شرح الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال و شناسایی آنها
چه در بازار سهام معامله میکنید، چه در بازار ارزهای بینالمللی و چه در بازار ارزهای دیجیتال، تحلیل تکنیکال یکی از روشیهایی است که میتواند برای تشخیص زمان خرید و فروش به شما کمک کند.
برخی از افراد در شروع ترید کردن نمیدانند چطور موقعیت مناسب برای ترید را پیدا کنند. در این مطلب روش سادهسازی فرایند ترید و یافتن موقعیت معاملاتی شرح داده شده است.
تحلیل تکنیکال اصول و قواعد خاصی دارد، یکی از کاربردیترین اصول تحلیل تکنیکال، الگوهای قیمتی است.
در تحلیل تکنیکال، تغییر روند از نزولی به صعودی، اغلب توسط الگوهای قیمت تشخیص داده میشود.
الگوهای قیمت در تحلیل تکنیکال دو نوع هستند:
- الگوهای بازگشتی (reversal patterns)
- الگوهای ادامهدهنده (continuation patterns)
الگوی ادامهدهنده زمانی شکل میگیرد که روند در مسیر قبلی خود حرکت میکند و صرفا یک وقفه کوتاهمدت در روند ایجاد شده است. در واقع الگوی ادامهدهنده، نشاندهنده درنگ موقت در یک روند است.
وقتی یک الگوی بازگشتی قیمت شکل میگیرد، نشان میدهد تغییر در روند در راه است، آن الگو را یک الگوی بازگشتی (به انگلیسی reversal pattern) میدانند.
الگوهای قیمت در تحلیل تکنیکال، نقش مهمی دارند، به همین دلیل تصمیم گرفتیم برای آشنایی بیشتر کاربران گرامی بورسینس، این الگوها را در یک مطلب شرح دهیم.
اما قبل از پرداختن به الگوها، مقداری پیشزمینه نیاز است.
خط روند در تحلیل تکنیکال
از آنجایی که الگوهای قیمت با استفاده از یک سری خط و منحنی شناسایی میشوند، قصد داریم به مفهوم خط روند نیز اشارهای داشته باشیم.
خطوط روند به تحلیلگران تکنیکال کمک میکنند حمایت و مقاومت قیمت را روی نمودار بدست آورند. خطوط روند، خطهای مستقیمی هستند که روی نمودار با اتصال سقفها (مقاومتها) یا کفها (حمایتها) کشیده میشوند.
خط روندی که دارای شیب رو به بالاست، یک خط روند صعودی است و زمانی شکل میگیرد که در نمودار قیمت، سقفها و کفهای بالاتر از قبل ایجاد میشود. خط روند صعودی با اتصال کفهایی که هر کدام بالاتر از کف قبلی است کشیده میشود.
برعکس، خط روندی که شیب رو به پایین دارد، خط روند نزولی است و زمانی شکل میگیرد که قیمت، سقفها و کفهای پایینتر از قبل را تجربه میکند.
خط روندها به شیوههای متفاوتی کشیده میشوند. در نمودار شمعی و همینطور نمودارهای میلهای برخی معتقدند سایههای بالای هر میله یا شمع باید در کشیدن خط روند در نظر گرفته شود.
با این حال بهتر است صرفا بدنه شمع در نمودار شمعی برای اتصال نقاط به کار گرفته شود زیرا بخش بزرگی از تحرکات قیمت در بدنه شمع وجود داشته و نیازی به وارد کردن سایههای بالا و پایین شمع نیست.
در یک نمودار روزانه، تحلیلگران معمولا از قیمت بسته شدن اوراق بهادار برای رسم خط روند استفاده میکنند، زیرا این قیمت نشاندهنده تمایل سرمایهگذاران و معاملهگران به نگهداری یا عدم نگهداری موقعیت معاملاتی در زمانهای خاص است.
خطوط روندی که دارای سه خط اتصال و بیشتر هستند، معمولا اعتبار و اطمینان بالاتری نسبت به زمانی دارند که خط روند صرفا با اتصال دو نقطه ترسیم میشود.
- روندهای صعودی زمانی شکل میگیرند که قیمت سقفها و کفهای بالاتری ایجاد میکند. در روندهای صعودی حداقل دو کف به هم وصل میشوند و این خط سطوح حمایت را نشان میدهد.
- روندهای نزولی زمانی شکل میگیرند که قیمت سقفها و کفهای پایینتری ایجاد میکند. در روندهای نزولی حداقل دو سقف به هم وصل میشوند و این خط سطوح مقاومت را نشان میدهد.
- بازارهای بدون روند (که برخی با نام روند خنثی از آن یاد میکنند)، زمانی رخ میدهد که قیمت در یک محدوده رنج بین یک قیمت بالا و یک قیمت پایینتر در بین دو خط افقی موازی نوسان میکند.
حال که مفهوم خط روند را درک کردید، به ادامه شرح الگوهای قیمت میپردازیم.
الگوهای ادامهدهنده
الگوی قیمتی که یک وقفه موقت در یک روند ایجاد میکند الگوی ادامه دهنده نام دارند. به عبارت دیگر، گاهی در یک روند، در میانه راه به مدت محدود، یک الگو شکل میگیرد و قیمت بطور موقت در این الگو نوسان میکند و سپس به حرکت خود طبق روند ادامه میدهد.
این الگو را به عنوان محدودهای که بازیگران بازار، در آن محدوده نفس خود را برای ادامه روند تازه میکنند میدانند.
نکته مهم اینجاست، وقتی الگوی ادامه دهنده در حال شکلگیری است و کامل نشده، نمیتوان گفت که روند ادامه مییابد یا برگشت قیمت اتفاق میافتد.
به همین دلیل باید به خطوط روندی که برای رسم الگوهای قیمت کشیده شده توجه زیادی شود و ببینیم آیا قیمت از محدودهای که به نظر میرسد الگوی ادامهدار است به پایین رشد میکند یا بالا.
در تحلیل تکنیکال معمولا توصیه میشود روند را ادامهدار بدانیم مگر اینکه بازگشت روند تایید شود (روند ادامهدار است مگر اینکه خلاف آن ثابت شود).
بطور کلی، هرچقدر زمان طولانیتر برای تکمیل یک الگوی قیمت صرف شود و هر چقدر تحرکات قیمت در الگو بزرگتر باشد، حرکت بعدی قیمت در خارج از محدوده الگوی ادامهدار نیز شدیدتر خواهد بود (چه روند صعودی باشد چه نزولی).
شناختهشدهترین الگوهای ادامهدهنده:
- الگوی پرچم سهگوش (Pennant)
- الگوی پرچم (Flag)
- الگوی کنج (به انگلیسی Wedge)
- الگوی مثلث
الگوی پرچم سهگوش
پرچم سهگوش با رسم دو خط روند که در نهایت به هم میرسند تشکیل میشود.
یک ویژگی اصلی پرچم سهگوش، این است که یکی از خطوط روند نزولی و دیگر صعودی است.
تصویر زیر نمونه یک الگوی پرچم سهگوش را نشان میدهد.
اغلب اوقات، حجم معاملات در حین شکلگیری این الگو کاهش مییابد و در زمان خروج قیمت از الگو، حجم معاملات افزایش پیدا میکند.
توجه داشته باشید که الگوی پرچم را با الگوی مثلث متقارن اشتباه نگیرید، هر پرچم باید دارای پایه باشد و در مورد الگوی پرچم سه گوش نیز همین موضوع صدق میکند. در تصویر فوق مشاهده میکنید که یک موج صعودی قبل از پرچم وجود داشته که معادل پایه پرچم است.
الگوی پرچم
این الگو از دو خط روند موازی تشکیل شده که گاهی شیب نزولی و گاهی شیب صعودی دارند و گاهی نیز افقی هستند.
بطور کلی الگوی پرچم که دارای شیب صعودی است نشاندهنده وقفه در یک روند نزولی است.
بالعکس، پرچمی که شیب نزولی دارد، نشاندهنده وقفه در یک روند صعودی است.
معمولا شکلگیری پرچم با کاهش حجم معاملات همراه میشود و با خارج شدن قیمت از الگو، حجم مجدد به حالت قبل از الگو بر میگردد.
الگوی کنج (شکل گوِه)
الگوی کنج شبیه الگوی پرچم سهگوش است و از دو خط روند همگرا تشکیل شده است. با این حال، ویژگی اصلی الگوی کنج این است که هر دو خط روند در یک مسیر هستند، یا صعودی یا نزولی.
بنابراین اگر یکی از خطوط روند صعودی باشند و یکی دیگر نزولی، نمیتوان آن را الگوی کنج دانست.
یک الگوی کنج با شیب نزولی، نشاندهنده یک وقفه در روند صعودی است.
الگوی کنج با شیب صعودی، نشاندهنده وقفه در یک روند صعودی است.
پس از خارج شدن قیمت از این الگو، قیمت به روند گذشته خود ادامه میدهند. مانند الگوی پرچم و پرچم سهگوش، قیمت در حین شکلگیری این الگو کاهش مییابد و زمانی که قیمت از محدوده الگو خارج میشود حجم معاملات بالا میرود.
الگوی مثلت
الگوهای مثلت از متداولترین الگوها در تحلیل تکنیکال هستند، زیرا به دفعات در نمودارهای مختلف شکل میگیرند.
سه الگوی متداول مثلت شامل مثلث متقارن، مثلث صعودی و مثلث نزولی است.
شکلگیری این الگوهای قیمت، میتواند از چند هفته تا چندماه طول بکشد.
الگوی مثلث متقارن زمانی شکل میگیرد که دو خط روند همگرا به سمت هم حرکت میکنند و نشاندهنده این است که یک شکست قیمت به سمت بالا یا پایین رخ خواهد داد.
تا زمانی که این طغیان به وقوع نپیوسته نمیتوان جهت آنرا تشخیص داد. فقط زمانی که قیمت یکی از خطوط بالا یا پایین عبور کرد و شکست تایید شد باید مطابق روند ایجاد شده تصمیم معاملاتی را گرفت.
الگوی مثلث صعودی، دارای خط روند افقی در بالا و یک خط روند صعودی الگوی برگشتی سر و شانه در پایین مثلث است. این الگو نشان از این دارد که به احتمال قوی شکست قیمت به سمت بالای مثلث واقع خواهد شد.
الگوی مثلث نزولی، از سمت دیگر دارای خط روند افقی در پایین و یک خط روند نزولی در بالای مثلث است. این الگو نشان از این دارد که به احتمال قوی شکست قیمت به سمت پایین مثلث اتفاق خواهد افتاد.
نمونه مثلث نزولی:
بزرگی تحرک قیمت پس از خارج شدن از الگوی مثلث معمولا به اندازه ضلع عمودی سمت چپ مثلث است.
الگوی فنجان و دسته
الگوی فنجان و دسته یک الگوی ادامه دهنده صعودی است. شکلگیری این الگو نشان میدهد الگوی صعودی برای مدتی با وقفه مواجه شده ولی پس از تکمیل الگو روند صعودی از سر گرفته خواهد شد.
بخش فنجان مانند الگو، شکلی مانند U دارد که مشابه انحنای کف فنجان یا کاسه است. بنابراین این شکل نباید به شکل V باشد. بخش «دسته»، در سمت راست فنجان به شکل یک پولبک کوچک شکل میگیرد و مشابه الگوی پرچم سهگوش یا پرچم چهارگوش است.
وقتی این الگو تکمیل شد، دارایی موردنظر ممکن است به سقفهای جدید دست یابد.
نمونهای از الگوی فنجان و دسته را در زیر میتوانید ببینید:
الگوهای بازگشتی
در تحلیل تکنیکال، الگویی که تغییر در روند کنونی را نشان میدهد با نام الگوی بازگشتی (Reversal Pattern) شناخته میشود.
این الگوها نمایانگر آن است که از قدرت خریداران یا فروشندگان بازار کاسته شده است. با شکلگیری این الگو، روندی که قبلا تشکیل شده متوقف میشود و سپس به مسیر جدیدی که از سمت مخالف قدرت گرفته وارد میشود.
برای مثال یک روند صعودی که توسط خریداران مشتاق دنبال میشود با شکلگیری الگوی برگشتی سر و شانه یک الگوی بازگشتی متوقف میشود که نشاندهنده توازن قدرت در بین خریداران و فروشندگان است. ولی در نهایت فروشندگان برنده میشوند و روند به نزولی تغییر مییابد.
بازگشتهای قیمت که در سقف بازار روی میدهد با نام الگوهای توزیعی (distribution patterns) شناخته میشوند. در این شرایط، دارایی مورد معامله در بازار به شکل الگوی برگشتی سر و شانه هیجانی فروخته میشود.
بالعکس، بازگشتهای قیمت که در کف بازار رخ میدهد، همراه با خرید مشتاقانه و هیجانی از سمت خریداران روبرو میشود.
مانند الگوهای بازگشتی، هرچقدر تشکیل الگوهای ادامهدهنده طولانیتر شود، حرکت مورد انتظار بعدی قیمت پس از شکست حمایت یا مقاومت، بزرگتر خواهد بود.
برخی از الگوهای برگشتی:
- الگوی سر و شانه، نشاندهنده دو حرکت کوچکتر قیمت است که دو طرف یک حرکت بزرگتر را در بر گرفته است.
- الگوی سقف دوقلو، نشاندهنده یک موج افزایشی قیمت است که پس از نیز یک موج دیگر در تلاش برای شکستن مقاومت موج قبلی ناکام میماند.
- الگوی کف دوقلو، نشاندهنده یک موج کاهشی قیمت است که پس از آن یک موج کاهشی دیگر در تلاش برای شکستن حمایت موج قبلی ناکام میماند.
الگوی سر و شانه
الگوی سر و شانه ممکن است در سقف بازار یا کف بازار شکل بگیرد. این الگو شامل سه موج است، یک موج اولیه که با موج دوم که از موج اول بزرگتر است ادامه پیدا میکند و در نهایت یک موج سوم که از موج دوم کوچکتر است تکمیل میشود.
با تشکیل الگوی سر و شانه در یک روند صعودی، ممکن است روند به نزولی تغییر کند. بالعکس، با تشکیل الگوی سر و شانه در روند نزولی، روند نزولی ممکن است به روند صعودی تغییر کند.
در الگوی سر و شانه، یک خط روند دارای شیب نزولی یا صعودی و یا حتی بدون شیب، را میتوان با اتصال کفها یا سقفها ترسیم کرد.
با مشاهده تصویر زیر به درک بهتری از این الگو میرسید:
در حین تکمیل الگو، حجم معاملات معمولا کاهش مییابد و پس از شکسته شدن خط روند، حجم مانند سابق میشود.
الگوی کف و سقف دوقلو
الگوی کف و سقف دوقلو، نشاندهنده مناطقی است که بازار دو تلاش ناموفق برای شکستن حمایت یا مقاومت داشته است. در مورد سقف دوقلو کع اغلب مواقع مشابه حرف M است، موج صعودی دوم در تلاش برای شکستن مقاومت قبلی ناکام میماند و در نهایت به تغییر روند منجر میشود.
از سمت دیگر، کف دوقلو مشابه حرف W است و زمانی اتفاق میافتد که قیمت تلاش میکند از سطح حمایت قبلی پایینتر روند ولی در اینکار موفق نمیشود. در نتیجه تکمیل این الگو، قیمت پس از شکستن مقاومت خود از روند نزولی به صعودی تبدیل میشود.
الگوی کف و سقف سهقلو
گاهی به جای دو سقف یا کف تقریبا برابر، سه سقف یا کف تشکیل میشود که به آن کف و سقف سهقلو میگویند. این الگو زیاد متداول نیست.
شکلگیری این الگو میتواند نشانهی قدرتمندی از تغییر روند باشد.
شکافها
شکاف یا Gap در تحلیل تکنیکال زمانی است که در نمودار قیمت، در بین دو بازه زمانی معاملاتی، یک فضای خالی به دلیل تفاوت عمده در مقدار افزایش یا کاهش قیمت ایجاد میشود.
برای مثال، یک سهم ممکن است در یک روز معاملاتی، در قیمت 500 تومان بسته و روز بعد با اختلاف زیاد در قیمت 535 تومان بازگشایی شود.
سه نوع شکاف عمده وجود دارد:
- شکاف گسست (Breakaway gap)
- شکاف فرار (runaway gap)
- شکاف خستگی (exhaustion gap)
شکافهای گسست در ابتدای یک روند و شکافهای فرار در میانه یک روند تشکیل میشوند و شکافهای خستگی نشان از پایان قریبالوقوع یک روند دارند.
سخن آخر
الگوها اهمیت زیادی در تحلیل تکنیکال دارند ولی برای شناسایی آنها باید تمرین کنید و تجربه داشته باشید.
خیلی راحت میتوان به گذشته نمودار نگاه کرد و این الگوها را شناسایی کرد ولی تا وقتی که الگو تکمیل نشده، شناسایی آن چندان ساده نیست.
تا زمانی که الگو تکمیل نشده نمیتوان آنرا یک الگوی معتبر دانست.
قصد شروع سرمایهگذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود:
قصد خرید یا فروش ارز دیجیتال در ایران را دارید؟ در این سایت میتوانید با اطمینان و با چند کلیک خرید کنید:
تحلیل تکنیکال دو نماد بورسی | های وب و الگوی برگشتی کاپ | مقاومت های مهم اوان کجاست؟
شایان ذکر است که تحلیل دو نماد های وب و اوان به هیچ عنوان سیگنالی برای خرید یا فروش این دو سهم نیست.
های وب و الگوی برگشتی کاپ؟
قیمت های وب بعد از رشدهای اخیر در چند هفته گذشته به نظر میآید که در حال تشکیل یک الگوی برگشتی به صورت کاپ است. البته در نمایی بازتر سهم در حال شکل گیری سر و شانه معکوس است و اخیرا قیمت وارد بخش شانه راست شده است که اگر این موضوع تائید و تثبیت شود قیمت در گام اول میتواند تا ۱,۰۰۰ تومان رشد کند که این محدوده همزمان است با فیبوی ۰.۲۳ اصلاح اخیر. در گام بعدی اگر قیمت از تارگت اول عبور کند این بار و در گام دوم میتواند تا ۱,۲۰۰ تومان در فیبوی ۰.۳۸ اصلاح اخیر رشد کند. موضوعی که رشد قیمت را در نمودار قیمت مهیا میکند ممکن است به خاطر شکل گیری واگرایی مثبتی باشد که در میان نمودار قیمت و اندیکاتور RSI تشکیل شده است و همچنان ادامه دارد.
خلاصه تحلیل تکنیکالهای وب
حمایت اول: ۸۰۰ تومان
حمایت دوم: ۷۵۰ تومان
نوع حمایت: حمایت هندسی
نوع الگو: الگوی سر و شانه معکوس
وضعیت اندیکاتور RSI: روند صعودی RSI همچنان محفوظ است
واگرایی: واگرایی مثبت میان نمودار قیمت و RSI
مقاومت اول: ۱,۰۰۰ تومان
مقاومت دوم: ۱,۲۰۰ تومان
مقاومت های مهم اوان کجاست؟
اوان در دو سال گذشته درون یک ساختار کارکشن بصورت زیگزاگ منظم اصلاح کرده است و اخیرا قیمت سهم از کف قیمتی خود در ۸۵۰ تومان موفق به رشد ۳۰ درصدی شده است و این روند میتواند تا فیبوی ۰.۲۳ اصلاح اخیر در ۱۷۰۰ تومان نیز ادامه پیدا کند، اما قبل از آن باید از سد مقاومتهای هندسی ۱۲۰۰ و ۱۴۵۰ تومان عبور کند. ادامه روند صعودی در اندیکاتور RSI میتواند نشانه خوبی از ادامه روند صعودی در نمودار قیمت باشد.
با توجه به حمایت سهم در ۱۰۰۰ تومان و با در نظر گرفتن افق یک ساله میشود گفت که نسبت ریسک به ریوارد سهم مناسب ارزیابی میشود.
خلاصه تحلیل تکنیکال اوان
حمایت اول: ۸۶۰ تومان
حمایت دوم: ۱,۰۰۰ تومان
نوع حمایت: حمایت هندسی
نوع الگو: الگوی کاپ
وضعیت اندیکاتور RSI: روند صعودی RSI همچنان محفوظ است
واگرایی: واگرایی مثبت میان نمودار قیمت و RSI
مقاومت اول: ۱,۲۰۰ تومان
مقاومت دوم: ۱,۴۴۰ تومان
الگوهای کنج چیست و چه کاربردی در بازار دارند؟
الگوی کنج یا گَوِه يا وجها (Wedge) نشانهٔ توقف در روند فعلی هستند.
وقتی با چنین الگویی روبرو میشوید این نشان میدهد که معاملهگران هنوز دارند تصمیم میگیرند که در مرحلهٔ بعد جفتارز را کجا و چگونه معامله کنند.
کنج نزولی یک الگوی نموداری الگوی برگشتی سر و شانه صعودی است که در یک روند روبه بالا شکل میگیرد و خطوط به سمت پایین شیبدار میشوند.
کنج صعودی یک الگوی نموداری نزولی است که در یک روند رو به پایین دیده میشود و خطوط به سمت بالا شیبدار میشوند.
کنجها میتوانند الگوی ادامهدهنده یا برگشتی باشند.
کنجهای صعودی
کنج صعودی وقتی شکل میگیرد که الگوی برگشتی سر و شانه قیمت بین خطوط حمایت و مقاومت شیبدار به سمت بالا تثبیت میشود.
در اینجا شیب خط حمایت بیشتر از مقاومت است.
این نشان میدهد که کفهای بالاتر سریعتر از سقفهای بالاتر شکل میگیرند.
و این منجر به الگوی شبیه کنج میشود.
با تثبیت قیمتها می دانیم که نوسانات بزرگی در راه است و الگوی برگشتی سر و شانه تغییری ناگهانی در جهت بالا یا پایین خواهیم داشت.
اگر کنجی صعودی بعد از روند رو به بالا شکل بگیرد، معمولاً یک الگوی برگشتی است و قیمت افول میکند.
و اگر در طول روند نزولی تشکیل شود ممکن است نشاندهنده ادامه حرکت نزولی باشد.
به هر حال، نکته مهم این است که وقتی این الگوی نموداری را میبینید، باید آماده باشید برای وارد کردن سفارشات.
در مثال اول یک کنج صعودی در پایان روند رو به بالا شکل گرفت.
ببینید که چگونه قیمت پایین آمد. این یعنی تریدرهای زیادی هستند که ترجیح میدهند فروش بگیرند، نه خرید!
آنها قیمت را پایین آوردند تا خط روند را بشکنند الگوی برگشتی سر و شانه و نشان دادند که ممکن است روند رو به پایین در آینده دیده شود.
درست مانند دیگر الگوهای نموداری که قبلاً در مورد آنها صحبت کردیم، تغییر قیمت بعد از این تغییر ناگهانی تقریباً به همان بزرگی ارتفاع الگوی شکل گرفته است.
حالا بیایید نگاهی به مثال دیگری از کنج صعودی داشته باشیم. اما این بار این الگو به عنوان سیگنال ادامه روند نزولی عمل میکند.
چنان که میبینید، قیمت قبل از تثبیت و ترسیم سقفهای بالاتر و حتی کفهای بالاتر از یک روند نزولی آمده است.
در این مورد قیمت به سمت پایین شکسته و روند نزولی ادامه پیدا کرد. به این دلیل است که به آن سیگنال ادامهدهندهی روند می گویند.
ببینید قیمت چه تغییر جالبی رو به پایین با ارتفاع کنج تشکیل داده.
تا اینجا چی یاد گرفتیم؟
کنج افزایشی که بعد از روند صعودی شکل میگیرد معمولاً منجر به وارونگی روند رو به پایین میشود در حالی که کنج صعودی که در طی روند رو به پایین شکل میگیرد معمولاً منجر به ادامه میشود (روند رو به پایین).
به بیان ساده کنجی صعودی منجر به روند نزولی میشود که یعنی یک الگوی نزولی است.
کنجهای نزولی
کنج نزولی هم درست مانند کنج صعودی ممکن است نشانه ادامهی روند یا بازگشت روند باشد.
به عنوان یک سیگنال برگشتی این الگو در کف روند نزولی شکل میگیرد و نشان دهندهی این است که روند بعدی رو به بالاست.
به عنوان سیگنال ادامهدهنده، این الگو در طی روند صعودی شکل میگیرد و بدین معناست که حرکات قیمت صعودی به سمت بالا از سر گرفته میشود.
بر خلاف کنج صعودی، کنج ریزشی یک الگوی نموداری صعودی است.
در این مثال کنج نزولی یک نشانهٔ بازگشتی هستند.
بعد از روند رو به پایین قیمت، سقفهای پایینتر و کفهای پایینتر ایجاد کرد.
توجه داشته باشید که شیب خط روند نزولی که سقفها را متصل میکند شیب بیشتری نسبت به خط روندی دارد که کفها را متصل میکند.
در شکست بالاتر از بالای کنج، جفتارز تغییر خوبی رو به بالا داشته که تقریباً برابر با ارتفاع الگو است. در این مورد افزایش قیمت بیشتر از میزان هدف بوده است؟
بیایید نگاهی داشته باشیم به مثالی که در آن کنجهای نزولی نشانهی ادامه هستند.
چنان که قبلاً گفتیم وقتی کنجی نزولی در طی روند صعودی شکل میگیرد معمولاً نشان دهندهٔ این است که روند بعداً دوبار از سر گرفته خواهد شد.
در این مورد قیمت کمی بعد از افزایش شدید ثابت شد. شاید معنایش این باشد که خریداران کمی صبر کردند تا نفسی تازه کنند و احتمالاً افراد بیشتری را جذب کردند تا با پیش خرید سهام قیمت را بالا ببرند.
ظاهراً جفتارز در حال آماده شدن برای تغییری قدرتمند است. به چه جهتی خواهد رفت؟
میبینید چگونه قیمت در قسمت بالایی شکست و بالاتر هم رفت؟
اگر ترتیب ورود را بالای این روند نزولی قرار دهیم که بالاهای دو ارز را به یکدیگر متصل کرده، میتوانیم به روند قوی رو به بالا بپیوندیم و سود کنیم!
اگر میخواهید سود بیشتری به دست آورید، میتوانید مقداری از سود را با بستن بخشی از موقعیتتان در هدف نگه دارید و بعد بگذارید که بقیهٔ موقعیتتان به روند خود ادامه دهد.
آموزش بورس
تحلیل فاندامنتال و بنیادی ، تحلیل تکنیکال ، اندیکاتور ، فیلترنویسی ، سیگنال خرید و فروش
جلسه هفدهم - الگوی سر و شانه
با جلسه هفدهم آموزش بورس و مشخصا الگوی سر و شانه در چارت خدمت شما هستیم
الگوها در چارت و نمودار بعنوان یک قرار توافقی جمعی در بین سرمایه گذاران مطرح بوده که با دیدن علائمی مشخص ،همگی با هم تصمیم به خرید یا فروش میگیرند .آنچه صحت عملکرد روند الگوها اعم از گسترشی و یا برگشتی را معتبر میکنه اینه که جمع کثیری از سرمایه گذاران توافق کرده اند که با دیدن این علائم خاص یک تصمیم واحد بگیرند . لذا اقدام جمعی سرمایه گذاران به خرید یک سهم با مشاهده یک الگو به تشکیل صف خرید و افزایش قیمت و در نتیجه صحت عملکرد الگو کمک میکنه.و برعکس ، اقدام جمعی آنها به فروش باعث ایجاد صف فروش خواهند شد.
یکی از این الگوها که رده الگوهای برگشتی طبقه بندی می شوند الگوی سر و شانه هست که به دو نوع سر و شانه سقف و سر و شانه کف یا معکوس تقسیم میشوند:
الگوی سر و شانه سقف
وجود موارد زیر دراثباط تشکیل الگوی سر و شانه سقف برابر تصویر فوق الزامی است :
1-قیمت در کانالی صعودی ابتدا قله A ایجاد کرده و در ادامه پس اصلاح قیمت تا نقطه B کاهش می یابد
2-مجددا قیمت افزایش یافته تا قله C را تشکیل می دهد که الزاما بالاتر از قله A خواهد بود .
3-باز قیمت تا نقطه D کاهش یافته که الزاما برابر نقطه B نیست و می تواند کمی بالاتر یا پایینتر از آن باشد .در تصویر فوق نقاط B و D برابر فرض شده اند.
4- سپس مجددا قیمت افزایش یافته تا به قله E برسد که حتما از قله C پایینتر است ولی می تواند همسطح A نباشد
5- در ادامه قیمت تا نقطه F کاهش می یابد . در این صورت الگوی سر و شانه تشکیل شده است.
مفاهیم الگو به شرح زیر است:
نقطه C که بالاترین نقطه در نموار است را سر الگو می نامند
نقطه A و نقطه E که قله هایی کوتاهتر از C دارند را شانه الگو می نامند
خطی که نقاط B را به D متصل کرده و ادامه می یابد را خط گردن می نامند. این خط الزاما افقی نبوده و می تواند مورب باشد.
تفسیر الگو:
با تشکیل این الگو ، اگر قیمت تا نقطه F کاهش یافت ، سیگنال روند کاهشی قیمت صادر شده و قیمت ابتدا یکبار دیگر تا خط گردن بالا رفته و سپس مجددا کاهش می یابد. میزان کاهشی که در وهله اول انتظار داریم اتفاق بیافتد و در تصویر به نام TP1 و به رنگ قرمز نشان داده شده برابر میزان فاصله خط گردن تا سر الگو یعنی نقطه C هست. این نقطه خط حمایت اولیه الگو را تشکیل میدهد. اما الگوی برگشتی سر و شانه اگر قیمت بتواند این نقطه حمایت را بشکند ، حمایت بعدی به اندازه TP2 و برابر 100 درصد روند صعودی تا قله C خواهد بود.
چند نکته در خصوص الگوها مشترک هست که با رعایت بشه:
اول اینکه ما نباید دچار هیجان عرضه و تقاضا و شاخص و این قبیل موارد شویم. بلکه با یک استراتژی مشخص تا زمانیکه سیگنال خرید صادر شده ، خرید کنیم و حد ضرر و سود هم طبق مفاهیم و خطوط حمایت و مقاومت و اندیکاتورها و الگوها تنظیم کنیم. و دیگه هر روز با مشاهده تعداد خریداران و بالا پایین رفتن قیمت حد و اندازه را دستکاری نکنیم.
البته اگر بعد از ورود به بازار سیگنالی خلاف جهت روند دریافت کردیم میتوانیم نسبت به اصلاح حد ضرر و سود اقدام کنیم . همانطور که با دریافت سیگنال گسترشی می توانیم هدف را بالاتر در نظر بگیریم
اما دقت داشته باشیم که این کار نباید هر روز با تغییر روند موقت صورت بگیره.
دوم اینکه قیمت ورود و خروج از بازار دقیقا برابر سیگنالها انجام شود و از اوردر گذاری در قیمتهای بینابینی خودداری شود
سوم اینکه تا زمانیکه یک الگو بطور کامل تشکیل نشده از پیشگویی خودداری شود. بارها دیده شده فردی با مشاهده نیمی از الگو اقدام به پیشگویی و رسم مابقی الگو طبق ذهن خود نموده ، ولی در ادامه نه تنها آن الگو تشکیل نشده بلکه الگوی مخالف نظر آن فرد تشکیل شده است.
چهارم اینکه در بازار سرمایه همانطور که ممکنه فرصتها به زودی از دست برود ، ولی عجولانه تصمیم گرفتن هم باعث ضررهای جبران ناپذیر میشه.
برابر تصویر فوق چنانچه شما مالک یک سهم هستید و آن را در روزهای قبل خریده اید ، بهترین نقطه برای خروج از بازار و نقد کردن سهمتون نقطه G هست .
دقت کنید زمانیکه قیمت به نقطه C رسیده ما به دلیل اینکه قیمت هنوز در کانال صعودی هست تصمیمی به فروش نمیگیریم و انتظارمون این هست که پس از کاهش قیمت مجددا قله ای بالاتر از C را فتح کند و اگر از قبل هدفمان را روی C گذاشته ایم ، حتی باید هدف را بالاتر هم ببریم.
اما اگر قیمت از خط گردن پایینتر آمد دیگه با اطمینان میتونیم بگیم که الگوی سر و شانه تشکیل شده و سهاممون رو هم بفروشیم.
ضمنا اگر مالک این سهم نیستید باز باید بدانید که این سهم در حال حاضر ارزش خرید ندارد و اینطور تصور نکنید که قیمت به کف رسیده و در آینده مجددا به قله های A و E ویا حتی C میرسه
چرا که بقیه سرمایه گذارانی که مسلط به علم بازار سرمایه هستند این اصول را پذیرفته اند که این الگو سیگنال فروش است . اگر میبینید در این قیمتها هم معاملات خرید انجام میشه قطعا به این دلیل است که عده ای علم و سواد بورس را ندارند و یا با موج موقتی بازار حرکت میکنند.
هدف الگوها و اندیکاتورها این است که قبل از تشکیل صف های خرید و فروش به شما سیگنال بده و شما زودتر از بازار و سایرین عمل کنید وگرنه زمان طلایی بازار را از دست داده اید. چه بسا زمانی شما متوجه فروش سهم شوید که آن سهم تبدیل به صف فروش شده باشه و دیگر خریداری برای سهمتان وجود نداشته باشه و ناچارا همراه با موج به قعر قیمتهای اولیه خرید برگردید.
الگوی سر و شانه کف یا برگشتی
در تصویر بالا، الگوی سر و شانه کف یا معکوس را هم ملاحظه میکنید که به دلیل مشابهت با الگوی قبل ولی در خلاف جهت ، از ذکر جزییات خودداری میکنم.
تحلیل الگوهای نموداری
الگوهای نموداری با نگاه فراگیر کمک میکنند تا سیگنالهای معاملاتی یا نشانههایی از حرکت آینده قیمت مشخص شوند. با آموزش این الگوها در دیجی اکسچنج با ما همراه باشید.
الگوهای نموداری
یکی از فرضیاتی که در نوشته های گذشته داشتیم این بود که تاریخ تکرار میشود. تئوری الگوهایی نموداری بر اساس این فرضیه است، الگوهای نموداری در طول زمان تکرار شده و تمایل دارند تا نتایج مشابهی را تولید کنند. برای مثال، زمانی که احساسات بازار از خوشبینانه به سمت ترس حرکت میکند، الگوی مشخصی ممکن است شکل بگیرد قبل از اینکه معامله گران و سرمایهگذاران شروع به فروختن سهمهای خود و پایین آوردن قیمت بکنند.
الگوهای نموداری تعاریف و شاخصهای مشخصی دارند، اما الگویی که 100% به شما بگوید که قیمت به کدام سمت حرکت میکند وجود ندارد وگرنه پولدارترین مرد دنیا باید یک معاملهگر میبود نه یک سرمایهگذار. فرآیند تشخیص الگوهای نموداری بر اساس این شاخصها میتواند ذاتی باشد، برای همین است که رسم و فهم نمودار اغلب بهصورت یک هنر دیده میشود تا یک علم.
یک دستهبندی محبوب برای نمودارها بهصورت الگوهای بازگشتی و الگوهای ادامهدهنده است. یک الگوی برگشتی سیگنال میدهد که در صورت تکمیل الگو روند قیمت بر خواهد گشت، درحالیکه سیگنال ادامهدهنده در صورت تکمیل سیگنالی برای ادامه روند قبلی میدهد. این الگوها ممکن است در هر بازه زمانی مشاهده شوند. در ادامه برخی از محبوبترین الگوهای نموداری شرح داده میشوند.
الگوهای بازگشتی
الگوهایی هستند که باعث برگشت روند قیمت میشوند و به دو دسته تقسیم میشوند.
۱- سر و شانه
در این الگو، سر باید از شانه چپ و راست بزرگتر باشد، شانههای چپ و راست بهتر است چه از نظر بازه قیمتی و چه از نظر بازه زمانی تفاوت فاحشی با یکدیگر نداشته باشند. به این معنی که اگر ۱ ماه طول کشیده است تا شانه چپ تشکیل شود، شانه راست نمیتواند ۵ روزه تشکیل شود. واضح است که در این صورت، ما الگو را اشتباه تشخیص دادهایم. اگر فرض کنیم طول شانه چپ از نظر قیمتی بسیار بلند باشد و مثلا ۵۰ تومان نوسان قیمت داشته شانه راست نمیتواند با نوسان قیمت ۵ تومانی تشکیل شود و مسلما الگویی تشکیل نمیشود.
زمانی که سر و شانه را مشاهده میکنیم، یک خط از شانه چپ به سمت شانه راست امتداد میدهیم. بهگونهای که خط به دونقطهای که سر را تشکیل دادهاند، برخورد داشته باشد. در این مرحله اگر قیمت از خط گردن گذر کند، امکان اینکه بهاندازه فاصله خط گردن تا سر افزایش یا کاهش داشته باشد بسیار زیاد است.
۲- کف یا سقف دو قلو
برای تشکیل کف دو قلو باید با این نکته توجه کنیم که باید قیمت دو بار یک سطح حمایتی را لمس میکند. در این حالت خریداران به یک وحدت نظر میرسند که حمایت قوی تشکیلشده و بازار میل به صعود دارد. همین امر باعث میشود خریداران بیشتری وارد بازار شوند و قیمتها افزایش یابد. این فرآیند منجر به شکسته شدن یک سطح مقاومتی مهم میشود.
این شکست سطح مقاومت، خریداران بیشتری را وارد بازار میکند و از تمایل فروشندگان به فروش میکاهد. در بیشتر مواقع قیمت بهاندازه فاصله دو کف تا نقطه مقاومت رشد میکند.
در تشکیل سقف دوقلو، فشار فروش ناشی از برخورد دوباره به یک مقاومت و عدم توانایی برای شکست آن، باعث ریزش شدید قیمت، کاهش قدرت خریداران و افزایش تعداد فروشندگان میشود که همین امر موجب شکست حمایت بعدی قیمت خواهد شد.
از دست رفتن این حمایت فشار فروش را در بازار مضاعف میکند و باعث ریزش هرچه بیشتر قیمت میشود که در اکثر مواقع بهاندازه فاصله قله قیمتی تا حمایت شکسته شده قیمت ریزش خواهد کرد.
در دستهبندیها، کف یا سقف سهقلو هم داریم که تنها تفاوت آنها با مثالهای بالا در این است که در آنها سه برخورد وجود دارد.
الگوهای ادامهدهنده
۱- مثلث
این الگو از دو خط حمایتی و مقاومتی تشکیلشده و این خطوط ممکن است دینامیک یا استاتیک باشند. نکتهای که برای تشکیل مثلث حائز اهمیت است این است که تعداد برخوردها در مثلث باید به پنج برخورد متوالی برسد و زیر چهار برخورد مثلث برای ما اهمیت چندانی ندارد.
در دستهبندیها، مثلث جزو الگوها ادامهدهنده روند است اما تجربه ثابت کرده که قیمت از هر ضلع مثلث که خارج شود میتواند با اندازه قاعده مثلث افزایش یا کاهش یابد، درنتیجه میتواند یک الگوی بازگشتی نیز باشد.
۲- کنج
کنجها از همان قواعد مثلثها پیروی میکنند؛ اما تنها تفاوتشان در مدتزمان شکلگیری است. کنجها الگوی برگشتی سر و شانه زمان تشکیل شدنشان بلندتر از مثلث است، مثلا اگر حرکت یک سهم طی مدت ۲ سال در قالب یک مثلث قرار بگیرد، به آن کنج میگوییم.
۳- پرچم
زمانهایی وجود دارد که در بازار حرکتهای صعودی یا نزولی در مدتزمان بسیار کوتاه شکل میگیرد و بعدازآن بازار وارد فاز اصلاحی میشود؛ اما این اصلاح نباید طولانیمدت شده و از طول میله پرچم بیشتر شود. در نقطهای که این اصلاح به پایان میرسد و بازار در جهت موج پیشرو قبلی قرار میگیرد، برای هدف بعدی قیمت، میتوان طول میله پرچم را تصور کرد.
۴- مستطیل یا کانال
کانالها بین دو حمایت و مقاومت موازی شکل میگیرند و میتوانند صعودی، نزولی و یا حتی خنثی باشند. قیمت در صورت خروج از کانال بهاندازه ارتفاع کانال خود میتواند صعود یا نزول داشته باشد.
سخن آخر
در کنار یادگیری انواع الگوهای شمعی، استفاده از الگوهای تحلیل تکنیکال کلاسیک همچنین خط روند و خطوط استاتیکی، کمک شایانی به تحلیل شما میکند. هرچه تحلیل شما دقیقتر باشد؛ ریسک شما کاهش مییابد و با قطعیت بیشتری میتوانید سرمایهگذاری کنید.
برای استفاده از این ابزارها، علاوه داشتن بر دانش و درک صحیح از فلسفه به وجود آمدن آنها، تجربه نقش بزرگی بازی خواهد کرد. اگر شما بهدرستی همه قواعد را درک کردید، هرچه تجربه بیشتری در استفاده از آنها داشته باشید، نتایج بهتری خواهید گرفت.
دیدگاه شما