تحلیل گر تکنیکال چیست؟


معامله‌گر عموماً فردی است که پول به بازار تزریق می‌کند و تنها به فکر سود و زیان در بازار می‌باشد. معامله‌گران مطالعات چندانی درباره پیرامون بازار سهام ندارند و با توجه به اطلاعات خود و همینطور تحلیل ها و اخبار روز اقدام به معامله می‌کنند. این درحالی است که، تحلیلگران اطلاعات موجود پیرامون بازار را به طور جامع مورد بررسی قرار می‌دهند و اطلاعات احتمالی از روند و رویکرد بازار را دارا می‌باشند. تحلیلگران معتقدند پیش‌بینی‌هایشان احتمالی است و بهتر است هر معامله‌گری که قصد ورود به بازار و برای خرید یا فروش نیاز به تحلیل دارد، تحلیل های تحلیلگران را نوعی پیشنهاد برای خود در نظر بگیرند. امروزه، تحلیل گری یک شغل و حرفه است که در بازار بورس از اهمیت بالایی برخوردار است.

تحلیل تکنیکال چیست؟

تحلیل تکنیکال چیست؟

سرمایه گذاری در بورس یکی از راه های مناسب برای کسب سود است. ورود به بورس از دو روش (سرمایه گذاری مستقیم و غیرمستقیم) امکان پذیر است. در روش اول یا سرمایه گذاری مستقیم، شخص سرمایه گذار باید اقدام به خرید و فروش سهام کند. روش دوم یا سرمایه گذاری غیرمستقیم به دو شکل صندوق های سرمایه گذاری و سبدگردانی اختصاصی انجام می شود و برای افرادی است که وقت و دانش کافی برای انجام معاملات مستقیم در بازار بورس ندارند.

تحلیل تکنیکال چیست؟

همان طور که گفته شد ورود به بازار بورس مستلزم داشتن اطلاعات کافی در حوزه‌های مرتبط با بورس و سرمایه‌گذاری است. این اطلاعات در کنار دانش بورسی می تواند موفقیت در بورس را ممکن کند. اطلاعات کافی باید به همراه استفاده از تحلیل‌های مورد نیاز برای بررسی وضعیت بازار سهام و همچنین پیگیری اخبار مرتبط باشد تا سرمایه‌گذاری به صورت هوشمندانه انجام شود و ریسک‌های موجود را کاهش دهد.

برای رسیدن به این هدف ابتدا باید بتوان به دو سؤال مهم پاسخ داد!

۱.تحلیل تکنیکال چیست؟

۲.تحلیل تکنیکال چه کاربردی دارد؟

به طور کلی می توان گفت تحلیل تکنیکال با استفاده از نمودار و اطلاعات مرتبط مانند قیمت و حجم، و همچنین تکنیک‌ها و ابزارهای مختلف به ارزیابی وضعیت کلی بازار و سهام مختلف می‌پردازد.

تحلیل تکنیکال در واقع یک استراتژی معاملاتی تحلیل گر تکنیکال چیست؟ برای ارزیابی سرمایه‌گذاری‌ها و تعیین فرصت‌های معامله با تجزیه و تحلیل روندهای آماری است که از فعالیت‌های معاملاتی مانند تحرکات قیمتی و حجم معاملات استفاده می‌کند.

فرضیات اصلی تحلیل تکنیکال چیست؟

همان طور که چارلز داو هم عنوان کرده است، اولین و مهم‌ترین فرض در تحلیل تکنیکال این است که قیمت، همه اطلاعات را نشان می‌دهد. در حقیقت تحلیل تکنیکال بر تحلیل آماری نوسانات قیمت تکیه می‌کند و تلاش می‌کند تا با دیدن الگوها و روندهای قیمتی گذشته و حال، روند قیمت آینده را پیش‌بینی کند. داو همچنین معتقد است که در بازارهای کارا عواملی که بر قیمت سهام تاثیرگذارند مشخص است و در هر نقطه از زمان قیمت همه اطلاعات مورد نیاز معامله‌گران را در اختیار آن‌ها قرار می‌دهد. با این که ممکن است این فرضیه در حالت کلی درست باشد اما امکان نوسان قیمت سهم در کوتاه‌مدت یا بلندمدت توسط اخبار یا اطلاعیه‌ها وجود دارد. در حالتی که کارایی بازار تا حد کمی وجود داشته باشد تحلیل تکنیکال به خوبی قابل استفاده است.

فرضیات تحلیل تکنیکال

یکی دیگر از فرضیات تحلیل تکنیکال که توسط داو بیان شده است این است که نوسانات قیمتی بازار تصادفی نیستند و الگوها و روندها طی زمان تکرار می‌شوند. این فرضیه نشان می‌دهد که روندها در کوتاه‌مدت و بلندمدت به وجود می‌آیند و معامله‌گران را قادر می‌سازند تا با استفاده از تحلیل این روندها کسب سود کنند.

امروزه تحلیل تکنیکال بر ۳ اصل استوار است:

۱.قیمت همه چیز را نشان می دهد:

شاید بتوان ادعا کرد جمله «همه چیز در قیمت لحاظ شده است» پایه و اساس تحلیل تکنیکال تحلیل گر تکنیکال چیست؟ است. یک تحلیل‌گر تکنیکال در ابتدا به این باور رسیده است که هر چیزی که بتواند در قیمت تأثیرگذار باشد اعم از فاکتورهای سیاسی، فاندامنتال، جغرافیایی و یا سایر فاکتورها در قیمت یک سهم لحاظ شده است. پس از درک و پذیرش جمله فوق به عنوان مقدمه تحلیل تکنیکال به این نتیجه می رسیم که تحلیل قیمت ها تمام آن چیزی است که ما به آن نیاز داریم. همه تحلیل‌گران تکنیکال بر این باورند که تغییرات قیمت تابعی از عرضه و تقاضاست.

چنانچه تقاضا بیش از عرضه باشد آنگاه قیمت صعود خواهد کرد و اگر عرضه بر تقاضا پیشی گیرد قیمت کاهش خواهد یافت. این تغییرات پایه و اساس تمام پیش بینی‌های اقتصادی و بنیادی می‌باشد.

این یک قانون است که تحلیل‌گر تکنیکال به هیچ وجه به دنبال یافتن دلیل تغییر جهت قیمت‌ها نیست. بیشتر اوقات در آغاز یک روند و یا در نقطه تغییر جهت قیمت از افزایش به کاهش و یا برعکس، هیچ کس به طور قطع دلیل این تغییر جهت را نمی داند. (در واقع برای تحلیلگر تکنیکال مهم نیست که چیست و فقط بر قیمت و حجم تمرکز دارد) تحلیل‌گر تکنیکال به سادگی و با استفاده از الگوها می تواند این تغییر را به موقع شناسایی کند و پایداری آن را بسنجد. باید در خاطر داشت، مادامی که یک تحلیل‌گر تکنیکی بر این عقیده باقی بماند که همه چیز در قیمت لحاظ شده است موفق خواهد شد که از بسیاری از افراد باتجربه بازار (که از این ابزار استفاده نمی‌کنند) سود بیشتری کسب کند.

یک تحلیل‌گر لزوماً نیاز نیست از بازار باهوش‌تر باشد و یا قادر باشد که پیش بینی‌های متحیرانه‌ای درباره تغییرات قیمت انجام دهد. با استفاده از بررسی روند قیمت به کمک ابزارهای تکنیکی مختلف مانند اندیکاتورها، یک تحلیل گر تکنیکال می‌تواند بهترین زمان برای خرید و فروش سهم را تشخیص دهد و انتخاب کند.

۲.قیمت در روند نمودار حرکت می‌کند:

هدف از ترسیم نمودار قیمت، شناسایی روند و پیش بینی جهت حرکت این روند است، پیش از آنکه قیمت‌های آتی، روند آینده را مشخص کنند. نظریه ثابت شده‌ای نیز وجود دارد که می‌گوید قیمت‌ها بر اساس روندها حرکت می کنند و یا به عبارت دیگر قیمت ها دوست دارند که روند فعلی خود را حفظ کنند، به جای آنکه تغییر جهت بدهند. این قانون به نوعی بیان دیگری از قانون اول نیوتن درباره حرکت است. شاید بتوان آن را این گونه نیز مطرح کرد که قیمت‌ها به روند فعلی خود را ادامه می‌دهند تا زمانی که عوامل بازدارنده حرکت، آنها را متوقف کند. این قانون یکی از ادعاهای محکم تحلیل‌گران تکنیکال می‌باشد. آنها معتقدند که روندها تا زمانی که عوامل خارجی بر آنها تأثیر نگذاشته جهت خود را حفظ می‌کنند.

۳.گذشته تمایل دارد تا تکرار شود:

طبیعت روند قیمت بدین گونه است که تکرار شود. در واقع براساس روانشناسی بازار و احساساتی مانند ترس و هیجان، چرخه های قیمتی گذشته تکرار می‌شود. تحلیلگر تکنیکال با استفاده از نمودارها احساسات را تحلیل می‌کند و متعاقب آن به تحلیل روند قیمتی نمودار سهام می‌پردازد. برخی از ابزارهای تحلیل تکنیکال برای روندهای ۱۰۰ ساله است که مورد استفاده قرار گرفته‌اند؛ زیرا تحلیلگران بر این باورند که نمودار سهام، روندهای قیمتی خود را تکرار می‌کنند.

تحلیل تکنیکال چگونه مورد استفاده قرار می‌گیرد؟

تحلیلگر تکنیکال تلاش می‌کند تا برای هر نوع اوراق بهادار تحرکات قیمتی را پیش‌بینی کند. او می‌تواند در کنار استفاده از قیمت سهم، حجم معاملات سهم را نیز برای تحلیل خود به کار برد. در هر صنعتی از بازار، هزاران الگو و سیگنال وجود دارد که در تحلیل تکنیکال به کار می‌رود. برخی از ابزارها و اندیکاتورها بر تعیین وضعیت فعلی بازار تمرکز می‌کنند و برخی دیگر بر وضعیت آینده بازار. برای مثال حدود حمایت و مقاومت بر تعیین قدرت یک روند و جهت احتمالی حرکت آن استفاده می‌شود.

با توجه به مطالب عنوان شده در این مطلب می‌توان نتیجه‌گیری کرد تحلیل تکنیکال می‌تواند یکی از کاربردی‌ترین روش‌های مورد استفاده برای ارزیابی وضعیت بازار و سهام باشد. با توجه به وجود ابزارها و تکنیک‌های مختلف موجود در این روش همه افراد می‌توانند برای انتخاب گزینه‌های سرمایه‌گذاری خود از آن استفاده کنند و به پیش‌بینی روند قیمت‌ها بپردازند. این نوع تحلیل قابلیت دارد تا در همه بازارهای موجود مانند بازار بورس، طلا، سکه و … به کار رود. همچنین با توجه به اینکه برای یادگیری تحلیل تکنیکال، می بایست از مطالب آموزشی و کلاس های آموزشی استفاده کرد؛

تحلیل چیست و تحلیلگر کیست ؟ | انواع تحلیل در بازارهای مالی

همانطور که می‌دانید، ورود به هر زمینه و حرفه‌ای نیاز به دانش دارد که بازار بورس نیز از این قاعده مستثنا نیست. ولی متاسفانه به علت دسترسی آسان به بازار بورس و سهام، کاربران این امر مهم را نادیده می‌گیرند. عموما کاربران تازه وارد در بازار بورس، بر اساس فاکتور شانس عمل می‌کنند.
شما جهت داشتن یک سرمایه گذاری و معامله موفق باید با علم تحلیل در بورس آشنا باشید. چرا که، شناخت انواع تحلیل در بورس به شما کمک می‌کند که تمامی فرآیند سرمایه گذاری، خرید و فروش سهام خود را با آگاهی کامل انجام دهید و بازده بالایی در بازار بورس داشته باشید. در واقع، شناخت انواع تحلیل در بورس به شما کمک می‌کند که با حداقل سرمایه، حداکثر سود را ببرید.

منظور از تحلیل و تحلیلگر چیست؟

برای درک بهتر موضوع باید ابتدا با مفهوم تحلیل آشنا شوید:

تحلیل به بررسی یک موضوع واحد به صورت همه جانبه و کامل و همچنین، مورد بحث قرار دادن عوامل موثر بر آن موضوع را تحلیل می‌گویند.

تحلیلگر فردی است متخصص، که با بررسی کامل و عمیق، سعی در پیدا کردن چگونگی روند بازار و پیش‌بینی آن دارد. این در حالی است که، معامله‌گر رفتاری کاملا متفاوت را نشان می‌دهد. نکته اساسی در اینجاست که، تحلیلگر و معامله‌گر دو نقش کلیدی اما کاملا متفاوت را در بازار بورس دارند. در واقع، تحلیلگر و معامله‌گر مکمل یکدیگر هستند و به هیچ وجه جایگزین یکدیگر نمی‌شوند.

معامله‌گر عموماً فردی است که پول به بازار تزریق می‌کند و تنها به فکر سود و زیان در بازار می‌باشد. معامله‌گران مطالعات چندانی درباره پیرامون بازار سهام ندارند و با توجه به اطلاعات خود و همینطور تحلیل ها و اخبار روز اقدام به معامله می‌کنند. این درحالی است که، تحلیلگران اطلاعات موجود پیرامون بازار را به طور جامع مورد بررسی قرار می‌دهند و اطلاعات احتمالی از روند و رویکرد بازار را دارا می‌باشند. تحلیلگران معتقدند پیش‌بینی‌هایشان احتمالی است و بهتر است هر معامله‌گری که قصد ورود به بازار و برای خرید یا فروش نیاز به تحلیل دارد، تحلیل های تحلیلگران را نوعی پیشنهاد برای خود در نظر بگیرند. امروزه، تحلیل گری یک شغل و حرفه است که در بازار بورس از اهمیت بالایی برخوردار است.

انواع تحلیل در بورس

حتما تا کنون برای شما هم این سوال پیش آمده که بین صدها سهم موجود در بازار سهام، بهتر است کجا سرمایه‌گذاری کنید؟ معامله‌گران بازار بورس، همواره با این مسئله رو‌به‌رو هستند.
شناخت انواع تحلیل در بورس روشی است که معامله‌گران را در تصمیم‌گیری درست یاری می‌دهد. به طور کلی، تحلیل در بازار بورس ایران به دو بخش تحلیل بنیادی (فاندامنتال) و تحلیل تکنیکال (فنی) تقسیم می‌شود که، هر کدام پیروان به خصوص خود را دارند. به کارگیری درست و اصولی این دو روش ریسک سرمایه‌گذاری را تا حد ممکن کاهش داده و اطمینان خاطر برای معامله‌گران بازار بورس به ارمغان می‌آورد.

تحلیل بنیادی یا فاندامنتال

در این روش، با بررسی و تجزیه و تحلیل پارامترها و داده‌های مالی و تمامی عواملی که بر ارزش یک سهام تاثیر دارند، ارزش ذاتی و حقیقی سهام مورد نظر تخمین زده می‌شود. در واقع، تحلیل بنیادی روشی برای به دست آوردن ارزش واقعی سهام و اوراق بهاداری است که در بازار بورس به درستی ارزش‌گذاری نشده است. همانطور که می‌دانید، ارزش ذاتی و ارزش بازاری دو مبحث کاملا متفاوت هستند. ارزش بازاری ارزشی است که، سهام را با آن خرید و فروش می‌کنند اما ارزش ذاتی، ارزشی است که با توجه به قابلیت‌های سهام ارزش‌گذاری می‌شود. به طور مثال؛ چنانچه ارزش ذاتی یک سهام از ارزش بازاری آن کمتر باشد آن سهام در موقعیت فروش است و چنانچه ارزش ذاتی یک سهام از ارزش بازاری آن بیشتر باشد آن سهام ارزش خرید و سرمایه‌گذاری دارد. به طور کلی، در شیوه تحلیل بنیادی دو نوع رویکرد وجود دارد:

  • رویکرد بالا به پایین؛ در این رویکرد تحلیلگر، تحلیل خود را از سطح بالایی همچون شاخص‌های اقتصاد جهانی آغاز می‌کند. در واقع، نقطه آغازین در این نوع از رویکرد، اقتصاد جهانی و نقطه پایانی آن، تحلیل سهام شرکت مورد نظر می‌باشد. رویکرد بالا به پایین برای افراد حرفه‌ای مناسب‌‌تر است.
  • رویکرد پایین به بالا؛ در این نوع رویکرد تحلیلگر، سهام شرکت مورد نظر خود را مبدا تحلیل خود قرار می‌دهد. در واقع، نقطه آغازین این رویکرد، تحلیل شرکت و نقطه پایانی آن اقتصاد جهانی می‌باشد. رویکرد پایین به بالا برای افراد مبتدی مناسب‌تر است.

ممکن است در نظر شما این روش بسیار زمانبر باشد، اما این روش به شما کمک می‌کند تا به واقع بینانه‌ترین شکل ممکن اقدام به سرمایه‌گذاری‌های بلند مدت کنید. تحلیل بنیادی همچنین، این امکان را به شما می‌دهد که با شناسایی حرکت بعدی سهام مورد نظرتان در بازار بورس، تا حد ممکن جلوی ضرر و زیان را گرفته و امکان سود‌آوری را افزایش دهد.

* برای آموزش تحلیل بنیادی یا فاندامنتال کلیک کنید.

تحلیل تکنیکال در بورس

تحلیل تکنیکال یکی از رایج‌ترین روش‌های تحلیل در بورس است. در روش تحلیل تکنیکال یا فنی، با توجه به بررسی و تجزیه و تحلیل تاریخچه نمودار قیمت‌ها، ارزش احتمالی یک دارایی در آینده را پیش‌بینی می‌کنند. این روش در تمامی بازارهایی که با اصل عرضه و تقاضا فعالیت دارند (طلا، دلار، مسکن، ارز دیجیتال و …) کاربرد دارد. فرضیه ساختاری این روش این است که، فعالیت‌های معاملاتی گذشته به صورت مستقیم بر روند آینده بازار تاثیر دارند. به بیان ساده‌تر، تاریخ تکرار شونده است. در این روش، تمام تمرکز بر روی قیمت‌ها است. تحلیلگران در این نوع تحلیل معتقدند که روند قیمت‌ها در بازار تصادفی نیست. به همین منظور، با مطالعه جدول‌های نمودار، تاریخچه سهام مورد نظر و روند شناسایی الگوها، سعی در پیش‌بینی قیمت سهام در آینده دارند. لازم به ذکر است که، تحلیل تکنیکال بر پایه قانون احتمالات پیش می‌رود و نمی‌‌توان گفت پیش‌بینی‌های این روش به طور صد در صد به واقعیت بدل می‌شوند. در واقع، ما با توجه به قانون احتمالات خود را آماده می‌کنیم تا بهترین تصمیم در مقابل حرکت سهام در بازار بورس را بگیریم. در تصویر زیر، نمونه‌ای از یک تحلیل تکنیکال را مشاهده نمایید.

به طور کلی، تحلیل تکنیکال بر پایه سه اصل استوار شده است:

  • قیمت همه چیز است و همه چیز در قیمت‌ها تعریف می‌شود. تحلیلگران روش تکنیکال، اساس کار خود را قیمت قرار می‌دهند و معتقدند که تمام اطلاعات مورد نیاز در قیمت‌ها موجود است.
  • تحلیلگران معتقدند که قیمت‌ها طبق یک روند مشخص حرکت می‌کنند و حرکت آنها تصادفی نیست. پس با مطالعه گذشته یک سهام، سعی در پی بردن به چگونگی روند الگوی رفتاری آن سهم در بازار را دارند. بیشتر استراتژی‌های معاملاتی در روش تکنیکال با تکیه بر این اساس است.
  • تاریخ تکرار می‌شود. این تکرار ناشی از عوامل روانشناختی همچون ترس و هیجانات است. این عوامل روانشناختی پیش‌بینی قیمت‌ها را برای تحلیلگر آسان‌تر می‌کند. تحلیلگر برای درک بهتر روند بازار، از الگوهای نمودار قیمت برای تجزیه و تحلیل روند بازار استفاده می‌کند.

تاریخچه علم تکنیکال

بد نیست بدانید که این روش دارای قدمت زیادی است و پیشینه آن به صدها سال پیش بر می‌گردد. علم تحلیل تکنیکال اولین بار توسط تاجر برنج ژاپنی در قرن 18 پدید آمد. گفته می‌شود این فرد بنیان‌گذار تحلیل تکنیکال تحلیل گر تکنیکال چیست؟ بر اساس نمودار شمعی است. بعدها این روش در قرن 19 در آمریکا به شهرت زیادی دست یافت. چارلز هنری داو کسی بود که در این زمینه شروع به فعالیت کرد و امروزه او را با نام پدر علم تحلیل تکنیکال نوین می‌شناسند. متاسفانه هیچ کتابی از چارلز هنری داو در زمینه علم تکنیکال منتشر نشده است. اما، او بود که علم تحلیل تکنیکال را به بازارهای سرمایه معرفی کرد.

* برای آموزش تحلیل تکنیکال کلیک کنید.

مقایسه تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی

سوال همیشگی کاربران این است که؛ تحلیل تکنیکال بهتر است یا تحلیل بنیادی؟

این سوال تاریخی هرگز پاسخ دقیقی نداشته است. همانطور که قبلا هم اشاره کردیم، این دو روش ساختار، مزایا و معایب کاملا متفاوتی دارند. اما این روش‌ها هر دو یک هدف را دنبال می‌کنند که آن هدف تجزیه و تحلیل در بورس است. اما برای تصمیم‌گیری در این باره ابتدا باید با تمامی خصوصیات این دو روش آشنا شوید. از این رو، با مطالعه پیرامون مزایا و معایب هر دو روش و مقایسه آنها می‌توانید بهترین روش تحلیلی متناسب با شرایط سرمایه‌گذاری خود را داشته باشید.

مزایا و معایب تحلیل بنیادی

در روش تحلیل بنیادی تمام تمرکز بر ارزش ذاتی شرکت است و تحلیلگر با مطالعه جامع پیرامون شرکت (صورت‌های مالی، وضعیت فعلی شرکت و عملکرد رقبا و . ) سعی در پیدا کردن تفاوت قیمت فعلی سهام با ارزش واقعی و ذاتی آن را دارد. در صورت پیدا کردن تفاوت قیمت، اقدام به ارزیابی جهت سرمایه گذاری می‌کند و در صورت سرمایه گذاری منتظر می‌ماند تا شرکت به ارزش ذاتی خود برسد. با این حساب می‌توان گفت، روش تحلیل بنیادی جهت سرمایه گذاری هایی با بازده زمانی بلند مدت مناسب‌تر است.

مزایای تحلیل بنیادی

  1. نبودن هیچ‌گونه تعصب و جهت‌گیری شخصی
  2. تحلیل وضعیت اقتصادی یک سهم در بلند مدت
  3. محاسبه دقیق ارزش یک دارایی
  4. کمک به افزایش درک جامعه در مورد تجارت با آموزش تحلیل بنیادی
  5. این شیوه تحلیل برای محاسبه بتا به عنوان عامل ریسک سیستماتیک به درستی ایفای نقش می‌کند.

معایب تحلیل بنیادی

  1. زمانبر بودن این روش با توجه به مطالعه و بررسی زیاد
  2. مشخص نبودن زمان دقیق رسید سهام به ارزش ذاتی خود
  3. در این روش، عامل غیر منتظره همچون تغییرات سیاسی یا تغییر قانون‌گذاری‌ها می‌تواند بسیار مشکل‌ساز باشد.

مزایا و معایب تحلیل تکنیکال

در روش تحلیل تکنیکال اوضاع کمی متفاوت است. این روش به علت استفاده از مباحث ریاضی و هندسه، دارای پیچیدگی‌های بیشتری نسبت به تحلیل بنیادی است. در صورتی که، عموما افراد تصور می‌کنند که این روش آسان‌تر از روش بنیادی است. در این روش، حرکت قیمت‌ها در بازار و رفتار بازار مورد بررسی قرار می‌گیرد و مانند روش بنیادی خبری از چشم‌اندازهای بلند مدت نیست. پس می‌توان نتیجه گرفت که، این روش برای معامله‌گری‌هایی با بازده زمانی کوتاه مدت مناسب‌تر است.

مزایای تحلیل تکنیکال

  1. تشخیص زمان مناسب ورود و خروج به بازار
  2. اطلاع از حجم عرضه و تقاضا که منجر به شناخت تمایل بازار می‌شود.
  3. ارائه اطلاعات بدون تاخیر
  4. یادگیری آسان؛ به دلیل وجود منابع آموزشی فراوان و همچنین، وجود ابزار و شیوه‌های گسترده، فراگیری و یادگیری این شیوه آسان است.
  5. نبودن هیچگونه محدودیت زمانی در تحلیل و معامله‌گری

معایب تحلیل تکنیکال

  1. وجود سیگنال‌های ضد و نقیض می‌تواند موجب سردرگمی شود.
  2. با توجه به نادیده گرفتن فاکتورهای بنیادین در این روش، احتمال ریسک در بلند مدت افزایش می‌یابد.
  3. امکان تحلیل بدون تعصبات شخصی تحلیل‌گر

تحلیل تکنیکال و تابلو خوانی

یکی از مهارت‌هایی که این روزها زیاد راجع به آن صحبت می‌شود، مهارت تابلو خوانی است. تابلو خوانی روشی برای تحلیل در بازار بورس نیست؛ ولی می‌تواند در این زمینه به شما کمک کند. در واقع، به مشاهده اطلاعات سهام شرکت‌های بورسی و تجزیه و تحلیل آنها تابلو خوانی گفته می‌شود. استفاده از مهارت ت ابلو خوانی نیاز به دقت و تجربه دارد. تابلو هر سهم در سایت tsetmc.com قابل مشاهده است؛ فقط کافی است نام سهام مورد نظر خود را جستجو کنید. تابلوخوانی به سهامداران کمک می‌کند تا اطلاعاتی مانند میزان خرید و فروش سهام، میزان عرضه و تقاضا، نوسانات سهم، حجم معاملات، خرید و فروش اشخاص حقیقی و حقوقی را به دست بیاورند و در مواقع اضطراری تصمیماتی بگیرند که تا حد امکان از ضرر و زیانشان جلوگیری کند.

نتیجه‌گیری

موفقیت در بازار بورس هرگز بر اساس شانس نبوده است، پس داشتن دانش علم بورس امر مهمی برای افزایش میزان موفقیت شما در این زمینه است. شناخت روش‌های تحلیل در بورس و همچنین، روانشناسی بازار بورس و استفاده از آنها، اصلی‌ترین عواملی است که از شما یک معامله‌گر موفق می‌سازد. اینکه شما از کدام روش برای تحلیل در بازار بورس استفاده می‌کنید کاملا به نیاز و نوع معامله‌گری و سرمایه‌گذاری شما بستگی دارد. اما توصیه ما به شما این است که، مهارت خود را در هر دو روش تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال افزایش داده و تا حد امکان از هر دو روش استفاده کنید؛ چرا که استفاده از هر دو روش قدرت تجزیه و تحلیل بیشتری به شما می‌دهد.

به روشی که با بررسی و تجزیه و تحلیل پارامترها و داده های مالی یک شرکت به ارزش ذاتی سهام آن شرکت پی میبرد تحلیل بنیادی می گویند.

به روشی که می شود در آن با مطالعه گذشته سهام و بررسی نمودارها، آینده آن سهام را پیش بینی کرد، تحلیل تکنیکال می گویند.

تحلیل تکنیکال چیست؟

تحلیل تکنیکال چیست؟

اگر یک نگاه به اطراف بیندازید، مطمئنا افرادی را می‌بینین که با فعالیت در بازارهای مالیِ نوین، درآمد قابل‌توجهی دارن و برخلاف اکثریت مردم، از شرایط کسب‌وکار خودشان راضی هستن اما آیا این یک قاعده کلی محسوب می‌شه یا این موفقیت، پیش‌نیازهای خاصی را لازم داره؟ این افراد معاملات خودشان را بر چه مبنایی انجام میدن و از چه اصولی پیروی می‌کنن؟

اگه شما هم جزو دسته‌ای باشین که قصد ورود به بازارهای مالی را دارن، احتمالا بارها نام تحلیل تکنیکال را شنیده‌اید و راجع به کاربرد این مفهوم تحلیل گر تکنیکال چیست؟ کنجکاو هستین. افراد فعال در بسترهایی مثل بورس اوراق بهادار یا بازار ارزهای دیجیتال، با بکارگیری تحلیل تکنیکال در معاملاتشان، کسب درآمد می‌کنن و از رقبایشان پیشی می‌گیرن اما این نوع تحلیل به ما چه کمکی می‌کنه؟

برای این‌که شما قادر به کسب درآمد در چنین بازارهایی باشین، باید ابتدا با چند مفهوم پایه آشنا شین تا بتونین با انجام معاملات هوشمندانه، بیشترین سودهی را رقم بزنین. به همین دلیل در کارگزاری حافظ تصمیم گرفتیم تا با بررسی یکی از مهم‌ترین مفاهیم موجود در بازارهای مالی یعنی تحلیل تکنیکال، شما را یک قدم به اهدافتان نزدیک‌تر کنیم.

زمانی که شما با استفاده از اطلاعات گذشته یک قیمت به یک پیش‌بینی از آینده آن می‌رسین، درواقع از تحلیل تکنیکال (Technical analysis) استفاده کردین. البته استفاده از این تحلیل در بازار، اینقدر هم ساده نیست و شما برای بکارگیری آن در معاملاتتان و کسب درآمد از آن، باید این مفهوم را به‌شکل عمیق‌تری متوجه شین. برای استفاده از این تحلیل شما باید با بررسی دقیق رفتار قیمت (نمودار قیمت، حجم معاملات و…) در گذشته، به درک مناسبی از این رفتار در آینده برسین. این شناخت به شما کمک می‌کنه تا قبل از عموم افرادی که در بازار فعال هستن، نسبت به خرید، فروش یا نگهداریِ یک سهم یا ارز اقدام کنین. هنر بررسی داده‌ها اصل میانی این نوع تحلیل هست و نگاه داده‌محور، مهم‌ترین نیاز برای استفاده از آن محسوب می‌شه. به‌عنوان اولین قدم برای تحلیل یک اوراق بهادار یا رمزارز با این روش، شما باید با یک سری ابزار آشنایی پیدا کنین که برای رسیدن به یک پیش‌بینی درست، کمک چشمگیری به شما می‌کنن. البته نیازی به نگرانی نیست! چون شما تا انتهای این مطلب به یک درک قابل‌قبول از این ابزارها می‌رسین. اما بیایید تا قبل از بررسی این ابزارها، کمی بیشتر با تاریخچه و خصوصیات تحلیل تکنیکال آشنا شیم.

تحلیل تکنیکال از کجا شروع شد؟

شروع استفاده از این تحلیل به‌شکل امروزی، در اواخر قرن نوزدهم اتفاق افتاد اما با بررسی تاریخ متوجه می‌شیم که تاریخچه آن، به قرن هجدهم برمی‌گردد. البته در آن سال‌ها این تحلیل شباهت چندانی به نوع امروزی آن نداشت تحلیل گر تکنیکال چیست؟ و صرفا از اصول مشابهی بهره می‌برد.
شکل‌گیری نوع امروزیِ تحلیل تکنیکال را می‌توان زمانی دانست که چارلز داو (Charles Dow) آن را مطرح کرد. چارلز داو که موسس وال استریت ژورنال هم هست، با بررسی بیشتر این مفهوم، سعی در اثبات تاثیر رفتارِ گذشته‌ی قیمت در رفتار آینده آن را داشت که همان‌طور که پیداست، موفق هم شد! البته کماکان افراد متعددی مخالف استفاده از این تحلیل در معاملات خود هستن و آن را نوعی اشتباه استراتژیک فرض می‌کنن که در جای خود، به بررسی بیشتر نیاز داره. جالب است که بدانید شاخص صنعتی داو جونز هم توسط چالرز داو ابداع شد که خود تحولی قابل‌توجه در این بستر محسوب می‌شه.

اصول تحلیل تکنیکال

برای این‌که شما از این تحلیل استفاده کنین، باید ابتدا چند اصل را بپذیرین که در این مفهوم، نوعی پیش‌فرض محسوب می‌شن. این اصول را می‌توانیم به ۳ دسته تقسیم کنیم که در ادامه مرور کوتاهی بر هر کدام از آن‌ها خواهیم داشت:

قیمت مهم‌ترین عامل است

این اصل ساده را می‌توان به‌عنوان پایه میانی این تحلیل تکنیکال دانست. زمانی که می‌گوییم «قیمت همه چیز است»، به این معناست که در باور تحلیلگرهای تکنیکال، شما با زیر نظر داشتن رفتار قیمت می‌توانید حتی بدون استفاده از تحلیل بنیادی، رفتار آینده آن را تخمین بزنین و واکنشی مناسب نسبت به این تغییر نشان بدین.

قیمت با ترندها حرکت می‌کنه

این تحلیل باور داره که حتی اگر قیمت به‌صورت تصادفی هم حرکت کنه، این تغییر در راستای رفتار گذشته قیمت و ترندهایی که قبلا اتفاق افتاده، هست و شما با بررسی دقیق این رفتار می‌توانید این نوع حرکت‌های تصادفی را نیز پیش‌بینی کنین. همچنین بازه زمانی که این تغییر رفتار رخ داده هم از این قاعده مستثنی نیست. لازم به ذکر است که اکثر تحلیل‌های تکنیکال استراتژیک، با توجه به این اصل مهم طراحی شده‌اند.

تاریخ تکرار خواهد شد

با توجه به این اصل، تغییرات تکراری در رفتار قیمت، به‌طور مستقیم به روانشناسی بازار و افراد حاضر در آن ارتباط داره. همین عامل باعث شده تا شما با توجه به عواملِ احساسی مثل ترس یا هیجان، قادر به پیش‌بینی رفتار آینده قیمت‌ها باشین. در این تحلیل افراد با استفاده از الگوهای چارت، این احساسات را تا میزان زیادی پیش‌بینی کرده و براساس آن، نسبت به خرید، نگهداری یا فروش یک سهم اقدام می‌کنن.

تفاوت تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی

در تحلیل بنیادی برخلاف تحلیل تکنیکال، تمرکز تحلیلگر بر روی ارزش ذاتی سهام هست و نحوه رفتار قیمت در گذشته، تاثیر چندانی بر روی نتیجه این تحلیل نداره. به این منظور افراد با بررسی اطلاعاتی همچون داده‌های مالی کمپانی‌ها یا شرایط کلی بازار، به یک تخمین از روندی که ارزش سهم یا ارز در آینده طی می‌کنه، می‌رسن و متناسب با این تخمین، سیاست و استراتژی خودشان در روزها، هفته‌ها، ماه‌ها و حتی سال‌های پیش رو را تعیین می‌کنن.
البته ارزش ذاتی سهم یا ارز، تقریبا هیچ تاثیری در نتایج تحلیل‌های تکنیکال نداره و در این تحلیل تمرکز صرفا بر روی رفتارهای قیمت و حجم معاملات است و با توجه به این عوامل تصمیمات مبتنی بر آن اتخاذ می‌شه.

انواع نمودار در تحلیل تکنیکال

در تمام سال‌هایی که پای این تحلیل به بازارهای مالی باز شده، محققان سعی در پیدا کردن نمودارها، الگوها و سیگنال‌هایی داشتن که با استفاده از آن‌ها بتوانند کارایی این تحلیل را پشتیبانی کنن. به همین دلیل در حال حاضر نمودارها و الگوهای متنوعی در این راستا در دسترس شما هستن که هر کدام از آن‌ها برای یک شرایط خاص طراحی شده‌اند.
به‌عنوان مثال بعضی از این ابزارها به‌منظور تعیین سطح حمایت و مقاومت مورد استفاده می‌گیرن و برخی دیگر هم در جهت تخمین شدت ترندها و تغییرات قیمتی استفاده می‌شن. در بین تمام ابزارهای موجود در تحلیل تکنیکال، ۳ نمودار بیشترین کاربرد را دارن که در ادامه آن‌ها را به‌طور خلاصه مرور می‌کنیم:

نمودار میله‌ای

این نمودار براساس اطلاعاتی مثل قیمت باز و بسته شدن سهم، و حداکثر و حداقل ارزشی که آن سهم در یک بازه مشخص زمانی تجربه کرده، تشکیل می‌شه و شما می‌توانید آن‌ها را به شکل یک خط عمودی در چارت‌های خود مشاهده کنین.

نمودار خطی

نمودار خطی را می‌توان ساده‌ترین نمودار در بین دیگر گزینه‌ها دانست؛ چراکه این نوع نمودار صرفا نشان‌دهنده قیمت‌های بسته شدن سهم در یک بازه زمانی مشخص است تحلیل گر تکنیکال چیست؟ و شکلی بسیار ساده و قابل‌فهم داره.

نمودار کندل استیک

کندل استیک‌ها، پرکاربردترین نموداری هستند که افراد در تحلیل تکنیکال استفاده می‌کنن. علت این موضوع را هم می‌توانیم تنوع بالا و دقت قابل‌قبول این نمودار در نظر گرفت که باعث استفاده بیش از پیش تحلیلگران از آن شده است. با بررسی این نمودار شما از اطلاعاتی همچون قیمت باز و بسته شدن، و بیشترین و کمترین قیمتی که سهم در یک روز تجربه کرده است، مطلع خواهید شد.
هر کندل استیک دارای یک بدنه و دو خط (سایه) در بالای و پایین بدنه است که در کنار هم، تمام اطلاعات موردنیاز را در اختیار شما می‌گذارن. همچنین کابرد اصلی این نمودار، تعیین زمان مناسب برای وارد شدن و خارج شدن است که نقش چشمگیری در میزان سوددهی معاملات شما ایفا می‌کنه.

مفاهیم پایه تحلیل تکنیکال

حالا که با کلیات این تحلیل بیشتر آشنا شدیم، زمان آن رسیده تا با مرور برخی از مفاهیم پایه، شما را برای ورود به بازار و استفاده از تحلیل تکنیکال در معاملاتتان، آماده‌تر کنیم. برای این‌که شما مسیر خودتان را به‌عنوان یک تحلیلگر تکنیکال شروع کنین، باید به درک مناسبی از این مفاهیم برسین؛ البته نباید فراموش کنیم که حرفه‌ای شدن در این زمینه، نیازمند یادگیری مفاهیم پیچیده‌تری هست که در ادامه به این مفاهیم هم اشاره‌ای خواهیم داشت.

سطح حمایت و مقاومت (Support and resistance levels)

بعید است که پس از ورود به بازارهای مالی، شما هر روز نام این ۲ سطح را نشنوین اما آیا شناخت این مفهوم همین‌قدر مهم است؟ بله. با این‌که یادگیری این مفهوم خیلی ساده است اما درک صحیح از آن در معاملات روزمره شما، تاثیر مثبت قابل‌توجهی داره.
وقتی که قیمت در سطحی قرار می‌گیره که کاهش بیشتر آن مطابق با میل بازار نیست و تقاضای خرید افزایش پیدا می‌کنه، قیمت به سطح حمایت رسیده و به‌نوعی با حمایت بازار، از کاهش بیشتر ارزش آن جلوگیری می‌شه.
سطح مقاومت در نقطه مقابل سطح حمایت قرار گرفته و وقتی که قیمت به این سطح می‌رسه، بازار میلی به افزایش بیشتر آن نداشته و با افزایش فروش، از بالاتر رفتن قیمت جلوگیری می‌شه. درواقع در این سطح، بازار نسبت به افزایش بیشتر قیمت مقاومت می‌کنه و باعث شکل‌گیری روند نزولی در ارزش سهم می‌شه.

خط روند (Trend Line)

حرکت قیمت‌ها در ۳ جهت امکان‌پذیره و قیمت یا روند صعودی داره، یا روند نزولی، یا روند خنثی.
خط روند به شما کمک می‌کنه تا قادر به تشخیص هر کدام از این حرکت‌ها باشید؛ اما چطور باید یک خط روند را ایجاد کنیم؟ وقتی شما حداقل ۲ نقطه کف قیمتی را با یک خط به هم متصل کنین، یک خط با شیب مثبت ایجاد خواهد شد که در بازارهای مالی به آن روند صعودی گفته می‌شه.

وقتی این مراحل را با متصل کردن حداقل ۲ نقطه سقف قیمتی طی کنید، یک خط با شیب منفی خواهید داشت که روند نزولی نام داره. روند خنثی هم زمانی شکل می‌گیره که قیمت در یک کانال افقی و بین سطوح حمایت و مقاومت حرکت کنه.
شناخت صحیح خط روند یکی از مهم‌ترین اصولی در نظر گرفته می‌شه که شما برای انجام معاملات سودآور به آن نیاز دارین و بدون توجه به این نکته، احتمال شکست خوردن شما بیش از پیش خواهد شد.

پولبک (Pull back)

زمانی که قیمت به یک‌باره در جهت خلاف روند فعلی حرکت می‌کنه و بعد از مدتی دوباره به روند اصلی برمی‌گرده، اصطلاحا پولبک یا عقب‌نشینی رخ داده است. احتمالا می‌پرسین که در مواجهه با این پدیده باید چه واکنشی دهیم؟
به باور بسیاری از فعالان بازار، وقتی که پولبک هنگام شکستن سطوح مقاومت و حمایت اتفاق میفته، بهتره که خودمان را در موقعیتی متضاد نسبت به حالت معمولی قرار بدیم. این نکته به این معنی است که هنگام همزمانی شکست سطح مقاومت و رخ دادن پولبک، در موقعیت خرید و هنگام همزمانی شکست سطح حمایت و رخ دادن پولبک، در موقعیت فروش قرار بگیرین.
البته تصمیم‌گیری صحیح در این شرایط، به بررسی نکات بیشتری نیاز داره و بهتر است که در چنین زمان‌هایی بی‌گدار به آب نزنیم.

حجم معاملات (Trade Volume)

همان‌طور که احتمالا از نام این مفهوم حدس زده‌اید، به تعداد سهامی که در بازه‌های مختلف زمانی (یک‌روزه، ماهانه و…) معامله می‌شن، حجم گفته می‌شه. وقتی که حجم معاملات در هر روندی بیشتر باشه، اعتبار آن روند هم به همان نسبت افزایش پیدا می‌کنه و شما در این شرایط می‌توانید با اطمینان‌خاطر بیشتری تصمیم‌گیری کنین.
البته این نکته به‌صورت بالعکس هم تاثیرگذاره و وقتی که حجم معاملات در روند صعودی کاهش یا در روند نزولی افزایش پیدا می‌کنه، شما احتمالا به پایان آن روند نزدیک‌تر می‌شوید.

الگوهای قیمتی (Chart Patterns)

پیش‌بینی این‌که قیمت در آینده چه رفتاری از خودش نشان می‌ده، کار نسبتا دشواری هست اما نگران نباشین! الگوهای قیمتی این کار را برای تحلیل گر تکنیکال چیست؟ شما آسان‌تر می‌کنن. این الگوهای قیمتی که متشکل از خطوط صاف یا منحنی هستند، به شما کمک خواهند کرد تا با دقت بیشتری رفتار قیمت را بررسی کنید و به همین دلیل، پیش‌بینی دقیق‌تری از آینده آن داشته باشین.

این الگوها را می‌توان به ۳ دسته اصلی تقسیم کرد که در ادامه از آن‌ها نام می‌بریم:

  • الگوهای هارمونیک: این الگوها به‌طور میانی برای تشخیص نقاط بازگشت روندها به شما کمک خواهند کرد. از رایج‌ترین الگوهای هارمونیک می‌توانیم از الگوی خرچنگ، الگوی پروانه، الگوی ABCD و الگوی گارتلی نام ببریم.
  • الگوهای کندل استیک: در راستای پیش‌بینی رفتار قیمت در آینده و شرایط کلی بازار، الگوهای کندل استیک بیشترین کمک را به شما خواهند کرد. این الگوها دامنه بسیار گسترده‌ای دارن اما از مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به الگوی کندل استیک دوجی، الگوی کندل استیک ماروبزو، الگوی کندل استیک پوشاننده صعودی و پوشاننده نزولی اشاره کرد.پ
  • الگوهای کلاسیک: این نوع الگو به ۲ دسته اصلی تقسیم می‌شود که عبارتند از: الگوهای کلاسیک برگشتی و الگوهای کلاسیک ادامه دهنده. همان‌طور که تا حدی از نام این الگوها مشخص است، الگوی کلاسیک برگشتی برای پیش‌بینی بازگشت روند، و الگوی کلاسیک ادامه دهنده برای پیش‌بینی ادامه روند فعلی به کار می‌روند. الگوهای نعلبکی، سر و شانه، سقف و کف دوقلو، و سقف و کف سه قلو، از مهم‌ترین الگوهای کلاسیک بازگشتی، و الگوهای مستطیل، مثلث و پرچم، از مهم‌ترین الگوهای کلاسیک ادامه دهنده به‌شمار می‌روند.

در صورتی که شما قصد داشته باشین به یک حرفه‌ای در تحلیل تکنیکال تبدیل شوید، مفاهیم دیگری را هم باید یاد بگیرین و با تمرین مداوم، به آن‌ها مسلط شوید. در بین این مفاهیم می‌توانیم به موارد ذیل اشاره کنیم:

  • اندیکاتورها و اسیلاتورها
  • امواج الیوت
  • فیبوناچی
  • واگرایی
  • ایچیموکو و …

البته نرم‌افزارهای تحلیل تکنیکال، در این روند به شما کمک قابل‌توجهی می‌کنن و شما با استفاده از این ابزارهای تحلیل، کار ساده‌تری را پیش رو خواهید داشت.

جمع‌بندی

اگر شما هم از علاقه‌مندان به بازارهای مالی باشین، احتمالا بارها نام تحلیل تکنیکال را شنیده‌اید. این تحلیل به شما کمک می‌کنه تا به یک پیش‌بینی نسبتا دقیق از رفتار قیمت‌ها در آینده برسین و بر این اساس، تصمیمات هوشمندانه‌تری را اتخاذ کنین. البته به این منظور باید ابتدا با برخی از مفاهیم مهم در این تحلیل آشنا بشین تا با رسیدن به یک درک عمیق، تحلیل ایده‌آل‌تری را داشته باشین.
به همین دلیل در کارگزاری حافظ تصمیم گرفتیم با بررسی این مفاهیم، مسیر شما برای تبدیل شدن به یک تحلیلگر تکنیکال را هموارتر کنیم. شما با بررسی مطالبی که در اینجا مرور کردیم، می‌توانید به یک درک قابل‌قبول از تحلیل تکنیکال برسین و یک قدم به انجام معاملات سودآور نزدیک‌تر بشین.

تحلیل تکنیکال چیست؟

تحلیل تکنیکال مطالعه رفتارهای بازار با استفاده از نمودارها و با هدف پیش‌بینی آینده روند قیمت‌هاست که قصد داریم در این مقاله به صورت خلاصه به آن بپردازیم.

اگر علاقه‌مند هستید در بازارهای مالی حضور داشته باشید، تحلیل تکنیکال مهارتی است که باید آن را فرا بگیرید. زیرا تحلیل تکنیکال یکی از ابزارهای مهم برای بررسی اتفاقاتی است که در هر بازار مالی رخ می‌دهد و می‌تواند به شما کمک کند تا برای انجام معاملات خود تصمیم‌های سنجیده‌‌تری بگیرید.

تعریف تحلیل تکنیکال تحلیل گر تکنیکال چیست؟

تحلیل تکنیکال روشی برای پیش‌بینی قیمت‌ها در بازار از طریق مطالعه وضعیت گذشته بازار است. تحلیل‌گران برای این کار مجموعه وسیعی از نمودارهای قیمت را بررسی می‌کنند.

ماهیت پیش‌بینی‌هایی که به کمک تحلیل تکنیکال انجام می‌شود را می‌توان با پیش‌بینی‌های هواشناسی مقایسه کرد. زیرا در هر دو، پیش‌بینی آینده بر مبنای اطلاعات گذشته است و از طرفی قطعیت این پیش‌بینی‌ها را نمی‌توان تضمین کرد.

کاربردهای تحلیل تکنیکال

تحلیل تکنیکال برای بررسی و پیش‌بینی نوسانات قیمت کالا، سهام، قراردادهای آتی، شاخص‌ها و یا هر محصولی که قیمت آن تحت تاثیر فشارهای عرضه و تقاضا قرار داشته باشد، کاربرد دارد.

قیمت محصول مالی مشخص می‌تواند به هر ترکیبی از قیمت‌های بازشدن، بسته‌شدن، بالاترین قیمت و پایین‌ترین قیمت در چهارچوب‌های زمانی مشخص اشاره داشته باشد.

چهارچوب‌های زمانی می‌توانند بر پایه قیمت‌های روزانه، هفتگی و یا ماهانه شکل بگیرد. همچنین برخی از تحلیل‌گران تکنیکال در کنار تغییرات قیمت، حجم معاملات یا تعداد قراردادهای باز در معاملات آتی را نیز بررسی می‌کنند.

محورهای اصلی یک تحلیل تکنیکال

تحلیل تکنیکال دانشی تجربی است که طی زمان تکامل یافته و افراد بسیاری در رشد و هدایت آن نقش داشته‌اند. اما بی‌شک پایه‌های تحلیل تکنیکال که امروز به‌طور گسترده در سراسر دنیا به کار برده می‌شود، توسط بررسی‌ها و نتیجه‌گیری‌های چارلز داو (کارآفرین و روزنامه‌نگار آمریکایی) بنا نهاده شد.

او در مطالعات خود به چهار محور اصلی در بحث تحلیل تکنیکال رسید که بسیاری از تحلیل‌گران به آن‌ها معتقد هستند:

برآیند حرکت‌های قیمت تصادفی نبوده و تابع روند است؛

تاریخ تکرار می‌شود؛

همه چیز در قیمت خلاصه می‌شود؛

«چگونه» از «چرا» اهمیت بیشتری دارد؛

برآیند حرکت‌های قیمت تصادفی نیست

ممکن است این پرسش در ذهن شما نیز باشد که با چه استدلالی می‌توان از قیمت‌های گذشته، آینده را پیش‌بینی کرد؟ برای پاسخ به این پرسش فرض بر این است که احساسات شرکت‌کنندگان بازار، جزئی جدانشدنی از عوامل نوسان قیمت است.

با این فرض و با توجه به اینکه روانشناسی جمعی معامله‌گران در بازارهای مالی تقریبا مشابه است، می‌توانیم بگوییم که نوسانات آینده بازار می‌تواند شبیه به نوسانات گذشته آن باشد. در واقع احساسات معامله‌گران پل ارتباطی گذشته و آینده بازار است. اما یک تحلیل‌گر هرگز احتمال پیش‌آمد خطا را صفر در نظر نمی‌گیرد.

تاریخ تکرار می‌شود

اگر قبول کنیم که با تکیه به الگوها و حرکات تکراری و مشابه در گذشته بازار، می‌توانیم اتفاقات آینده را پیش‌بینی کنیم، پس دور از انتظار نیست که برخی اتفاقات گذشته، به شکلی مشابه در آینده نیز تکرار شوند. به همین دلیل گاهی اوقات می‌توانیم انتظار داشته باشیم که «تاریخ تکرار می‌شود.» از این رو بسیاری از تحلیل‌گران این موضوع را یکی از محورهای تحلیل تکنیکال می-دانند.

همه چیز در قیمت خلاصه می‌شود

اغلب تحلیل‌گران تکنیکال جمله «همه چیز در قیمت خلاصه می‌شود» را پایه و اساس تحلیل تکنیکال می‌دانند. به همین دلیل برای یادگیری تحلیل تکنیکال ابتدا باید به درک درستی از این جمله بسیار مهم برسیم.

یک تحلیل‌گر تکنیکال به این باور رسیده است که هر‌چیزی که بتواند در قیمت تأثیرگذار باشد اعم از بنیادین، فاکتورهای سیاسی، جغرافیایی و یا سایر فاکتورها در قیمت یک سهم لحاظ شده است. پس می‌توان نتیجه گرفت که تحلیل قیمت‌ها تمام آن چیزی است که به آن نیاز داریم.

«چگونه» از «چرا» اهمیت بیشتری دارد؛

تقریبا همه تحلیل‌گران تکنیکال معتقدند نیرویی که جهت عرضه و تقاضا را تغییر می‌دهد، برآیند تغییرات مربوط به اقتصاد بازار است و نمودارها خود به تنهایی علت بالا یا پایین آمدن قیمت نیستند.

همچنین یک تحلیل‌گر تکنیکال به هیچ وجه به دنبال یافتن علت تغییر جهت قیمت‌ها نیست. زیرا بیشتر اوقات کسی نمی‌داند چه اتفاقی می‌افتد که قیمت‌ها نوسان می‌کنند. از این رو «چرا» برای تحلیل‌گر مهم نیست؛ بلکه برای او اینکه «چگونه» جهت قیمت‌ها تغییر می‌کند، اهمیت دارد. چون او فقط باید بر قیمت و حجم تمرکز کند.

به همین دلیل تحلیل‌گر تکنیکال به جای تمرکز بر چرایی با بررسی چگونگی، می‌تواند با استفاده از مطالعه الگوها تغییرات بازار را به موقع شناسایی کرده و پایداری آن را بسنجد.

معامله‌گران چگونه تحلیل تکنیکال انجام می‌دهند؟

هر معامله‌گر به کمک تحلیل تکنیکال می‌تواند بهترین زمان برای خرید و فروش سهم را تشخیص دهد و انتخاب کند. البته در این زمینه تجربه معامله‌گر بسیار مهم است و به او در پیش‌بینی روند آینده بازار بسیار کمک می‌کند. حال هر معامله‌گران تحلیل تکنیکال را با تکیه بر دو عنصر زیر انجام می‌دهند:

1) مطالعه رفتار و حرکات قیمت

تغییرات و حرکات قیمت اصولا با استفاده از پیشینه تاریخی و نمودارهای پر از اطلاعات تحلیل تکنیکال می‌شوند. بیشتر سفته-بازان و سرمایه‌گذاران با دیدگاه کوتاه‌مدت از این روش استفاده می‌کنند تا بازده موردنظر خود را در هنگام بالا رفتن قیمت سهم افزایش دهند.

2) بررسی حجم سهام در گذشته

ابزارهای گوناگونی مثل وب سایت‌ها و اپلیکیشن‌ها برای مشاهده حجم سهام در گذشته می‌توانند مورد استفاده قرار گیرند. مثلا حجم معاملات هر سهم در بازار بورس تهران را می‌توان به صورت روزانه، هفتگی، ماهانه و سالانه در صفحه سایت مدیریت فناوری بورس تهران مشاهده کرد.

تحلیل تکنیکال؛ هنری در دل علم اقتصاد

یکی از نقدهای وارد به تحلیل تکنیکال، این است که بسیار قائم به شخص است. یعنی نقش تجربه و حتی روحیات یک تحلیل‌گر تکنیکال در تحلیل‌هایی که ارائه می‌کند، موثر است. به همین دلیل این موضوع مهم است که چه کسی نمودارها قیمت‌ها را تحلیل و بررسی می‌کند.

این ویژگی در برخی مواقع می‌تواند بسیار خوب و در برخی موارد می‌تواند ناخوشایند باشد. به همین دلیل عده‌ای معتقد هستند که تحلیل تکنیکال را بیشتر از علم، می‌توان یک هنر در دل علم اقتصاد به حساب آورد. از این رو اگر یک تحلیل‌گر تکنیکال را «هنرمند» خطاب کنیم، تعبیر اشتباهی نداشته‌ایم.

به این مقاله هم سری بزنید؛ مطالب مفیدی برای شما در آن قرار دارد:

با این توضیح ما در تحلیل تکنیکال با چهار ویژگی روبرو هستیم:

1) جهت گیری و قضاوت

تحلیل تکنیکال، یک تحلیل مبتنی بر ذهن و خلاقیت است و ممکن است قضاوت شخصی و جهت‌گیری تحلیل‌گر در آن دخیل شود. چه تحلیل‌گر شخصی بی‌پروا و چه محتاط باشد؛ تحلیل‌هایش نوع ذهنیت و تفکرات درونی‌اش را منعکس می‌کند.

2) تاخیر

مهم‌ترین نقدی که به تحلیل تکنیکال وارد می‌شود، تاخیر زمانی آن است. تحلیل‌گران تکنیکال با تجربه با تلفیق دیدگاه‌های مختلف، می‌توانند روندهای اصلی را خیلی زودتر تشخیص هستند. این موضوع به مهارت و تجربه تحلیل‌گر بستگی دارد.

3) تفسیر آزاد

علیرغم این‌که در تحلیل تکنیکال، استانداردها و اصول پذیرفته شده‌ای وجود دارد، ممکن است تفسیرهای متفاوتی از نموداری یکسان به وجود بیاید. این در حالی است که هر دو شخص ممکن است دلایل موجهی برای توجیه نظر خود ارائه دهند و به خطوط حمایت و شکست استانداردی تکیه کرده باشند. کلید حل این اختلافات سه چیز است: تجربه، تجربه و تجربه!

4) سردرگمی معامله‌گر

الگوها و سیگنال‌هایی که تحلیل‌گر ارائه می دهد مثل حروف الفبا هستند که تنها در کنار هم معنا پیدا می‌کنند. مانند حروف الفبا که تبدیل به کلمات می‌شوند و سپس جملات معنادار با آنها ساخته می‌شود.

در اینجا هم سیگنال‌ها در کنار هم قرار می‌گیرند و استراتژی‌های معاملاتی را شکل می‌دهند. سیگنال‌ها به تنهایی باعث سردرگمی معامله‌گران می‌شود, چون ممکن است سیگنالی اخطار خرید و سیگنالی دیگر اخطار فروش بدهد.

مقایسه تحلیل تکنیکال با تحلیل فاندامنتال

هر معامله‌گر در بازارهای مالی برای تحلیل قیمت‌ها از دو روش تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال استفاده می‌کند. در تحلیل فاندامنتال تمرکز روی عواملی است که روی قیمت خرید و فروش محصول یا سهام تاثیر می‌گذارند.

به عبارتی تحلیل فاندامنتال به تحلیل گر تکنیکال چیست؟ بررسی عوامل بر هم زننده تعادل بین خرید و فروش می‌پردازد. چیزی که در تحلیل تکنیکال روی آن مانور داده نمی‌شود.

از این رو با آن‌که تحلیل فاندامنتال اصولی‌تر و ریشه ای‌تر با مباحث مالی مواجه می‌شود، اما تحلیل تکنیکال به دلایل زیر، بیشتر مورد توجه استقبال قرار گرفته است:

سرعت عمل بالایی دارد. بنابراین به ما این امکان را می‌دهد که در مدتی کوتاه‌تر، تعداد سهام بیشتری را بررسی کنیم.

تحلیل تکنیکال نیاز به دانش بالای علوم اقتصادی، مالی و سیاسی ندارد. در حالی که یادگیری تحلیل فاندامنتال به این سادگی‌ها نیست!

تحلیل تکنیکال در رابطه با همه بازارها و دارایی‌های مالی قابل استفاده است. اما تحلیل فاندامنتال معمولاً در بازارها و شرکت‌هایی با مقیاس‌های بزرگ به کار برده می‌شود.

در کنار تحلیل تکنیکال، مبحث فاندامنتال هم بسیار مهم است. در مقاله زیر، در مورد این مدل تحلیل بیشتر بخوانید:

بسته آموزشی تحلیل تکنیکال مقدماتی

تمام اصول و مبانی تحلیل تکنیکال را در یک بسته‌ی بسیار کاربردی به شما آموزش می‌دهم! شما با تماشای بسته آموزش غیرحضوری مبانی تحلیل تکنیکال با مهم‌ترین الگوها، روندها و ابزارهای تحلیل تکنیکال به طور عملی آشنا می‌شوید و می‌توانید در بازارهای مالی داخلی (به جز بازارهای آتی) تحلیل و معامله کنید.

روی لینک زیر کلیک کنید:

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.

درباره عبدالحکیم بایی

من عبدالحکیم بایی تحلیل‌گر و معامله‌گر بازارهای مالی هستم و در این سایت در تلاشم تا با ارائه آموزش‌ها و تحلیل‌هایی به‌روز و کاربردی در زمینه سرمایه‌گذاری، مدیریت و رشد مالی به شما کمک کنم تا درآمد خود را افزایش داده و تحلیل گر تکنیکال چیست؟ در مسیر رسیدن به موفقیت و ثروت‌آفرینی قرار بگیرید.

ارتباط با من

(واتس‌اپ و تلگرام)

ما را در رسانه‌های اجتماعی دنبال کنید!

دسترسی سریع

لینک‌های مفید

از این‌که با بازنشر مطالب ‌سایت عبدالحکیم بائی با ذکر منبع به ترویج فرهنگ سرمایه‌گذاری و دانش مالی کمک می‌کنید، از شما سپاسگزارم.

تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردی دارد؟

علی مومنی عضو تحریریه

زمان مطالعه : 6 دقیقه

تحلیل تکنیکال چیست؟

برای بوکمارک این نوشته وارد شوید

در این مطلب می‌خوانید

ورود به بازارهای مالی بدون فراگیری ابزارهای مناسب تحلیل بازار مانند قدم گذاشتن در خیابان با چشم بسته است. در این صورت هیچ تضمینی وجود ندارد که سرمایه‌گذاری در این بازارها چه عاقبتی برای افراد رقم بزند. تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) در کنار تحلیلی بنیادی اگر چه تضمینی برای کسب سود در بازار نمی‌دهد اما کمک می‌‌کند قدم گذاشتن در این خیابان شلوغ با ریسک کم‌تری همراه باشد.

در این مطلب قصد داریم تحلیل قصد داریم به معرفی تحلیل تکنیکال و اصطلاحات مربوط به آن بپردازیم و مزایا و معایب این روش را بررسی کنیم.

تحلیل تکنیکال چیست؟

تحلیل تکنیکال روشی تحلیلی است که برای ارزیابی سرمایه‌گذاری‌ها و شناسایی فرصت‌های معاملاتی با تجزیه و تحلیل روندهای آماری جمع‌آوری‌شده از فعالیت‌های معاملاتی، مانند حرکت قیمت و حجم، استفاده می‌شود. این روش بر خلاف تحلیل بنیادی که سعی می‌کند ارزش دارایی را بر اساس مولفه‌هایی مانند میزان فروش و درآمد شرکت صاحب دارایی بررسی کند، روی ارزیابی حجم و قیمت تمرکز می‌کند.

کاربرد تحلیل تکنیکال

تحلیل تکنیکال در واقع با مطالعه فعالیت‌های گذشته بازار، رفتار بازار در آینده را می‌سنجد. در تحلیل بنیادی بررسی ویژگی‌های یک شرکت صاحب دارایی اهمیت زیادی دارد اما تحلیل تکنیکال روند حرکتی قیمت در بازار را مهم می‌شمارد. در واقع فرض پایه‌ای تحلیل تکنیکال این است که آنچه در گذشته رخ داده است آینده را قابل پیش‌بینی می‌کند.

تحلیل تکنیکال بر سه فرض اصلی استوار است:

  1. قیمت همه چیز را نشان می‌دهد: طبق این فرض مهم‌ترین نکته که عرضه و تقاضا در بازار را نمایان می‌کند قیمت است. اگر می‌خواهیم قیمت سهمی را پیش‌بینی کنیم تنها توجه به تحرکات قیمت آن کافی است و نیازی به تحلیل‌های بنیادی نیست.
  2. قیمت‌ها روی روندها حرکت می‌کنند: این فرض به ما می‌گوید تحرکات قیمتی از روند خاصی پیروی می‌کنند و این روندها تکرار می‌شوند.
  3. اتفاقات گذشته تکرار می‌شوند: چرخه‌های قیمتی که در گذشته وجود داشته‌اند در آینده نیز تکرار می‌شوند. روانشناسی بازار می‌گوید احساساتی مانند ترس از وقایع آینده و هیجان باعث می‌شوند چرخه‌های قیمتی همواره تکرار شوند.

ابزارهای خاص تحلیل تکنیکال

سه نمودار اصلی در تحلیل تکنیکال به کار گرفته می‌شود که به توضیح هر یک خواهیم پرداخت.

۱.نمودار خطی (Line Chart): نمودار خطی قیمت‌های بسته شدن (close price) یک بازه معاملاتی را نشان می‌دهد. هر نقطه روی نمودار خطی، قیمت بسته شدن در آن روز را نشان می‌دهد. با اتصال این خطوط به یکدیگر نمودار خطی به دست می‌آید. اشکال این نمودار این است که تنها قیمت بسته شدن را نشان می‌دهد و امکان اطلاع از قیمت‌های بالا، پایین و قیمت باز شدن دارایی در یک روز را فراهم نمی‌کند.

۲.نمودار میله‌ای (Bar Chart):‌ نمودار میله‌ای با افزوده شدن اطلاعاتی مهم‌تر به نمودار خطی به دست می‌آید. روی نمودار میله‌ای چند خط تیره وجود دارد که هر کدام از این خطوط نمایانگر داده‌ای است. قیمت‌های بالا، قیمت‌های پایین، قیمت بسته شدن و قیمت باز شدن روی نمودار میله‌ای مشخص است. خط تیره سمت چپ میله قیمت باز شدن و خط تیره سمت راست قیمت بسته شدن را نشان می‌دهد.

۳.نمودار شمعی (Candlestick Chart): نمودار شمعی بیشترین اطلاعات از بازار را نشان می‌دهد. این نمودار مانند نمودار میله‌ای بوده با این تفاوت که به سادگی قابل تفسیر است. روی هر شمع یا به اصطلاح بدنه قیمت باز شدن و بسته شدن مشخص است. قیمت پایین و قیمت بالا نیز بالا و پایین میله‌ای که شمع میان آن قرار دارد نمایش داده می‌شود. به قسمت‌ بالای شمع سایه بالا و به قسمت پایین آن سایه پایین گفته می‌شود. همچنین اگر رنگ نمودار شمعی سفید باشد یعنی بازار در آن روز صعودی بوده و اگر مشکی باشد نشان از نزولی بودن بازار دارد.

اندیکاتورها یکی دیگر از ابزارهای تحلیل تکنیکال به شمار می‌روند که در واقع نمودارهایی هستند که از ترکیب قیمت، زمان و حجم با توابع ریاضی ساخته به دست می‌آیند. این ابزار در بازارهای مالی روند حرکت و قیمتی دارایی در آینده را مشخص می‌کنند. ایندیکاتورها به تحلیلگر تکنیکال، سیگنال‌های خرید و فروش می‌دهد. این ابزار سه نقش اصلی برای تحلیلگر ایفا می‌کند.

۱- هشدار: اندیکاتور‌ها می‌توانند با توجه به تغییرات قیمتی که در دارایی به وجود آمده است نسبت به تغییرات روند احتمالی که در آینده طی می‌کند هشدار دهند. به نوعی این ابزار قبل از شروع این روندهای احتمالی، وقوع آنها را هشدار می‌دهد.

۲- تایید: اندیکاتورها روندی که دارایی‌ها طی می‌کنند را در آینده تایید می‌کنند تا زمان مناسب برای ورود به بازار را مشخص کنند.

۳- پیش‌بینی: قیمتی که مناسب ورود به دارایی (سهم، رمزارز و…) مناسب است توسط اندیکاتورها پیش‌بینی می‌شوند.

مزایا و محدودیت‌های تحلیل تکنیکال

مزایای استفاده از تحلیل تکنیکال عبارت‌اند از:

  • سادگی: نمودار روند قیمت به وضوح رابطه بین متغیرهای مختلف را نشان‌ می‌دهد و روابط پیچیده را به یک نقشه ساده تاریخچه قیمت تبدیل می‌کند که درک روند تغییر قیمت را تسهیل می‌کند.
  • عینیت: اگرچه مواد و داده‌های تحلیل بنیادی عینی هستند، اما پیش‌بینی‌کنندگان اغلب هنگام تحلیل روند قیمت احساسات شخصی را دخیل می‌کنند. تحلیل تکنیکال متفاوت است، فرقی نمی‌کند نمودار سیگنال خرید یا فروش باشد، عینی است و به اراده معامله‌گران بستگی ندارد.

معایب استفاده از تحلیل تکنیکال عبارت‌اند از:

  • عدم اعتبار در بلند مدت: اعتبار تحلیل تکنیکال در بلندمدت مورد شک است. برای مثال تجزیه و تحلیل نرخ ارز در بلند مدت و پیش‌بینی قیمت آن در بلند مدت به کمک تحلیل تکنیکال، کار آسانی نیست. نرخ ارز تا حدود زیادی به سیاست‌های پولی و مالی بانک‌های مرکزی کشورها و تغییرات شرایط سیاسی آنها وابسته است و این روش تحلیل نمی‌تواند آینده آن را در بلندمدت پیش‌بینی کند.
  • عدم قطعیت سیگنال‌های خرید و فروش: در تحلیل تکنیکال معمولا بین سیگنال خرید و فروش و بالاترین قیمت یا پایین‌ترین قیمت فاصله وجود دارد. عدم قطعیت سیگنال خرید و فروش اغلب باعث می‌شود معامله‌گران تصمیمات اشتباه بگیرند.
  • قیمت و زمان نامشخص: تحلیل تکنیکال فقط روند کلی قیمت را در یک دوره زمانی در آینده پیش‌بینی می‌کند. نمی‌توان مشخص کرد بالاترین قیمت در آن دوره کجاست، کمترین قیمت در آن دوره کجاست و مدت زمان هر افزایش یا کاهش چقدر است.

تاریخچه تحلیل تکنیکال

زمان دقیقی برای پیداش تحلیل تکنیکال مطرح نیست اما شاید بتوان تاریخ پیدایش آن را به تاریخ پیدایش سهام و معامله‌گری کالا، نزدیک دانست. چرا که تحلیل تکنیکال با مشاهده وضعیت معامله‌گری آغاز شده است. یکی از حدس‌ها در مورد تاریخچه تحلیل تکنیکال به فردی به نام «جوزف وگا» برمی‌گردد. جوزف وگا اهل هلند بود و با بررسی نسبت روند قیمت‌ها در بازار هلند، معاملاتی انجام می‌داد. اما آنچه که به طور مشخص از تاریخچه تحلیل تکنیکال در دست است به شخصی نام «چارلز داو» می‌رسد. چارلز داو در نوامبر ۱۸۵۱ در آمریکا به دنیا آمد و در ۲۹ سالگی به نیویورک رفت تا به عنوان یک روزنامه‌نگار در بخش مالی یکی از روزنامه‌های آمریکایی مشغول به کار شود. در نوامبر ۱۸۸۲ داو به همراه شخصی به نام «دیویس جونز» خبرگزاری مشترک‌شان را به نام «داو، جونز و شرکا» راه‌اندازی کرد. خبرگزاری آنها خیلی زود تبدیل به مهم‌ترین منبع اخبار سرمایه‌گذاری شد. تحلیل‌های داو در این روزنامه کم کم تبدیل به یک نظریه و به نظریه «داو» معروف شد. نظریه داو به نوعی شروع کننده تحلیل تکنیکال و پایه‌ای بود که تحلیل تکنیکال روی آن شکل گرفت. در واقع می‌توان تاریخچه تحلیل تکنیکال را بیش از هرچیزی به چارلز داو و نظریه او برگرداند.

سوالات متداول

تحلیل تکنیکال چیست؟

تحلیل تکنیکال روشی تحلیلی است است که برای ارزیابی سرمایه‌گذاری‌ها و شناسایی فرصت‌های معاملاتی با تجزیه و تحلیل روندهای آماری جمع‌آوری‌شده از فعالیت‌های معاملاتی، مانند حرکت قیمت و حجم، استفاده می‌شود.

کاربرد تحلیل تکنیکال چیست؟

تحلیل تکنیکال در واقع با مطالعه فعالیت‌های گذشته بازار، رفتار بازار در آینده را می‌سنجد. در تحلیل بنیادی بررسی ویژگی‌های یک شرکت صاحب دارایی اهمیت زیادی دارد اما تحلیل تکنیکال روند حرکتی قیمت در بازار را مهم می‌شمارد.

اندیکاتور چیست؟

اندیکاتورها یکی دیگر از ابزارهای تحلیل تکنیکال هستند که در واقع نمودارهایی هستند که از ترکیب قیمت، زمان و حجم با توابع ریاضی ساخته به دست می‌آیند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.