برای شناخت کندل مقاله آموزش پرایس اکشن RTM و برای شناخت حمایت و مقاومت مقاله محدوده قیمت در RTM را می توانید مطالعه کنید.
"تپسی" تا پایان اردیبهشت عرضه اولیه می شود/ برنامه افزایش سرمایه و ۳ استراتژی
مدیران عامل و مالی تپسی به همراه ارزش گذار ضمن اعلام آخرین وضعیت مالی و عملکردی از سه استراتژی برای رشد آتی، برنامه افزایش سرمایه و عرضه اولیه سهام تا پایان اردیبهشت خبر دادند.
به گزارش پایگاه خبری بورس پرس، به دنبال انتشار گزارش ارزش گذاری شرکت پیشگامان فن آوری و دانش آرامیس معروف به تپسی، نشستی خبری با حضور میلاد منشی پور مدیرعامل، میترا عظیمی مدیر ارشد مالی تپسی، روئین صمدزاده مدیر بورس تپسی، احسان مرادی مدیرعامل تامین سرمایه کاردان به عنوان ارزش گذار و اصحاب رسانه بعداز ظهر دیروز برگزار شد.
براین اساس، میلاد منشی پور درخصوص شرایط پذیرش تپسی در بازار سرمایه گفت: شروط 17 گانهای از سوی مسئولان بازار سرمایه برای استارت آپها مشخص شد و سازمان بورس نیز آنها را ابلاغ کرد. ضوابط تعیین شده بطور کلی جهت حفظ حقوق سهامداران آتی با در نظر گرفتن ویژگیهای استارت آپ ها است.
سه شرط اصلی پذیرش تپسی در بازار سرمایه
وی بازگشت نقدینگی حاصل از عرضه اولیه به شرکت جهت توسعه آتی و سرمایهگذاری ، عدم خروج سهامداران اصلی و گروه های مدیریت از استارت آپ و دریافت تاییدیه برای نیازهای بنیادین استارت آپها از سوی نهادهای مختلف را جزو سه شرط اصلی پذیرش ذکر کرد. در این راستا، کلیه درآمدهای حاصل از عرضه اولیه جذب شرکت و صرف افزایش سرمایه و سرمایهگذاری میشود که پیشبینی شده، 300 میلیارد تومان سرمایه جدید وارد شرکت شود.
این مقام مسئول ادامه داد: در تهران روزانه 20 میلیون سفر درونشهری انجام میشود که 10 میلیون توسط خودروهای شخصی و 10 میلیون از طریق اتوبوس و مترو و سایر وسایل حمل و نقل عمومی صورت می گیرد. اگر بتوان 2 میلیون سفر از سهم خودروهای شخصی را از طریق تاکسیهای اینترنتی جذب کرد به رونق منجر می شود.
سه استراتژی برای رشد آتی
منشی پور از پیش بینی سه برابر شدن فروش تا پایان سال و برنامه کسب سهم بیشتر از بازار و رقیب اصلی خبر داد و گفت: تپسی اکنون در 16 شهر فعالیت دارد که ورود به 15 تا 20 شهر جدید در چرخه عملیات در دستور کار است. در واقع رشد آتی شرکت با افزودن فعالیت در سه شهر جدید طی هر ماه پس از عرضه اولیه، راه اندازی شاخه های جدید درامدی در حوزه حمل و نقل درون شهری، ورود به کسب و کارهای نوین طی سه تا 4 ماه آینده، رقم خواهد خورد.
به گفته وی، عمده ارزش شرکتهای دانش بنیان داراییهای نامشهود است که بر اساس طرح تجاری و توسعه در آینده انجام شده و خریداران سهام این شرکتها طبق پیشبینی اقدام به خرید سهام عرضه اولیه شرکت میکنند.
میترا عظیمی مدیر ارشد مالی تپسی درخصوص اثر کرونا در تحقق پیشبینیها گفت: در برآوردها در نظر گرفته شده بود سال 1400 از پیک کرونا عبور کرده و عرضه اولیه سهام صورت گیرد که این موضوع محقق نشد. تامین سرمایه کاردان حسابرسی و پیشبینی محافظهکارانهای داشت. بطور مثال درآمد عملیاتی محقق شده در سال 1400 بیشتر از درآمد پیشبینی شده در گزارش ارزشگذاری بود اما درباره سود خالص 1400 با توجه به اینکه هنوز حسابرسی انجام نشده نمی توان اظهار نظر کرد اما اخبار خوشی در این زمینه اعلام خواهد شد.
وی افزود: درآمد 6 ماهه دوم سال 1400 در مقایسه با مدت مشابه قبل حداقل 55 درصد رشد داشته و مجموع درآمد سالانه شرکت نیز بیش از 50 درصد نسبت به سال گذشته افزایش یافته است. درآمد سه ماهه آخر سال 1400 تپسی، 90 درصد بیش از میانگین درآمد ماهانه نیمه نخست سال گذشته بود. بنابراین از دی ماه با گسترش واکسیناسیون کرونا، اثر شیوع بیماری بر درآمد عملیاتی بسیار کاهش یافت.
تحقق برنامه افزایش سرمایه طی سال جاری
احسان مرادی مدیرعامل تامین سرمایه کاردان نیز درخصوص جزئیات برنامه افزایش سرمایه و اینکه آیا طی سال جاری محقق خواهد شد به بورس پرس گفت: درصورتی که افزایش سرمایه در دستور کار قرار گیرد از طریق کدال افشا و احتمالاً طی سال جاری محقق خواهد شد.
عرضه اولیه تا پایان اردیبهشت
وی در پاسخ به سوالی دیگر درباره زمان عرضه اولیه سهام تپسی در بازار دوم معاملات فرابورس به بورس پرس توضیح داد: درصورت مهیا بودن شرایط بازار، عرضه اولیه تا پایان اردیبهشت در فرابورس انجام می شود. احتمالاً عرضه اولیه در دو مرحله برای سهامداران حرفه ای و عموم صورت پذیرد .
کریپتویار
آسانکریپتو یه سیستم معاملاتی بازار ارزهای دیجیتاله که کمک میکنه در کوتاهترین زمان با بیشترین دقت پرسودترین ارزها رو شناسایی کنی؛ پس دیگه نیازی نیست 24 ساعته حواست به بازار باشه.
چرا کریپتویار؟
کاملترین ابزار فیلترنویسی بدون کدنویسی
انواع دادهها و ابزارها برای طراحی پیشرفتهترین فیلترها در پلتفرم آسانکریپتو موجود است و این امکان فراهم شده تا در یک محیط کاملا گرافیکی، فیلترهای خود را طراحی نمایید.
قویترین ابزار تست استراتژی معاملاتی
آسانکریپتو امکانات، ابزارها و دادههای متنوعی برای طراحی پیچیدهترین استراتژیهای معاملاتی و شروط ورود به استراتژی همچنین کیفیتسنجی آنها در اختیار شما قرار میدهد.
منعطفترین بستر طراحی شروط حرفهای
محیط پیادهسازی شروط در آسانکریپتو به نحوی طراحی شده که کاربر با آزادی فراوانی تمام شروط مد نظر خود را ایجاد کند.
پیشرفتهترین سرویس دریافت نوتیفیکیشن
آسانکریپتو با امکان شخصیسازی پیام و افزودن دادههای متنوع، پیشرفتهترین امکانات طراحی و ارسال نوتیفیکیشن را در اختیار شما قرار میدهد.
آسانکریپتو چه امکاناتی در اختیارت میذاره؟
What features asan crypto provides?
معاملات الگوریتمی
دادههای تاریخی ارزهای مختلف به همراه امکانات پیشرفته طراحی و تست استراتژی در پلتفرم آسانکریپتو در نظر گرفته شده تا پیچیدهترین استراتژیها به سادگی کیفیتسنجی بشن.
دریافت هشدارها
نوتیفیکیشن پیامی هوشمند است که شروط آن توسط شما طراحی میشود و در صورتی که آن شروط در بازار به وقوع بپیوندد، از طریق یکی از پیامرسانها و یا پوشنوتیفیکیشن اطلاعرسانی خواهد شد.
بهینهسازی استراتژی
با سرویس بهینهساز آسانکریپتو میتوانید شروط فیلتر و استراتژی معاملاتی خود را در کمترین زمان و با دقت بسیار بالایی بهینه کنید تا کیفیت خروجی آن به شکل چشمگیری افزایش یابد.
نحوه کارکردن با کریپتویار
چطور کار میکنه؟
آسانکریپتو یه محیط تحت وب در اختیارت میذاره که میتونی بدون نیاز به کدنویسی، فیلتر و استراتژیهای مدنظرت رو در تایمفریمهای مختلف طراحی کنی، نتیجه اش رو تو گذشته بازار بررسی کنی و بعد از مطمئن شدن به صورت زنده ازش توتیفیکیشن دریافت کنی. در کنار این امکانات، استفاده از فیلترهای آماده و داشبوردهای کاربردی آسان کریپتو هم میتونه کمک حالت باشه.
معامله بر اساس سوینگ ها Swing
معامله بر اساس سوینگ ها Swing چگونه انجام می شود؟ به طور کلی سوینگ نوعی استراتژی معاملاتی است که در آن تلاش براین است تا با سرمایه گذاری بلند مدت به سود رسید. در این روش از معامله، شخص معامله گر با استفاده از تحلیل تکنیکال فرصت های تجاری را پیدا و سرمایه گذاری می کند. استفاده از این تکنیک تنها برای معامله گرانی مناسب است که می توانند در انجام معامله صبر پیشه کنند و معامله را برای چندین روز متوالی نگاه دارد. عنوانی که در این مطلب به آموزش آن خواهیم پرداخت، معامله بر اساس سوینگ ها می باشد، لذا توصیه می کنیم جهت کسب اطلاعات بیشتر تا پایان با ما همراه باشید.
معرفی سوینگ تریدینگ
معاملاتی نوسانی یکی از اشکال محبوب تردینگ فعال می باشد، بسیاری از معامله گران در بازار، سوینگ تریدینگ را طبق ریسک ارزیابی می نمایند. این افراد با بررسی و تحلیل یک نمودار دارایی، مشخص می کنند که چه زمانی وارد معامله شوند و چه زمانی جلوی ضرر را بگیرند و در نتیجه در می یابند که کجا کسب سود می کنند و خارج شوند. استراتژی معاملاتی با استفاده از سوینگ ها روشی با عملکرد بلند مدت است، بنابر این در آن معامله گر نمی تواند به صورت دائمی مانیتور نمایید؛ اما در مقابل می تواند روزانه میانگین 2 ساعت را برای تحلیل بازار اختصاص دهد. معامله گران تنها زمانی از این تکنیک استفاده می کنند که درصد موفقیت بالایی در سرمایه گذاری وجود داشته باشد.
توجه کنید، برای استفاده از سوینگ در معاملات نیاز است تا روند بازار در وضعیت صعودی با نزولی قرار داشته باشد و شخص معامله گر در پوزیشن Swing Lows خرید انجام دهد، اما در زمان هایی که بازار در روند نزولی قرار دارد، باید وارد پوزیشن swing highs شود و فروش کند.
توجه داشته باشید که در چنین نوع معاملاتی شما می بایست stop loss بزرگی داشته باشید به این دلیل که در هنگام ورود به یک معامله که در محل سوئینگ ها انجام می شود، معمولا حد ضرر در محل swing قبلی که اصولا فاصله نسبتا زیادی با نقطه ورود به معامله دارد قرار خواهد گرفت لذا این مورد را می توان در پوزیشن هایی با تایم فریم بلند مدت پیدا کرد. لذا حتما برای این نوع معاملات باید مدیریت ریسک و سرمایه را به درستی انجام دهید.
محبوبیت سوینگ تریدینگ به چه اندازه است؟
معاملاتی که به صورت نوسانی انجام می شوند از محبوب ترین اشکال در بین تریدر ها هستند، در این نوع سرمایه گذاری زمانی که معامله گران با استفاده از اشکال مختلف به تجزیه و تحلیل تکنیکال میپردازند به دنبال فرصت های میان مدت اند. اگر شما هم به معاملات نوسانی علاقه مند می باشید، باید در حوزه تکنیکال به صورت تخصصی دانش کسب کنید.
بسیاری از معاملهگران، سوینگ تریدینگ را بر اساس ریسک یا پاداش ارزیابی میکنند. آنها با آنالیز نمودار یک دارایی، تعیین میکنند که چه زمانی وارد شوند، کجا جلوی ضرری را بگیرند و سپس پیشبینی میکنند که کجا کسب سود کرده و خارج شوند.
برای مثال، اگر با از دست دادن 2 دلار در ازای هر یک سهم 5 دلار سود دریافت کنید، این یک ریسک با پاداش مطلوب است.
از طرفی، ریسک کردن و به خطر انداختن 2 دلار تنها برای به دست آوردن 2 دلار چندان مطلوب نخواهد بود.
معامله گرانی که از استراتژی سوئینگ تریدینگ استفاده می کنند به دلیل کوتاه بودن معاملات، در وهله ی اول از تحلیل تکنیکال استفاده می نمایند. همانطور که بیان شد، از تحلیل بنیادی نیز در کنار تکنیکال برای تقویت آنالیزها می توان استفاده شروط ورود به استراتژی نمود. به عنوان نمونه: اگر معامله گر وضعیت سهام را حالت صعودی مشاهده کند، ممکن است بخواهد بررسی نماید که آیا اصول اولیه دارایی در شرایط مطلوب است یا در حال بهبود می باشد.
باید ها و نباید های استفاده از سوینگ
شخص معامله گر تنها زمانی می تواند، از swing در انجام معاملات خود استفاده کند که:
- صبر بالایی داشته باشد و با دید بلند مدت وارد یک معامله شود.
- تمرکز بالایی برای تحلیل و انجام معاملات داشته باشد و با تمرکز زیاد وارد معامله گردد.
- از لحاظ پارامترهایی همچون مارجین ها و همچنین با کمک کنترل احساسات توانایی به کارگیری و استفاده از حد stop loss را داشته باشد.
- و در نهایت زمانی که بازار در شرایط خوبی قرار ندارد و برخلاف هدف معامله در حرکت است، بتواند از لحاظ روحی بر خود مسلط باشد.
مزیت های معاملات نوسانی
- نسبت به معاملات روزانه (Day trading) به زمان کمتری برای انجام یک معامله نیاز دارد.
- با در دست گرفتن عمده نوسانات بازار، پتانسیل سود کوتاه مدت را به حداکثر میرساند.
- معاملهگران میتوانند به صورت انحصاری به تحلیل تکنیکال و ساده کردن روند معاملات اعتماد کنند.
- امکان استفاده کارآمدتر از سرمایه و بازده بالاتر وجود دارد.
معایب معاملات نوسانی
- موقعیتهای تجاری در معرض ریسک بازار یک شبه و آخر هفته هستند.
- برگشت ناگهانی بازار میتواند ضررهای قابل توجهی به همراه داشته باشد.
- معامله گران سوئینگ تریدینگ معمولاً ترندهای بلند مدت را به نفع حرکات کوتاه مدت بازار از دست میدهند.
- کارمزد بالاتر و نوسانات نیز بیشتر است.
بهترین تایم فریم معامله بر اساس سوینگ ها Swing
اغلب Time frame را سبک شخص معامله گر تعیین می کند. این که شما می توانید از کدام یک از تایم فریم ها استفاده نمایید، وابسته به عمر معاملات شما می باشد. با این حال در حالت کلی در سبک معاملاتی سوینگ تردینگ باید از نمودارهای کوتاه مدت زیر چهار ساعته برای دریافت سیگنال های دقیق استفاده کنید. اما به طور کلی از تایم فریم ها روزانه و به صورت چهارساعته استفاده می گردد.
برنامه روزانه یک معاملهگر نوسان چیست؟
در واقع معامله نوسانی ترکیبی است از تحلیل تکنیکال و بنیادی که شما با کمک آن می توانید حرکت چشمگیر قیمت را شناسایی کرد. انجام این دسته از معاملات برای افراد مبتدی یا یک معامله گر خرده فروش بسیار دشوار می باشد.
در این زمینه، تریدرهای حرفه ای و با تجربه، برخلاف اطلاعات و تخصصی که دارند کمیسیون کمتری را پرداخت می نمایند، اما با این همه در برخی از موارد که در محدودیت هستند، از جمله مواردی که اجازه خرید و فروش آن ها را دارند، ریسکی که می توانند متحمل شوند و نیز سرمایه بسیاری که دارند. توجه داشته باشید که سازمان های بزرگی که معاملات زیاد و بزرگی انجام می دهند از این طریق به سرعت وارد بازار شده و از آن خارج می گردند.
تریدرهای آگاه میتوانند از شرایط موجود استفاده کنند تا به طور مداوم در بازار سود کسب کنند.
روش های انجام معامله بر اساس سوینگ
همانطور که گفتیم معامله گران سوینگ از تحلیل تکنیکال استفاده می نمایند، به طور کلی یک شخص معامله گر swing تمایل دارد تا الگو های چند روزه چارت را کشف و استفاده نماید. برخی از رایج ترین این الگوها بین معامله گر swing عبارتند از:
- الگوهای مثلثی شکل
- الگوهای دو قله و دو دره
- الگوهای مستطیلی یا کانال
- الگوهای سر و شانه
کلام آخر:
توجه داشته باشید از آنجائی که در این سبک شما موج یک سویه بازار را شکار می کنید، سود شما همیشه برابر ریسک در معامله است! و اغلب اوقات در این سبک معاملاتی حد سود حداقل 3 برابر حد ضرر خواهد بود؛ یعنی اگر در یک معامله به حد سود برسید، برای از دست دادن این سود باید سه معامله زیان ده متوالی داشته باشید! این یعنی از دید آماری برآیند معاملات شما مثبت خواهد بود. در این روش نیازی به یادگیری تحلیل بنیادی نیست! تحلیل تکنیکال برای انجام این کار کافی و مناسب است.
این آموزش از معامله بر اساس سوینگ ها Swing تمامی نکات لازم برای آموزش در این زمینه مورد بررسی قرار گرفت. به طور کلی در این روش بهتر است برای جلوگیری از ایجاد یک ریسک بزرگ، موقعیت ها را به صورت دوره ای بررسی و معامله را انجام داد. همچنین توصیه می کنیم افرادی که در زمینه تحلیل های تکنیکال و معاملات نوسانی تحصص کافی ندارند از این استراتژی برای معاملات خود استفاده نکنند.
اولویتهای استراتژیک: چگونه استراتژی را به نتایج ارزشمند تبدیل کنیم؟
رهبران چگونه میتوانند استراتژیهای پیچیده را به رهنمودهایی ساده و انعطافپذیر برای اجرا تبدیل کنند؟ به جای تلاش برای تبدیل استراتژی به یک بیانیه سازمانی، بهتر است مجموعه کوچکی از اولویت های استراتژیک را که برای سازمان نتایج ارزشمندی به همراه دارند، موردنظر قرار دهیم.
استراتژی، در قلب خود به موضوع انتخاب بین گزینههای متعدد میپردازد. تعداد کمی از شرکتها با شرطبندی و پذیرش ریسکهای بزرگ شانس موفقیت به دست میآورند. بیشتر استراتژیهای برنده مبتنی بر مجموعهای از انتخابها در مورد خدمت به مشتریان، عرضه محصول و قابلیتهای مرتبط است که به شرکت در دستیابی به سودآوری کمک میکنند.
استراتژی ذاتاً پیچیده است. این را میتوان در گزارشهای قطور و چارچوبهای پیچیدهای که شرکتها برای توصیف گزینههای استراتژیک خود و چگونگی ارتباط آنها با یکدیگر استفاده میکنند، فهمید؛ اما باید توجه داشت به همان اندازه که توصیف استراتژی پیچیده است، اجرای آن نیاز به سادگی دارد. برای تأثیرگذاری بر فعالیتهای روزمره، استراتژیها باید به اندازه کافی ساده باشند تا مدیران در هر سطح سازمانی بتوانند آن را درک کنند، با آن ارتباط برقرار کنند و به یاد آورند که استراتژی چیزی بیش از یک دفترچه در قفسه کتابخانههای گرانقیمت هیئتمدیره است. یک استراتژی باید به اندازه کافی قابلفهم و منعطف باشد تا بتواند مدیران و سازمان را برای کشف فرصتهای جدید، کاهش خطرات غیرمنتظره و سازگاری با شرایط محلی آماده کند. علاوه بر این، اینکه ما انتخابهای موفق گذاشته را برای ایجاد استراتژیهای آینده ملاک قرار دهیم، چیزی به جز بیتحرکی سازمانی برایمان به همراه نخواهد داشت؛ بنابراین مهم این است که علاوه بر استفاده از تجربیات گذشته، همواره بر انتخاب اولویت های استراتژیک جدید و متناسب با شرایط امروزی اهتمام ورزیم.
استراتژی ساده ساخته شده است:
چگونه رهبران میتوانند استراتژیهای پیچیده را به چیزی ساده و انعطافپذیر برای اجرای آن تبدیل کنند؟ اولین پاسخ شما ممکن است محدود کردن مجموعهای پیچیده از انتخابها به تعداد انگشتشماری باشد که بیشترین اهمیت را دارد. در حقیقت، برخی از خبرگان استراتژی معتقدند مدیران باید با خلاصه کردن استراتژیها در یک بیانیه مختصر (کمتر از ۳۵ کلمه) چند انتخاب اصلی سازمان را شرح دهند. این کار با تمرکز بر چند محور اختصاصی مانند انتخاب مشتری هدف یا شایستگیهای اصلی صورت میپذیرد که میتواند قلب استراتژی هر شرکتی باشد.
بااینحال این رویکرد به بهترین وجه با شرکتهایی که استراتژیهای نسبتاً ساده دارند، کار میکند. واقعیت این است که عناصر اصلی در این بیانیه استراتژیک شامل موارد زیر است؛ مشتریان هدف (چه کسی)، گزاره ارزش (چه) و اینکه شرکت چگونه محصولات یا خدمات را ارائه، فروش و توزیع میکند (چگونه). این رویکرد برای آن دسته از شرکتهایی که در ویژگیهای زیر مشترک هستند کاربرد دارد:
- روی یک تجارت واحد متمرکز هستند.
- یک گزاره ارزش استاندارد را به یک مشتری مشخص معرفی میکنند.
- و استراتژی آنها با گذشت زمان پایدار است.
در عوض، مدیران شرکتهایی که این قالب را ندارند، در استفاده از این رویکرد دچار مشکل میشوند. بهعنوانمثال یک سایت کاریابی آنلاین در اروپای شرقی نمیتواند یک مشتری مجزا را شناسایی کند زیرا به کارجویان، کارفرمایان، تبلیغکنندگان و شرکای دیگری که مشاغل موجود در چندین کشور را ارائه میدهند، خدمت میکند. همچنین رهبران چنین شرکتهایی ترکیب استراتژیهای متفاوت را با یک فرمول واحد کاری دشوار دانستند. شرکتی را تصور کنید که یک آموزشگاه آنلاین و یک بخش جداگانه برای تولید محتوای دیجیتالی دارد که محتوای آن را به سایر مؤسسات آموزشی (از جمله سایر آموزشگاهها) میفروخت. این دو بخش عمیقاً درهمتنیده بودند، اما تیم رهبری هرگز نتوانست استراتژی واحدی را بیان کند که برای هر دو بخش به خوبی کار کند.
اولویت های استراتژیک:
مدیران به جای تلاش برای خلاصه کردن استراتژی خود در یک بیانیه، باید آن را به اقدامات معدودی تبدیل کنند که شرکت برای اجرای آن استراتژی در کوتاهمدت از آن به عنوان راهنما استفاده کند. اولویت های استراتژیک باید آیندهنگرانه و عملگرا باشد و توجه خود را به انتخابهای مهم برای موفقیت سازمان طی چند سال آینده معطوف کند.
بسیاری از سازمانهای بزرگ با کارکردهای پیچیده که در صنایع مختلف، خطوط تولید و بخشهای مشتری با یکدیگر رقابت میکنند برای پیشبرد استراتژی به اولویت های استراتژیک اعتماد میکنند. بهعنوانمثال، بیش از دو سوم شرکتهای S&P 500 اهداف صریح میانمدت را برای کمک به اجرای استراتژی خود منتشر کردند.
بسیاری از مدیران اذعان دارند که آنها از اولویت های استراتژیک استفاده میکنند، اما آنطور که باید کمکشان نمیکند. برای تعیین دستور کار استراتژیک و اجرای مؤثر آن، اولویت های استراتژیک باید تعادلی را بین عناصری همچون انعطافپذیری، جلوگیری از بیتحرکی و ایجاد یکپارچگی حفظ کنند. ایجاد اولویت های استراتژیک که همه این کارها را به خوبی انجام دهد نیازمند یک نظم دقیق است. در ادامه این مقاله، به هفت ویژگی اولویت های استراتژیک مؤثر اشاره میشود و مدیران اجرایی میتوانند از آنها برای ارزیابی اولویت های استراتژیک شرکت خود استفاده کنند.
اولویتهای استراتژیک شما چقدر مؤثر هستند؟
اولویت های استراتژیک را به تعداد انگشتشماری محدود کنید.
محدود کردن تعداد اولویت های استراتژیک به سه تا پنج عدد مزیتهای مختلفی دارد. بدیهی است که داشتن تعداد کمی اولویت استراتژیک موجب میشود تا درک این اهداف و برقراری ارتباط با انها در کل سازمان آسانتر شود. به یاد داشته باشید بهتر این است که به جای اینکه کارکنان را بیشازاندازه با مجموعه کامل تمام گزینهها و وابستگیهای متقابلی که یک استراتژی را تشکیل میدهند، آشنا کنید، بر مواردی تمرکز نماییدکه به کارمند کمک میکند تا استراتژی را راحتتر در فعالیتهای سازمانی وارد کند و بهعبارتدیگر انها را اجرایی نماید.
همانطور که داشتن اولویت های استراتژیک زیاد بسیار اشتباه است، داشتن تعداد کمی از اولویتهای استراتژیک هم میتواند یک مشکل باشد. یک شرکت عمدهفروشی انرژی یک اولویت استراتژیک واحد را اعلام کرد: مدیریت ریسک و حفظ ارزش. مطمئناً این یک هدف شایسته بود، اما همین هدف برای ارائه راهنماییهای مفید برای کارمندان بسیار خلاصه بود. یک اولویت منفرد به ندرت برای هدایت استراتژی کافی است.
روی اهداف میانمدت تمرکز کنید.
اولویت های استراتژیک به عنوان پلی بین آرزوهای بلندمدت و اهداف سالانه یا سهماهه عمل میکنند. اقداماتی که بیشترین تأثیر را دارند (بهعنوانمثال، ایجاد قابلیت تجزیهوتحلیل دادهها، ادغام فروشگاههای آنلاین و فیزیکی یا ورود به یک بازار جدید) بهطورمعمول به چند سال زمان نیاز دارند. البته استثنائاتی هم وجود دارد: برای مثال، چرخش مالی نیاز به تمرکز فوری بر تولید وجه نقد کوتاهمدت و کاهش بدهی دارد؛ اما بهطورکلی، ما یک قانون خوب پیدا کردهایم “سه به پنج در سه به پنج” – سه تا پنج اولویت استراتژیک داشته باشید که میتواند در سه تا پنج سال آینده به انجام برسد. وقتی اولویت های میانمدت را تعیین کردید، مهم این است که آنها را رعایت کنید. هنگامی که تیم رهبران ارشد اولویت های پنجساله را اعلام میکنند و یک سال بعد آنها را تغییر میدهند، کارکنان متوجه میشوند که انها هم میتوانند با خیال راحت از این اهداف و اولویت های استراتژیک چشمپوشی کنند.
نگاهتان به سمت آینده باشد:
استراتژی باید راهنمایی کند که چگونه یک شرکت میتواند ارزشی را برای پیشرفت و ترقی ایجاد کند نه اینکه به دنبال رمزنگاری چگونگی کسب درامد از روشهای گذشته باشد. در بازارهای پویا، موفقیت در اجرای استراتژی به طور معمول نیاز به نوآوری و تغییر دارد: مواردی که یک شرکت را برای آینده آماده میکند. بهعنوانمثال، ورود به بازارهای ناآشنا، ساختن مدلهای کسبوکار نوآورانه یا توسعه قابلیتهای جدید – با روندهای معمول کسبوکار متفاوت است. هر دو مهم هستند، اما اغلب در جهتهای متضاد به جلو میروند. حفظ تعادل سالم بین وضع موجود و نوآوری کار سختی است.
ایجاد تعادل مناسب بین ثبات در کسبوکار و ایجاد آیندهای جدید کار آسانی نیست و البته هیچ الگوی از قبل تعیینشدهای نیز برای آن وجود ندارد. برای ارزیابی اینکه آیا مسائل در حالت تعادل قرار دارند یا خیر بهتر است تا رهبران اولویتهای استراتژیکشان را بر اساس مدل کسبوکار فعلی (مثلاً کاهش هزینه، تعالی عملیاتی، خدمت به مشتریان فعلی، گسترش محصولات موجود) پشتیبانی و تصحیح کنند. از ترکیب این اولویتها با هم فرصتهای جدید برای کسبوکار فراهم خواهد شد (برای مثال ورود به بازارهای جدید، ایجاد قابلیت دیجیتال، نوآوری غیر تدریجی). رهبران همچنین میتوانند از خود بپرسند که در صورت دستیابی به تمام اهداف خود، کسبوکارشان در سه یا پنج سال آینده چقدر متفاوت خواهد بود. هیچ ترکیبی از اولویتها برای هر شرکتی مناسب نیست، اما واقعیت این است که آن دسته از تیمهای رهبری که اولویت های استراتژیک خود را بررسی نمیکنند، معمولاً اهداف و اولویت های استراتژیک بیش از حدی دارند.
با وسواس انتخاب کنید:
هر سازمانی با هر اندازهای، دهها یا صدها اولویت رقابتی و اغلب متناقض خواهد داشت. نظم و انضباط در مورد اولویت های کاری معدودی، میتواند تیم رهبری و هیئتمدیره را مجبور کند تا در مورد انها بحث و گفتگو داشته باشند و در نهایت خواستار نتیجهگیری در مورد پیامدهای مهم کسبوکار در طی چند سال آینده شوند. هنگامی که مدیران در مورد اولویت های کاری مباحثه میکنند و این تعاملات را در ردههای مختلف کاری گسترش میدهند، راهنماییهای روشنی را در مورد موضوعاتی که احتمالاً هنگام اجرای استراتژی به وجود میآیند فراهم میکنند. اولویتبندی اهداف مختلف ناخودآگاه منجر به “برنده” و “بازنده” بودن بعضی از افراد و واحدها از نظر منابع و پشتیبانی میشود.
به نقاط آسیبپذیری مهم کسبوکارتان توجه کنید.
حتی وقتی اهمیت برقراری تعاملات با واحدهای مختلف و انتخاب درست اولویتها را تشخیص میدهید، شناختن محلهای تمرکز اغلب دشوار است. استراتژی ذاتاً پیچیده است و تعداد زیادی از اهداف میتواند عملکرد تیمها را تحتالشعاع قرار دهد. سؤالی که پیش میآید این است که مدیران چگونه میتوانند از یک استراتژی پیچیده به سمت تعداد انگشتشماری از اولویت های استراتژیک ساده حرکت کنند؟
بینش اصلی در این زمینه نشأت گرفته از دیدگاه استراتژیست های نظامی است. برنامه ریزان نظامی اغلب زمینه عملیات را به عنوان یک سیستم پیچیده از دشمنان، متحدین، زیرساختها، پشتیبانی مردمی و سایر ویژگیها میدانند. انها آسیبپذیری مراکز ثقل خود را اصلیترین عامل شکست میدانند. مراکز ثقل بخشهایی از سیستم هستند که برای موفقیت دشمن بسیار مهم هستند و البته آسیبپذیرترین نقطه برای طرف مقابل به شمار میروند.
رهبران کسبوکار میتوانند با شناسایی “آسیبپذیریهای مهم”، اولویت های استراتژیک خود را منطقیتر انتخاب کنند. اینها عناصر استراتژیکی هستند که در اهمیت زیادی دارند اما در اجرا دچار مشکل میشوند و نیاز به توجه زیادی دارند. در سازمانهای انتفاعی، مهمترین اقدامات تفکر و کمّی کردن چگونگی رسیدن به هدف و ایجاد ارزش اقتصادی است. اولویت استراتژیک شما چه میزان تمایل مشتریان را برای پرداخت افزایش میدهد؟ چه مقدار میتواند هزینههای خدمات به مشتریان را کاهش دهد؟ کدام یک از منابع جدید درآمدی میتواند یک ارزش پیشنهادی جدید برای کسبوکار ایجاد کند؟
برخی از عناصر استراتژیک یک شرکت برای موفقیت بسیار مهم هستند اما ممکن است نیاز به توجه و سرمایهگذاری پایدار نداشته باشند. اگرچه این عناصر مهم هستند اما ممکن است در اولویت های استراتژیک جای نگیرند. در عوض، شرکتها باید پشتیبانی و سرمایهگذاری خود را در مواردی که بیشترین خطر شکست را دارند، بیشتر کنند. در هنگام شناسایی نقاط مهم آسیبپذیر کسبوکار، باید به هر دو عنصر استراتژیک که در اثر عوامل خارجی در معرض خطر هستند (مانند تغییر تنظیمات مشتری، فنآوریهای مختلکننده یا افراد تازهوارد) و چالشهای داخلی (نیاز به تغییر فرهنگ، پیچیدگی سازمانی یا موارد مهم) توجه کنید.
راهنماییهای مشخصی ارائه دهید.
اهداف استراتژیک یک شرکت باید به اندازه کافی ملموس باشد که رهبران و کارمندان در سراسر سازمان بتوانند از آنها برای اولویتبندی فعالیتها و سرمایهگذاریهای خود استفاده کنند (و همچنین به آنها کمک کند تا تصمیم بگیرند که چه کاری را متوقف کنند). متأسفانه، بسیاری از تیمهای رهبری اولویت های کاملاً انتزاعی را در نظر میگیرند و به همین دلیل فرصت همراهی اعضای سازمان را به خود نمیدهند. بهعنوانمثال، یکی از شرکتهای S&P500 ضرورتهای استراتژیکی را شامل “توجه به نیازها و خواستههای مشتریان”، “رهبری صنعت” و “نگاه به آینده” به عنوان اولویت های استراتژیک انتخاب کرده است. این اولویتها با اینکه در درجه اول جذاب هستند اما آنقدر مبهم هستند که هیچکس متوجه انها نمیشود.
بسیاری از راهنماییهای مشخص با شروط ورود به استراتژی اهداف مالی ارتباط دارند. درآمدها و اهداف سودآوری خاص هستند، اما راهنماییهای مشخص در حوزه اولویت های استراتژیک موجب میشوند تا شما جایی که نباید سرمایهگذاری کنید را بشناسید و ادامه تلاش در این بخشها را متوقف کنید؛ بنابراین، استفاده از اهداف مالی به عنوان اولویت های استراتژیک، معادل این است که یک مربی است به بازیکنانش بگوید که برد در مسابقه را میخواهد، بدون اینکه در مورد روش بازی کردن چیزی به آنها بگوید. رهبران به جای اینکه تنها به اهداف مالی متکی باشند، باید از اقدامات کلیدی موردنیاز برای اجرای استراتژی خود شروع کنند و اینها را به معیارهایی تبدیل کنند که راهنماییهای مشخصی در مورد اینکه چگونه به موفقیت میرسند، ارائه دهند.
هیئتمدیره و مدیران ارشد را با خود همراه کنید:
متأسفانه عدم توافق در مورد اهداف شرکت در بین مدیران ارشد و هیئتمدیره نسبتاً متداول است. به عنوان بخشی از تحقیقات در مورد اجرای استراتژی، دانشگاه MIT بیش از ۱۰،۰۰۰ مدیر در بیش از ۴۰۰ سازمان را مورد بررسی قرار داد. وقتی از انها سؤال شد که اعضای تیم ارشد و مدیران اجرایی شرکت چقدر با اولویت های استراتژیک موافقت کردهاند، تقریباً یک سوم گفتند که مدیران ارشد بر برنامههای خود تمرکز میکنند یا اینکه جناحهای مشخصی در هیئتمدیره وجود دارد.
واقعیت این است که اوضاع از نتایج این نظرسنجی وخیمتر است. علاوه بر اینکه از مدیران ارشد سؤال شد که آیا آنها با اولویت های استراتژیک شرکت موافق هستند یا خیر، از آنها خواستیم تا اولویت های اصلی استراتژیک چند سال آینده شرکت خود را نیز ذکر کنند. در یک شرکت معمولی، تقریباً نیمی از مدیران همان اولویت های کلی شرکت را ابراز کردند که همه انها استراتژیک نبودند. همچنین دستورالعمل اجرایی موفقی هم نداشتند.
نحوه معامله با پرایس اکشن RTM
پرایس اکشن یکی از مدل های تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی علی الخصوص بازار مالی ارزهای دیجیتال است. پرایس اکشن سبکی است که بدون استفاده از اندیکاتور و با تکیه بر رفتار قیمت، روند بعدی رمز ارز یا سهام مورد نظر را در نمودار پیش بینی می کند. نحوه معامله با پرایس اکشن RTM نکات زیادی دارد که با دانستن این نکات و رجوع به موارد تحلیلی درون زنجیره ای می توانید سودهای بزرگی را از این بازار کسب کنید.
نفوذ (Engulf) و نحوه معامله با پرایس اکشن RTM
هرگاه قیمت مقاومت را رد کند و قسمتی از بدنه یا بادی کندل بالاتر از مقاومت بسته شود، یا حمایت را بشکند و قسمتی از بدنه یا بادی کندل پایین تر از حمایت بسته شود، نفوذ یا Engulf رخ داده است. این نکته و موضع برای shadowها صادق نبوده و حتما باید قسمتی از بادی از خط رد شده باشد.
- بعضی از اساتید مختلف پرایس اکشن RTM نیز نظری متفاوت تر دارند، آن ها معتقد هستند که shadowها هم جزئی از معامله هستند و باید آن ها را در نظر گرفت.
برای درک درست از تایم فریم ها در پرایس اکشن RTM مقاله تایم فریم ها در پرایس اکشن RTM را مطالعه کنید.
شکست های خطوط حمایت و مقاومت باید با قدرت و سرعت زیادی انجام شود طوری که قیمت ناگهانی زون را پشت سر بگذارد؛ شکست ناگهانی و سریع زون ها، فرصت مناسب را به موسسات نمی دهد تا اوردرهای خود را در آن نقطه تنظیم کنند و یا نقدینگی لازم را برای پوزیشن گرفتن فراهم کنند لذا پس از شکسته شدن زون، موسسات تازه در آن ناحیه اوردرهای خود را می چینند تا در صورت بازگشت دوباره قیمت به آن ناحیه، آن ها هم بتوانند با قیمت حرکت کنند.
تفاوت زون با خطوط SR و نحوه معامله با پرایس اکشن RTM
خطوط SR جایست که قیمت در آنجا توقف کرده و تغییر جهت می دهد، زون ها نواحی هستند که در آنجا الگوهای DBD DBR RBR RDB تشکیل شده است.
الگوی Flag limit - FL
در این الگو ابتدا قیمت یک ماژور SR ساخته و تریدر یا معامله گر احساس می کند که این یک خط مهم است که قیمت در برخورد به آن بر می گردد اما قیمت با یک کندل مومنتوم به SR می رسد و با رسیدن به خط SR، یک کندل بیس تشکیل می شود و زون جدید روی خط SR ساخته می شود، در این حالت زون ساخته شده اهمیت زیادی دارد چرا که این زون دارای اعتبار زیاد و قدرت بالایی است، نام این زون Flag limit است.
بدلیل اینکه قیمت، سریع و ناگهانی SR را می شکند و موسسات وقت این را پیدا نمی کنند که pending orderهای خود را بگذارند در نتیجه پس از شکسته شدن SR اوردرهای خود را در آن ناحیه می گذارند و اصطلاحا هنگام شکست، اوردرها Fulfilled نمی شوند و بخش زیادی از آن ها باقی می مانند، این باعث می شود که وقتی قیمت دوباره به سطح شکسته شده بر می گردد با حجم زیادی از اوردرها روبرو شده و دوباره پرتاب شود؛ به این زون ساخته شده در Flag limit zone ،SR می گویند.
طبق پرایس اکشن مدل ال بروکس، 60 درصد از معاملات به سود و ضررهای کوچکی منجر می شوند که یکدیگر را خنثی می کند.
پرایس اکشن مدل ال بروکس بهینه ترین روش پرایس اکشن برای کسب سودهای بزرگ در بازار مالی ارزهای دیجیتال است.
برای کسب اطلاعات بیشتر و آشنایی با تحلیل نمودارهای بازار ارزهای دیجیتال می توانید دوره پرایس اکشن را تهیه کنید.
درصورتی که به جای کندل بیس، کندل مومنتوم داشته باشیم چه اتفاقی رخ می دهد؟
در صورت چنین اتفاقی، دیگر در این ناحیه مقاومت خاصی نداشته و قیمت به راحتی آن را رد می کند لذا نمی توان در این قسمت زون رسم کرد چون در این ناحیه درگیری مهم نداشته ایم. در این الگو باید یک کندل بیس تشکیل شود و این کندل هم می بایست خط SR را رد یا به اصطلاح اینگلف کند.
نکته مهم در این ساختار وجود کندل بیس است تا بتوانیم بگویم قیمت قرار است در برگشت واکنش دهد.
در صورتی که چند کندل Base در SR تشکیل شود چه اتفاقی رخ می دهد؟
تشکیل چند کندل بیس در SR یعنی اوردرهای موسسات در حال پر شدن است در نتیجه از قدرت الگوی Flag limit کاسته می شود. هر چقدر کندل بیس بیشتری در SR تشکیل شود Pending orderهای جامانده کمتر خواهد شد و زون رسم شده قدرت کمتری برای پرتاب قیمت در بازگشت پیدا می کند.
نوع دیگر الگوی Flag limit
حالت دوم: نوع دیگری از الگوی Flag limit نیز وجود دارد که در آن کندل بیس تشکیل نخواهد شد. در این نوع FL ابتدا کندل اول یک shadow زده (با بدنه از SR رد نمی شود) و کندل بعدی SR را اینگلف می کند و یک shadow به سمت پایین می زند. این به معنی این است که دو shadow در دو طرف SR تشکیل می شود، در زمان وقوع چنین الگویی در Flag limit شما به عنوان تحلیلگر باید این shadowها را در حکم یک کندل بیس در نظر بگیرید چرا که در این حالت shadowها حکم بلاتکلیفی قیمت را برای ما دارند؛ لذا زونی که باید در این الگو رسم شود بین دو بدنه خواهد بود.
حالت سوم: در این حالت ممکن است قیمت با یک کندل گپ خط SR را رد کند و shadow ای هم وجود نداشته باشد و فضا خالی باشد، در این شرایط زون رسم شده، فاصله بین دو بدنه خواهد بود و تنها مشکل و ضعف این حالت این است که به علت وجود کندل گپ در این الگو ریسک معاملاتی را افزایش دهد.
برای شناخت کندل مقاله آموزش پرایس اکشن RTM و برای شناخت حمایت و مقاومت مقاله محدوده قیمت در RTM را می توانید مطالعه کنید.
فلسفه این حالت هم مانند قبل است، در این الگو نیز قیمت بسیار سریع و بدون هیچ توقفی SR را رد کرده است به طوری که هیچ فرصتی برای موسسات در خصوص Pending order نگذاشته است.
- هر سه سناریو معتبر و قابل معامله هستند.
- کلیت و مفهوم الگوی Flag limit این است که نباید درگیری طولانی بین خریداران و فروشندگان در SR به وجود بیاید و موسسات فرصت ثبت کردن اوردرهای خود را داشته باشند.
- هر گاه الگوی FL شکست بخورد الگوی FL بعدی که به وجود می آید از اعتبار بالایی برخوردار است و به احتمال خیلی بالا قیمت به آن واکنش می دهد.
نحوه معامله با پرایس اکشن RTM و شناخت زون قوی
زمانی که شما زونی را رسم کرده اید و قیمت زیر آن یا بالای آن یک SR تشکیل داد که هر وقت قیمت با برخورد به آن ریزش یا صعود می کند، زون ابتدایی شما بسیار قدرتمند است، چرا که این خط SR همچون یک خط از سربازان است که با خسته کردن دشمن انرژی آن ها را گرفته و از پیشروی دشمن جلوگیری می کند لذا این احتمال ریزش در صورتی که قیمت SR را شکسته و به زون برسد بسیار بالاست.
در پرایس اکشن مدل RTM به این تئوری Big boss theroy می گویند، یعنی رئیس اصلی در بالا منتظر است تا جلوی قیمت را بگیرد.
قیمت پس از ساختن هر Flag Limit در یک مستطیل بزرگ شروع به نوسان می کند، که به این مستطیل Flag یا پرچم می گویند؛ ورود و خروج قیمت به Flag و نحوه رفتار آن می تواند دید بسیار خوبی را برای ترید به معامله گران بدهد.
دیدگاه شما