بررسی رابطه دلار و بورس


بررسی رابطه بازارهای بورس و دلار به همراه نمودار

یکی از سوالات و ابهاماتی که همیشه توسط فعالان بازار سرمایه ایران (عموما سرمایه‌گذاران تازه وارد و مبتدی) مطرح می‌شود، رابطه بورس و دلار است! در واقع یکی از مهم‌ترین فاکتورها برای سرمایه‌گذاری در هر بازار مالی، شناخت بازارهایی است که روی شرایط بازار مورد نظر شما تاثیر منفی یا مثبت می‌گذارند که اصطلاحا تحلیل بین بازاری نام دارد. به عبارت دیگر امروزه اغلب فعالان حرفه‌ای بازارهای مالی به این موضوع اذعان دارند که بدون توجه به شرایط بازارهای موازی و مرتبط به بازاری که آن‌ها در آنجا فعالیت می‌کنند، نمی‌توانند سرمایه‌گذاری موفقی داشته باشند.
در این مطلب با بررسی دلایل اقتصادی و تاریخچه بازارها می‌خواهیم بدانیم که آیا رابطه منطقی و اثبات شده‌ای بین بازار ارز و سهام تهران وجود دارد یا خیر؟ آیا این بازارها با یکدیگر کورلیشن مثبت دارند؟ برای یافتن پاسخ این سوالات و درک رابطه بورس و دلار در ادامه مطلب همراه ما باشید…
سرفصل‌های این مقاله
نمودار مقایسه نوسانات شاخص کل و نرخ دلار (۹۶ تا ۱۴۰۰)

در بخش اول مطلب می‌خواهیم به بررسی سوابق بازارها بپردازیم چون نمودار شاخص‌ها گویای همه چیز است. نمودار مقایسه‌ای بالا مربوط به تغییرات شاخص کل بورس و دلار از زمستان ۱۳۹۶ تا انتهای تابستان ۱۴۰۰ است. به عبارت بررسی رابطه دلار و بورس دیگر در این تصویر نوسانات این شاخص‌های سرمایه‌گذاری را طی یک بازه حدودا ۵ ساله مشاهده می‌کنیم. در نگاه اول شاید این گونه به نظر برسد که این بازارها اصلا ارتباطی به یکدیگر ندارند چون تطابق چندانی میان نوسانات شاخص‌ها نیست؛ اما با بررسی بیشتر متوجه می‌شویم که اغلب نقاط کف و سقف اصلی بازارها با یک کورلیشن مثبت شکل گرفته‌اند. هر چند وجود تاخیر زمانی و عدم تطابق مسیر حرکتی در برخی مواقع غیرقابل انکار است. نکته مهم بعدی شدت بالای نوسانات شاخص کل نسبت به نرخ دلار است که با توجه به فراریت بالا و چسبندگی قیمتی پایین در بازارهای سهام، امری کاملا طبیعی است. به طور کلی اگر نمودار این بازارها را طی دهه ۹۰ به طور کامل و با جزئیات بیشتر بررسی کنیم، وجود کورلیشن مثبت بین نرخ دلار و شاخص کل بورس تهران کاملا مشهود است.
حال که بر اساس داده‌های گذشته بازار متوجه شدیم بین نرخ دلار و شاخص بورس یک ارتباط مشخص وجود دارد، در ادامه مطلب به بررسی دلایل بروز این پدیده اقتصادی در بازارهای مالی می‌پردازیم.
تورم
بالا رفتن نرخ ارز به معنی افزایش انتظارات تورمی در سطح جامعه و کاهش ارزش پول ملی است. در چنین شرایطی و به دنبال رشد قیمت دلار، قیمت کالا و دارایی‌های مختلف بالا می‌رود. در بررسی رابطه دلار و بورس نتیجه ارزش دارایی‌های شرکت‌ها نیز بالا رفته و بالطبع این افزایش قیمت، روی قیمت سهام آن‌ها در بازار بورس تاثیر می‌گذارد. برای درک این مفهوم توجه شما را به یک مثال جلب می‌کنیم.
«شرکت الف در صنعت ساختمان فعالیت می‌کند و در بازار فرابورس پذیرفته شده است. مجموع ارزش دارایی‌های شرکت (بررسی رابطه دلار و بورس منهای بدهی‌ها، یعنی دارایی خالص) برابر ۱۰۰ میلیارد تومان است. مجموع تعداد سهام شرکت الف ۱ میلیون سهم است و هر سهم به قیمت ۱۰۰ هزار تومان در بازار معامله می‌شود. پس از افزایش نرخ ۲۰ درصدی نرخ دلار و ایجاد تورم عمومی در سطح جامعه، ارزش خالص دارایی‌های شرکت حدودا ۲۵ درصد افزایش یافته و به ۱۲۵ میلیارد تومان رسیده است. در نتیجه این رشد ارزش دارایی‌ها توسط فعالان بازار به سرعت شناسایی شده و طی مدت کوتاهی سهم حدودا ۲۰ درصد رشد می‌کند.»
در جریان مطرح کردن این مثال توجه به دو نکته الزامی است. نکته اول، این نمونه فقط در مورد یک بررسی رابطه دلار و بورس شرکت از بازار سهام (بورس و فرابورس) بود و عموما حین بروز موج‌های تورمی اغلب شرکت‌ها دچار چنین وضعیتی می‌شوند؛ بنابراین کل بازار بورس با یک موج افزایشی رو‌به‌رو می‌شود. نکته دوم، عوامل مختلفی در افزایش یا کاهش قیمت سهام تاثیرگذارند و صرفا افزایش نرخ دلار نمی‌تواند منجر به رشد قیمت سهم شود؛ چه بسا در برخی مواقع حین رشد نرخ دلار، قیمت سهم کاهش یابد! بنابراین صرفا بر اساس این تئوری نمی‌توان اقدام به خرید یا فروش کرد.
ماهیت شرکت ها
دلیل دیگری که باعث می‌شود نرخ دلار روی قیمت سهام شرکت‌ها موثر باشد، ماهیت آن‌ها است. به طور کلی کسب‌وکارهای پذیرفته شده در بازار سهام از چند مسیر بسته به ماهیتشان از تغییر قیمت دلار تاثیر مثبت یا منفی می‌پذیرند (البته این موارد به جز تاثیرات رشد نرخ ارز روی قیمت دارایی‌هایی نظیر املاک، دستگاه‌های تولیدی و… است):

شرکت‌های صادرات محور (شرکت‌هایی نظیر کاوه، ارفع، زاگرس و شفن به عنوان شرکت‌های صادراتی حاضر در بازار سهام ایران، با افزایش قیمت دلار درآمدشان افزایش خواهد یافت، زیرا می‌توانند درآمد ارزی خود را با قیمت بالاتری تبدیل به ریال کنند)
شرکت‌های واردات محور (شرکت‌هایی مثل خودرو، فایرا و پتایر به عنوان شرکت‌های واردات محور پذیرفته شده در بازار سهام ایران، با افزایش قیمت دلار درآمدشان کاهش خواهد یافت، چون برای تهیه بررسی رابطه دلار و بورس مواد اولیه مورد نیاز خود باید ارز را با قیمت بالاتری تهیه نموده و در نتیجه از سود آن‌ها کم می‌شود؛ هر چند این شرکت‌ها هم در بسیاری مواقع پس از مدت کوتاهی مجوز افزایش نرخ می‌گیرند)
شرکت‌های دارای محصولاتی با نرخ‌گذاری بر مبنای دلار
شرکت‌های دارای ذخایر ارزی

دلار بخریم یا سهام؟! کدام یک سوددهی بیشتری دارد؟
در بخش پایانی و پس از درک ماهیت و دلایل رابطه بورس و دلار می‌خواهیم به این سوال مهم پاسخ دهیم که سرمایه‌گذاری‌ها در کدام یک از این بازارها بازدهی بیشتری دارد. شاید بهترین روش پاسخ به این سوال، مقایسه بازدهی دلار نسبت به شاخص کل بورس و یا برخی از سهام بزرگ (اصطلاحا لیدر بازار) است که می‌تواند بهترین منبع باشد و بدون هیچ حاشیه یا قضاوت شخصی پاسخ صحیح را ارائه می‌کند. در همین زمینه توجه شما را به جدول زیر جلب می‌کنیم:

بازدهی از ابتدای سال ۱۳۹۶ تا شهریور ۱۴۰۰

شاخص کل بورس
۱۶۹۵%

نماد «فولاد»
۳۵۸۰%

نماد «شبندر»
۱۸۸۰%

نماد «وغدیر»
۱۸۴۰%


به نظر می‌آید که اعداد موجود در جدول بالا کاملا گویای همه چیز است. بر اساس بازدهی‌های به ثبت رسیده، سرمایه‌گذاری در بازار سهام نسبت به خرید دلار بازدهی بسیار بالاتری برای فعالان این بازار رقم زده است. علاوه بر بحث بازدهی، بحث ریسک نیز برای سرمایه‌گذاران (علی‌الخصوص سرمایه‌گذاران عمده و نهادی) مهم است و بر اساس نظر کارشناسان اقتصادی، به طور کلی ریسک سرمایه‌گذاری در بازار دلار نسبت به بازار سرمایه بیشتر بوده و ممکن است سرمایه‌گذاران با مخاطرات بیشتری مواجه شوند.

به این مقاله امتیاز دهید تا با کمک شما کیفیت آن را بسنجیم

توجه: با وجود اینکه دو صرافی کوینکس و کوکوین هر دو فعلا بدون نیاز به تغییر IP فعالیت می‌کنند اما بهتر است برای امنیت بیشتر از IP ثابت خارج از ایران استفاده کنید.

رابطه دلار و بورس | چرا بازار ارز آرام گرفت؟

به گزارش مجله افیکس‌کار در گام اول این مسئله اهمیت دارد که لیدر نوسان بازارها شناسایی شود. برخی از کارشناسان معتقدند رشد شاخص سهام در بازارهای دارایی‌ها، لیدر نوسان سایر بازارها شده است. بنابراین برای اینکه ثبات در بازارها برقرار شود، نیاز است عواملی که بورس را تبدیل به لیدر کردند، کمرنگ شوند. آن عوامل در سطوح اقتصادی، جذاب کردن ریال و قبض نقدینگی است و در حوزه‌های غیراقتصادی، مدیریت انتظارات و تعدیل نااطمینانی.

کشف هویت لیدر بازارها

دو کانال ریزش دیگر، سهم دلار از بازار ارز روز دوشنبه بود. نرخ دلار که معاملات خود را در محدوده ۲۴ هزار و ۵۰۰ تومانی آغاز کرده بود، ساعت ۴ بعدازظهر روی عدد ۲۲هزار و ۷۰۰ تومان مورد معامله قرار گرفت؛ ۲ هزار و ۱۰۰ تومان کاهش طی یک روز و ۴ کانال افت قیمت(معادل ۳ هزار و ۳۰۰ تومان) طی دو روز، چرا که سقف این ارز در روز یکشنبه ۲۶ هزار تومان بود.

میزان افت دلار در روز دوشنبه، از ۹ مهر ۹۷ سابقه نداشت.

در مورد ریزش۴ کانالی دلار در ۲ روز گذشته دو نگاه مختلف در بازار وجود داشت. نگاه اول بیشتر ریزش دلار را از زاویه دید تقویت سمت عرضه تحلیل می‌کرد، و به عنوان مثال به عرضه ارز در سامانه نیما اشاره داشت، حال آنکه نگاه دوم، بیشتر به متغیرهای تکنیکالی و برخورد به سقف اشاره داشت.

بر این اساس تنها گروه اول معتقدند، امکان بازگشت دلار به مسیر افزایشی کم است.

در این شرایط سوال مهم این است، چگونه می‌توان شرایطی را در بازار ایجاد کرد که دلار بار دیگر با شوک‌های افزایشی روبه‌رو نشود. به باور برخی کارشناسان، در گام اول، نباید اتفاقاتی که در بازار ارز رخ می‌دهد را مستقل از بازارهای دیگر ببینیم، چرا که وقایع بازار ارز هم جنس رخدادهایی است که در سایر بازارها روی می‌دهد.

از نگاه برخی از اقتصاددان‌ها، در کنار عوامل بنیادی مانند رشد نقدینگی و منفی بودن نرخ بهره حقیقی، رشد شدید شاخص کل بورس در افزایش نرخ دلار تاثیر بسزایی داشته است.

در واقع از لحاظ انتظاری به نظر می‌رسد بازار سهام تبدیل به لیدر نوسان سایر بازارها شده است و جهت انتظاری تصمیم‌گیری سایر معامله‌گران را تحت‌تاثیر خود قرار می‌دهد.

در این وضعیت، به باور برخی اقتصاددان‌ها، راه ثبات نه تنها بازار ارز که سایر بازارها، از مسیر بازار سهام و تعدیل آن عبور می‌کند.

اگر بورس به همین منوال، رشد خود را ادامه دهد، این نگرانی در میان برخی تحلیل‌گران وجود دارد که نقدینگی ایجاد شده در بورس وارد سایر بازارها شود و در نهایت تورم را افزایش دهد. در واقع، یا باید سهم‌ها از لحاظ قیمتی تعدیل شوند که با ارزش واقعی خود تناسب پیدا کنند یا اینکه مجموعه قیمت‌ها افزایش پیدا کنند که با ارزش سهم مورد معامله، سازگاری پیدا کنند.

انتظارات بورسی دلار

برای نخستین بار، در اقتصاد ایران، بورس با یک حجم وسیع از اقبال عمومی مواجه شده که حمایت دولت را هم در کنار خود دارد. شرایط به گونه‌ای شده است که در بازار سهام، فارغ از اینکه نرخ یک سهم چقدر سازگاری با ارزش واقعی آن دارد، تنها به واسطه روند انتظاری حاکم بر بازار مورد استقبال قرار می‌گیرد.

در واقع، به جای توجه به مختصات واقعی ارزش شرکت‌ها و سهم خریداری شده، عمدتا توجه به ارزش مبادله و روند انتظاری حاکم بر بازار توجه می‌شود.

گروهی از اقتصاددان‌ها باور دارند که تقویت بررسی رابطه دلار و بورس بازار سهام منجر به تحریک تولید خواهد شد؛ با این حال، چنین اتفاقی در عمل رخ نداده و رشد اقتصادی کشور بر اساس آخرین آمارها منفی بوده است.

گروه دیگری از اقتصاددان‌ها معتقدند رشد بورس می‌تواند ریسک‌های تورمی را برای اقتصاد ایران به دنبال داشته باشد.

از نگاه آنها، اگر ارزش سهم‌ها تعدیل نشود، ممکن است سایر بازارهای دارایی و کالایی را با خود هم‌جهت کند و این مسئله مخاطره تورم بیشتر را به دنبال دارد.

در واقع از نگاه این گروه، اتفاقی که در بازار سهام به‌واسطه انتظارات و نرخ بازدهی در حال رخ دادن است، می‌تواند تبعاتی برای اقتصاد کلان کشور نیز ایجاد کند.

از نگاه این گروه از اقتصاددان‌ها، شرایط فعلی دو راه پیش روی سیاست‌گذار قرار می‌دهد:

باید روند فعلی بورس متوقف یا تعدیل شود یا اینکه، نرخ تورم (قیمت‌ها) به اندازه‌ای رشد کند تا با ارزش مختصات واقعی شرکت‌ها و سوددهی آنها سازگاری داشته باشد.

در سناریوی دوم، سایر بازارهای دارایی نیز رشد خواهند کرد و تورم جدیدی رخ خواهد داد.

از این زاویه می‌توان برای نوسانات بازار سهام، نقش بیشتری قائل شد و آن را نشانگری برای انتظارات معامله‌گران سایر بازارها در نظر گرفت.

در چنین شرایطی، هم اکنون در بازار ارز، علاوه بر نااطمینانی سیاسی و اقتصادی، وضعیت فعلی بورس نیز به‌عنوان یک محرک قیمتی در میان مدت در نظر گرفته می‌شود. ممکن است یک روز بازار بورس افزایشی شود و سرمایه‌ها به آن رجوع کنند، ولی در میان مدت، سودی که در این بازار تولید می‌شود، توان آن را دارد که به تقاضایی برای سایر بازارها از جمله بازار ارز تبدیل شود، حال آنکه شاید سیاست‌گذار تصور می‌کرد، این سود در مسیر تولید قرار خواهد گرفت، ولی در عمل چنین اتفاقی رخ نداد.

راز بازگشت آرامش ارزی

برای بازگشت ثبات به بازار ارز هم باید از عوامل اقتصادی بهره برد و هم از مدیریت انتظارات. یکی از ابزارهای اقتصادی مهمی که در دست سیاست‌گذار است، بهبود بازدهی ابزارهای ریالی بررسی رابطه دلار و بورس است. ادامه افزایش نرخ سود و برداشت سقف کنونی سپرده‌ها از جمله این ابزارهاست. همچنین طراحی ابزارهایی که با بازدهی جذاب بتوانند زمین رقیبی برای سایر بازارها باشند، ‌می‌توانند در ثبات ارزی به سیاست‌گذار کمک کنند. اوراقی که بازدهی آنها به بازار ارز یا بازار سرمایه بسته شده است، یکی از این ابزارهایی است که سیاست‌گذار می‌تواند از آن استفاده کند.

در کنار این، فروش اوراق مصون از تورم دیگر ابزار مهم در دست سیاست‌گذار است. البته تمام این اوراق نیاز به ایجاد یک بازار ثانویه دارند که بتوانند مورد معامله و خرید و فروش قرار بگیرند. بازار، اطمینان مردم نسبت به ابزارها را بالا می‌برد و استقبال آنها را افزایش می‌دهد. در واقع هدف از اعمال این سیاست‌ها، این است که سیاست‌گذار ریال موجود در دست افراد را جمع کند و بدون آنکه از منابع ارزی خود استفاده کند، سمت تقاضای بازار را به دام خود بیندازد.

در کنار این سیاست‌گذار برای اینکه بتواند، انتظارات را بهتر مدیریت کند، نیاز دارد که در درجه اول پی ببرد که منشا نااطمینانی از کجاست؟

در واقع سیاست‌گذار باید با پیمایش‌هایی پی ببرد که منشا نااطمینانی آحاد اقتصادی چیست و با چه ابزاری می‌تواند تا حدی آن نااطمینانی‌ها را تعدیل کند. برخی کارشناسان اعتقاد دارند، عمدتا در حوزه‌های سیاسی باید تعدیل انتظارات صورت بگیرد ولی باید پیمایش‌های دقیق آن را مورد بررسی و صحت‌سنجی قرار داد.

پایداری نوسان منوط به توازن بازارها

برخی از کارشناسان باور دارند برای اینکه نوسان بازارها متعادل شود، نیاز است که در ابتدا لیدر نوسان شناسایی شود. برخی از اقتصاددان‌ها باور دارند که در شرایط کنونی این لیدری بر شانه بورس قرار دارد و اعتقاد دارند که بازدهی‌های بالای بازار سهام، انتظارات معامله‌گران سایر بازارها را هم تحت تاثیر قرار داده است. بر اساس این دیدگاه، واقعی‌سازی روند حرکت بورس یا شرایط پیرامونی می‌تواند کمک کند که نوسان سایر بازارها هم کمتر شود.

۲۵ پژوهشگر مالی و اقتصادی نیز در نامه‌ای خطاب به دولت و بانک مرکزی، ضمن ذکر مخاطرات بازار سهام، راهکارهایی را برای کاهش این خطرات پیشنهاد دادند که در نهایت می‌تواند به ثبات سایر بازارها نیز کمک کند. توقف هر نوع پیام‌دهی سیاست‌گذاری در معنای بیمه‌گری کلان بورس یکی از راهکارهای آنها بود. در ماه‌های اخیر بارها برخی مسوولان دولتی عنوان کردند که از بورس حمایت خواهند کرد و همین مسئله می‌تواند در توجه بی‌سابقه به این بازار تاثیر مهمی گذاشته باشد.

عرضه بدون تعلل دارایی‌های بورسی دولت، کنترل موثر در نظارت بانکی برای جلوگیری از تزریق اعتبارات جدید بانکی به بازار بورس و جلوگیری از رشد بیش از حد نقدینگی، شتاب‌دهی به عرضه‌های اولیه شرکت‌ها و افزایش درصد شناوری از دیگر راهکارهایی بودند که توسط ۲۵ اقتصاددان به دولت و بانک مرکزی پیشنهاد شد. در این میان، البته گروه دیگری از اقتصاددان‌ها دیدگاه دیگری دارند و معتقدند رشد بازار سهام می‌تواند منجر به تامین مالی شرکت‌ها و تحریک تولید شود. با این حال، با توجه به شرایط اقتصاد ایران، به نظر می‌رسد افزایش فعلی ارتفاع بورس با متغیرهای کلان هماهنگی ندارد و می‌تواند خصوصا به بی‌ثباتی سایر بازارها و بالا رفتن نرخ تورم منجر شود./دنیای اقتصاد

رابطه قیمت دلار و بورس قطع شده است؟

پیش‌بینی بازار در تابستان به نتیجه مذاکرات و روند نرخ ارز بستگی دارد؛ البته رفتار و حرکت بازار با وجود رشد نرخ ارز همچنان غیرقرینه با این مؤلفه اثرگذار است. به‌طوری‌که در رشدهای دلار، بازار عکس‌العملی از خود نشان نمی‌دهد اما در ریزش‌های بازار بیش واکنشی دارد.

رابطه قیمت دلار و بورس قطع شده است؟

به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از سنا، علی صادقین، کارشناس بازارهای مالی در بررسی شرایط فعلی بازار گفت: در حال حاضر بازار کمی سردرگم است. ابهام در سمت و سوی توافق هسته‌ای و جهت نرخ ارز در کنار چگونگی رفتارهای بازارهای رغیب و سیاستگذاران اقتصادی مانند قیمت‌گذاری دستوری، وضع عوارض یا تغییراتی که معمولاً بواسطه دخالت در شیوه قیمت‌گذاری یا واردات و صادرات اعمال می‌شود، از جمله عوامل مرتبط با ایجاد شرایط کنونی هستند.

او افزود: از طرفی دیگر گزارش‌های ۱۲ ماهه شرکت‌ها به خصوص در فصل زمستان، توجه سرمایه‌گذاران را زیاد جلب نکرد؛ به طوری که افت حاشیه سود به ویژه در گروه‌های بنیادی بازار مثل پتروشیمی‌ها و فلزات اساسی رقم زد. در کنار این موارد، نگرانی‌ها از کاهش تقاضا و قطعی برق و افت تولید برای گروه های بزرگی مانند فلزات، سبب شده تا فعلا در بازار با یک روند نسبتا اصلاحی ضعیف یا درجا زدن رو به رو باشیم.

این کارشناس بازارسرمایه ادامه داد: ضمن این که در سه ماه گذشته گروه‌های خودرویی و پالایشی لیدرهای بازار بودند و به این دلیل بازار حال خوب یا بد خود را به این دو گروه گره زده است. و از آنجایی که در حال حاضر این گروه‌ها با اخبار جدید و رو به رشدی مواجه نیستند؛ کلیت بازار سرمایه زیر سایه این شرایط قرار گرفته است.

پیش‌بینی بازار در تابستان به نتیجه مذاکرات و روند نرخ ارز بستگی دارد؛ اما حتی با فرض توافق احتمالی، افزایش نرخ در برخی از گروه‌ها حتمی است اما در برخی از گروه‌ها هم به واسطه افزایش قطعی‌های برق و کاهش ظرفیت‌های تولیدی انتظار اصلاح وجود دارد؛ با این وجود تابستان نسبتا متعادلی برای بازار سرمایه پیش‌بینی می‌شود.

صادقین ادامه داد: مجموع عوامل یاد شده در بالا سبب شده تا به رغم افزایش نرخ دلار، بازار با افت مواجه باشد. در نظر داشته باشید که با وجود رشد نرخ ارز در بازار آزاد اما نرخ دلار نیمایی با رشد متناسبی رو به رو نبوده است. از این رو بازار با پیشران مثبتی برای رشد روبه‌رو نیست.

او تصریح کرد: علاوه بر این نیم نگاه احتیاطی هم به مذاکرات هسته‌ای وجود دارد، بنابراین رفتار غیرقرینه در بازار با وجود رشد نرخ ارز همچنان وجود دارد. به طوری که در رشدهای دلار، بازار عکس‌العملی ندارد اما در ریزش‌های بازار حتی بیش واکنشی نشان می‌دهد.

این کارشناس بازارسرمایه اضافه کرد: معتقدم با وجود گزارش های ۱۲ ماهه ضعیف بررسی رابطه دلار و بورس در فصل زمستان، اما نمادهای گروه‌هایی که سود نقدی بهتری را پرداخت می کنند به طور قطع با وضعیت بهتری رو به رو هستند و انتظار بر این است که در یکی دو ماه آینده برای این دست از سهام تقاضا وجود داشته باشد.

صادقین صریح کرد: گزارش‌های فصل بهار به خصوص گزارش‌های بررسی رابطه دلار و بورس فروردین و اردیبهشت گزارش‌های خوبی هستند و بر مبنای سه ماهه بهار اگر پیش‌بینی‌های درستی انجام شود، انتظار رشد در بازار خواهیم داشت.

او در پیش بینی بازار در فصل تابستان بیان کرد: روند بازار در تابستان به شرایط برجام و روند نرخ ارز بستگی دارد، البته معتقدم چه برجام اتفاق افتد و یا اتفاق نیفتد، افزایش نرخ در برخی از گروه‌ها حتمی است اما در برخی از گروه‌ها به واسطه افزایش قطعی‌های برق و کاهش ظرفیت‌های تولیدی انتظار اصلاح وجود دارد؛ به نظر میرسد تابستان نسبتا متعادلی پیش‌بینی می‌شود.

بررسی رابطه بین نگرش سرمایه گذاران و نقد شوندگی بورس تهران با رشد اقتصادی در ایران

امروزه بازار سهام به عنوان یکی از ارکان مهم رشد اقتصادی کشورها به شمار می آید. لذا شناسایی تجزیه و تحلیل عوامل مختلف دخیل در این بازار به منظور ارتقای سطح کیفی و ایجاد جذابیت برای فعالان بازار در جهت افزایش سرمایه گذاری و به دنبال آن رشد اقتصادی از اهمیت بالایی برخوردار است. در سال های اخیر توجه محققان به سمت موضوع سرمایه گذار در بازار سهام معطوف شده است. جدا از تاثیر عوامل عمده اقتصادی بر بازار سهام،‏ تغییر در نگرش سرمایه گذاران و افزایش میزان مشارکت آنها در بازار سهام (به جهت افزایش اطمینان و خوش بینی نسبت به این بازار) موجب تغییر در میزان عرضه و تقاضای سهام،‏ تغییر در ترکیب سبد دارایی های مالی و حتی گاهی تشکیل صف های خرید و فروش خواهد شد.
در این مطالعه رابطه بین نگرش سرمایه گذاران و نقد شوندگی بازار سهام با رشد اقتصادی در ایران بررسی شده است. متغیر مربوط به نگرش سرمایه گذار،‏ تغییرات سالانه حجم معاملات سهام و شاخص اندازه گیری نقد شوندگی بازار،‏ نسبت گردش معاملات است. در این پژوهش از تغییرات نرخ ارز (برابری ریال به دلار) به عنوان متغیر کمکی استفاده شده است. در راستای رسیدن به هدف پژوهش،‏ از دو روش حداقل مربعات معمولی (OLS) و خود توضیح برداری با وقفه های گسترده (ARDL) در بازه زمانی از سال 1375تا 1394 استفاده شده است. نتایج تجربی حاصل از این بررسی وجود رابطه معنی دار بین تغییرات حجم معاملات سهام،‏ تغییرات نقد شوندگی و تغییرات نرخ ارز با تغییرات رشد اقتصادی را نشان می دهد. در این پژوهش همچنین به بررسی وجود رابطه مثبت بین تغییرات رشد اقتصادی و نرخ ارز پرداخته شده است که نتایج حاصل این مطلب را مورد تایید قرار می دهند.

بررسی ارزش دلاری بورس در سال‌های اخیر / بورس ایران، چند!؟

بررسی ارزش دلاری بورس در سال‌های اخیر / بورس ایران، چند!؟

سیر تغییرات ارزش دلاری بورس ایران از سال ۱۳۸۹ که ارزش دلاری آن ۱۱۸ میلیارد دلار بوده تا ۲ بهمن ماه سال بررسی رابطه دلار و بورس ۱۴۰۰ که ارزش دلاری بورس کشور به ۱۶۴ میلیارد دلار رسیده روند افتان و خیزانی را پشت سر گذاشته اما نوسانات این تغییر از نیمه دوم سال ۹۸ به شدت افزایش داشته است. ارزش دلاری بازار تحت تاثیر افزایش یا کاهش قیمت دلار دچار افت یا خیز می‌شود.

بسیار پیش آمده که از فلان صفحه مجازی و از بهمان کارشناس شنیده می‌شود که ارزش بورس ما معادل یکی از کمپانی‌های بزرگ دنیاست. گاهی می‌گویند ارزش کل شرکت‌های موجود در بازار سرمایه ما حتی به اندازه یکی از سهم‌های بزرگ بازاری چون بازار بورس نیویورک نیست، اما این اعداد و ارقام از کجا می‌آید؟ چرا غول‌های بازار سرمایه ما نظیر فارس، فملی، فولاد و. در مقایسه با بازارها و کمپانی‌های دیگر به چشم نمی‌آیند؟ آیا علت پهلوان پنبه بودن این شرکت‌ها در بازار سرمایه است یا مشکل را باید در جای دیگر و در میان مشکلات بنیادی‌تری که ریشه آن را در دل اقتصاد نحیف و بیمار است ردیابی کرد؟

ارزش دلاری بازار یکی از موارد مهم و تاثیرگذاری است که وضعیت بازار سرمایه را به نمایش می‌گذارد، هر چند مقیاس مقایسه با توجه به چندنرخی بودن ارز در کشور ایران متفاوت است اما در فدراسیون جهانی بورس‌ها ارزش بازار سرمایه ما بر اساس دلار ۴۲۰۰ تومانی سنجیده می‌شود در حالی که نه تنها ما برای خداحافظی با این ارز مسموم‌کننده اقتصاد آماده می‌شویم بلکه بخش اعظمی از مبادلات تجاری ما با نرخ‌های بسیار بالاتر در قالب دلار نیمایی و آزاد انجام می‌شود. ارزش دلاری بورس ما به تازگی تا سطح ۱۶۴ میلیارد دلار افت کرده است. این عدد که نیمه دوم سال ۱۳۹۹ به حدود ۲۰۸ میلیارد دلار رسیده بود در نیمه دوم امسال به عدد ۱۶۴ میلیارد دلار تنزل کرده که نشان از افت ۲۱.۵ درصدی ارزش دلاری بازار دارد علاوه بر آن ارزش دلاری سال ۹۹ نسبت به سال جاری نیز افت قابل توجهی را نشان می‌دهد.
سیر تغییرات ارزش دلاری بورس ایران از سال ۱۳۸۹ که ارزش دلاری آن ۱۱۸ میلیارد دلار بوده تا ۲ بهمن ماه سال ۱۴۰۰ که ارزش دلاری بورس کشور به ۱۶۴ میلیارد دلار رسیده روند افتان و خیزانی را پشت سر گذاشته اما نوسانات این تغییر از نیمه دوم سال ۹۸ به شدت افزایش داشته است. ارزش دلاری بازار تحت تاثیر افزایش یا کاهش قیمت دلار دچار افت یا خیز می‌شود.
در دهه اخیر بیشترین میزان ارزش دلاری بورس در نیمه اول سال ۹۹ و با شکسته شدن رکورد ۴۲۷ میلیارد دلار ثبت شد و کمترین میزان ارزش دلاری نیز در سال ۹۱ و با رسیدن این عدد به ۵۶ میلیارد دلار حاصل شده است. در حقیقت همزمان با افزایش قیمت دلار ارزش دلاری بازار کاهش و با کاهش دلار، ارزش دلاری بازار افزایش می‌یابد.
این مسئله را می‌توان به وضوح در رسیدن ارزش معاملات در نیمه اول سال ۱۳۹۹ به رکورد قابل توجه ۴۲۷ میلیارد دلار همزمان با در نظر گرفتن کاهش بازدهی دلار در این مقطع دید. ارزش دلاری بازار سرمایه در هفته منتهی به ۳۰ آذر ۱۴۰۰ با کاهش تقریبا ۵ درصدی خود به ۲۲۴ میلیارد دلار رسید و در تاریخ ۲ بهمن ماه به ۱۶۴ میلیارد دلار افت کرد.
از مهم‌ترین عوامل اثرگذار بر افت ارزش دلاری بازار بورس را در درجه اول باید سقوط ارزش پول ملی مقابل ارزهای خارجی دانست علاوه بر این مسئله باید از دیگر عواملی که افت ارزش دلاری بورس تهران را رقم زده‌اند به وضعیت نابه‌سامان شرایط اقتصادی، شدت‌گرفتن محدودیت‌های صادراتی در سال‌های اخیر به واسطه بسته‌شدن درهای فضای بین‌المللی بر اقتصاد ایران و کاهش ارزآوری اشاره کرد. ارزبری از کشور و در حقیقت خروج سرمایه که واسطه خرید ملک در کشورهای همسایه، گرفتن ویزای سرمایه‌گذاری و خرید رمزارز ناشی می‌شود نیز از عوامل ساقط کننده قوت گرفتن ارزش بازار است. یکی از موارد مهمی که باید در علل سقوط ارزش دلاری بازار به آن اشاره کرد نرخ تسعیر دلار ۴۲۰۰ تومانی است در حالی که بخش اندکی از مبادلات تجاری کشور به واسطه این ارز انجام شده و در اکثریت موارد نرخ دلار نیمایی یا آزاد مبنای محاسبات ملاک قرار دادن این ارز در مبادلات یا ارزشگذاری سهام بر مبنای این ارز از عوامل اثرگذار در تغییرات ارزش بازار در سال‌های اخیر است. از طرفی نباید نقش خروج نقدینگی حقیقی از بازار سرمایه و افت حجم معاملات در میان گروه‌های دلارمحور بازار سرمایه را نیز در سقوط فعلی ارزش دلاری بازار نادیده گرفت.

دلایل یک سقوط
عزیزاله عصاری، فعال بازار سرمایه در خصوص ارزش دلاری بازار سرمایه ایران توضیح داد: ارزش دلاری بازار اصلی سهام بر اساس نرخ مبادلات تجاری کشور (۲۴۵۵۰) حدود ۲۰۹ میلیارد دلار است علاوه بر این ارزش بازار فرعی نیز معادل ۳۹ میلیارد دلار است که در مجموع باید ارزش این بازار را ۲۴۸ میلیارد دلار برآورد کرد. عصاری در پاسخ به این پرسش که آیا ملاک قرار دادن نرخ دلار ۴۲۰۰ تومانی در فدراسیون جهانی بورس برای تخمین ارزش دلاری بازار بورس تهران صحیح است یا خیر گفت: نرخ تسعیر غالب مبادلات تجاری شرکت‌های کشور نرخ نیما بوده و سهم ارز ۴۲۰۰ در مجموع مبادلات تجاری کشور کمتر از ۱۰ درصد بوده بنابراین تبدیل ارزش بازار سهام باید یا بر اساس نرخ نیما و یا بر اساس نرخ متوسط موزون دو ارز ۲۲,۵۱۵ تومان انجام شود. ارزش دلاری بازار در روز شنبه دوم بهمن ماه معادل ۲۴۸ میلیارد دلار است.
این فعال بازار سرمایه ادامه داد: کاهش دلاری ارزش بازار سرمایه عمدتا به علت کاهش ریالی ارزش بازارهای اصلی و فرعی بوده که مهم‌ترین علت این موضوع خروج سرمایه از بازار سهام به طرف بازارهای اوراق قرضه، رمزارز، سپرده بانکی و همچنین خروج سرمایه به بازار املاک کشورهای مختلف مثل ترکیه، قبرس، یونان، ارمنستان، اسپانیا، کانادا و غیره رقم خورده است. با این وجود باید در نظر داشت که علت رشد بی‌رمق بازار نبود اعتماد سهامداران و خروج سرمایه از بازار سهام است که افت شدید حجم معاملات در بسیاری از سهام‌های گروه‌های معدنی، فولادی، پتروشیمی، پالایشگاهی، دارویی و. را رقم زده در حالی که این سهم‌ها در شرایط ارزشمندی برای خرید قرار داشته و نسبت قیمت به بازدهی آتی آنها بسیار کاهش داشته است که تمامی این موارد دلالت بر ارزنده شدن سهام در بازار دارد.
به طور کلی به علت شکاف حدود ۳ هزار تومانی میان نرخ ارز نیما و بازار آزاد عملا نگرانی اندکی از بابت اثرات تفاهم آتی برجام بر درآمدهای صادراتی و فروش شرکت‌های بازار سهام وجود دارد. با وجود کاهش ارزش دلاری، بازار سهام به لحاظ تاریخی در شرایط ارزنده‌ای قرار گرفته است.

مبنای غلط یک محاسبه
کامل ابراهیمیان، کارشناس بازار سرمایه در خصوص ارزش دلاری بازار سرمایه ایران توضیح داد: ارزش دلاری بازار سرمایه در حال حاضر حدود ۲۲۵ میلیارد دلار است. اینکه در فدراسیون جهانی بورس و یا صندوق بین‌المللی پول عدد ۴۲۰۰ تومانی به عنوان نرخ ارز آورده می‌شود به این دلیل است که این نرخ قبلا در ترازنامه بانک مرکزی ثبت شده بود ولی با این حال باید این مسئله را نیز در نظر گرفت که نرخ واقعی ارز، نرخی است که در بازار داد و ستد می‌شود چرا که هم سمت عرضه و هم سمت تقاضا در نقطه‌ای با همدیگر توافق می‌کنند که ارز را در یک نقطه مشخص به نرخ بازار آزاد بخرند. اگر بخواهیم نگاه حاکمیتی را نیز وارد کنیم باید بر مبنای نرخ دلار نیمایی ارزش بازار را محاسبه کنیم و محاسبه نرخ ارز بر اساس ارز ۴۲۰۰ تومانی منطقی به نظر نمی‌رسد.
ابراهیمیان در تبیین این مسئله که چرا بررسی رابطه دلار و بورس با وجود اینکه نرخ ارز افت نکرده است اما شاهد افت بازار هستیم، توضیح داد: برای بررسی این موضوع لازم است که به شکل یک توالی به وضعیت افت و خیزهای بازار نگاه کنیم و یک بازه زمانی را در نظر بگیریم؛ اگر به صورت کلی به این مسئله نگاه کنیم در خصوص رشد بازار و عواملی که منجر به رشد بازار می‌شوند و یا اینکه عواملی که منجر به افت بازار می‌شود دلار یکی از آیتم‌های اصلی است؛ چرا که همه آیتم‌ها در دلار تعریف نمی‌شود و نمی‌توان گفت که رابطه بین رشد بازار و رشد نرخ دلار یک رابطه یک به یک است.
دلار یکی از آیتم‌های مهم و تاثیرگذار بر رشد بازار است به این دلیل که حدود ۷۰ درصد بازار ما کامودیتی‌محور است یا شرکت‌های بزرگی که صادرات‌محور بوده و محصولات آنها بر اساس قیمت‌های جهانی و نرخ دلار نیمایی ارزشگذاری می‌شود وقتی این نرخ‌ها رشد می‌کند درآمد شرکت‌ها افزایش می‌یابد و با افزایش درآمد، سودآوری این شرکت‌ها افزایش می‌یابد و به تبع ارزش این شرکت‌ها رشد می‌کند.
این کارشناس بازار سهام اضافه کرد: بازار به این دلیل که نسبت به سال گذشته که از رشد باورنکردنی برخوردار شد و در آن مقطع به نقطه ای رسیده بود که از نظر بنیادی بیش از ارزش توسط بررسی رابطه دلار و بورس سرمایه‌گذاران ارزشگذاری شده بود را باید یکی از علل اصلی ریزش پس از آن دانست. زمانی که در بازارهای مالی یک دارایی بیش از ارزش واقعی ارزشگذاری شود به تبع به مرور زمان به قیمت‌های واقعی خود برمی‌گردد ولی این مسئله که بازار ما پس از این اصلاح شدیدی که از سال قبل تاکنون تجربه کرده است در یک نقطه ارزنده قرار دارد و حتی برخی شرکت‌ها کمتر از ارزش واقعی خود قیمت‌گذاری می‌شوند، به تبع در آینده می‌تواند رشد این سهم‌ها را رقم بزند. در شرایط فعلی بازار سرمایه و تعداد بسیاری از شرکت‌های موجود در آن در نقطه ارزنده‌ای قرار دارند به شرط آنکه سرمایه‌گذاران در یک بازه زمانی حداقل یک ساله سرمایه‌گذاری کنند. مطمئنا برای بازه یک ساله بسیاری از شرکت‌ها نسبت به سایر بازارها می‌توانند بازدهی بهتری داشته باشند.

اعتماد فراری
امیر وفایی، مدیر بانکداری سرمایه‌گذاری بانک کارآفرین با اشاره به غلط بودن ارزشگذاری دلاری بازار بر حسب نرخ ۴۲۰۰ تومانی گفت: نرخ ۴۲۰۰ تومانی که طبق آن ارزش بازار اعلام می‌شود و هر چند در متغیرهایی که در نهادهای بین‌المللی اعلام می‌شود همچنان از دلار ۴۲۰۰ تومانی به عنوان معیار استفاده می‌شود اما به طور کلی مبنای این مسئله غلط است و با توجه به اظهارات فعلی در خصوص حذف این ارز و نرخ دلار در بودجه ۱۴۰۱ ما به سمت اعداد واقعی‌تر دلار پیش خواهیم رفت و قطعا در آن شرایط ارزش دلاری بازار ما کمتر از اعدادی خواهد شد که فدراسیون جهانی بورس‌ها اعلام می‌کند و دچار افت شدیدی خواهیم شد.
وفایی در پاسخ به این پرسش که چرا با توجه به اینکه قیمت دلار افت نداشته است اما شاهد کاهش ارزش دلاری بازار سرمایه هستیم، گفت: باید بگوییم که مهم‌ترین اتفاقی که به تازگی برای بازار رخ داده اینکه اعتماد افراد حقیقی از این بازار به کلی سلب شد و خروج پول توسط این افراد از بازار سرمایه شدت گرفت که همین مسئله باعث شد این بازار روند رشد خود را از دست بدهد و افت‌های پی در پی و شدیدی را تجربه کند. به نظر نمی‌رسد تا زمانی که شرایط به سمتی پیش نرود که اعتماد دوباره به سمت این بازار جذب شود، شاهد اتفاق عجیب و غریبی در جهت صعود شاخص باشیم. در برخی نمادها در حال حاضر ارزش ذاتی بیشتر از ارزش فعلی این نمادهاست. نکته مهم اینکه ارزش ذاتی در بسیاری از نمادها به اندازه ارزش فعلی آنهاست و این به خودی خود نشان می‌دهد که بازار گران نیست. تمامی این موارد در نهایت می‌تواند به آن منجر شود که بازار در میان‌مدت بالاخره مسیر خود را پیدا کند.
مسئله مهم این است که با اقدامی نظیر معیار قرار دادن دلار ۴۲۰۰ تومانی باعث می‌شوند که متغیرهای واقعی اقتصاد بر بازار اثر نگذارد. ارزش دلاری بازار حدود ۲۰۰ میلیارد دلار برای بازاری به تنوع بازار سرمایه ما اعداد کمی محسوب می‌شود و لازم است بازار کم کم مسیر خودش را پیدا کند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.