دو معضل مزمن بورس


مریم محلوجی راد، عضو هیات علمی مرکز تحقیقات ایمونولوژی، آسم و آلرژی گفت: طبق مطالعات این مرکز که به روی دو گروه بالغین و کودکان انجام شد، نشان داد که شیوع کلی آسم در کودکان ۱۰.۹ درصد است؛ با در نظر گرفتن شیوع آسم به تفکیک گروه سنی، شیوع آسم در گروه شش تا هفت سال ۹.۴ درصد و در گروه ۱۳ تا ۱۴ سال ۱۲.۴ درصد است.

بازدهی 2 درصدی بورس در یک روز

کارشناسان رشد 3هزار و 900 واحدی شاخص بورس را به عواملی چون تداوم روند افزایشی نرخ دلار، همسازی ارزش شرکت‌ها با رشدهای سابق دلار، افزایش تقاضا و اشباع و چشم‌انداز تیره بازارهای موازی مرتبط می‌دانند.

بازار سهام در دومین روز هفته جاری در ادامه روند رشدهای هفته گذشته خود این‌بار رکورد جدیدی به ثبت رساند و طی این یک روز با رشدی حدود 2 درصدی به رقم 209 هزار واحدی دست یافت.

مهدی طحانی، مدیر سرمایه‌گذاری شرکت مدیریت سرمایه کیان در گفت‌وگو با «تعادل» به رشد شاخص کل بازار سهام در هفته‌و روزهای گذشته اشاره کرد و گفت: روز گذشته شاخص 2 درصد رشد داشت، هفته گذشته هم 2 درصد رشد کرد و روز شنبه هم رشدی حدود یک درصد به ثبت رساند. لذا به مقیاس امروز این رشد حدود 2.5 درصد شده است. وی عوامل اصلی این رشد را افزایش نرخ دلار و شرع آزمایشی بازار متشکل ارزی عنوان کرد و در زمینه عامل دوم اظهار کرد: گمانه‌زنی در بین فعالان بازار وجود دارد که شرکت‌هایی مثل پتروشیمی‌ها که قبلا مجبور بودند دلار خود را در سامانه نیما عرضه کنند حالا شانس بیشتری دارند که ارز خود را با قیمت بالاتری به فروش برسانند که این موضوع بالطبع روی سود آنها تاثیر خواهد گذاشت.

به گفته این کارشناس بازار سرمایه بازار متشکل ارزی فروشندگان و خریداران را به صورت شفاف روبه روی هم قرار می‌دهد و این اتفاق می‌تواند تکلیف فروشندگان ارز را روشن کند. وی گفت: اگر به صورت تاریخی به وضعیت مدیریت بازار ارز طی یکسال گذشته نگاه کنیم ابتدا یک نرخ دستوری 4 هزار و 200 تومانی انتخاب شد و بعد سامانه نیما و بعد سامانه سنا را تشکیل دادند. به صورت تجربی و آزمون و خطاهای صورت گرفته سیاست‌گذار متوجه شد که این سامانه‌ها کارایی لازم را ندارند و تا یک بازار شفاف و آزاد ایجاد نشود امکان کشف قیمت واقعی وجود نخواهد داشت. این بازار کارا همان بازار متشکل ارزی است که باعث می‌شود نرخ دلار واقعی شود و صاحبان صنایع تکلیف خود را به‌جای چند نرخ مختلف، تنها با یک بازار روشن کنند. طحانی یکی دیگر از عوامل رشد شاخص را به افزایش تقاضا مرتبط دانست و در این خصوص اظهار کرد: در گروه محصولات فولادی و فلزی در بورس کالا می‌بینیم در این یک روز، یکی از شرکت‌های فلزی با رشد قیمتی 18 درصد مواجه شد. این موضوع نشان می‌دهد که استقبال زیادی از این شرکت‌ها در بازار وجود دارد و حجم تقاضا خیلی بیشتر از حجم عرضه است. لذا مجموعه این عوامل باعث شده که گمانه ‌زنی‌هایی از افزایش سودآوری شرکت‌های بورسی شکل بگیرد و همین عوامل اقبال افراد را به بازار بالا ببرد. وی در ادامه به این نکته هم اشاره کرد که روند رشد شرکت‌های کوچک در روز گذشته برعکس شده است.

وی افزود: وقتی به شاخص‌ها نگاه می‌کنیم متوجه می‌شویم که در روزهای گذشته بیشتر سهم‌های کوچک بازار بودند که رشد قیمت داشتند و دو معضل مزمن بورس سهم‌های بزرگ شانس کمتری داشتند اما این روند در روز گذشته برعکس شد و سهم‌های بزرگ بود که مورد توجه قرار می‌گیرند و رشد قیمتی دارند.

طحانی در ادامه به سهم تقاضای گروه‌های حقوقی و حقیقی اشاره کرد و گفت: اکنون بیشتر حقیقی‌ها در بازار حضور دارند، هرچند که حقوقی‌ها هم کمرنگ نیستند. در واقع آوردن پول به بازار به صورت همه‌جانبه صورت می‌گیرد بطوری که میانگین حجم معاملات در سال حدودا 700 هزار میلیارد تومان است. روز شنبه محدوده معاملات خرد هم حدود 1300 میلیارد تومان بود. روز گذشته هم جمع کل معاملات نزدیک 2200 میلیارد تومان و حجم معاملات خرد 1800 میلیارد تومان بوده است. این موارد نشان می‌دهد که حجم معاملات بالاست و در آن هم حقوقی‌ها و حقیقی‌ها حضور دارند.

طحانی در ادامه پیش‌بینی‌های خود را در زمینه تداوم رشد بازار هم ارایه کرد. وی با بیان اینکه این رشد به نرخ دلار چسبیده است، گفت: ما یک تورم حدود 30 تا 40 درصدی داریم و در نتیجه کسی که ریال نگه دارد حتما متضرر خواهد شد. لذا تاکنون نقدینگی موجود در جامعه یا به سمت خودرو رفته که باعث رشد حدود 300 درصدی قیمت خودرو شد یا اینکه به سمت مسکن حرکت کرد و رشد 250 درصدی این بازار را موجب شد، لذا این تنها بازار سهام بوده که خود را با نرخ دلار تطبیق نداده که اکنون این هماهنگی در حال شکل‌گیری است و به نظر من این یک فرصت برای بازار سرمایه است و سرمایه‌گذارها می‌توانند از آن استفاده کنند.

یکی دیگر از کارشناسان بازار سرمایه هم در گفت‌وگو با «تعادل» به این همسازی نرخ دلار با ارزش سرمایه‌ها اشاره کرد. مجتبی شهبازی، مدیر معاملات شرکت کارگزاری بانک پاسارگارد گفت: تحلیل‌های ما درباره ارزش بنیادین بازار نشان می‌دهد که هنوز دارایی‌هایی که در بازار سرمایه ارزش‌گذاری شده‌اند نسبت به رشد دلار عقب مانده‌اند یعنی تمام داراییهایی از قبیل دو معضل مزمن بورس طلا، خودرو، مسکن و . با نرخ دلار منطبق شدند و تنها دارایی‌های بازار سرمایه است که هنوز این همسازی در آنها صورت نگرفته است. لذا این اولین پتانسیلی بوده که هنوز به بالفعل کامل هم نرسیده است.

وی علاوه بر این موضوع به برخی دیگر از عوامل رشد بازار اشاره می‌کند. شهبازی در این خصوص عنوان کرد: رشد سود سهام شرکت‌ها با توجه به نرخ دلار بالا و ادامه‌دار بوده که نشان‌دهنده نرخ‌های مبادلات کالا در بورس کالا بوده است. یعنی اگر به وضعیت رشد نرخ محصولات بورس کالا را نگاه کنیم متوجه می‌شویم که بخشی از نقدینگی در حال حرکت به سمت خرید کالاها اعم از فلزات و پتروشیمی و. است، بنابراین در بعد P/E بازار هم انتظار رشد سودآوری داریم و به تبع آن کاهش P/E. پس بازار همه این شرایط را دیده و به پتانسیل‌های شرکت‌های مختلف اعتقاد پیدا کرده است که با این قیمت‌ها هنوز سهم‌ها را می‌خرند، اما به هر حال نوسان در ذات بازار هست و نمی‌توان گفت رشد با همین شیب تداوم یابد ولی با توجه به نرخ‌های فعلی محصولات شرکت‌ها و فروش ماهانه آنها که گزارش ماهانه اکثر شرکت‌ها مخصوصا در گروه فلزات، معدن و حتی پالایشگاه‌ها خوب بوده است، ما پیش بینی می‌کنیم که این رشد ادامه‌دار خواهد بود.

وی افزود: بنابراین بطور کلی روند بلندمدت با توجه به شرایط بنیادین بازار اعم از ارزش‌گذاری سهام و رشد سودآوری شرکت‌ها، مثبت خواهد بود.

مدیر معاملات کارگزاری بانک پاسارگاد درباره وضعیت حضور حقوقی و حقیقی‌ها هم گفت: به نظر من حقیقی و حقوقی آنچنان با یکدیگر متفاوت نیستند. هرچند ما صندوق‌های سرمایه‌گذاری را شخصیت‌های حقوقی بازار می‌دانیم، ولی ذاتشان در واقع همان پول حقیقی‌هاست که وارد این صندوق‌ها شده است. در کل اگر رشد و کسادی (ابتدا رشد و بعد کسادی) بازارهای موازی سرمایه‌گذاری مانند مسکن و طلا و ارز را مورد نظر قرار دهیم، می‌بینیم در واقع افق پیش‌روی بازارهای موازی دیگر خیلی روشن و مثبت نیست، لذا این موضوع عاملی شده که نقدینگی به سمت بازارهای دیگری که از این رشد عقب افتاده‌اند و هنوز پتانسیل ارزش‌گذاری دارند، حرکت کند.این انگیزه‌هایی است که باعث جلب‌توجه نقدینگی به سمت بازار سرمایه شده است، هرچند ما دو معضل مزمن بورس این تحلیل‌ها را قبل از عید هم داشتیم اما نقدینگی‌ای در بازار وجود نداشت اما بعد ازعید نوروز نقدینگی به بازار آمد و باعث شد رشد خوبی در بازار سرمایه رقم بزند. شهبازی درباره نزدیک شدن مجامع نیز گفت: فصل مجامع برای بازار جذاب است و آنچه باعث تحرک بازار شده گزارش‌های ماهانه شرکت‌ها بوده است که از فروش و مقدار فروش و نرخ محصولات باعث جلب‌توجه بازار و میزان سودآوری این شرکت‌ها شده است. اما قطعا مجامع امسال یکی از جذابیت‌هایی است که می‌تواند سود خوبی نصیب سهامداران کند.

به گفته یک کارشناس بازار سرمایه، شاخص بورس تهران از ابتدای سال ۹۸ رشد خود را آغاز کرده و این موضوع تنها به چند روز اخیر مربوط نمی‌شود. عمده این رشد هم ناشی از عملکرد اسفند ماه شرکت‌ها بوده است.

مدیرعامل کارگزاری آینده نگر خوارزمی، ضمن بیان مطلب بالا در گفت‌وگو با سنا، بیان کرد: شرکت‌ها در این زمان با عملکرد مناسبی مواجه بودند که این موضوع در شکل‌گیری روال اخیر تاثیر زیادی داشته است. این روند در حالی بود که انتظار می‌رفت تحریم‌ها در میزان تولید شرکت‌های صادرات محور تاثیر بگذارند اما خوشبختانه نه تنها این موضوع اثرگذاری زیادی نداشت، بلکه برخی شرکت‌ها در آخرین ماه سال گذشته نسبت به ماه‌های قبل شاهد پیشرفت خوبی هم بودند به طوری که این رشد تاکنون نیز ادامه دارد.

وی در خصوص اوج این رونق در چند روز اخیر نیز گفت: عامل دیگر در افزایش رشد شاخص طی این مدت به رشد قیمت دلار بازمی‌گردد. از طرفی دیگر با توجه به برنامه‌های بانک مرکزی برای ایجاد بازار متشکل ارزی به نظر می‌رسد قیمت‌ها با این سازوکار به قیمت‌های بازار نزدیک‌تر شوند، این موضوع در خروج برخی سرمایه‌گذاران فعال در بازار ارز و ورود نقدینگی شان به بازار سرمایه بی‌تاثیر نبوده است. این کارشناس بازار سرمایه در پیش‌‌بینی از روند شش ماه آتی بازار سرمایه تصریح کرد: با توجه به رویدادهای سیاسی موجود نمی‌توانیم پیش‌بینی دقیقی تا نیمه نخست سال جاری داشته باشیم، اما به نظر من تا قبل از آغاز فصل مجامع یعنی به‌طور تقریبی تا اواخر تیر ماه، این روند رو به جلو در بازار سرمایه ایران کماکان ادامه خواهد داشت.

حسن قاسمی در ادامه اضافه کرد: با بررسی تاریخی شاخص در سال‌های گذشته، در می‌یابیم که این الگو تکرار شده است؛ بنابراین امسال نیز تا قبل از برگزاری مجامع شرکت‌ها همچنان با چنین رونقی در بازارسرمایه رو‌به‌رو خواهیم بود.

مدیرعامل کارگزاری آینده‌نگر خوارزمی در پایان به سرمایه‌گذاران تاکید کرد: به نظر می‌رسد بازارهای موازی مانند ارز و مسکن و غیره برای سرمایه‌گذاری اشباع شده و رشد خود را انجام داده‌اند. در این شرایط به نظر من دیگر امکان رشد برای این بازارها وجود ندارد؛ با توجه به اینکه قیمت دلار هنوز در شرکت‌های بورسی پایین است، این پیشرفت همچنان در بازده شرکت‌ها دیده می‌شود، بنابراین در فاصله تقریبی چهار ماه ابتدای سال جاری بازده خوبی خواهند داشت.

پرده‌برداری از فساد اخلاقی در کلیسای انگلیس

پرده‌برداری از فساد اخلاقی در کلیسای انگلیس

تازه‌ترین تحقیقات صورت گرفته در کلیسای انگلیس نشانگر عمق فساد اخلاقی روحانیون و کارکنان این تشکیلات عبادی است.

در جریان این تحقیقات که به تعبیر رسانه های انگلیس گسترده‌ترین بررسی پرونده‌های سوءاستفاده جنسی بشمار می‌رود، ۳۸۳ مورد از جمله آزار افراد آسیب‌پذیر و کودک شناسایی شده است. مقامات کلیسا می‌گویند این موارد نیازمند بررسی و توجه بیشتری است.

اسقف اعظم کانتربری و منطقه یورک که عالی‌ترین مقام‌های مذهبی در انگلستان بشمار می‌روند از یافته‌های این تحقیقات عذرخواهی و ابراز شرمندگی کرده‌اند.

دوازده‌ سال پیش هم تحقیقات مشابهی صورت گرفت که در جریان آن ۱۳ مورد فساد اخلاقی شناسایی شد. اما نسخه به روز شده آن که روز چهارشنبه منتشر شد، به شدت از فرهنگ و فساد اخلاقی داخل کلیسا انتقاد می‌کند.

بر اساس این گزارش، از ۳۸۳ مورد فساد شناسایی شده، ۱۶۸ مورد مربوط به کودک آزاری و ۱۴۹ مورد مربوط به آزار جنسی بزرگسالان آسیب پذیر است. مابقی موارد داده‌های کافی ندارند.

این درحالیست که به‌ گفته رسانه‌های انگلیس، موارد فساد اخلاقی در کلیسا بیشتر از آمار ارائه شده است. «لویز» یکی از قربانیانی که در دوران کودکی مورد آزار جنسی مقامات کلیسا قرار گرفته بود به بی‌بی‌سی گفت که برای شرکت در تحقیقات کلیسا در خواست کرده بود اما تقاضای وی نادیده گرفته شد. او که خواست نام کاملش فاش نشود گفت: «احساس می‌کنم به من خیانت شده است، زیرا در گزارش ادعا شده که پرونده تمام قربانیان بررسی شده است اما به پرونده من اشاره‌ای نشده است. »

طبق یافته های گزارش یادشده مقامات متهم به آزار جنسی شامل ۲۴۲ روحانی، ۵۳ کارمند کلیسا و ۴۱ داوطلب هستند. سایر افراد یا در کلیسا دیگر مقامی ندارند یا هویت آن‌ها ثبت نشده است.

البته موضوع رسوایی اخلاقی در انگلیس محدود به کلیسا نیست و سایر نهادهای حکومتی نیز به این معضل مبتلا هستند. چهار سال پیش گزارشی درباره فساد اخلاقی در نهاد قانون‌گذار انگلیس به سوژه داغ رسانه‌ها تبدیل شد.

بر اساس تحقیقات انجام شده در پارلمان انگلیس، فساد اخلاقی و آزار جنسی در میان نمایندگان این کشور به لطف سکوت مقام‌های ارشد این نهاد سیاسی به امری رایج بدل شده است.

این تحقیقات حاکیست که براثر رواج فرهنگ سکوت و چاپلوسی در پارلمان، آزار و اذیت جنسی همچنان ادامه دارد و به عنوان یک معضل پنهان باقی مانده است. «دیم لورا کاکس» حقوق دان انگلیسی در گزارش خود هشدار داده که مفاسد اخلاقی برخی از دو معضل مزمن بورس نمایندگان، کل اعتبار و مشروعیت پارلمان را زیر سؤال برده است. وی خواستار رسیدگی و حل جدی این مساله شد، هرچند پیش‌بینی کرد که برون رفت از این معضل در چارچوب مدیریت فعلی دشوار خواهد بود.

در این گزارش که بخش‌هایی از آن در مطبوعات انگلیس منعکس ‌شد، آمده است که بیش از نیمی از کارکنان پارلمان شاهد و یا مورد سوءاستفاده رفتارهای غیراخلاقی نمایندگان مجلس قرار گرفته‌اند.

این گزارش می‌افزاید، یک‌ پنجم زیردستان نمایندگان مجالس اعیان و عوام قربانی آزار جنسی شده اند و این در حالی است که ۷۵ درصد آن‌ها، از ترس از دست‌ دادن شغل تاکنون سخنی دو معضل مزمن بورس به میان نیاورده‌اند.

گزارش یاد شده که براساس نظرسنجی از یک هزار و ۳۷۷ تن از کارکنان پارلمان انگلیس تهیه‌ شده همچنین مؤید آن است که نیمی از قربانیان به مسئولان انضباطی پارلمان برای طرح شکایت‌های خود اعتماد ندارند.

در این گزارش آمده است: شواهد به‌ دست‌ آمده نشان می‌دهد که تغییر فرهنگ کاری در پارلمان امری اجتناب‌ناپذیر و ضامن تغییر رفتار متخلفان به شمار می‌رود.

«مایکل فالون» وزیر پیشین دفاع و 'دامیان گرین' معاون اول پیشین نخست‌وزیر انگلیس از جمله شخصیت‌هایی بودند که به دلیل رابطه غیر اخلاقی با زنان جوان درگذشته از سمت خود استعفا کردند.

چرا به این وضع رسیده‌ایم؟

اگر راه‌های بینابینی برای همگرائی و تلطیف مواضع و همراهی پیدا نشود، چشم‌انداز روشن نیست و نمی‌توانیم به آینده خوش بین باشیم. طیف وسیع گروه‌های میانه که گاهی از آن‌ها به طبقه متوسط یاد می‌کنند، هنوز خاموشند. تداوم ستیزه و تقابل، جامعه را در مسیر راه‌های نامعلوم قرار می‌دهد. برخی به علت غلبه شور و هیجان و البته نارضایتی و ناکامی‌های انباشته، همین وضع را می‌پسندند. در حالی که تجربه‌های ملت‌ها نشان می‌دهد که تداوم چالش و تقابل به زیان همه است.

فرارو- امواج برخاسته از فوت تلخ مهسا امینی هم چنان جامعه ایرانی را مواج و ناآرام نگه داشته دو معضل مزمن بورس است. اکنون پرسش های بسیاری ذهن ها را درگیر کرده است. خشم و خشونتی که جامعه ایران را در برگرفته است حاصل کدامین زخم ها است؟ چرا جامعه ایران در دو دهه اخیر چنین ناآرام است و چرا غافل از بحران‌ها و مسائل اصلی‌اش است؟ چرا هر اعتراضی به اغتشاش کشیده می شود و اغتشاش خوانده می شود؟

گفتگو با دکتر علی اصغر مصلح استاد فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی در مورد رخدادهای بعد از فوت مهسا امینی را در ادامه می خوانید:

چرا به این وضع رسیده‌ایم؟

رویداد‌های اخیر پس از مرگ مهسا امینی باعث پرسش‌های بسیاری برای همه مردم شده است و انتظار دارند که اصحاب علوم انسانی نظرات خود را بیان کنند. یکی از آن رشته‌ها فلسفه است. بسیاری از دانشجویان و علاقمندان به فلسفه در روز‌های اخیر از نگاه فلسفی به این رویداد‌ها می‌پرسند.

اهل فلسفه به رویداد‌ها همیشه توجه داشته اند و درصدد توضیح و توصیف آن برآمده‌اند. گاهی مانند جغدی که پس از پایان یافتن طوفان‌ها هنگام غروب به پرواز درمی‌اید، پس از پایان ماجرا‌ها دست به تحلیل و توصیف زنده‌اند و احیاناً تجویزی صادر کرده‌اند؛ گاهی هم دعوت به کنشگری در ضمن رویداد‌ها کرده‌اند. اما فلسفه معاصر سعی در اکنون‌اندیشی و ایجاد چشم‌انداز داشته‌است.

در مورد پرسشی که مطرح کردید، اگر پرسشگر از اسباب و رانه‌های بنیادی‌تر رویداد‌های اخیر بپرسد، باید دست به واکاوی و واسازی‌هایی گسترده‌تر زد. روزگاری اغلب روشنفکران ایران با طرح دوگانه سنت و مدرنیته تحلیل‌های خود را سامان می‌دادند. اما امروز این دوگانه برای توضیح مسائل ایران کافی نیست. امروز با انبوهی از تعارضات پیچیده‌تر روبرو هستیم. به نظر می‌رسد که ما در اصرار بر هر دو سویِ مدرن شدن و سنتی ماندن راه‌های طولانی درنوردیده‌ایم و در هر دو سو ناکام مانده‌ایم.

می‌دانید که برخی از متفکران ما بر این باور بودند که ما از قطار زمان بیرون افتاده‌ایم و در تعطیلات به سر می‌بریم. قبول این نظر دشوار است. اما می‌توان آن را با این توضیح پذیرفت که ایرانیان چند دهه است که مشغول تقابل و چالشی هستند که توان و رمق آن‌ها را برده است و از مسائل اصلی که آن‌ها را در چرخ تحولات جهانی وارد می‌کند، دور شده‌اند. شدت تقابل و ناکام ماندن‌ها باعث شده که انسان ایرانی به انسانی سرگشته و متلاطم تبدیل شود.

چرا به این وضع رسیده‌ایم؟

بگذارید همین مطلب را بازتر کنیم. ایران به طور ویژه در حال تجربه‌ای افراطی در منتهی الیه سنت و مدرنیته است. به نظرم هیچ ملتی از این حیث مانند ایران نیست. ما در ایران هم نمایندگانی برای افراطی‌ترین اندیشه‌ها و عقاید شبیه مجاهدان انتحاری داریم و هم اندیشه‌های پسامدرن فرا رفته از همه گونه‌های ارزش‌ها و اعتقادات. ایرانی با این وضع، امروز به میدانی برای شدیدترین رقابت‌های قدرت و سیاست تبدیل شده است. تقابل و رقابت‌های مزمن و طولانی، اغلب گروه‌های زاینده را از پا انداخته است. این از پاافتادگی در سیل مهاجرت جوانان خود را نشان می‌دهد. ایران امروز هم معضلات کشور‌های در بند سنت‌ها را دارد و هم معضلات کشور‌های مدرن.

ایران نه بر اساس استاندارد‌های کشور‌های توسعه‌یافته اداره می‌شود و نه بر اساس شیوه‌های سنتی. وضع تولید و کار و محیط زیست و نظام تعلیم و تربیت و مناسبات انسانی و اجتماعی و نحوه استفاده از منابع طبیعی که اساسی‌ترین مسائل هر کشوری است تقریباً فراموش شده است. اگر میزان، گشودگی مردم برای مدرن شدن و پذیرش هنجار‌های نو باشد، ایران یکی از مدرن‌ترین کشور‌های دنیاست؛ و اگر ملاک، علاقمندی به حفظ سنت‌ها باشد، ایران یکی از سنتی‌ترین کشور‌ها باقی مانده. این وضع می‌توانست مزیتی برای فرهنگ ایرانی باشد. اما این چنین نشده است.

نصیب ما از این وضع تشتت و تلاطم طولانی بوده. گاهی احساس می‌کنیم که مردم افغانستان از ایران راحت‌ترند. اکثریت مردم افغانستان هنوز در ساختار‌ها و قالب‌های گذشته زندگی می‌کنند و خوره اندیشه‌های مدرن به جانشان نیفتاده است.

وضع مردم ایران را با این مبنا چگونه توصیف می‌کنید؟

اگر اندکی از سطح توصیف‌های سیاسی فرارویم، مردم ایران را در یک تقسیم بندی کلی می‌توان به دو گروه سنتی و مدرن تقسیم کرد. این تقسیم بندی دقیق نیست، اما فعلاً می‌تواند مبنایی برای بحث ما باشد. بازیگران رقابت‌های کنونی نمایندگان دو سر این طیفند. این دو گروه ضمن اینکه مقابل یکدیگرند، اما شباهت‌هایی به هم دارند. طیف مدرن از سنت‌ها بریده است و قالب‌های گذشته را نه تنها پاسخ‌گوی زندگی نمی‌داند، بلکه آن را مانع اصل زندگی کردن تلقی می‌کند. به همین خاطر عصیان را آغاز کرده است.

طیف سنتی فعالی که این سوی طیف ایستاده، غرب و بنیاد هنجار‌های مدرن را از اساس نفی می‌کند و آن را مبنا و مأوایی برای زیستن نمی‌یابد. پس خود را موظف به مقابله می‌داند. طیف نوجو احساس می‌کند که حریف گوش‌ها را بسته و هیچ نشانه‌ای از انعطاف نمی‌بیند. پس راهی جز عصیان برای خود نمی‌بیند. گاهی احساس می‌شود که راه‌های همگرائی و گفتگو بسته شده و هر دو طرف رفتار سلبی پیشه کرده‌اند.

در میان این دو طیف گروه‌های متنوع دیگری هستند که از ادامه این روند ناراضیند. برداشت من از تاریخ ایران و رفتار کنونی اکثریت این است که خرد جمعی ایرانیان تمایل به وضعی میانه دارد. یعنی تمایل به آشتی و انعطاف و قرار گرفتن در راه‌های میانه در آن‌ها غالب است.

تداوم این وضع را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

اگر راه‌های بینابینی برای همگرائی و تلطیف مواضع و همراهی پیدا نشود، چشم‌انداز روشن نیست و نمی‌توانیم به آینده خوش بین باشیم. طیف وسیع گروه‌های میانه که گاهی از آن‌ها به طبقه متوسط یاد می‌کنند، هنوز خاموشند. تداوم ستیزه و تقابل، جامعه را در مسیر راه‌های نامعلوم قرار می‌دهد. برخی به علت غلبه شور و هیجان و البته نارضایتی و ناکامی‌های انباشته، همین وضع را می‌پسندند. در حالی که تجربه‌های ملت‌ها نشان می‌دهد که تداوم چالش و تقابل به زیان همه است.

نشانه‌های قرار گرفتن در مسیر امیدبخش چیست؟

اولین نشانه به رسمیت شناختن تنوعات و تمایزات در ایران متکثر است. در اکثر مطالبی که اغلب نویسندگان و گویندگان نوشته‌اند و می‌نویسند، مورد خطاب یا دولتمردانند و یا معترضان. اگر باید به نقطه‌ای به عنوان نقطه شروع مثبت بیندیشیم، اول باید بتوانیم خطاب به هر دو طرف حرف بزنیم و دو طرف با هم حرف بزنند. این وضع در صورتی شکل می‌گیرد که بپذیریم که در ایران به عنوان واحدی که باید در آن با هم زندگی کنیم، تفاوت و تمایز وجود دارد.

تفاوت نه تنها در یک اعتقاد و ارزش، بلکه در اصل انسان بودن. بپذیریم که در خیابان‌های تهران صد‌ها گونه انسان با صد‌ها گونه اعتقاد و باور و تصور و دلخوشی و آرزو رفت‌وآمد می‌کنند.

ما با نسلی از اساس متفاوت از نسل‌های گذشته روبرو هستیم. لازمه حکمرانی بر چنین نسلی درک منطق این روزگار است. این سخن مارکس پراهمیت است که انگار ذات مدرنیته را دود کردن و به هوا فرستادن هر آن چیزی که سفت و سخت است. ایران امروز بیش از همه تحت تأثیر گرایش‌های دو طیف است: یکی آن‌ها که به سفت و سخت‌ها چسبیده‌اند و آن سفت و سخت‌ها را هم آن‌طور که خودشان می‌فهمند، می‌خواهند حفظ کنند؛ و طرف دیگر طالب دود کردن سفت و سخت‌ها است.

عمده روشنفکران و اندیشمندان ایران مدرن وضع مطلوب را حرکت در مسیر‌های میانه یافته بودند. یعنی انعطافِ در زمانه تغییرات را تجویز کرده‌اند. امروز همین تجویز که آن را می‌توان معدل خرد جمعی ایرانیان قلمداد کرد، مورد بی اعتنایی است.

آیا تجویز‌های انضمامی تری دارید؟

یک تجویز بازگشت به خواسته‌های مشترکی است که اساس حیات جامعه ایرانی به آن وابسته است. تداوم چالش و مقابله‌های متکی بر هیجان باعث غلبه روند‌های ویران‌ساز می‌شود. چون ایران امروز بحران‌های بزرگی دارد که اساس تمدن و جامعه ایرانی را تهدید می‌کند. یکی از این بحران‌ها محیط زیست است. سرزمین ایران در حال ویرانی است. آب‌های سطحی تمام شده و مشغول به پایان رساندن آب‌های زیرزمینی هستیم. نه پوزیسیون و نه اپوزیسیون هیچگاه چنین مسئله‌ای حیاتی را شعار خود نساخته اند.

در جهانی که داشتن برنامه توسعه قوی و معقول اساس تداوم و رشد ملتهاست، هرگز بحث و مشاجره برای رسیدن به برنامه توسعه ایران و بهبود وضع اقتصادی به مسئله اول دولت و مخالفانش تبدیل نشده است. خود این پدیده نشانه بحران‌های عمیقتر در زندگی ماست. به همین جهت یک تجویز بازگشت به عقل طبیعی است. رقابت برای مسائل اولیه، خود قدمی به جلو برای همگرایی است. این گونه رقابت‌ها رقابت و احیاناً تقابل‌های بعدی را هم نتیجه‌بخش‌تر می‌کند.

آیا با این وصف شما اعتراض‌های اخیر در مورد نحوه برخورد با حجاب زنان را انحرافی می‌دانید؟

به این راحتی نمی‌توان چیزی را انحرافی قلمداد کرد. با نگاهی پدیدارشناسانه این گونه پدیده‌ها وقتی در مدتی کوتاه به یک حرکت و تلاطم ملی تبدیل می‌شود، از نارضایتی و تعارضاتی عمیقتر در زندگی بخش بزرگی از مردم خبر می‌دهد. ایران پازلی با پیچیده‌ترین تصویر است. به این راحتی نمی‌توان تمام داستان و واقعیت ایران امروز را توصیف کرد.

چه نگرانی‌ها و امید‌هایی برای ادامه این گونه روند‌ها می‌توان داشت؟

بزرگترین نگرانی قربانی شدن مردم در بازی‌های قدرت است. بازی قدرت در جهان امروز بسیار خشن و فریبکار است. حقیقت‌جوئی و ارزش‌های انسانی و همه صورت‌های کنشگری را می‌بلعد و مصرف می‌کند. قدرت در هزار شکل به خصوص با هیولای رسانه توان به میدان کشیدن تک انسان‌ها و قربانی کردن آن‌ها دارد. نگرانی افزایش شکاف‌ها و شقاق اجتماعی است؛ شکل گیری قصد انقلاب است. کشوری که در آن نسل‌ها یکی پس از دیگری درگیر تجربه‌ای از انقلاب و کودتا و شورشی شوند، در دنیای امروز از توسعه و زندگی معتدل می‌ماند. امیدوار باشیم که راه‌های گفتگو مسدود نشود. هر چند برای روند کنونی رویدادها، در تاریخ ایران شبیهی نداریم، اما احساس و دریافتی از درون فرهنگ ایرانی می‌گوید که خرد جمعی ایرانیان، توان غلبه بر مشکلاتش را دارد. امیدوارم قدرت دیدن همدیگر و پذیرش تفاوت‌ها در ما افزایش پیدا کند.

امیدوارم بتوانیم وضع کنونی خود را توصیف و تعریف کنیم. این یک امید فلسفی است که باید در زندگی مردم و به خصوص ارباب تاٍثیر و نفوذ نمود پیدا کند. بدترین وضع در تاریخ یک ملت ورود به راه‌ها و شرایطی است که مردم نتوانند آینده خود را تصور کنند. هر وقت وضع یک جامعه درست فهمیده شد و این فهم صورت جمعی پیدا کرد، می‌توان امید به همگرایی و هم‌بستگی برای اداره عقلانی و معتدل جامعه داشت. وگرنه همه انرژی‌ها و سرمایه‌ها صرف جدال و چالش می‌شود. درک شرایط باید در ضمن گفتگو و تمایل به وفاق باشد؛ و گرنه هر کس حرف خود می‌زند. به همین جهت مردم ایران امروز بیش از گذشته به گفتگو با یکدیگر نیازمندند.

دو معضل مزمن بورس

راه اندازی بخش اعصاب و روان بیمارستان امام خمینی (ره) اسفراین

رئیس بیمارستان امام خمینی(ره) شهرستان اسفراین از راه اندازی بخش اعصاب و روان بیمارستان امام خمینی(ره) این شهرستان در آینده ای نزدیک خبرداد.

رضا وثوقی مقدم در گفتگو با خبرنگار نسیم امروز، اظهار کرد: با افتتاح این بخش مشکل مکان برای بستری بیماران اعصاب و روان برطرف خواهد شد.

وی تصریح کرد: نبود این بخش در این بیمارستان، موجب شده بود تا بیماران اعصاب و روان برای درمان به مرکز استان و یا دو معضل مزمن بورس استان های همجوار اعزام شوند، اما با راه اندازی این بخش شاهد تسریع در کنترل و درمان بیماری های روحی و روانی بیماران خواهیم بود.

رئیس بیمارستان امام خمینی(ره) اسفراین در مورد جزئیات این بخش اظهار داشت: این بخش با اختصاص 10 تخت و تجهیزات درمانی با اعتباری بالغ دو معضل مزمن بورس بر دو میلیارد و پانصد میلیون ریال از ابتدای آذر95 آماده ارائه خدمات به بیماران روحی و روانی خواهد بود.

به گفته وی برای رسیدگی به بیماران این بخش، سه پزشک متخصص در رشته روان پزشکی در این بیمارستان مستقر خواهند شد.

شیوع بیشتر آسم در میان تهرانی‌ها و سیستانی‌ها

بیماری آسم یک معضل بهداشتی به شمار می رود که شیوع آن در جوامع توسعه یافته و رو به رشد در حال افزایش است.

بر اساس گزارش سازمان جهانی بهداشت، بیش از ۳۳۴ میلیون نفر در سراسر جهان به بیماری آسم مبتلا هستند و سالانه بیش از ۳۰۰ هزار نفر به خاطر این بیماری جان خود را از دست می دهند.

هادی دهقانی، رییس تحقیقات آسم و آلرژی در این خصوص گفت: حدود چهار درصد از مرگ و میر در بیماری های غیر مزمن مربوط به مشکلات تنفسی است و سالانه حدود 15 میلیون نفر در دنیا به خاطر آسم دچار ناتوانی می شوند.

وی افزود: دود سیگار، آلودگی شهرها، آلودگی داخل منازل، عدم تحرک مناسب و زندگی ماشینی از ریز فاکتورهایی است که باعث تشدید علایم آسم در افراد می شود.

وی خاطرنشان کرد: عوامل ژنتیکی نیز نقش زیادی در بروز آسم در کودکان و نوجوانان دارند. ما با آموزش به بیمار و دادن داروی مناسب می توانیم از پیشرفت بیماری ژنتیکی مربوط به آسم در کودکان و نوجوانان جلوگیری کنیم.

مهدی نجمی، رییس اداره بیماری‌های مزمن وزارت بهداشت نیز سومین علت مرگ و میر بر اثر بیماری‌های غیر واگیردار را ناشی از بیماری‌های مزمن تنفسی دانست و گفت: هم اکنون یک و نیم میلیارد نفر در دنیا به بیماری های مزمن تنفسی مبتلا هستند که آسم یکی از مهمترین بیماری های مزمن تنفسی است؛ هم اکنون حدود 350 میلیون نفر به آسم مبتلا هستند.

به گفته وی، آلودگی هوا، آلرژی ها، استعمال دخانیات و شیوع قلیان و سیگار در بین جوانان از مهمترین دلایل رشد بیماری‌های مزمن غیر واگیر است.

شیوع آسم در پسرها بیشتر از دخترهاست

مریم محلوجی راد، عضو هیات علمی مرکز تحقیقات ایمونولوژی، آسم و آلرژی گفت: طبق مطالعات این مرکز که به روی دو گروه بالغین و کودکان انجام شد، نشان داد که شیوع کلی آسم در کودکان ۱۰.۹ درصد است؛ با در نظر گرفتن شیوع آسم به تفکیک گروه سنی، شیوع آسم در گروه شش تا هفت سال ۹.۴ درصد و در گروه ۱۳ تا ۱۴ سال ۱۲.۴ درصد است.

وی افزود: همچنین این مطالعه ها نشان داد شیوع آسم در پسرها بیشتر از دخترها، و در مناطق شهری بیشتر از مناطق روستایی است.

وی در این خصوص گفت: یک چهارم کودکان مبتلا به آسم نیز در معرض دود سیگار قرار داشتند بنابراین ارتباط مستقیمی بین در معرض دود سیگار قرار گرفتن با ابتلاء به آسم در هر دو گروه سنی وجود داشت.

وی ادامه داد: همچنین مطالعات نشان داد شیوع آسم در استان تهران از سایر استان‌ها بالاتر بوده و در گروه سنی شش تا هفت سال ۱۲.۶ درصد و در گروه سنی ۱۳ تا ۱۴ سال ۱۶.۶ درصد بود.

به گفته وی، بالاتر بودن شیوع آسم در تهران نسبت به آمار کلی ایران، به فاکتورهای مختلف دخیل در بیماری آسم از جمله آلودگی بیشتر هوا در استان تهران برمی‌گردد.

محلوجی راد گفت: مطالعه‌ای که در مرکز تحقیقات ایمونولوژی، آسم و آلرژی انجام شده همچنین نشان می‌دهد شیوع آسم در استان‌های جنوبی، برخی استان‌های شمال شرقی و بعضی استان‌های مرکزی بیشتر بوده است.

عضو هیات علمی مرکز تحقیقات ایمونولوژی، آسم و آلرژی، بیشترین شیوع آسم در بالغین را مربوط به استان‌های سیستان و بلوچستان و خوزستان عنوان کرد و گفت: همچنین این مطالعات نشان داد، شیوع آسم در بالغین کشورمان به طور کلی ۸.۹ درصد است که این عدد نسبت به شیوع آسم در کودکان، کمتر بوده است.

تشدید بیماری آسم با دود دست دوم

دکتر راضیه السادات میر معینی، مدیر گروه غیرواگیر معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی همدان نیز گفت: بر اساس مطالعات صورت گرفته شیوع آسم در افراد بالغ ۹ درصد و کودکان ۱۱ درصد است و از این تعداد مبتلایان به آسم ۱۰ درصد دچار آسم شدید هستند و نیاز به بستری در بیمارستان و دریافت دارو دارند.

وی افزود: طبق بررسی های صورت گرفته تا ۱۰ سال آینده ۲۵ درصد، به مبتلایان به آسم افزوده می شود.

به گفته وی، آلودگی محیط ، آلودگی هوا، نوع تغذیه، تمایل کودکان به مصرف مواد غذایی که به تازگی رایج شده، مصرف مواد خوراکی رنگی، مواد نگهدارنده که به غذاها افزوده می شوند مولفه هایی هستند که در تشدید بیماری آسم تاثیر دارند.

وی اظهارداشت: افزایش مصرف دخانیات و وجود دود دست دوم و دست سوم در خانه نیز موجب بروز و تشدید بیماری آسم می شود. وقتی یک کودک در منزل حضور دارد حتی اگر پدر در بالکن خانه سیگار بکشد باز هم تاثیر منفی به روی کودک می‌گذارد؛ چرا که پس از استعمال سیگار در داخل محیط بسته اتاق حضور یافته و حتی کودک را در آغوش می کشد.

وی ادامه داد: طبق مطالعات تا سه ساعت پس از مصرف سیگار، تنفس فرد سیگاری، آلودگی را در داخل خانه پخش می کند.

وی گفت: دود دست سوم موادی است که از سیگار کشیدن طولانی مدت در یک فضا پخش شده و نشست غبار آن بر روی وسایل خانه می تواند آلوده کننده از نظر تنفسی و سرطان زا باشد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.