راهنمای آدم بسیار حساس در مواجهه با آدمهای سمی
بررسی زندگی بسیاری از انسان های موفق در طول تاریخ و در نقاط مختلف جهان نشان می دهد که این افراد بیشتر از بقیه انسان ها اهل مطالعه و خواندن کتاب بوده اند.
مدرسه آنلاین– نظر به اهمیت موضوع کتاب و کتابخوانی در این بخش و به صورت مرتب تلاش می شود تا به معرفی کتاب های برتر به ویژه تازه های حوزه نشر پرداخته شود.
کتاب «راهنمای آدم بسیار حساس در مواجهه با آدمهای سمی» اثر شهیدا عربی در حوزۀ روانشناسی منتشر شده است. این کتاب را که مینو پرنیانی ترجمه کرده است انتشارات آشیان در 279 صفحه منتشر کرده است.
در معرفی این کتاب آمده است: «در راهنمای افراد حساس برای برخورد با افراد سمی، مهارتهای مبتنی بر شواهد مبتنی بر درمان شناختی-رفتاری و رفتار درمانی دیالکتیکی را میآموزید تا به شما کمک کند تاکتیکهای دستکاری رایج مورد استفاده توسط افراد سمی، مانند گاز سوزی، سنگ اندازی، برجستگی، قرار دادن مخفیانه، و بمباران عشقی. همچنین نکات هدفمندی را برای محافظت از خود در برابر پنج نوع اصلی افراد سمی کشف خواهید کرد.»
شهیده عربی، دارای مدرک تحصیلات تکمیلی در رشته های روانشناسی و جامعه شناسی از دانشگاه کلمبیا و دانشگاه هاروارد است. او نویسندۀ چندین کتاب پرفروش، از جمله تبدیل شدن به کابوس خودشیفته است.
کتاب «راهنمای آدم بسیار حساس در مواجهه با آدمهای سمی» را می توانید از ایرانکتاب تهیه کنید.
دانشآموزان باید بتوانند موضوعات پیشنهادی برای چاپ در کتاب درسی ارائه دهند
به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری تسنیم، یوسف نوری در آیین انعقاد تفاهمنامه با سازمان حفاظت محیط زیست اظهار کرد: براساس آموزههای دینی این موضوع مطرح است که طبیعت برای انسان آفریده شده و در قرآن تاکید شده که انسان در قبال این مورد مسئول است.
وزیر آموزش و پرورش بیان کرد: آموزش و پرورش با 16 میلیون دانشآموز، یک میلیون معلم رسمی و پیمانی، معلمان غیررسمی و حدود 4 میلیون دانشآموز پیش از دبستان، مهر امسال را آغاز میکند که با درنظر گرفتن خانوادهها و اولیا جمعیتی حدود 50 میلیون نفر را شامل میشود.
وی با بیان اینکه باید دانشآموزان را باسواد کنیم، گفت: سواد اسمی، مفهومی، عملکردی و چندبعدی، 4 مفهوم سواد است و برای آموختن این سواد باید سکوی استعدادسنجی داشته باشیم.
نوری عنوان کرد: باید زمینههای دانشآموزان را شناسایی و زمینههای علاقه مندی آنان را دریابیم. لازم است علاقه مندی دانشآموزان به محیط زیست نیز مشخص و آن زمینه شکوفا شود.
وزیر آموزش و پرورش در ادامه با تاکید بر اینکه دوره نهادینه شدن این امر دوره ابتدایی است، گفت: دانشآموز باید بعد از شناسایی دانش آن را به مهارت تبدیل کند. معمولا نظام آموزشی در این قسمت به دلیل کنکور محوری و حافظه محوری متوقف شده در حالی که دانش را داریم اما تبدیل به مهارت نشده است و اگر مهارت را در راه حفظ جامعه و اصلاح امور مردم به کار گرفته شود مسئولیت اجتماعی انجام شده است لذا باید این امر را هدایت کنیم.
وی با اشاره به اینکه دانشآموزان در این راستا محیط بان و همیار محیط بان میشوند، اظهار کرد: بخشی از کارهایی که دانشآموزان ترغیب میشوند، این است که باید از روشهای اختصاص سنجی جدا شویم و لازم است برای هر کتاب درسی یک پیوست محیط زیستی داشته باشیم.
نوری تاکید کرد: ایدههای دانشآموزان باید در مدرسه در قالب یک تشکیلات شکوفا شود تا آنان بتوانند این ایدهها را در جامعه نشر دهند.
وزیر آموزش و پرورش گفت: برنامه درسی باید دقیق، به روز و برای دانشآموز جذاب باشد. باید بر روی کتب درسی با دانشجو معلمان تحلیل محتوا صورت بگیرد و دانشآموزان موضوعات پیشنهادی را ارائه دهند و ما نیز میتوانیم از طریق شبکه شاد این امر را به خوبی دنبال کنیم.
نوری بیان کرد: باید در زیست بوم جدید وارد یک مرحله جدید شویم و مسئولیت اجتماعی را به دانشآموزان بیاموزیم. دانشآموزان مستعد هستند باید برای آنان دقیق برنامه ریزی کنیم.
وزیر آموزش و پرورش اظهار کرد: این تفاهم نامه در راستای تحقق ساحت ترییت زیستی و بدنی است که رویکرد و اهداف مشخصی دارد و در مبانی سند تحول نیز مکلف هستیم این امر را دنبال کنیم. کارها باید مردمی شوند لذا از اولیا، دانشآموز و خانوادهها در پیشبرد کارها کمک بگیریم.
وی خاطرنشان کرد: برای مدارس درحال ساخت، رعایت معماری تمدنی کشور و مسائل محیط زیست مانند استفاده از انرژیهای پاک و مصالح سبک مورد نظر است. طرحی را نیز برای مدارس آینده مدنظر داریم که مسائل محیط زیستی رعایت شود.
بررسی آسیبهای آییننامه ارتقاء اعضای هیئتعلمی در یک کتاب
کتاب «آییننامه ارتقاء اعضای هیئتعلمی؛ آسیبها، تحلیلها، راهکارها» توسط مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری منتشر شد.
به کتاب آموزش بورس گزارش ایسنا، هشتمین مجموعه از سری کتابهای سیاستپژوهی با عنوان «آییننامه ارتقاء اعضای هیئتعلمی؛ آسیبها، تحلیلها، راهکارها» به قلم رضا ماحوزی، فاطمه نصرالهی نیا و احد رضایان قیهباشی از سوی انتشارات مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری به تازگی منتشر شده است.
آییننامه ارتقاء اعضای هیئت کتاب آموزش بورس علمی اصلیترین ابزار سیاستگذاران آموزش عالی برای جهتدهی به سیاستهای علم و فناوری و افزایش تولیدات پژوهشی در سالهای اخیر بوده است. این ابزار در سالهای اخیر از جانب ارکان متعدد آموزش عالی از جمله کنشگران دانشگاهی شامل استادان و دانشجویان و مدیران، نشریات دانشگاهی شامل مجلات علمی، انتشارات دانشگاهی و غیردانشگاهی، ارتباط دانشگاه و جامعه، روابط بینالمللی آکادمیک، حواشی بیروندانشگاهی گسترده و سیاستهای کلان حوزه دانش محل نقدهای جدی بوده است. این کتاب سیاستی این مشکلات را شناسایی کرده و از زبان کارشناسان، راهحلهایی را ارائه کرده است.
در مقدمه این کتاب آمده است: «از اولین نظامنامه ارتقاء استادان دانشگاه در سال ۱۳۴۷ تا کنون بیش از نیم قرن میگذرد، اما در همین نیم قرن، حدود ۱۰ بار به دلایل متعدد آییننامههای متعددی در این حوزه نگاشته شده و آییننامههای پیشین یا کنار نهاده شده و یا مورد جرح و تعدیل جدی قرار گرفته است؛ رویهای که هر چند مانع ایجاد سنتی مستمر شده است، اما لااقل میتواند به ما بگوید سیاستگذاران هر دوره به چه میاندیشیدهاند و آییننامه ارتقاء چگونه ابزار نیل به خواستههای آنها بوده است. برکنار از این ذائقهشناسی که در جای خود بسیار محل تأمل است از زاویه دیدی درونی، یعنی از منظر کنشگران درونی خود دانشگاه میتوان این پرسش را طرح کرد که آیا آییننامه ارتقاء اعضای هیئت علمی، پشتیبان دانشگاه و مراکز آموزش عالی بوده است یا بیش از آنکه خود را متعهد به دانشگاه بداند، ابزاری برای اهداف بیرون از دانشگاه بوده است؟»
«به عبارت دیگر، آیا لحظه تدوین آییننامههای متعدد ارتقاء اعضای هیئت علمی، برکنار از اهداف بیرونی سیاستگذاران حوزه علم و فناوری و آیین نامه ارتقاء اعضای هیئت علمی: آسیبها، تحلیلها، راهکارها دغدغه سرمایهگذاری قابل لمس در این قلمرو، موضع و نگاه و بینش کنشگران درونی دانشگاهها و مراکز آموزش عالی در جریان فعالیت طبیعی در میدان دانشگاه اعم از آموزش و پژوهش و شاگردپروری و فعالیت آکادمیک و غیره هم مورد توجه قرار داشت یا خیر؟ و از همه مهمتر اینکه آیا این آیین نامهها با همه کتاب آموزش بورس وقتهایی که در تدوین بند بند مادههای سه گانه و چهارگانهاش اعمال شده است، در نهایت به تقویت علم و فناوری و آموزش و پژوهش در دانشگاهها کمک کرده است یا خیر؟
میتوان این پرسشها را از زبان افرادی که این آییننامه را تجربه میکنند به آنها که آن را صرفا وضع میکنند - مورد تأمل قرار داد و دو سنخ از پاسخ را دریافت کرد؛ نخست از زبان کنشگران دانشگاهی خصوصا اعضای هیئت علمی پیمانی و دوم محققان دانشگاه پژوهی که بر اساس مفاهیم و ادبیات تخصصی این حوزه، جریان طبیعی و نه مصنوعی - کار علمی در فضای آکادمی را مطالعه میکنند. این مطالعه (کتاب) و تحلیل مفهومی آن به نیت دریافت فهمی روشن از آنچه روی داده و میدهد و ارائه راه حلهایی برای برونرفت از این ماجرا، از آن رو ضرورت دارد که بدون چنین مطالعه و پژوهشی نمیتوان به درستی نقدها و گلایههای عمدتا همگانی اعضای هیئت علمی مراکز آموزش عالی کشور را، با همه تنوعاتی که دارد، صورتبندی کرد و برای هر کدام پاسخی و سیاستی مناسب اندیشید.
چنین مطالعهای به حتم نیازمند آگاهی از الگوهای ارزیابی فعالیت علمی استادان دانشگاههای دیگر کشورهای جهان و نحوه ارزیابی کیفی دانشگاههای موفق بینالمللی است. پیش از آن باید بدانیم اساسا حیات آکادمیک زنده و پویا چگونه شکل میگیرد و چگونه میتواند در کشور ما با دهها مختصات محلی و بومی دوام بیاورد؟
به اذعان متولیان امور، آییننامه ارتقاء اعضای هیئت علمی در دو دهه اخیر اصلیترین عامل افزایش کمی پژوهشهای دانشگاهی در کشور بوده و لذا با گره زدن معیشت و حیثیت علمی و کاری استادان و دانشجویان دکتری و مدیران واحدهای دانشگاهی به «پژوهش» به عنوان اصلیترین ماده آییننامه توانسته نه تنها تحرک و پویایی جامعه علمی کشور را سبب شود، بلکه ایران را در زمره کشورهای موفق تولیدکننده علم قرار دهد و نشانهای از «کارآمدی حاکمیتی در عرصه دانش» باشد؛ مقولهای که به باور مخالفان و منتقدان نه تماما خالص و اخلاقی و آکادمیک است و نه در کلیت به صلاح نظام علم و آموزش عالی و اجتماعات علمی و همکاریهای جمعی درونمرزی و فرامرزی پیش رفته است و نه توانسته دری بگشاید و گرهی از گرههای کور و پیچیده کشور را باز کند.
بنابر اعلام روابط عمومی و امور بینالملل مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی؛ این کتاب محصول تحلیلی یک نشست تخصصی است که سوم خرداد سال هزار و چهارصد و یک در مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی با عنوان سنجش و ارزیابی آییننامه ارتقاء اعضای هینت علمی دانشگاهها و مراکز آموزش عالی برگزار شد. در این نشست ۲۶ کارشناس دانشگاه پژوه، مدیران با تجربه کمیتهها و کمیسیونهای آییننامه ارتقاء رؤسا و معاونان مراکز آموزش عالی و سیاستگذاران این حوزه دیدگاههای خود را درباره شئون ایجابی و سلبی اجرای آییننامه ارتقاء در ۵ کارگروه تخصصی مطرح کردند.»
واگذاری کتابخانههای کانون به نهاد کتابخانههای عمومی تیر خلاص به فعالیتهای کانون است
یکی دو روز اخیر،خبر واگذاری کتابخانههای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به نهاد کتابخانههای عمومی کشور بازتاب گستردهای داشته، موضوعی که خیلیها معتقدند شلیک تیر خلاص به مراکز کانون پرورش فکری است که تا به امروز با همه ضعف و قوتهایش به حیات خود ادامه داده و از گذشته خانه چند نسل بوده است.
همشهری آنلاین- فهیمه پناهآذر: پایگاه اطلاعرسانی دفتر هیأت دولت ازجمله دلایل تقاضای واگذاری کتابخانههای کانون به نهاد کتابخانههای عمومی را چنین عنوان کرد: «تخصص نهاد کتابخانههای عمومی کشور در مدیریت و توسعه کتابخانههای چندمنظوره کودک و نوجوان براساس استانداردهای جهانی و سندهای آمایش سرزمینی، مدیریت چابک، هدفمند و انقلابی نهاد کتابخانهها و پیشینه موفق آن در دهه اخیر، توانمندی نهاد کتابخانهها در به روز رسانی منابع (کتاب و نشریات)، آموزش کتابداران، استانداردسازی خدمات و برگزاری برنامههای متنوع برای تبدیل وضعیت کتابخانهها به مراکز فرهنگی محلهها، ازجمله دلایل پیشنهاد واگذاری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به این نهاد است.»
کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در دی سال ۱۳۴۴ تأسیس و پس از پیروزی انقلاب اسلامی نظارت آن به وزارت آموزش و پرورش سپرده شد. نخستین کتابخانه کانون پرورش فکری سال۱۳۴۴ در پارک لاله تهران ایجاد شد و تاکنون دارای گستردهترین شبکه کتابخانههای کودکان و نوجوانان است. برجستهترین نویسندگان کتابهای کودکان و نوجوانان در ایران فعالیت خود را با کانون ادامه میدهند.
هماکنون، تعداد مراکز ثابت فرهنگیهنری کانون به بیش از ۸۳۰ مرکز در کشور رسیده است. در کتابخانههای کانون علاوه بر امانت کتاب، کتاب آموزش بورس بیش از ۶٠فعالیت فرهنگی، هنری و ادبی همانند نقد کتاب، داستاننویسی، شعرخوانی، قصهگویی، فیلمسازی، نقاشی، خوشنویسی، آشنایی با شخصیتهای علمی، هنری، تاریخی ایران و جهان، آشنایی با سرزمینها، قومها، ملتها و نژادها، مسابقه، در کنار برگزاری نمایشگاههای گوناگون، بازدیدهای گروهی و. انجام میشود.
حمیدرضا شاهآبادی، نویسنده و مدیر اسبق انتشارات کانون درباره این تصمیم میگوید:« به جای تعطیلی و ادغام کانون میبایست دست آن را بگیریم و یاریاش کنیم تا خودش را دوباره بسازد. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به هیأت دولت پیشنهاد کرده است که کتابخانههای کانون به نهاد کتابخانههای عمومی واگذار شود. اگر اهل تعارف نباشیم خوب میدانیم که این یعنی پیشنهاد تعطیلی کانون؛ چراکه کانون چیزی جز مراکز فرهنگی هنری و کتابخانههایش نیست و دیگر بخشهای تولیدی و فرهنگی و اداری کانون کار میکنند تا پشتیبان مراکز باشند.»
وی در ادامه توضیح میدهد:«من در مقاطع مختلف با نهاد کتابخانههای عمومی همکاری کردهام. آن را بهطور نسبی میشناسم. از خدماتش آگاهم. میدانم کتابداران عاشقی دارد که برای جلب نظر عموم مردم به کتاب و کتابخوانی تلاش میکنند و البته میدانم که ماهیت و ماموریت نهاد کتابخانههای عمومی با ماهیت و ماموریت کانون فرسنگها فاصله دارد. کانون نهاد تربیت غیررسمی کودکان و نوجوانان نخبه در کشور است. خلاف تصور عدهای کتابخانههای کانون فقط کتابخانه نیستند. نامشان هم کتابخانه نیست. به آنها مراکز فرهنگی هنری میگویند. چون علاوه بر انجام فعالیتهای معرفی کتاب و کتابخوانی برنامههای متعدد و متنوع دیگری هم دارند. برنامههای آموزشی در رشتههای مختلف ادبی و هنری و حتی علمی، جشنوارهها، مسابقات، اردوها و. »
داوود امیریان از دیگر نویسندههای کودک و نوجوان میگوید: «کانون خانه رؤیایی و خاطرهانگیز چند نسل است. به جای این کار مدیران فرهنگی بر سر کار بگمارید نه یک گروه دوست و آشنای پرمدعا که هنوز فرق داستان، نمایش و سینما را نمیدانند.» این موضوع در مدیریت قبلی کانون هم مطرح شده بود که آن زمان علی اکبرزاده نسبت به این موضوع اقدام و مخالفت خود را اعلام کرده بود.
حامد علامتی که به تازگی مدیریت کانون را برعهده گرفته، در واکنش به این خبر گفته است که با این واگذاری مخالف است و جدا شدن کتابخانهها را از کانون به جدا شدن بالهای مرغک کانون تعبیر کرده است. هرچند مدیر جدید کانون نسبت به این اقدام واکنش نشان داده اما باید دید که میتواند مانع این کار شود.
کاری که بهگفته بسیاری از اهالی حوزه کتاب و ادبیات کودک، آسیب بزرگی به بدنه و هویت کانون پرورش فکری میزند.
حمله عقاب کمیسیون بورس آمریکا به یک استخر سرمایهگذاری اتریوم!
کمیسیون بورس اوراق بهادار آمریکا (SEC) ادعا کرده است که به دلیل متمرکزتر بودن گرههای اعتبارسنجی اتریوم در این کشور، تراکنشهای این شبکه باید بهعنوان تراکنشهایی که در این کشور انجام میشوند درنظر گرفته شوند.
این استدلال SEC در شکایت ۱۹ سپتامبر این کمیسیون و برخی دیگر، علیه محقق رمزارز و یوتیوبر، یان بالینا (Ian Balina) بیان شده است. این شکایت ادعا میکند که بالینا هنگام ایجاد یک استخر سرمایهگذاری در سال ۲۰۱۸ در تلگرام، یک پیشنهاد ثبتنشده از توکنهای Sparkster ارائه کرده است.
سازمان SEC ادعا میکند زمانی که سرمایهگذاران مستقر در ایالاتمتحده در استخر سرمایهگذاری Balina شرکت کردهاند، مشارکتهای اتر، توسط شبکهای از گرهها در بلاک چین اتریوم تأیید شده است که بیش از هر کشور دیگری در ایالاتمتحده خوشهبندی شدهاند. بنابراین، آن معاملات در این کشور انجام شدهاند. در حال حاضر و بر اساس دادههای Ethernodes، ۴۲٫۵۶ درصد از ۷۸۰۷ گره اتریوم در آمریکا کتاب آموزش بورس اجرا میشوند.
سازمان SEC، پیشازاین به دلیل رویکردهای سختگیرانه نظارتیاش نسبت به ارزهای دیجیتال، مورد انتقاد قرار گرفته بود. گری جنسلر، رئیس این سازمان، اخیرا اشاره کرده بود که قوانین اوراق بهادار این کشور میتوانند شامل استیکهای اتریوم پس از ادغام نیز بشوند.
بالینا در پاسخ به این شکایت در توییتر خود، این اتهامات را بیاساس دانسته است. او در مورد ادعای SEC مبنی بر اینکه ایالاتمتحده باید در مورد تراکنشهای مبتنی بر اتریوم به دلیل تمرکز گرهها در این کشور صلاحیت قضایی داشته باشد، اظهارنظری نکرد.
اتهامات علیه بالینا در حالی مطرح میشوند که در ۱۹ سپتامبر، شرکت اسپارکستر و مدیرعامل آن، سجاد دایا، پرونده خود با SEC را با توافق پرداخت ۳۵ میلیون دلار به سرمایهگذاران آسیبدیده از ICO خود در سال ۲۰۱۸، حلوفصل کردند.
دیدگاه شما