الگو های شمعی پایه ای


الگوی سه کلاغ سیاه در انتهای روندهای صعودی تشکیل میشود و نشان دهنده ریزش شدید قیمت سهم می باشد. برای تشکیل الگوی سه کلاغ سیاه باید سه کندل نسبتا بزرگ نزولی و سیاه پشت سر هم و تقریبا هم اندازه برروی نمودار تشکیل و این سه شمع باید در داخل بدنه شمع قبلی خود بسته شوند و سایه پایینی نداشته باشند. توجه داته باشید الگوی سه کلاغ سیاه، زمانی یک الگوی برگشت قابل اعتماد به حساب می آید که توسط سایر اندیکاتورهای تکنیکال مانند شاخص قدرت نسبی (RSI) تایید شود.

الگوهای هارمونیک

حتما در موسیقی، نقاشی، هنر، ادبیات و غیره قبلا عباراتی همچون هارمونی و هارمونیک را به کرات شنیده‌اید. هارمونیک در لغت به معنای هماهنگ است و معمولا برای توصیف هر سیستم یا مجموعه‌ای به کار می‌رود که اجزای درونی آن با یکدیگر در هماهنگی و تعادل کامل به سر برند. در بازارهای مالی نیز به مجموعه‌ای از امواج که نسبت‌هایی هماهنگ و متعادل، دو به دو بین آنها برقرار باشد، الگوی هارمونیک گفته می‌شود. و البته در زبان تکنیکال مسلما هماهنگ و متعادل به معنای وجود نسبت‌های فیبوناچی می‌باشد. الگوهای هارمونیک با بهره‌مندی از مجموعه‌ای از پترن‌های هندسی که بر پایه نسبت‌های فیبوناچی تعریف شده‌اند، تلاش می‌کنند نقاط بازگشت روند را با دقت مطلوبی پیش‌بینی نمایند. بنابراین برخلاف سایر بخش‎‌های تحلیل تکنیکال، در مبحث الگوهای هارمونیک بطور جدی هدف خود را بر روی پیش‌بینی آینده مارکت می‌گذاریم.

نسبت‌های هارمونیک اندکی با نسبت‌های فیبوناچی متفاوتند. برخی از آنها مستقیما همان نسبت‌های فیبوناچی هستند و برخی دیگر با اندکی محاسبات اضافی از آنها مشتق شده‌اند. بطور کلی نسبت‌های هارمونیک به سه دسته نسبت‌های اصلی، مشتق‌های اول و مشتق‌های تکمیلی تقسیم می‌شوند. جدول زیر نحوه دسته‌بندی نسبت‌های هارمونیک را به همراه محاسبات مربوط به هریک، نمایش می‌دهد.

برخی از این نسبت‌ها رایج تر هستند و برخی دیگر کاربرد کمتری دارند. در فهرست زیر، مهمترین نسبت‌های هارمونیک را که در اغلب الگوهای اصلی مورد استفاده قرار می‌گیرند ملاحظه می‌نمایید. سایر اعدادی که در این فهرست مشاهده نمی‌شوند، معمولا کاربرد کمتری دارند.

لازم به ذکر است که اعداد 0.5, 1, 2, … جزو نسبت‌های فیبوناچی نیستند، اما به دلیل کاربرد زیادی که در نمودارها دارند، به صورت تجربی به این مجموعه اضافه گشته‌اند. نسبت 0.236 نیز که اگر خاطرتان باشد جزو سطوح ریتریسمنت فیبوناچی محسوب می‌شد، از مجموعه نسبت‌های هارمونیک حذف شده است، زیرا این سطح نمی‌تواند یک پیوت ماژور ایجاد نماید و صرفا منجر به نوسانات فرعی و زودگذر خواهد شد. نکته جالب توجه در میان نسبت‌های فوق این است که معکوس هریک از اعداد درون همین مجموعه قرار دارد. به عنوان مثال اگر نسبت 1.272 را معکوس نمایید به عدد 0.786 خواهید رسید که کماکان جزو نسبت‌های هارمونیک است. همچنین اعداد 1.127 و 0.886 ویا اعداد 2.618 و 0.382 نیز معکوس یکدیگر هستند. این ویژگی مهمی برای نسبت‌های هارمونیک است که کاربرد آنرا بزودی، به محض شروع کار با اولین الگوهای هارمونیک، متوجه خواهید شد. تنها نسبتی که معکوس آن در فهرست وجود ندارد عدد 4.236 است. معکوس 4.236 برابر با 0.236 می‌شود که همانطور که گفته شد توصیفگر اصلاح‌های مینور بوده و نتیجتا از فهرست نسبت‌های کاربردی، کنار گذاشته شده است.

ایده الگوهای هارمونیک نخستین بار در سال 1932 توسط گارتلی[68] مورد بحث قرار گرفت. او در نوشته های خود، الگویی پنج نقطه‌ای را که بعدها با نام خود او نام‌گذاری شد، مورد بررسی قرار داد. اما سال‌ها طول کشید تا سرانجام اسکات کارنی[69] با مطالعات تکمیلی دقیقتری که در این عرصه انجام داد، الگوی گارتلی را به همراه مجموعه‌ای از الگوهای دیگر مانند خرچنگ، خفاش و کوسه تحت عنوان الگوهای هارمونیک معرفی نمود. عمده ارزش کار اسکات کارنی بدلیل ساختار دقیق و منسجمی بود که برای روش معامله‌گری بر روی این الگوها، به همراه نقاط دقیق ورود و خروج و قوانین مدیریت ریسک، ابداع نمود.

تمام الگوهای هارمونیک در جستجوی محدوده‌ای با بیشترین احتمال برای صدور سیگنال بازگشتی هستند. این محدوده که با عنوان ناحیه [70]PRZ معرفی می‌شود برمبنای نسبت‌های همزمان فیبوناچی بین امواج مختلف، بدست می‌آید. نواحی PRZ در الگوهای هارمونیک دقیقا همان نواحی همپوشانی (کلاسترها) در مبحث فیبوناچی کلاسیک هستند، و بنابراین معتقدیم احتمال بازگشت روند در این نواحی بسیار زیاد است. نکته مهم در ارتباط با نواحی

PRZ این است که هرگز نباید به محض مشاهده یک الگوی هارمونیک دلخواه بلافاصله اقدام به معامله‌گری نمود بلکه باید در انتظار مشاهده یک سیگنال تاییدگر تکمیلی در ناحیه PRZ بمانید تا به عنوان مثال پس از تشکیل یک الگوی شمعی بازگشتی، اقدام به ورود به بازار نمایید.

الگوهای هارمونیک اغلب به یک تارگت دقیق و مشخص برای ورود و خروج ختم نمی‌شوند، بلکه محدوده‌ای نسبتا گسترده از همپوشانی چند فیبوی مختلف بدست می‌آید که باید مترصد نحوه واکنش بازار به این محدوده باشیم. بنابراین ترکیب الگوهای هارمونیک با سایر روش‌هایی که برای تشخیص نقاط بازگشت روند آموخته‌اید، بویژه الگوهای شمع ژاپنی، اهمیت به سزایی پیدا می‌کند.

نحوه خاصی از نمایش نسبت‌های فیبوناچی بر روی نمودار وجود دارد که اغلب در بحث الگوهای هارمونیک مورد استفاده قرار می‌گیرد. این روش ضمن حفظ سادگی، تحلیلگر را از ترسیم همزمان چندین ابزار مختلف فیبوناچی بی‌نیاز نموده و موجب خلوت‌ شدن نمودار می‌شود. به عنوان مثال فرض کنید در تصویر زیر، نقطه C برابر با ریتریس %38.2 از موج AB باشد. در این صورت می‌توانیم به سادگی، یک پاره‌خط کوتاه از A تا C رسم کنیم و نسبت فیبوناچی بین آن دو را در کنار خط مذکور بنویسیم. به این ترتیب مشاهده‌گر به سهولت متوجه میزان ریتریس نقطه C می‌شود و از ترسیم کامل ابزار فیبوناچی به همراه تمامی سطوح متعدد آن بی‌نیاز می‌شود.

الگو های شمعی پایه ای

لامپ یخچال و فریزر ال ای دی 220 ولت 5 وات مدل 51SMD پایه شمعی (E14)

این لامپ یخچال 220 ولت و توان آن 5 وات است. سرپیچ این لامپ E14 (سرپیچ شمعی) می باشد. قطر سرپیچ 14 میلی متر و قطر لامپ 22 میلی متر است. همچنین طول عمر این لامپ 10000 ساعت بوده که نشانگر کیفیت بالای محصول است و رنگ نور این لامپ زرد (آفتابی) و سفید (مهتابی) می باشد. این لامپ مخصوص انواع یخچال و فریز ها از جمله یخچال و فریز های آمریکایی و ژاپنی و کره ای مانند فریجیدر، ویرپول، جنرال الکتریک، سامسونگ، ال جی، بوش و. می باشد.

بررسی الگوهای پرایس اکشن و تکنیکال (آموزش الگوهای تکنیکالی)

آموزش ترید بدون دانش تحلیل تکنیکال

الگوهای پرایس اکشن و تکنیکال چیست؟ آموزش الگوهای تکنیکالی. ما در این مطلب در مورد پرایس اکشن و الگوهای پرایس اکشن و تکنیکال صحبت کرده و نهایتا با آموزش الگوهای تکنیکالی در خدمت شکا کاربران عزیز خواهیم بود. اما مقدمه ای کوتاه در مورد آموزش پرایس اکشن و الگوهای تکنیکالی:
وارد شدن به بازارهای مالی با هدف سرمایه گذاری و کسب سود نیاز به آموزش داره. چرا که شناخت انواع و اقساط تحلیل ها و استراتژی ها لازمه ی موفقیت در این زمینه هستش. پرایس اکشن یکی از استراتژی هاییه که مورد استفاده ی بسیاری از معامله گران قرار گرفته. در این مقاله مفهوم پرایس اکشن رو با هم مرور و در ادامه در مورد برترین و مهمترین الگوهای پرایسی و تکنیکال صحبت می کنیم و آموزش الگوهای تکنیکالی رو خواهیم داشت. با مطالعه این مطلب و تمرین الگوها درک بهتری نسبت به کندل ‌های ثبت شده و بالا و پایین رفتن قیمت در نمودارهای دارایی های مختلف از جمله ارز دیجیتال خواهین داشت و می تونین تصمیم ‌های بهتری در معاملات بگیرین با ما همراه باشین.

پرایس اکشن چیست؟

پرایس اکشن چیست؟

پرایس اکشن (Price Action) روشی برای تحلیل نوسانات ابتدایی قیمت هستش و بوسیله بسیاری از معامله‌گران علاقمند به تحلیل‌ های کوتاه مدت، مورد استفاده قرار می‌گیره. در تعریف کلی پرایس اکشن به حرکت قیمت یک دارایی در طول زمان که روی یک نمودار نشان داده میشه، گفته میشه. پرایس اکشن اساس تحلیل تکنیکال هستش و در همه‌ی بازارهای مالی مثل ارزهای دیجیتال و . جواب میده. در واقع، ساختار و الگوهای نمودارهای تحلیل تکنیکال همه بهره‌ گرفته از پرایس اکشن هستن.
در استراتژی پرایس اکشن تنها از روی کندل ‌های ثبت شده روی نمودار قیمت یک دارایی در مورد معامله‌ی اون (خرید و فروش دارایی) تصمیم‌گیری میشه. سیگینال های ورود و خروج تولید شده توسط پرایس اکشن قابل اعتماد هستن و در معامله با پرایس اکشن، الزامی به استفاده از اندیکاتور نیستش. پرایس اکشن میتونه با استفاده از نمودار‌هایی که قیمت رو در طی زمان رسم می‌کنن، مشاهده و تفسیر بشه. معامله‌گران میتونن از نمودار‌های متفاوتی برای مشاهده دقیق‌تر روند‌، سطوح شکست و معکوس ‌شدن ‌ها استفاده کنن. البته ترجیح بسیاری از تحلیل‌گران استفاده از نمودار‌های شمعی هستش چرا که مشاهده حرکت‌ قیمت رو راحتتر میکنه.
اولویت در Price Action تاریخچه ی قیمتی ارز یا دارایی هستش که شامل نوسانات قیمت در جهت افزایش یا کاهش، خطوط روند و سطوح حمایتی و مقاومتی میشه. پرایس اکشن نشان‌دهنده ی این هستش که قیمت‌ ها چگونه تغییر می‌کنن. یک تحلیلگر پرایس اکشن، اندازه نسبی، شکل، موقعیت و حجم نمودار‌های میله‌ای یا شمعی رو بررسی میکنه و بعضا ممکنه اونها رو با اطلاعات بدست اومده از میانگین متحرک و خطوط روند ترکیب کنه.

الگوهای پرایس اکشن و تکنیکال چیست؟

الگوهای پرایس اکشن و تکنیکال

الگوهای پرایسی و تکنیکال چیست؟ الگوهای پرایس اکشن و تکنیکال به الگوهایی گفته میشه که در طول سالیان مختلف چندین و چند بار روی نمودارهای قیمتی دارایی های مختلف شکل گرفته. با توجه به تعریف الگوهای پرایس اکشن تحلیلگران اسم های مشخصی برای این نمودارهای قیمتی انتخاب کردن. دلیل استفاده از این الگوها اینه که معمولاً وقتی یکی از اون ها روی نمودار شکل می‌گیره، همون نتیجه ‌ای که قبلاً بارها اتفاق افتاده، دوباره تکرر میشه و دقیقا به همین دلیله که بسیاری از فعالان بازارهای مالی ترجیح میدن، بر اساس این الگوها اقدام به خرید و فروش ارز دیجیتال مورد نظرشون کنن چرا که از نتیجه‌ی احتمالی اون آگاه هستن.
البته توجه به این نکته مهم هستش که الگوهای پرایس اکشنی که در مقالات و آموزش ‌های مختلف استفاده میشه مثال‌ هایی به اصطلاح کتابی و صرفاً جهت آشنایی بهتر با این الگوها هستن و ممکنه در دنیای واقعی نمودار قیمت الگوهای معرفی شده به این تمیزی و مرتبی نباشن و به همین دلیل تشخیص اون ها ممکنه سخت به نظر برسه. بنابراین تمرین و مطالعه ‌ی نمونه‌ هایی که در گذشته روی نمودار اتفاق افتادن از اهمیت زیادی داره و میتونه کمک خوبی به افزایش مهارت شما در این زمینه بکنه.
همیشه مقداری احتمال خطا در پرایس اکشن و روند الگوها باید در نظر گرفته بشه. با این حال تجربه و سابقه ‌ی این الگوها نشون داده که نرخ موفقیت در اونها قابل قبوله و میشه با کمی مهارت از اونها استفاده کرد و به سوددهی رسید.

معرفی الگوهای پرایسی و تکنیکال (آموزش الگوهای تکنیکالی)

الگوهای پرایسی و تکنیکال

رسیدیم به قسمت جالب مقاله ی الگوهای پرایس اکشن و تکنیکال چیست؟ آموزش الگوهای پرایس اکشن. اینکه پرایس اکشن چند الگو داره و از این الگوها چگونه استفاده میشه؟ در واقع بیش از صدها الگوی پرایس اکشن وجود دارن که از بین اونها تنها چند مورد تونستن اعتماد سرمایه‌گذاران رو به خودشون جلب کنن. در ادامه مهمترین و برترین الگوهای پرایس اکشن رو معرفی خواهیم کرد ولی فراموش نکنین که این الگوها قطعی نیستن و احتمال داره در برخی شرایط نتیجه‌ی مورد انتظار رو در پی نداشته باشن.
اما قبل از پرداختن به معرفی و آموزش الگوهای پرایس اکشن و تکنیکال الگو های شمعی پایه ای لازمه بدونیم الگوهای پرایسی چند نوع هستن. اگه یادتون باشه یکی از اصولی که تحلیل تکنیکال بر اساس اون شکل گرفته این هستش که گذشته تکرار خواهد شد. بر اساس همین اصل، با مطالعه نمودارهای قیمتی در گذشته می تونیم الگوهایی که بارها و بارها تکرار شدن رو پیدا کنیم و این ادعا رو داشته باشیم که اگه در آینده هم شبیه همون الگوها در نمودارهای قیمتی رخ بده، به احتمال زیاد اتفاقاتی که بعد از اون الگو میوفته رو پیش بینی کنیم. ما در این مطلب دو نوع از الگوها رو مورد بررسی قرار میدیم که هر کدم دارای الگوهای متنوعی هستن:

• الگوهای ادامه دهنده:

واکنش ها در این الگوها به این شکل هستن که با پدید اومدن برخی الگوها در نمودار قیمتی، بازار همون راهی رو که از قبل اومده، ادامه میده. الگوی مثلث، الگوی پرچم و الگوی مستطیل از این نوع هستن که در ادامه معرفی میشن.

• الگوهای برگشتی:

الگوهایی که وقتی اونها رو روی نمودار قیمت می ‌بینیم باید انتظار تغییر روند قیمت رو داشته باشیم، الگوهای برگشتی (Reversal Patterns) نامیده میشن. ما در این مطلب الگوی سقف و کف دو قلو، الگوی سقف و کف سه قلو، الگوی سر و شانه که زیر شاخه ی این نوع هستن رو بررسی خواهیم کرد.

الگوهای پرایسی و تکنیکال ادامه دهنده

آموزش الگوی تکنیکالی | الگوی مثلث

یکی از الگوهای پرکاربرد پرایس اکشن ادامه دهنده، الگوی مثلث یا Triangle هستش که از ترکیب یک خط افقی و یک خط روند تشکیل میشه. خط افقی در این نوع الگو از به هم وصل کردن نقاط بالا یا پایین کندل ها تشکیل میشن. الگوی مثلث به سه حالت الگوی مثلث بالا رونده (صعودی)، الگوی مثلث پایین رونده (نزولی) و الگوی مثلث متقارن روی نمودار قیمت قابل مشاهده هستش.

الگوهای پرایسی و تکنیکال

• الگوی مثلث صعودی: این الگو از یک خط افقی در بالا و یک خط روند صعودی در پایین تشکیل میشه و نشون دهنده ی این هستش که قیمت بعد از خروج از مثلث به ‌سمت بالا حرکت خودشو ادامه خواهد داد.
• الگوی مثلث پایین رونده: الگوی مثلث نزولی از یک خط افقی در پایین و یک خط روند نزولی در بالا تشکیل میشه و نشان میده که قیمت بعد از خروج از مثلث به ‌سمت پایین حرکت خواهد داشت.
• الگوی مثلث متقارن: این الگو از اتصال دو خط روند هم‌گرا تشکیل میشه و نشان‌ دهنده ی این هستش که به زودی قیمت از مثلث خارج شده و به یک سمت حرکت خواهد کرد. این الگو به دلیل متقارن بودن نمیتونه تشخیص بده که حرکت به‌ سمت بالا خواهد بود یا پایین.

آموزش الگوی تکنیکالی | الگوی مستطیل

نوع دوم از الگوهای پرایس اکشن ادامه دهنده که در مقاله ی الگوهای پرایس اکشن و تکنیکال چیست؟ مورد بررسی قرار میدیم و جزء ساده ترین و محبترین الگوهای پرایس اکشن یه حساب میاد، الگوی مستطیل هستش. این الگوی قیمتی هم همانند الگوی مثلث هستش با این تفاوت که در الگو نمودار قیمتی بعد از یک روند، یک حالت رنج رو ایجاد می کنه که قیمت بین دو خط موازی در حال نوسان هست.

آموزش الگوهای تکنیکالی

معمولا این الگو بعد از یک روند صعودی یا نزولی که قیمت در حال تثبیت هستش و قیمت یک ارز بین دو سطح مقاومتی و حمایتی معامله میشه، بوجود میاد. به دلیل اینکه اگه اوج‌ های قیمتی رو به هم و پایین ‌ترین قیمت‌ ها رو به هم متصل کنیم دو خط افقی رسم میشه که شبیه یک مستطیل میشه به این الگو، الگوی مستطیل میگن.

آموزش الگوی تکنیکالی | الگوی پرچم (Flag)

در ادامه ی آموزش الگوهای پرایس اکشن میرسیم به الگوی پرچم (الگو های شمعی پایه ای Flag )که جزء الگوهای ادامه دهنده هستش. این الگو معمولا بعد از یک حرکت صعودی یا نزولی قوی کل میگیره و به دو نوع الگوی پرچم صعودی و الگوی پرچم نزولی تقسیم میشه.

آموزش الگوی تکنیکالی

در الگوی پرچم صعودی یک حرکت شدید صعودی رو داریم که بلافاصله بعد از اون در فاصله‌ی زمانی کوتاهی کندل‌ هایی ثبت میشن که شبیه پرچم هستن. وقتی این الگو ثبت میشن انتظار اینو داریم که روند صعودی ادامه داشته باشه. در الگوی پرچم نزولی برعکس این حالت پدید میاد و روند نزولی بعد از خروج از پرچم حرکت خودشو ادامه میده.
در ادمه ی آموزش الگوهای تکنیکالی نوبت به آموزش الگوهای پرایس اکشن و تکنیکال برگشتی میرسه با ما همراه باشین:

الگوهای پرایسی و تکنیکال برگشتی

آموزش الگوی تکنیکالی | الگوی سقف و کف دوقلو

شاید ساده ترین الگوی برگشتی که وجود داره و راحت میشه تشخیصش داد و بسیار هم کاربردی هستن، الگوی سقف و کف دو قلو باشه.

الگوهای پرایسی و تکنیکال برگشتی

الگوی کف دوقلو (Double Bottom) که به الگوی دو درّه هم شناخته میشه به الگویی میگیم که در اون قیمت یک ارز دیجیتال یا هر دارایی دیگه دو بار پیاپی و البته به یک اندازه طی کندل های مختلف پایین بیاد و شکلی شبیه دو درّه ایجاد بکنه. در یک حرکت نزولی وقتی قیمت از پایین ترین نقطه برگشت خورده و حرکت رو به بالا داشته، درّه ی اول شکل میگیره. اما این حرکت رو به بالا رو نتونسته ادامه بده و دوباره به سمت پایین رفته و درّه ی دوم رو تشکیل شده. این وضعیت نشون میده که قیمت این ارز توانایی پایین تر رفتن از درّه اول رو نداشته در نتیجه انتظار میره حرکت قیمت برگشت خورده و صعودی بشه.
الگوی سقف دوقلو (Double Top) که به الگوی دو قله هم نامیده میشه به الگویی گفته میشه که در اون قیمت یک ارز دیجیتال دو بار پشت سر هم و به یک اندازه طی کندل های مختلف بالا میره و شکلی شبیه دو قله بوجود میاره. این الگو در حرکتی صعودی خودشو نشون میده و خبر از تغییر قیمت از صعودی به نزولی میده.
رخ دادن هر کدوم از این روندها نشون دهنده ی تغییر جهت روند هستش یعنی روند صعودی رو به روند نزولی تبدیل می کنن و روند نزولی رو به روند صعودی تبدیل می کنن.

آموزش الگوی تکنیکالی | الگوی کف و سقف سه قلو

در ادامه مقاله "الگوهای پرایسی و تکنیکال چیست؟ آموزش الگوهای تکنیکالی" میرسیم به دومین الگوی کاربردی در بخش الگوهای برگشتی که به الگوهای سقف و کف سه قلو معروفن. این الگوها مانند الگوی سقف دوقلو و کف دوقلو بوده و نحوه ی بررسی و زیر نظر گرفتن اونها تقریبا شبیه همان الگوهای دوقلو هستش.

الگوهای پرایسی و تکنیکال برگشتی

نکته ی بسیار مهم در مورد این الگوهای قیمتی اینه که تا تکمیل شدن کل الگو باید صبر داشت و در صورت تکمیل شدن الگو، بستگی به شکستن یا نشکستن خط مقاومت یا حمایت، در مورد بی اعتبار بودن یا نبودن این الگوها تصمیم گرفت.

آموزش الگوی تکنیکالی | الگوی سر و شانه

الگوی بسیار معتبر دیگه ای که در بازار به وفور یافت میشه و از نوع الگوهای برگشتی محسوب میشه الگوی سر و شانه یا (Head and Shoulders) هستش. این الگو در هر دو روند صعودی و نزولی شکل می گیره و در هر دو باعث تغییر جهت روند میشه. در صورتی که این الگو در روند نزولی شکل بگیره به اون الگوی سر و شانه معکوس میگن.

الگوهای پرایسی و تکنیکال برگشتی

الگوی سر و شانه ابتدا با یک حرکت صعودی کوچک شروع میشه، سپس یک حرکت صعودی بزرگتر شکل می‌گیره و بلافاصله بعد از اون یک حرکت صعودی کوچک دیگه به همون شکل الگو های شمعی پایه ای و اندازه‌ی حرکت صعودی کوچک اول انجام میشه. در این الگو حرکات صعودی کوچک نقش شانه‌ های چپ و راست و حرکت صعودی بزرگ میانی نقش سر رو ایفا می‌کنن. وقتی این الگو به این شکل روی نمودار شکل بگیره میشه انتظار سقوط قیمت و تغییر روند از صعودی به نزولی رو داشت.

الگوهای پرایسی و تکنیکال برگشتی

شکل الگوی سر و شانه ی معکوس برعکس الگوی سر و شانه ی اصلی و رو به پایین هستش. در این صورت انتظار پایان روند نزولی و شروع حرکت قیمت به سمت بالا دور از انتظار نیستش.

سخن آخر

در این مقاله با عنوان "الگوهای پرایس اکشن و تکنیکال چیست؟ آموزش الگوهای تکنیکالی" در مورد پرایس اکشن و الگوهای پرایس اکشن صحبت شد و مقاله رو با آموزش الگوهای تکنیکالی که شامل الگوهای ادامه دهنده و الگوهای بازگشتی میشه، ادامه دادیم. الگوهای آموزش داده شده تمام الگوهایی نیستش که در اختیار تحلیگران و معامله گران هست اما از پرکاربردترین اونها به حساب میان. برای موفقیت در حوزه ی کریپتوکارنسی و رسیدن به سود شناخت الگوهای پرایس اکشن ضروری هستش. برای یادگیری کامل پرایس اکشن به همراه الگوها و نحوه ی استفاده از اونها به دوره ی آموزش پرایس اکشن مراجعه کنین موفق و پرسود باشین.

اصطلاحات تحلیل تکنیکال

اصطلاحات تحلیل تکنیکال

شاید برای شما نیز پیش آمده باشد که در دنیای کریپتو با اصطلاحات گوناگونی مواجه شده باشید که معنی آن ها را درک نکرده و متوجه کاربرد آن ها نشده باشید. آشنایی با این اصطلاحات برای افرادی که از ارز دیجیتال استفاده می کنند، به خصوص اشخاصی که قصد ترید و کسب درآمد در حوزه رمز ارز ها را دارند امری ضروری تلقی می شود. به همین دلیل فراگیری مفاهیم تحلیل تکنیکال یکی از کار هایی است که هر شخص فعال در این زمینه باید انجام دهد. در این مقاله قصد دارید تمامی اصطلاحات تحلیل تکنیکال را تفسیر کرده و برای شما عزیزان شرح دهیم.

تحلیل تکنیکال چیست؟

تحلیل تکنیکال به دانش فنی گفته می شود که به وسیله مجموعه ای از ابزار های خاص، روند بازار های مالی پیشبینی می شود. در واقع تحلیل تکنیکال یک رشته تجاری است که برای ارزیابی سرمایه گذاری ها و شناسایی فرصت های معاملاتی، از طریق تجزیه و تحلیل آمار جمع آوری شده، مانند حرکت و حجم قیمت تشکیل شده است. بر خلاف تجزیه و تحلیل بنیادی، که تلاش می کند ارزش یک اوراق بهادار را براساس نتایج کسب و کار مانند فروش و درآمد ارزیابی کند، تحلیل فنی بر مطالعه قیمت و حجم دارایی ها متمرکز است.

از این نوع دانش اغلب برای تولید سیگنال های تجاری کوتاه مدت استفاده می شود که ابزار های خاصی مانند نمودار ها و کندل ها در کمک رسانی به آن تاثیر بسزایی دارند. در ادامه به اصطلاحاتی که در تحلیل تکنیکال به کار می روند پرداخته ایم.

اصطلاحات پایه ای تحلیل تکنیکال

CandleStick charts: نمودار های شمعی، نشان دهنده نوسانان قیمتی بازار هستند، در واقع به وسیله این ابزار شما می توانید تمام نوسانات قیمت که در تاریخچه یک دارایی اتفاق افتاده است را مشاهده کنید. همچنین این نمودار ها نوسانات لحظه ای بازار را نیز نشان می دهند. برای استفاده از این ابزار و اطلاعات بیشتر، می توانید به مقاله آموزش تحلیل کندل ها مراجعه نمایید.
Pivot: پیوت به نقاط ماکسیمم و مینیمم که در چارت قیمتی تشکیل می شوند گفته می شود. این نقاط نشان دهنده بازگشت قیمت یک دارایی می باشد که انواع گوناگونی را در بر می گیرد. معامله گران از این نقاط برای شناسایی نقاط احتمالی تحرکات بازار استفاده می کنند.
Pivot Major: پیوت ماژور نشان دهنده سطح های کلیدی بازگشت در بازار است. اگر این نقاط توسط تریدر به خوبی شناسایی شوند شامل سود می شوند. پیوت ماژور معمولا خلاف جهت است، یعنی اگر بازار صعودی باشد نزولی می شود و بالعکس.
Pivot Minor: اگر بازگشت قیمت بسیار ناچیز و محدود باشد به آن پیوت مینور گفته می شود، این نوع پیوت بر عکس پیوت ماژور عمل می کند و نشان دهنده تغییرات کوچک بازگشت قیمت می باشد.
Trendline: خط روند، یکی از قابلیت های شناسایی نقاط حمایت و مقاومت می باشد. این خطوط در امتداد روند رسم می شوند تا محدوده های حمایت و مقاومتی یک دارایی مشخص شود، در نتیجه تریدر می تواند تشخیص دهد چه زمانی برای خرید یا فروش بهتر است.
Up Trend: آپ ترند، روند صعودی قیمت یک دارایی مالی را توصیف می کند، در واقع در این حالت شاهد ایجاد شدن کف و سقف های بالا تری در قیمت هستیم.
Down Trend: مفهوم این اصطلاح دقیقا بر عکس آپ ترند است و حرکت نزولی قیمت دارایی ها را نشان می دهد. Down Trend نشان دهنده ایجاد شدن کف ها و سقف های پایین تر در قیمت است.


Trading Range: معاملات محدوده نوسان، به شرایطی از بازار های مالی اشاره دارد که در زمانی مشخص میان دو سطح حرکت کند. این شاخص می تواند به مدت 5 دقیقه ظاهر شود و یا ماه ها اتفاق بیفتد، در این روند کف و سقف قیمت نسبت به یکدیگر تغیری نمی کنند و تقریبا در یک سطح قرار می گیرند.
Support Zone: محدوده حمایت قیمت به منطقه ای اشاره دارد که قیمت یک سهام یا دارایی در آن حمایت می شود، در واقع محدوده حمایتی، به نقطه ای گفته می شود که انتظار می رود از افت قیمت جلوگیری شود.
Resistance Zone: محدوده مقاومتی قیمت، به ناحیه ای اشاره دارد که انتظار می رود از افزایش قیمت جلوگیری شود. برای مثال زمانی که می گویند بیت کوین در محدوده مقاومتی قیمت قرار دارد، به این معنی است احتمالا قیمت بیت کوین دیگر افزایش نمیابد.
Breakout: زمانی که سطوح مهم قیمتی شکسته می شوند به اصطلاح می گویند Breakout اتفاق افتاده است. شکست، در تحلیل تکنیکال هنگام عبور قیمت از سطوح مقاومتی (Resistance Zone) اتفاق می افتد.
Fakebreak: فیک بریک، به شکست هایی گفته می شود که واقعی نیستند و معامله گران را کمی گمراه می کنند. تریدر ها باید هنگام تحلیل Breakout ها دقت داشته باشند به دام فیک بریک نیفتند.
Price Action: پرایس اکشن یک تکنیک معامله است که به معامله گران این امکان را می دهد با استفاده از حرکات واقعی قیمت بازار را تحلیل کنند و معامله خود را تعیین کنند. در واقع به رفتار شناسی قیمت بدون استفاده از عوامل خارجی یا اندیکاتور ها گفته می شود.
Indicators: اندیکاتور ها ابزار یا شاخصی برای الگو های شمعی پایه ای تحلیل قیمت هستند که در چارت های قیمتی وجود ندارند و تریدر طبق خواسته خود می تواند اندیکاتور های مختلف را به چارت قیمتی اضافه کند تا تحلیل صحیح تری از بازار داشته باشد. برای مثال استفاده از استراتژی معامله با RSI بر عهده معامله گران می باشد اما این اندیکاتور کمک بسیاری به تحلیل بازار می کند.


Impulse Wave: الگوی موج ضربه ای، یکی از اصطلاحات تریدینگ است که حرکت قوی در قیمت دارایی را همزمان با جهت اصلی روند اساسی توصیف می کند، این موج ها می توانند به شکل نزولی یا صعودی باشند. در واقع از این الگو برای تحلیل حرکت قیمت دارایی های مالی استفاده می شود.
Corrective Wave: امواج اصلاحی، دقیقا نقطه مقابل امواج ضربه ای هستند.
Divergence: هر گاه قیمت کف یا سقف جدیدی بسازد اما اسیلاتور بر خلاف آن عمل کند واگرایی یا Divergence اتفاق می افتد. اگر به زبان ساده تر بخواهیم توضیح دهیم، واگرایی به شرایطی گفته می شود که قیمت در چارت، با اندیکاتور مطابقت نداشته و شواهدی در مورد بازگشت قیمت وجود داشته باشد. واگرایی ها در قالب مثبت و منفی ارائه می شوند.
Oscillator: اسیلاتور یا نوسان ساز، نوعی اندیکاتور محسوب می شود اما دارای تفاوت هایی نیز می باشد. اسیلاتور یکی از ابزار های تحلیل تکنیکال است که شرایط هیجانی بازار و مومنتوم قیمت را ارزیابی می کند و نتیجه نهایی را در قالب یک عدد به معامله گران ارائه می دهد. اسیلاتور نیز برای تحلیل بازار و پیشبینی روند قیمت یک دارایی مالی به کار می رود.
Classic Pattern: الگوی کلاسیک، به الگوهای کندلی مانند مثلث، پرچم، سر و شانه که در تحلیل تکنیکار مرسوم هستند گفته می شود.

اصطلاحات تعیین سفارش در تحلیل تکنیکال

market price: مارکت پرایس به معنی خرید و فروش لحظه ای یک دارایی به قیمت بازار می باشد، هر کجا این عبات را مشاهده کردید باید بدانید در مورد قیمت لحظه ای یک دارایی صحبت می شود.
Buy/Sell Limit: در اینجا کلمه Buy به معنی خرید و کلمه Sell به معنی فروش است. اما زمانی که کلمه Limit در کنار این دو قرار می گیرد به معنی خرید و فروش در محدوده ای مشخص می باشد. برای مثال Buy limit به معنی خرید در محدوده ای خاص می باشد.
Buy/Sell stop-Limit: این عبارت به معنی سفارش گذاری با شرایط معامله است، مثلا Buy stop-Limit به معنی خرید یک دارایی در شرایطی خاص است که خود تریدر( تحلیل گر) موقعیت خرید یا فروش را تعیین می کند.
Stop Loss: این عبارت نشان دهنده حد ضرر شماست، در واقع این قابلیت از ضرر بیش از حد معاملات جلوگیری می کند، مثلا تحلیل گری تشخیص می دهد قیمت بیت کوین در آینده افزایش میباد، در نتیجه فروش BTC های خود را در نقطه قیمتی بالا تعیین می کند در این شرایط اگر قیمت بیت کوین طبق پیشبینی تحلیل گر عمل نکند و کاهش یابد معامله گر دچار ضرر می شود، اما اگر از استاپ لاس استفاده شده باشد از ضرر های عظیم جلوگیری شده و فقط میزانی که معامله گر برای ریسک از دست دادن دارایی خود تعیین کرده است از بین می رود.


Target Profit: این اصطلاح دقیقا بر عکس استاپ لاس عمل می کند و به معنی حد سود می باشد، در واقع نقطه ای در معامله که از قبل توسط تریدر مشخص شده Target Profit نام دارد. اگر بخواهیم کمی واضح تر توضیح دهیم تریدر ها با تحلیل هایی که انجام می دهند قیمت یک دارایی را پیشبینی می کنند، در نتیجه نقطه ای تعیین می کنند که در صورت پیشبینی صحیح و دستیابی قیمت به آن، معامله به صورت خودکار بسته شده و دارایی با سود تعیین شده توسط تریدر به فروش می رسد.
Risk/Reward: نسبت حد سود به حد ضرر، به ارزیابی خطرات و مزایای یک معامله اشاره دارد. هر تحلیل گری باید پس از خرید یک دارایی نسبت ریسک و ریوارد آن را تخمین بزند، زیرا مشخص الگو های شمعی پایه ای می شود میزان سود معامله بالا تر است یا میزان ریسک.
Save Profit: نجات سرمایه، به موقعیتی اشاره دارد که وضعیت بازار در حالت نرمال نبوده و ممکن است قیمت قبل از رسیدن به Target Profit( هدف تریدر) بازگردد. در این حالت معمولا تریدر های حرفه ای با هدف جلوگیری از باختن کل سرمایه، اصل پول خود را از معامله خارج کرده و تنها سود آن را وارد معامله می کنند که به این عمل Save Profit می گویند.
Risk Free: ریسک آزاد، به قرار دادن حد ضرر( Stop Loss) در نقطه ورود گفته می شود. در واقع زمانی که شما استاپ لاس ر ابه نقطه ورود معامله وارد می کنید حد ضررتان صفر احستساب می شود. این تکنیک ریسک معامله را کاهش می دهد و خطرات یک معامله را مدیریت می کند.

آموزش کندل شناسی در بورس و تحلیل تکنیکال

کندل ها بیانگر رفتار، احساسات و نوع تصمیمات خریداران و فروشندگان می باشند. با یادگیری روانشناسی کندل ها میتوانید ورود و خروج موفق یک معامله را تقریبا به درستی تشخیص دهید. ما در ین مقاله به بررسی کندل شناسی در تحلیل تکنیکال و آموزش پرکاربردترین و مهم ترین الگوهای کندل استیک میپردازیم. اگر نمی دانید منظور از کندل در بورس چیست با ما همراه باشید تا شما را با معروفترین و پرکاربردترین الگوهای کندل استیک در بورس آشنا کنیم.

کندل شناسی در تحلیل تکنیکال

قبل از بررسی کندل شناسی در تحلیل تکنیکال به بررسی کلیت کندل ها میپردازیم. کندل ها از 4 بخش تشکیل می شوند:

  • قیمت آغازین (open)
  • قیمت بسته شدن (close)
  • پایین ترین قیمت در روز معاملاتی (سایه پایینی) (low)
  • بالاترین قیمتی در روز معاملاتی (سایه بالایی) (high)

موضوعی که در کندل استیک ها بسیار پراهمیت است؛ بدنه، سایه پایین و سایه بالا می باشد همانطور که در تصویر فوق میبینید: بدنه کندل: بدنه بزرگ کندل باتوجه به رنگ بدنه نمایش دهنده قدرت خرید یا فروش بالا می باشد

  • در صورتی که شمع دارای بدنه تو خالی، سفید الگو های شمعی پایه ای و یا سبز باشد به این معنی است که قیمت پایانی بالاتر از قیمت آغازین و قدرت خریداران بیشتر می باشد.
  • در صورتی که شمع دارای بدنه تو پر، مشکی و یا قرمز باشد به این معنی است که قیمت پایانی کمتر و پایین تر از قیمت آغازین و قدرت فروشندگان بیشتر می باشد.

سایه ها: سایه‌های بالا و پایین و همچنین سایه های بلند و کوتاه در کندل معنا و مفهوم خاصی دارد:

  • اگر سایه پایینی در یک کندل بلند باشد نشان دهنده قدرت ابتدایی فروشندگان سهم است که در پایان قدرت خریداران سهم بیشتر شده و خریداران سهام های عرضه شده را خریداری کرده و قیمت را بالاتر میبرند.
  • اگر سایه بالایی در یک کندل بلند باشد، نشان دهنده قدرت ابتدایی خریداران سهم است که در پایان قدرت فروشندگان سهم بیشتر شده و با عرضه سهام قیمت را پایین می آورند.

پرکاربردترین و مهم ترین الگوهای کندل استیک

از پرکاربردترین و مهم ترین الگوهای کندل استیک میتوان به الگوهای ماروبزو، دوجی، چکش، پوشاننده، نفوذی، ابر تیره، سه سرباز سفید، سه کلاغ سیاه، ستاره صبحگاهی و ستاره عصرگاهی اشاره کرد که توضیحات آنها به شرح زیر می باشد:

1) الگوی ماروبزو (Marubozu)

الگوی ماروبزو (Marubozu)

الگوی ماربزو فقط یک بدنه دارد بدون سایه بالایی و پایینی. این الگو بیانگر این است که روند همچنان بصورت پرقدرت به راه خود ادامه میدهد و یا میتواندئ شروع قدرتمند برای آغاز یک روند باشد. ماروبزو مشکی یا قرمز : در کندل نزولی ماروبزو رنگ بدنه بصورت توپر و مشکی و یا قرمز می باشد و سایه بالایی و پایینی ندارد. در این کندل قیمت باز شدن با قیمت سقف و قیمت بسته شدن با قیمت کف برابر می باشد. کندل نزولی ماروبزو بیانگر این است که آنقدر فروشندگان سهم قوی هستند که کنترل بازار در دست فروشندگان می باشد و بازار را به پایین میکشند. این شمع میتواند بیانگر ادامه نزول سهم و یا اولین مرحله تشکیل یک روند نزولی (به صورت برگشتی) باشد.ماروبزو سفید یا سبز: در کندل صعودی ماروبزو رنگ بدنه بصورت توخالی سفید یا سبز می باشد و سایه بالایی و پایینی ندارد. در این کندل قیمت باز شدن با قیمت کف و قیمت بسته شدن با قیمت سقف برابر می باشد. کندل صعودی ماروبزو بیانگر این است که آنقدر قدرت خریداران زیاد می باشد که کنترل بازار در دست خریداران است و بازار را به بالا میکشند. این شمع میتواند بیانگر ادامه صعود و یا اولین مرحله تشکیل یک روند صعودی (به صورت بازگشتی) باشد.

2) الگوی دوجی (Doji)

الگوی دوجی (Doji)

بدنه دوجی‌ها به‌صورت یک خط نازک و باریک می باشد و کندل دوجی به معنی بی تصمیمی برای خریداران و فروشندگان است. اگر در روند صعودی و یا نزولی کندل دوجی ظاهر شود به معنی تضعیف روند می باشد. اگر در ی روند صعودی الگوی دوجی ظاهر شود بیانگر کاهش قدرت خریداران میباشد و برای ادامه روند صعودی سهم باید خریداران جدیدی برای سهم پیدا شود و بلعکس.تقسیم بندی دوجی‌ها: در ادامه به بررسی دوجی پایه بلند، دوجی سنگ‌قبر و دوجی سنجاقک میپردازیم: دوجی پایه‌بلند (Long leg Doji): دوجی پایه‌بلند همانطور که در تصویر فوق هم مشاهده میکنید نشان دهنده برابری قیمت شروع و پایان و برابری قدرت خریداران و فروشندگان در آن بازه زمانی می باشد. دوجی سنگ‌قبر (Grave Stone): همان‌طور که در تصویر هم مشاهده میکنید دوجی سنگ‌قبر بدون سایه پایین است و بیانگر برابری قیمت شروع و پایان و تمایل بیشتر فروشندگان می باشد. دوجی سنجاقک (Dragon Fly): دوجی سنجاقک دارای سایه پایین بلند می باشد و بیانگر تمایل بیشتر خریداران می باشد.

3) الگوی چکش (Hammer)

الگوی چکش (Hammer)

الگو چکش در کف و در روندهای نزولی تشکیل می شود و رنگ بدنه کندل زیاد مهم نیست ولی اگر بدنه الگوی چکش سفید باشد بیانگر قطعیت بالاتر می باشد. هرچقدر بدنه کندل کوچکتر باشد و سایه پایینی آن بلندتر باشد، احتمال تشکیل الگو قوی تر می باشد. این الگو نیازمند تاییدیه می باشد و هرچقدر گپ قیمتی بین کندل های قبل و الگو های شمعی پایه ای بعد تشکیل شود، الگوی برگشتی قویتر خواهد بود.سه خصوصیت اصلی الگوی چکش:

  • دارای سایه پایینی بلند (دو تا سه برابر اندازه بدنه) می باشد
  • بدنه کندل در بالای الگو می باشد
  • سایه بالایی ندارد اگر هم داشته باشد مانند تصویر خیلی کوتاه است.

4) الگوی پوشاننده Engulfing

الگوی پوشاننده Engulfing

الگوی پوشاننده جزو الگوهای برگشتی می باشد و پس از تشکیل این الگو معمولا انتظار داریم روند بازار تغییر کند. الگوی پوشاننده همان طور که از نامش پیداست زمانی تشکیل میشود که کندل دوم، کندل اول را بصورت کامل پوشش دهد. البته توجه داشته باشید که این پوشش می تواند شامل کندل های قبلی هم شود، اما حتما باید حداقل کندل اولی را بصورت کامل پوشش دهد. هرچقدر اندازه کندل پوششی بزرگتر باشد، سیگنال قوی تر را صادر خواهد کرد، همچنین با الگو های شمعی پایه ای بیشتر بودن تعداد کندل هایی که توسط کندل دوم پوشش داده می شوند، قدرت الگو هم بیشتر خواهد بود.

5) الگوی نفوذی (Piercing Pattern)

الگوی نفوذی از دو شمع در بازار کاهشی تشکیل شده یک الگوی برگشتی است. رنگ شمع اولی سیاه و شمع دوم، سفید و بلند می باشد. در الگوی نفوذی، شمع سفید پایین تر از قیمت بسته شدن شمع سیاه در روز معاملاتی قبل باز خواهد شد و سپس قیمت سهم صعود می شود و در نیمه بالایی شمع سیاه روز قبل هم بسته خواهد شد. همانطور که در تصویر زیر هم مشاهده می کنید قیمت بازگشایی کندل دوم که یک کندل صعودی می باشد پایین تر از کمترین قیمت کندل قبلی که یک کندل نزولی هم هست می باشد. از الگوی نفوذی برای تشخیص کف های قیمتی سهام مورد استفاده قرار میگیرد. شمع اول در این کندل توپر و شمع دوم توخالی می باشد و شمع دوم از پایین ترین قیمت شمع اول شروع و بدنه آن تا 50 درصد شمع اول را می پوشاند.

6) الگوی ابر تیره dark cloud

الگوی ابر تیره dark cloud

الگوی ابر تیره در انتهای یک حرکت صعودی تشکیل میشود و هشدار ریزش سهم و سیگنال خروج را صادر می کند. در الگوی ابر تیره کندل اول که یک کندل سفید و صعودی می باشد باید بزرگ باشد و کندل دوم که سیاه و نزولی می باشد باید 50درصد یا بیش از 50 درصد از بدنه کندل سفید قبل از خود را بپوشاند (در صورتی که این مقدار کمتر از 50 درصد باشد الگو تشکیل نمیگردد) و همچنین از بیشترین قیمت کندل اول بالاتر باشد.توجه داشته باشید که بدنه کندل سیاه حتما باید بدنه کندل سفید قبلی را پوشش دهد و سایه های بالایی یا پایینی هم بااهمیت نیستند.

7) الگوی سه سرباز سفید Three White Soldiers

الگوی سه سرباز سفید Three White Soldiers

الگوی سه سرباز سفید،نمودار شمعی صعودی میباشد که در روند نزولی تشکیل میشود و به منظور پیش‌بینی برگشت روند نزولی در نمودار قیمت استفاده میشود. الگوی سه سرباز سفید تشکیل شده از سه کندل استیک الگو های شمعی پایه ای متوالی دارای بدنه بلند می باشد که در بدنه اصلی کندل قبلی بازگشایی شده و بالاتر از بیشترین مقدار کندل قبلی بسته خواهند شد. توجه داشته باشید که این کندل استیک‌ها نباید دارای سایه‌های خیلی بلند باشند و در بهترین حالت در بدنه اصلی کندل استیک قبلی بازگشایی خواهند شد.

8) سه کلاغ سیاه Three Black Crows

سه کلاغ سیاه Three Black Crows

الگوی سه کلاغ سیاه در انتهای روندهای صعودی تشکیل میشود و نشان دهنده ریزش شدید قیمت سهم می باشد. برای تشکیل الگوی سه کلاغ سیاه باید سه کندل نسبتا بزرگ نزولی و سیاه پشت سر هم و تقریبا هم اندازه برروی نمودار تشکیل و این سه شمع باید در داخل بدنه شمع قبلی خود بسته شوند و سایه پایینی نداشته باشند. توجه داته باشید الگوی سه کلاغ سیاه، زمانی یک الگوی برگشت قابل اعتماد به حساب می آید که توسط سایر اندیکاتورهای تکنیکال مانند شاخص قدرت نسبی (RSI) تایید شود.

9) ستاره صبحگاهی morning star

الگوی ستاره صبح گاهی از الگوهای برگشتی پر قدرت می باشد و در انتهای چند کندل متوالی و نزولی و یا در ادامه یک روند نزولی تشکیل می شود. همانطور که در تصویر زیر هم مشاهده میکنید ستاره صبح گاهی تشکیل شده از سه کندل می باشد که کندل اول با بدنه بلند و نزولی و کندل دوم دارای بدنه کوتاه می باشد و کندل سوم مانند کندل اول دارای بدنه بلند ولی در خلاف جهت آن و صعودی قرار دارد. توجه داشته باشید که فرقی بین رنگ و صعودی یا نزولی بودن کندل دوم وجود ندارد و با یک گپ از دو کندل دیگر جدا می شود.

خصوصیات الگوی ستاره ی صبحگاهی

  • کندل اول باید کندل سیاه بزرگ باشد
  • کندل دوم باید کندل با بدنه ی کوچک باشد که رنگ سفید یا سیاه آن تفاوتی نمیکند
  • کندل سوم باید کندل سفید که نفوذ خوبی در بدنه ی کندل اول دارد باشد.

تشکیل الگوی سه کلاغ سیاه بیانگر تضعیف حرکت نزولی در بازار و احتمال شکست خط روند قبلی و شروع حرکت صعودی بعدی می باشد.

10) ستاره عصرگاهی Evening Star

الگوی ستاره عصرگاهی جزو الگوهای برگشتی قوی می باشد، این الگو معمولا در پایان یک روند صعودی و یا در ادامه چند کندل صعودی تشکیل میشود و بیانگر تضعیف قدرت روند می باشد و وجود احتمال تغییر روند به نزولی را نمایش می دهد. ستاره ی عصرگاهی در انتهای روند صعودی تشکیل می شود و باید دارای شرایط زیر باشد:



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.