می توان به کمک هر سیستم معاملاتی و به کمک انواع روش های تحلیل تکنیکال، موفقیت های بسیار زیادی در بازار بورس کسب کرد.

الگو کندل چکش چیست؟ انواع کندل چکش نزولی و صعودی

ارز یار | آموزش ارز دیجیتال

کندل ها، ابزارهای مفید برای نمایش نوسانات یک سرمایه و دارایی هستند. داده هایی که از هریک کندل قابل دریافت و تحلیل هستند، آنقدر مفید و قابل اعتنا می باشند که معمولا اغلب تحلیل های تکنیکال را بر مبنای آن انجام می دهند. الگوهایی که از توالی این کندل ها بر روی نمودار و خصوصا نمودار قیمت و ارزش شکل می گیرد، معانی مختلفی را به ذهن متبادر می سازد. یکی از رایج ترین این الگوها، الگوی کندل چکش است. یک الگوی تک کندلی که علی رغم سایر الگوهای تشکیل شده، مبتنی بر یک کندل بوده و نشان دهنده بروز رویدادی مهم در جریان خرید و فروش دارایی است. در این مقاله به صورت اختصاصی در مورد این کندل و الگوی موردنظر آن بحث خواهیم کرد و نتیجه گیری های عمومی تحلیل تکنیکال شامل مناطق مقاومت و حمایت و البته نقاط ورود و خروج را برای شما موشکافی می کنیم.

کندل چکش چیست؟

الگوی کندل چکشی یکی از رایج ترین الگوهای تشکیل شده بر روی نمودارهای قیمت است. الگویی تک کندلی که تمامی مفهوم بدست آمده از آن را از یک کندل بدست می آوریم و این کاملا برخلاف مفهوم روند در سایر الگوها می باشد. این الگو نشان می دهد که فروشندگان دارایی در روند فروش خود با جانب ضعف مواجه شده و این چربش به سمت خریداران سنگینی می کند و این موضوع خبر خوبی برای سهامداران و دارندگان سرمایه مورد نظر می باشد. اولین نشانه در این الگو، بازگشت روند نزولی است. به این معنا که پس از یک دوره نزولی در سهم، عرضه به کف رسیده است و تقاضا در حال حرکت به سمت رشد است. برای نمایش ظاهر این کندل می توانید به شکل زیر توجه کنید :

کندل چکش چیست؟

بدنه کوتاهی در قسمت بالایی این کندل وجود دارد و البته یک دم بلند در قسمت پایینی که نشان دهنده رشد تقاضا می باشد. طول سایه پایینی باید حداقل به اندازه دو برابر بدنه اصلی کندل باشد تا از آن به عنوان یک کندل چکش یاد کنیم. رنگ سفید یا مشکی آنها نیز نشان دهنده روند های صعودی و نزولی هستند که البته به دلیل تغییر روند به صعودی در هر حالت اهمیت چندانی ندارد و آنچه مورد نظر است، طول سایه پایینی می باشد. این طول سایه نشان دهنده جدال بین خریداران و فروشندگان در آن بازه زمانی است و هر چه طول آن بلندتر باشد، حجم معاملات صورت گرفته در آن بازه زمانی نیز بیشتر است. در واقع این گونه تصور کنید که فروشندگان در طی یک ماراتن سخت به دنبال کاهش قیمت بازشدن دارایی هستند و در قسمت مقابل نیز خریداران این تلاش را برای نزدیک کردن قیمت بسته شدن سهم به قیمت باز شدن می کنند. بنابراین تشکیل چنین الگویی بر روی کندل با شکلی که به شما نشان داده شد، حکایت از اتمام روند عرضه از سوی فروشندگان و کاهش قدرت آنهاست و نوید آغاز روند صعودی برای اصلاح یک سقوط بلند مدت است.

در این میان استثنائات را باید مورد توجه قرار داد. کندل چکشی در یک وارسی انحصاری می تواند گمراه کننده باشد و باید در موقعیت خود تحلیل شود. مثالی که می توان در این مورد به آن اشاره کرد، بازار در حالت رنج است که نمی توان کندل با سایه بلند پایینی را به عنوان کندل چکشی تلقی کرد و بر اساس آن رای به تغییر روند بازار داد. هر اقدامی با اجرای این تحلیل غلط می تواند برای معامله گر یک فاجعه تلقی شود و او را وارد چالش اساسی کند. مثال دیگر برای تحلیل غلط کندل چکش، روند نزولی است که علیرغم تشکیل یک کندل چکشی، به ناحیه حمایتی قدرتمندی نرسیده باشد. بنابراین، تلاش کنید، الگوی کندل چکش تشکیل شده را با سایر عوامل دخیل در آن تحلیل کرده و معتبرتر به نتیجه برسید.

انواع کندل های چکشی

دسته بندی کندل های چکشی بر مبنای روند انجام می شود. یعنی روند نزولی و صعودی می تواند کندل های چکش متفاوتی را به ما نشان دهد :

1- کندل چکش نزولی

کندل چکش نزولی نشان دهنده این تعریف روند نزولی موضوع است که فروشندگان در موقعیت ضعف هستند اما قیمت نهایی را به پایین تر از قیمت بازشدن رسانده اند.

انواع چکش

2- کندل چکش صعودی

قدرت خرید خریداران در این کندل چکشی نسبت به کندل فوق، بیشتر است و سایه زیرین کندل نیز در این حالت بلندتر است. این بدین معناست که آنها پس از یک جدال نفس گیر در عرضه و تقاضا، قیمت بسته شدن را بالاتر از قیمت بازشدن رسانده اند. ظهور این کندل در روندهای نزولی بهترین اتفاق ممکن است که نشان می دهد به پایان این روند نزدیک می شویم. اگر در آن ناحیه قادر به شناسایی یک حمایت قوی نیز باشیم، سیگنال بسیار ارزشمندی برای ورود و خرید محسوب می شود.

ظهور کندل چکش نزولی در یک روند صعودی

پدیدار شدن یک چکش نزولی در یک روند صعودی، به معنای بروز یک نقطه ضعف در خریداران و افزایش قدرت عرضه فروشندگان است. خریداران به سختی به دنبال جبران این رقابت و حفظ قیمت بوده اند و نهایتا نتوانسته اند قیمت بسته شدن را بالاتر از قیمت باز شدن حفظ کنند. این موضوع دلیل بر حفظ یک حالت احتیاط در معاملات و نظارت بیشتر بر روند است.

کندل چکش در روند صعودی

در فرایند کندل شناسی، پدیدار شدن یک چکش نزولی در یک روند صعودی، به معنای بروز یک نقطه ضعف در خریداران و افزایش قدرت عرضه فروشندگان است. خریداران به سختی به دنبال جبران این رقابت و حفظ قیمت بوده اند و نهایتا نتوانسته اند قیمت بسته شدن را بالاتر از قیمت باز شدن حفظ کنند. این موضوع دلیل بر حفظ یک حالت احتیاط در معاملات و نظارت بیشتر بر روند است.

ظهور کندل چکش صعودی در یک روند نزولی

بهترین حالت همین است که به تعریف اولیه کند‌ل چکشی بر می گردد. در یک روند نزولی که غلبه عرضه بر تقاضا وجود دارد، فروشندگان به موضع ضعف می روند و توانایی مقابله با خریداران را از دست می دهند. اگر این اتفاق در یک ناحیه حمایتی قوی رخ داده باشد، می توان به صراحت از تغییر روند و اتمام روند نزولی خبر داد.

اگر این روند نزولی تشکیل شده از سه کندل نزولی قرمز باشد و سپس یک کندل چکشی ظاهر شود، گزینه و سیگنال محتمل، سیگنال خرید و ورود است اما این موارد زیر را نیز در نظر بگیرید :

  1. پس از کندل چکش، کندل بعدی صعودی باشد.
  2. چندین کندل بعدی کندل چکشی، صعودی بوده و قیمت نهایی هر کدام بالاتر از قیمت نهایی کندل قبلی بوده باشد.
  3. اگر قیمت نهایی کندل بعدی، پایین تر از قیمت نهایی کندل چکش بوده باشد، کندل چکش از اعتبار ساقط می شود و تغییر روند منتفی است.
  4. در روند صعودی، با تشکیل یک چکش نزولی، اگر کندل بعدی نیز نزولی باشد، قطعا روند صعودی به نزولی تغییر کرده است.
  5. تشکیل یک کندل چکش نزولی در یک روند صعودی، و سپس ایجاد چند کندل نزولی نشان از استمرار روند نزولی است و باید انتظار بکشید تا پس از اتمام این روند وارد سهم شوید.
  6. و اگر چکش نزولی تشکیل شده در یک روند صعودی را در نظر بگیرید و کندل بعدی آن یک کندل صعودی با قیمت نهایی بالاتر از چکش باشد، دیگر چکش را فراموش کنید و بدانید که اعتبار آن ساقط است.

علل شکل گیری چکش در روند

تحلیل های تکنیکال از بهترین ابزارهای پیش بینی روند بازار هستند که مبتنی بر اعداد و ارقام و ریاضیات اند اما نباید هر نتیجه گیری از آنها را به صورت قطعی فرض کرد و رخداد آن را انتظار کشید. این ها تماما به صورت تطبیق الگوهای قبلی با داده های فعلی هستند و هیچ الزامی برای وقوع آنها نیست. کندل چکش و الگوی تشکیل شده در آن، نشان دهنده تغییر روند است. یک روند نزولی که به انتها رسیده و حال باید به سمت صعود پیش برود. اعتبار این الگو به سایه ای است که در کندل چکش تشکیل شده است. بلندی بیشتر سایه نشانه اعتبار بیشتر و قدرت بالای خریداران خواهد بود. برای اطلاق چکش به یک کندل، باید چندین کندل قبلی آن نزولی بوده باشد تا با یک روند نزولی هم خوانی داشته باشد. یک موضوع دیگر در این کندل، عدم وجود شاخ بر روی بدنه است.

این نشان می دهد که این جدال یک رقابت سخت برای حفظ قیمت در منطقه حمایتی خریداران است. حمایتی که تا آخرین لحظات معاملات وجود دارد و اجازه نزولی شدن را نمی دهد و اگر زمان بیشتری به آنها تعلق گیرد، می توانند به طور کامل آن را به روند صعودی تبدیل کنند. این زمان بیشتر همان کندل روز بعد است که باید قیمت نهایی بالاتر از چکش را به ثبت برساند. در واقع باید این رویه صعودی در چند کندل بعدی تداوم داشته باشد. این محدوده حمایتی نباید نقض شود و به همین دلیل است که توصیه جدی تحلیلگران به معامله گران این است که کندل های قبل و بعد از چکش، نباید به هیچ عنوان وارد منطقه حمایتی شوند. این یک نکته بسیار مهم برای معامله است.

تعیین حد ضرر در کندل چکش

حد ضرر در الگوی چکش

به صورت عام، حد ضرر الگوی چکش را انتهای دم کندل در نظر می گیرند. یعنی اگر قیمت کندل بعدی، از انتهای دم پایین تر باشد، قطعا این کندل نقض شده است. همچنین بسیار دقیق باشید که اگر کندل چکش، روند صعودی را تایید نکرده و وارد یک روند نزولی شود، احتمالا قدرت زیادی در سقوط سهم خواهد داشت و سیگنال فروش در زیر دم کندل چکش صادر می شود. بنابراین در هر روند نزولی باید تعداد زیادی از چکش هایی را شاهد باشید که نقض شده و روند نزولی قدرتمندتر از قبل به حرکت خود ادامه داده باشد.

در انتها ذکر این نکته ضروری است که تجربیات معامله گران در بستر واقعی معاملات، نشان می دهد که علم بررسی کندل ها، می تواند کمک بسیاری در پیش بینی روند و جلوگیری از زیان نماید. بنابراین هیچ گاه آموزش و یادگیری الگوها و تحلیل تکنیکال را فراموش نکنید و به جد آن را دنبال نمایید. همچنین شما می توانید در مورد کندل دوجی یا کندل مرد به دار آویخته به شکل کامل نیز مطالعه نمایید.

ریزش بازار چیست و چگونه از آن در امان باشیم؟

رشد و ریزش دو مفهوم جدایی‌ناپذیر بازار سرمایه می‌باشند. نمی‌توان انتظار داشت که بازار همواره در وضعیتی صعودی باشد، چنین امری در عمل امکان‌پذیر نخواهد بود. در واقع، اصلاح و ریزشهای کوچک بازار لازمه ادامه فعالیت و همچنین عاملی برای بازیابی توان بازار محسوب می‌شود. موضوعی که در اینجا اهمیت دارد، هیجانات تازه‌واردان این حوزه، پس از مشاهده اولین نزول قیمتی در سبد سهام آنها می‌باشد. این افراد پس از روبرو شدن با کوچکترین کاهش قیمت (با ترس از دست دادن سرمایه) اقدام به فروش سهام خود می‌نمایند. در نتیجه، بطور ناگهانی انبوهی از تقاضاهای خرید به تقاضای فروش تبدیل شده و این امر، تأثیر خود را بر بازار خواهد گذاشت. در این مقاله بطور کامل به بررسی ریزش بازار و دلایل آن می‌پردازیم.

ریزش یا سقوط بازار بورس

در یک تعریف کلی، تعریف روند نزولی ریزش به معنای کاهش قابل توجه قیمت سهام بخشهای تأثیرگذار بازار می‌باشد. این امر در نهایت، سبب وقوع کاهش و نزولی چشمگیر در ارزش اوراق منتشر شده بازار خواهد شد. ریزش بازار را می‌توان رخدادی اجتماعی دانست که تحت تأثیر عوامل روانشناسی رخ می‌دهد.

در واقع، چنانچه تعدادی از سهامداران اقدام به فروش سهام خود نمایند، سایر افراد نیز تحت تاثیر قرار خواهند گرفت؛ در نتیجه، شرکت کنندگان دیگر بازار نیز به فروش ترغیب شده و این امر در نهایت منجر به سقوط بازار خواهد شد. با ریزش بازار باید انتظار کاهش چشمگیری در ارزش سهم و مشاهده صف فروش های بسیار سنگین را داشته باشید.

آنچه در بحث ریزش بازار حائز اهمیت می‌باشد، این است که ریزش و اصلاح را نباید با یکدیگر اشتباه گرفت. در ادامه با این مفهوم و تفاوت آن با ریزش بازار آشنا خواهید شد.

اصلاح بازار و نکات آن

در یک تعریف کلی، اصلاح قیمت جریانی است که بخشی از روند غالب بازار را خنثی می‌سازد. این جریان هم بصورت حرکتی نزولی در یک روند صعودی و هم حرکتی صعودی در یک روند نزولی انجام می‌گیرد. بطور کلی اصلاح بازار به دو نوع اصلاح شاخص و اصلاح قیمت تقسیم می‌شود:

اصلاح شاخص بازار بورس

در صورتی که نماد سهم طی روزهای متمادی مورد دادوستد و معامله قرار گیرد، شاخص کل افزایش خواهد یافت. این احتمال وجود دارد که افزایش شاخص بر اساس ملاکهای ارزش واقعی سهام نباشد و در نتیجه عوامل روانی بازار صورت گرفته باشد. در این شرایط، سهامداران به دلیل بی ثباتی بازار و جهت حفظ سود کسب شده، اقدام به فروش سهام خود می نمایند. در نتیجه این امر، میزان عرضه نسبت به تقاضای بازار افزایش یافته که این عامل در نهایت موجب ریزش و سقوط قیمت سهام خواهد شد. به این جریان در اصطلاح، اصلاح شاخص قیمت گفته می شود.

اصلاح شاخص (در صورتی که قیمت سهم از ارزش واقعی آن فاصله زیادی داشته باشد) موجب بازگشت قیمت به سطح واقعی آن خواهد شد. در اینصورت، اصلاح، عاملی جهت افزایش شفافیت بازار و کاهش ریسک سرمایه گذاری خواهد بود.

برای آشنایی بیشتر با مفهوم شاخص و انواع آن به مقاله آشنایی با مفهوم شاخص در بورس مراجعه نمایید.

اصلاح قیمت بازار بورس

در یک تعریف کلی، به حرکتی که بخشی از روند غالب حاکم بر بازار را خنثی کند، اصلاح قیمت گفته می‌شود. به عبارتی در اصلاح، قیمت در مسیری خلاف جهت موج اصلی حرکت خواهد کرد. بسیاری از افراد تصور می‌کنند که اصلاح قیمت تنها به صورت حرکت نزولی در یک روند صعودی رخ می دهد؛ اما باید توجه داشت که منظور از اصلاح، یک حرکت صعودی در یک روند نزولی نیز می‌باشد.

به طور کلی، حرکت سهم همواره در یک روند ثابت صعودی یا نزولی نبوده و به صورت تدریجی و پلکانی خواهد بود. بر این اساس، در صورت رشد قیمت به صورت غیر واقعی، افراد شروع به فروش سهام خود می‌نمایند. این حالت را دوران استراحت می‌گویند. چنانچه این رشد، بیش از حد مشخصی باشد، صف فروشهای سنگین تری در بازار ایجاد خواهد شد. به این دوران اصطلاحاً دوران اصلاح قیمت سهام می‌گویند.

اصلاح بازار و منطقی ترین رفتار سهامداران

به دنبال رشد غیرواقعی قیمت، سهامداران اقدام به فروش سهام خود می‌نمایند که اصلاح بازار نام دارد. در نتیجه این امر، عرضه بازار نسبت به تقاضا بیشتر شده و قیمت سهم کاهش خواهد یافت. اصلاح بازار بطور معمول، فرآیندی کوتاه مدت است که بیش از چند روز به طول نمی‌انجامد. پس از دوران اصلاح، چنانچه سهم ارزش ذاتی (ارزش واقعی بر پایه صورتهای مالی) مناسبی داشته باشد، به روند افزایش خود بازمی‌گردد. از این رو، این دوران فرصت مناسبی برای خریداران سهم به شمار می‌رود.

تفاوت ریزش و اصلاح بازار

تحلیلگران تکنیکال با استفاده از الگوهای برگشتی، وضعیت بازار را به لحاظ اصلاح یا ریزش بررسی می‌نمایند. در واقع، این الگوها بیانگر برگشت و تغییر روند حاکم بر بازار خواهند بود. این الگوها (که نشانه اصلی آنها شکل گیری شکست خط روند می‌باشد) در انتهای یک روند صعودی یا نزولی مشاهده می‌شود.

پس از تشخیص روند برگشتی سهم، اصلی‌ترین راه برای تمایز ریزش از اصلاح، توجه به کف و سقف قیمت در نمودار خواهد بود. اگر قیمت در روند حرکتی خود به سطحی پایین تر از قیمت آغاز موج برسد، بازار در وضعیت ریزش قرار دارد. چنانچه در روند بازگشتی به قیمتی پایین تر از قیمت ابتدای موج نرسیم، وضعیت اصلاح را تجربه خواهیم کرد.

ریزش های تاریخی بازار بورس

اولین ریزش تاریخی بازار به حدود 13 سال پیش (آبان ماه سال 1387) بازمی‌گردد. در آن تاریخ، شاخص با 5.3% افت روبرو شد. دومین ریزش بزرگ بازار مربوط به دهه اخیر می‌باشد که در دی ماه سال 1392 بوقوع پیوست. این ریزش در ابتدای یک روند نزولی قوی رخ داد که علت اصلی آن رشد چشمگیر و حبابی در روزهای پیشین بازار بود. در آن زمان، بازار 7.2% افت را در شاخص کل خود تجربه نمود. حدود دو سال پس از این ریزش (تا اواخر سال 1394) همچنان یک روند نزولی بر بازار حاکم بود.

در اسفند ماه سال 1393 نیز شاهد یکی دیگر از بزرگترین ریزشهای تاریخ بورس (براساس درصد) بودیم. در این ریزش، شاخص کل با 5.5% افت، 3590 واحد نزول را پشت سر گذاشت. این ریزش، در نتیجه بازگشایی نمادهای پالایشی و همچنین کاهش قیمتی سه نماد بورسی و سه نماد فرابورسی این گروه، بدون محدودیت دامنه نوسان بوقوع پیوست.

در مهر ماه سال 1397 نیز شاهد ریزش بزرگ دیگری در شاخص کل بودیم. این سقوط، پس از یک روند صعودی قوی که در نتیجه رشد بی سابقه نرخ ارز حاصل شده بود، رخ داد. دلیل اصلی آن نیز، تغییر ناگهانی روند رشد نرخ ارز و همچنین دگرگونی در نرخ خوراک و پتروشیمی‌ها بود. پس از این ریزش، بازار به مدت پنج ماه وارد رکود شد. این رکود تا زمستان همان سال ادامه داشت تا اینکه در اواخر فصل، بازار مجدداً روند خود را تغییر داد و حرکت صعودی را آغاز نمود.

در ادامه این روند، بازار در تاریخ 16 و 17 اردیبهشت ماه سال 1397 و بار دیگر در تاریخ 25 تیر ماه سال 1397، ریزش 7000 واحدی را تجربه کرد که به سرعت احیا و به روند صعودی خود بازگشت.

وجه تمایز ریزش سال 98 با سالهای گذشته

در سال 1392 بازار تحت تأثیر باورهای عمومی، بهبود شرایط ناشی از روی کار آمدن دولت جدید و موفق بودن مذاکرات هسته‌ای، رشد چشمگیری را تجربه کرد. با پیش رفتن زمان و روبرو شدن با واقعیتهای این اتفاقات، روند بازار تغییر کرد و اصلاح شدیدی را در پیش گرفت.

در سال 1397 با وضع تحریمهای گسترده، روند رشد نرخ ارز متوقف شد. این امر منجر به مواجه شدن بازار با ریزشی بزرگ شد. پس از گذشت مدتی و تطبیق یافتن شرکتها با شرایط جدید تحریمی، بازار مجدداً به روند رشد خود بازگشت.در سال 1398 ریزش در شرایطی رخ داد که نرخ ارز و روابط بین‌المللی در وضعیت ثابتی قرار داشت. از این رو دلایل فوق، عواملی برای وقوع این پدیده به شمار نمی‌روند؛ در اینجا مباحث و محاسبات اقتصادی مطرح می‌شود. عاملی که در سال 1398 منجر به ریزش بازار شد، رسیدن به نقطه اشباع در بخش قابل توجهی از بازار بود. در چنین وضعیتی (ریزش بازار) میزان نقدینگی موجود حائز اهمیت خواهد بود؛ به طوری که اگر وجوه نقد جدید ورودی به بازار از آن حمایت نکند، شاهد ادامه روند سقوط در بازار خواهیم بود.

دلایل عمده ریزش بازار

به طور کلی دو عامل عمده را می‌توان علت اصلی ریزش بازار دانست:

1. منتشر شدن اخبار بین المللی مؤثر در اقتصاد

از دلایل اصلی تاثیرگذار بر روند بازار، انتشار اخبار مرتبط بین‌المللی است. این اخبار می‌تواند وضعیت کلی اقتصاد کشور و روند قیمتی بازار را تحت تاثیر خود قرار دهد. از جمله این اخبار می‌توان به خبر وضع تحریمهای جدید در کشور و خطر تهدیدات نظامی یا جنگ اشاره کرد. به عنوان مثال، در سال 1398 با انتشار خبر شهادت سردار سلیمانی، بازار بورس ریزش شدیدی را تجربه کرد. البته این وضعیت با دخالت مستقیم دولت به سرعت به حالت قبل خود بازگشت.

2. رشد چشمگیر و بی وقفه سهم

این عامل نیز بازار را با ریزشهای شدید روبرو می سازد. چنانچه شاخص بازار در یک بازه کوتاه مدت، رشد چندین برابری را پشت سر گذاشته باشد، احتمال وقوع ریزش بازار وجود خواهد داشت. در واقع، رشد چشمگیر سهم و شکستن سطوح مقاومتی آن در بازه زمانی کوتاه مدت، سهم را در وضعیت ریزشی قرار خواهد داد.

باید توجه داشت که سهم همواره نمی‌تواند در یک روند صعودی حرکت کند؛ از این رو، باید در روند حرکتی خود، دوران اصلاحی را نیز تجربه کرده تا بتواند برای ادامه حرکت خود آماده شود. به عنوان مثال، در دی ماه سال 1392 شاهد ریزش بزرگی در بازار بودیم که علت اصلی آن، رشد چشمگیر روزهای پیشین بازار بود. این ریزش تا دو سال وضعیت بازار را تحت تاثیر خود قرار داد.

دلایل ریزش اخیر بازار

ترس و بی اعتمادی حاکم بر کشور، عاملی اصلی در وضعیت ریزشی این روزهای بازار می‌باشد. به عبارتی، تغییر رئیس جمهور آمریکا و آثار آن بر مسائل جهان از یک سو و انتظار کاهش قیمت دلار از سوی دیگر، وضعیت بازار را تحت تاثیر قرار داده است. سایر دلایل ریزش بازار عبارتند از:

  • عدم تعادل بازار در نتیجه اختلالات سامانه ثبت سفارشات سهامداران (وجود تاخیر در ثبت یا عدم انجام)
  • دستکاری در روند بازار با متوقف و مجاز نمودن معاملات سهام
  • فشار فروش جهت تسویه اعتبارات و در نتیجه کاهش اعتبارات کارگزاریها
  • عملکرد ناکارآمد مدیران بورس

باید توجه که در حال حاضر بازار به لحاظ تحلیلی در وضعیت کاملاً مناسبی قرار داشته و برای بازگشت آماده است؛ اما فضای بی اعتمادی حاکم بر بازارهای سرمایه، مانع رشد و ادامه حرکت آن شده است.

شرکت های شاخص ساز و تأثیر آنها در روند ریزشی بازار

منظور از شرکتهای شاخص‌ساز، شرکتهایی است که ارزش بازاری بالایی داشته و تاثیر زیادی در شاخص کل دارند. به عبارتی، کاهش یا افزایش رشد این شرکتها، تاثیر بسیار زیادی بر روند شاخص کل خواهد داشت.

زمانی که این شرکتها چندین روز در وضعیت منفی قرار داشته باشند، به دلیل تأثیر بالای آنها بر شاخص، کل بازار تحت تأثیر قرار خواهد گرفت. در واقع، نوسانات این تعریف روند نزولی سهم‌ها به نوعی تعیین کننده وضعیت کلی بازار می‌باشد. از جمله این سهم‌ها می توان به نماد شستا اشاره نمود. این نماد، به طور معمول با تغییرات قیمتی خود، وضعیت کلی بازار را نیز تحت تأثیر قرار می‌دهد.

برای آشنایی بیشتر با شستا مقاله «شستا: شرکت سرمایه گذاری تأمین اجتماعی» را در همین سایت مطالعه نمایید.

برخورد منطقی در روزهای منفی بازار

سهامدران می‌بایست سعی نمایند تا در مواجهه با شرایط ریزشی بازار، درگیر استرس و اضطراب نشده و بهترین عکس‌العمل را از خود نشان دهند. 3 نکته زیر به شما در داشتنی برخوردی منطقی در شرایط رخ داده، کمک خواهد کرد.

رفتارهای هیجانی ممنوع

یکی از بزرگترین اشتباهات معامله‌گران، داشتن رفتار هیجانی در مواجه با بازار منفی است. این رفتار هم در زمان فروش و هم در زمان خرید رخ می‌دهد. به این صورت که فرد با کوچکترین کاهش در سطح قیمت، سهم خود را بسیار پایین تر از ارزش واقعی آن به فروش می‌رساند. همچنین فرد ممکن است بدون تحلیل و فقط با مشاهده سهم منفی و ارزان، اقدام به خرید نماید که بطور معمول نتیجه این رفتار چیزی جز ضرر نخواهد بود.

تشخیص نوع روند منفی

مهمترین گام در مواجه شدن با بازار منفی، تشخیص نوع وضعیت بازار به لحاظ ریزشی یا اصلاحی بودن آن است. همانطور که گفته شد، در ریزش بازار، قیمتها در بازه طولانی منفی بوده و برگشت دوباره وضعیت بازار زمانبر خواهد بود. در اصلاح بازار، کاهش قیمتها کوتاه مدت بوده و بازار مجدداً به روند مثبت خود بازمی‌گردد. تشخیص ریزشی یا اصلاحی بودن بازار، در تصمیم‌گیری‌ها و نحوه برخورد با آن نقشی تعیین کننده دارد.

اهمیت داشتن حد ضرر

معامله‌گران قبل از ورود به بازار، لازم است استراتژی معاملاتی خود را تعیین نمایند. استراتژی معاملاتی، برنامه‌ای است که فرد خرید و فروشهای خود را در چارچوب آن انجام می‌دهد. یکی از کاربردهای این برنامه، مشخص نمودن عددی به عنوان حد ضرر می‌باشد. این عدد با توجه سطح ریسک‌پذیری فرد و تحلیل وی از رفتار کلی سهم بدست می‌آید. به عنوان مثال، فردی که با هدف کوتاه مدت معامله می‌کند با فعال شدن حد ضرر، سهم خود را می‌فروشد. اهمیت حد ضرر در دوران ریزشی بازار آشکارتر خواهد شد. چنانچه فرد در ابتدای روند ریزشی با فعال شدن حد ضرر خود اقدام به فروش نماید، گرفتار ریزش بازار و صفهای فروش سنگین آن نخواهد شد.

ریزش بازار در یک بند

وجود صفهای فروش سنگین و کاهش شدید ارزش سهم از نشانه‌های ریزش بازار است. این شرایط را نباید با اصلاح بازار (کاهش کوتاه مدت قیمت سهم) اشتباه گرفت. در یک تعریف کلی، ریزش، کاهش شدید در قیمت بخش بزرگی از سهم‌های بازار می‌باشد که سبب کاهش چشمگیر ارزش آنها خواهد شد. انتشار اخبار مؤثر در اقتصاد و رشدهای بدون توقف بازار، دو عامل اصلی در وقوع این پدیده می‌باشند.

مفهوم کانال در تحلیل تکنیکال

شکل ظاهری کانال از دو خط روند موازی تشکیل شده است. یک حمایت از پایین که کف های قیمتی مهم را به هم مربوط می کند و یک مقاومت در بالا که سقف های قیمتی مهم را به یکدیگر وصل می کند. قابل ذکر است که خطوط کانال با روند صعودی، شیب مثبت و خطوط کانال با روند نزولی، شیب منفی دارند.

شکل ظاهری کانال از دو خط روند موازی تشکیل شده است. یک حمایت از پایین که کف های قیمتی مهم را به هم مربوط می کند و یک مقاومت در بالا که سقف های قیمتی مهم را به یکدیگر وصل می کند.

  • خطوط روند در یک روند صعودی، شیبی مثبت دارند.
  • خطوط روند در یک روند نزولی، شیبی منفی دارند.

تفسیر خطوط کانال
مفهوم یک کانال با شیب مثبت این است که نیروهای تقاضا در بازار همواره از نیروهای عرضه بیشتر هستند. هرچند بروز یک شکست در زیر خط روند تحتانی (البته ایجاد انحراف معین امری طبیعی است) می تواند علامتی از شکست کانال بوده و به عنوان یک سیگنال فروش قلمداد گردد.

تفسیر خطوط کانال

مفهوم یک کانال با شیب منفی این است که عرضه همواره بر تقاضا غلبه دارد. هرچند بروز یک شکست بالای خط روند فوقانی (البته ایجاد انحراف معین امری طبیعی است) می تواند علامتی از شکست کانال بوده و به عنوان یک سیگنال خرید قلمداد گردد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.