شخصیت شما میانگینی از شخصیت ۵ نفری است که با آنها وقت می گذرانید.
بهترین تریدرها
بدون شک یکی از معروفترین تریدرها، جورج سورس می باشد که داستان زندگی او بسیار فوق العاده می باشد.
او در یک خانواده ی یهودی در بوداپست، هانگری زاده شد. پدر او برای اجتناب از آزار و اذیت از طرف دیگران، نام خانوادگی خود را به سورس تغییر داد.
بعد از اینکه او از جنگ جهانی دوم جان سالم بدر برد، و نظام کمونیسم در هانگری غلبه کرد، او در سن ۱۷ سالگی به بریتانیا گریخت.
در آنجا، او در دانشگاه اقتصاد لندن ثبت نام کرد و مدرک کارشناسی و کارشناسی ارشد را در رشته ی فلسفه کسب کرد.
سورس زمانی وارد دنیای فایننس شد که در بانک سینگر و فریدلندر لندن شروع به کار کرد و بعد از آن هم به بخش آربیتراژ رفت.
در اواسط ۱۹۶۰، سورس به نیویورک نقل مکان کرد و سهام شرکتهای اروپایی را معامله کرد.
در سال ۱۹۹۲ او ارز پوند را فروخت و از این طریق مبلغ ۱ میلیارد پوند سود کرد که از این روز بعنوان چهارشنبه سیاه یاد میکنند وهمه او را بعنوان مردی که بانک انگلیس را ورشکست کرد میشناسند.
ماه ها زمان برد تا سورس بتواند این موقعیت کوچک خود را بدست آورد.
ماه ها زمان برد تا سورس بتواند این پوزیشن معاملاتی در جهت فروش را انجام دهد.
این ترید باعث شد که این بانک مبلغ ۵ میلیارد پوند را از دست دهد و منجر به برکناری آن از ERM شد.
سورس این گفته که او بانک را ورشکست کرده را رد و انکار می کند و می گوید که در شهرت و آوازه ی او گزافه گویی شده است .
سورس فعالیت های بشردوستانه انجام میدهد و موسسه ی خیریه ای بنام جامعه ی آزاد را به منظور کمک به موسسه های دموکراتیکی ایجاد کرده و مبلغ ۳۲ ملیارد دلار را به این موسسه ی خیریه اهداء کرده است.
بهترین تریدرها بهترین تریدرها بهترین تریدرها بهترین تریدرها
چه چیزهایی می توانیم از جورج سورس یاد بگیریم؟
سورس فردی است که تمام زندگی خود را بعنوان یک بازمانده سپری کرد و مهارت هایی که در کودکی یاد گرفت را در دی تریدهای خود بکار گرفت.
آیا ادامه دادن در تجارت امروزی از ماندن در یک نوع تجارت خاص، از اهمیت بیشتری برخوردار می باشد؟
آیا در دی ترید، این موضوع اهمیت دارد که همینطور به معاملات خود ادامه دهیم و تمام انرژی را صرف یک معامله نکنیم؟
ما می توانیم اهمیت در نظر گرفتن آلات باارزش را یاد بگیریم. سورس همانند آندی کریگر، دریافت که پوند بریتانیا بسیار با ارزش می باشد.
شناسایی نقاطی که افزایش بیش از حد قیمت را نشان میدهند، بسیار مهم است. همانند اندی کریگر، سورس نیز متوجه این امر شد که پوند بیش از حد افزایش داشته است.
۲- جسی لیورمور
جسی لیورمور نام خود را در کرش بازار در سالهای ۱۹۰۷ و ۱۹۲۹ به شهرت رساند. او زندگی پرپیچ و خمی داشت و یکی از مشهورترین دی تریدرها میباشد.
داستان موفقیت او، یک داستان بسیار جالب و فوق العاده می باشد.
از این رو که او در سنین کم در ریاضیات ترقی و پیشرفت کرده بود و بعد به کار در بازار سهام مشغول شد و سپس استراتژی های خود را ایجاد کرد.
سرانجام بعد از کسب سرمایه ی کافی و یادگیری مباحث، وی توانست یک میلیون دلار در سال ۱۹۰۷ بدست آورد.
اما داستان های فوق العاده ی لیورمور تنها منحصر به تریدهای موفق او نمی باشند.
او به ما یاد میدهد که یک دی تریدر، چه کارهایی را باید انجام دهد و چه کارهایی را نباید انجام دهد. لیور مور سود و ضررهای زیادی را تجربه کرد.
لیور مور، بر اساس نصیحت یک فرد، پنبه را ترید کرد و ۹۰% از دارایی های خود را از دست داد. این امر باعث شد که وی از آن به بعد، ریسک را پخش کند.
در سال ۱۹۲۹، لیورمور پیش بینی کرده بود که کرش بازار منجر به رکود بزرگ خواهد شد. و در این کرش ۱میلیون دلار سود کرد که در زمان حاضر، معادل یک میلیارد دلار است.
چه درسی می توانیم از جسی لیورمور یاد بگیریم؟
او یکی از دی تریدهایی است که از او بسیار نقل قول می شود و نوشته های او بسیار تاثیر گذار و موثر می باشند.
لیورمور شخصیت اصلی در کتاب خاطراتی از یک امپراتور سهام است و توصیه می شود که این کتاب را بخوانید.
او در زمان خود یک پیشرو بود و به روند و سیکل بازار اعتقاد داشت. در حقیقت، فهم و درک او از روند و سیکل بازار باعث شد که او در کرش بازار در سال ۱۹۲۹ پول زیادی بدست آورد.
لیورمور پیشروی زمان خود بود و قواعد زیادی را برای ترید ابداع کرد. حتی بعد از ۱۰۰ سال هنوز گفته ها و نوشته های او پایدار و ثابت باقی منده اند.
بر اساس تریدی که بر روی پنبه انجام داد، میتوان دو نکته مهم یاد گرفت: اول اینکه بر اساس نظر دیگران معامله نکنید. و دیگر اینکه حتما ریسک را پخش کنید.
یکی دیگر از درس هایی که می توان از لیور مور یاد گرفت، اهمیت داشتن ژورنال معاملاتی می باشد تا از اشتباهات و موفقیت های گذشته درس بگیریم.
۳-مارتین شوارتز
گاهی اوقات او را با نام مارتی شوارتز صدا می زنند. مارتین شوارتز یکی از ثروتمند ترین دی تریدها می باشد.
او به سرعت ورود و خروج او از موضع ها معروف می باشد که این امر برای بسیاری از مستثمران امروزی به منظور دستیابی به نیازهایشان مهم می باشد.
او بخاطر سبک معاملاتی اش شهرت دارد که ورود به معامله و خروج از آن خیلی سریع بوده و این چیزی است که دی تریدرهای حرفه ای باید بتوانند انجام دهند.
وقتی که شوارتز ترید را شروع کرد، در سال اول کارش حدود ۶۰۰۰۰۰ دلار بدست آورد و در سال دوم کارش این مبلغ را دو برابر کرد و به ۱.۲ میلیون دلار رسید.
او ادعا می کند که هر روز حدودا ۷۰۰۰۰ دلار بدست می آورد و در بعضی از روزها هم چند میلیون دلار بدست آورد.
برای آشنایی با تریدهایی او میتوانید این کتاب را بخوانید: پیت بال: درس هایی از یک دی تریدر قهرمان در وال استریت.
چه درسهایی می توان از مارتین شوارتز یاد گرفت؟
برای بسیاری از مردم، شوارتز یک الگو برای تریدرها می باشد و درسهای زیادی را می توان از او یاد گرفت.
یکی از درس هایی را که می توان از شوارتز یاد گرفت این است که دی تریدرها می توانند آنقدر غرق در معاملات ریز شوند که تصویر کلی بازار را نادیده بگیرند.
او بر این باور است که کار کردن طولانی مدت به معنی این نیست که شما هوشمندانه تر کار می می کنید. بلکه کاملا عکس اینحالت است.
آن هایی که کمتر معامله می کنند، میتوانند دی تریدرهای موفق تری شوند(در مقایسه با کسانی که بیش از حد معامله میکنند).
شوارتز همچنین در این مورد صحبت میکند که تریدرها حتما باید استراحت داشته باشند. و پیروزی های خود را جشن بگیرند و خودشان جایزه بدهند.
از نظر شوارتز، استراحت کردن بسیار مهم است و بر این اعتقاد است که حجم بالای کار میتواند به سلامتی ما صدمه بزند.
پس با استراحت کردن و جشن گرفتن برای موفقیت های خود میتوانید از چیزهایی که بدست آورده اید لذت ببرید. یعنی نباید سریعا تمام سودهای خود را وارد ریسک کنید.
۴- استیون کوهن
استیون کوهن، مدیر صندوق پوشش ریسک می باشد و شهرت بسیاری دارد و ثروتی بالغ بر ۱۲.۸ میلیارد دلار را دارا می باشد.
از استیون کوهن در کتاب مارکت ویزارد نوشته ی جک شواگر سخن به عمل آمده است.
او از طریق بازی پوکر به ترید علاقمند شد. او در دوره ی دبیرستان پوکر را بازی می کرد و از همین طریق او درس های گرانبهایی را در رابطه با ریسک آموخت.
در اواخر دهه ی ۱۹۷۰، او شروع به کار در وال استریت کرد و در همان روز اول ۸۰۰۰ دلار سود کرد.
در اوایل دهه ی ۱۹۹۰، او شرکت خود را با نام SAC و با سرمایه ی ۱۰ میلیون دلار به راه انداخت.
کوهن همچنین به فعالیتهای بشر دوستانه اش نیز معروف و مشهور می باشد.
چه درسهایی می توانیم از استیون کوهن یاد بگیریم؟
کوهن بر این باور است که سهام، ۴۰ درصد بر اساس بازار افت میکند، ۳۰ درصد بر اساس دسته ای که در آن قرار دارد افت میکند و ۳۰ درصد هم بر اساس سهم افت میکند.
این سه امر مهم هستند چرا که حتی اگر سهام خوبی داشته باشید، اما بخش مربوط به آن سهام و بازار بد باشد، آنگاه نتیجه خوبی نخواهید گرفت.
پس هنگام معامله، اول بازار و بعد دسته مربوط به سهام مورد نظر و بعد خود سهام را بررسی کنید.
بهترین معاملات او ۶۳%موفقیت داشته اند. بر اساس گفته های او اکثرتریدرها ۵۰-۵۵ درصد از مواقع سود میکنند.
این درصد از موفقیت قابل قبول می باشد چرا که معاملات شما همیشه سودآور نخواهد بود.
برای اینکه در کل سودآور باشید، باید ضررها تا حد ممکن کوچک باشند و سودها تا حد ممکن بزرگ باشند.
در هر حال شما نمیتوانید بازار را کنترل کنید، اما میتوانید واکنش خود را کنترل کنید.
منظور از این گفته های کوهن این است که شما باید بتوانید خود را با تمام شرایط وفق دهید. یعنی سبک معاملاتی شما باید در جهت بازار باید و نه در جهت مخالف آن.
۵-مارک داگلاس
مارک داگلاس با کتاب معامله در منطقه به شهرت رسید.
این کتاب بسیار تاثیر گذار است و یکی از مهمترین کتابها در زمینه تریدینگ میباشد که نظیری برای خود ندارد. بسیاری آن را کتاب مقدس معامله گری می نامند و معتقدند که خواندن این کتاب برای تمامی دی تریدرها ضروری می باشد.
او در زمینه تدریس روانشناسی بازار نقش بسیار مهمی ایفا کرد. در حالی که به ندرت در این زمینه صحبت میشود.
قبل از اینکه در مورد روانشناسی بازار صحبتی شود، خوب یا بد بودن معاملات فقط بر اساس تحلیل بازار بررسی میشد.
اما داگلاس مردم را به این عقیده رساند که اگر فرد ذهنیت مناسبی نداشته باشد، آنگاه معاملات بدی خواهد داشت.
ممکن است ورود و خروج در یک معامله، در زمان بدی صورت گیرد و از این رو احساس شکست کنید و نتوانید با آن کنار بیایید.
داگلاس در طی زندگی خود با صندوق های پوشش ریسک، مدیران مالی و برخی از بزرگترین تریدرها همکاری داشته است.
داگلاس در سال ۱۹۸۲ شروع به تدریس کرد و تجربیات ارزشمندی در مورد چگونگی پرورش یک ذهنیت مناسب را در اختیار آنان قرار داد.
چه درس هایی می توانیم از داگلاس یاد بگیریم؟
می توانیم یاد بگیریم که تریدرها قبل از تریدر، باید شناخت خوبی از خود داشته باشند و این امری بسیار دشوار می باشد.
از آنجایی که یادگیری تحلیل تکنیکال بسیار دشوار می باشد، اما شدنی است. تغییر در تحلیل تکنیکال به ندرت صورت میگیرد، پس اگر آن را یادبگیرید مزیت بزرگی خواهید داشت.
از طرف دیگر، روانشناسی امری بسیار پیچیده می باشد و از فردی به فرد دیگر متفاوت است.
چرا که روانشناسی مستقیما بر استراتژی و اهداف شما تاثیر می گذارد.
تمام این مشکلات ناشی از کودکی ما می باشند و تغییر دادن آن ها امری بسیار دشوار و سخت می باشد.
هدف کتاب معامله در منطقه این است که به مردم کمک کند تا معاملات خود را بدون توجه به مشکلات و محدودیت های روانی انجام دهند. یعنی به تریدرها یاد میدهد که ضرر محتمل است و باید آن را بعنوان نتیجه احتمالی یک معامله در نظر بگیریم و نه بعنوان شکست.
در این کتاب اشاره شده است که اگر شما سود کنید، خوشحال میشوید و اگر ضرر کنید، ناراحت میشوید. اینحالت بر روی استراتژی و اهداف شما تاثیر میگذارد. در صورتی که نباید به اینصورت باشد.
۹ اسرار روانشناسی معامله گری که قبل از شروع ترید باید آنها را بشناسید
اکثر معامله گرها اهمیت روانشناسی معامله گری را درک نمی کنند تا جایی که به دفعات سیستم معاملاتی خود را عوض می کنند و از زیان های مداوم ناامید شده و مجبور می شوند به امتحان کردن سیستم های دیگر روی بیاروند. این همان زمانی است که آنها پی می برند روانشناسی معامله گری کلید واقعی موفقیت در تریدینگ است یا اینکه بهطور کامل از تریدینگ تریدر موفق چه کسی است؟ دست می کشند.
بنابراین، اگر می خواهید مقداری در وقت باارزش خود صرفه جویی کرده و البته به سردرد هم دچار نشوید، بهتر است این ۹ نکته در خصوص روانشناسی معامله گری را با دقت به کار بگیرید. این نکات مهم توسط هیو کیمورا (Hugh kimura)، تحلیل گر برجسته بازار فارکس برای وب سایت تریدینگ هیروز نوشته شده است.
۱- تمرکز بر روی نحوه کنار آمدن با شکست در یک معامله
بسیاری از تریدرها حتی حاضر نیستند به معاملات شکست خورده خود دوباره نگاه کنند؛ اما این معاملات کلید موفقیت شما در تریدینگ هستند.
ابتدا از خودتان بپرسید که نسبت به معاملات شکست خورده خود چه احساسی دارید. آیا مانند طاعون از آنها دوری می کنید؟ آیا به شدت عصبانی می شوید؟ یا هر هفته با بررسی مجدد سعی می کنید نکاتی را از این شکست ها یاد بگیرید؟
آیا از نظر روانشناسی، شکست خوردن در یک معامله را به خودتان نسبت می دهید؟ آیا دلیل این احساس، به خطر انداختن مقدار زیادی پول است؟ یا اینکه احساس می کنید هوش و ذکاوت تان تحقیر شده است؟
باید بدانید که وضعیت شما تنها زمانی بهبود مییابد که با شکست های خود در معامله گری رو بهرو شده و از آنها درس بگیرید.
چه کسی می داند ، شاید شما بی دلیل خودتان را مقصر تمام اتفاقات می دانید . ممکن است معاملاتی که در آنها شکست خورده اید ، معاملات با کیفیتی باشند که برحسب اتفاق به شکست منتهی شده اند.
۲- از خود بپرسید که چرا به معامله گری مشغول هستید
افراد زیادی با انگیزه کسب درآمد سریع به این کار روی می آورند. اما همانطور که احتمالا تاکنون متوجه شده اید، تریدینگ نمی تواند به این صورت انجام شود.
بنابراین، از خودتان بپرسید که واقعا چرا جذب تریدینگ شده اید؟ برای مثال ممکن است برای برخی افراد ، روانشناسی لازم برای موفقیت در معامله گری یا خلاقیتی که برای ایجاد و توسعه استراتژی های جدید تریدینگ مورد نیاز است ، جذابیت زیادی داشته باشند.
اگر فکر می کنید با تریدینگ یک شبه سود مالی سرشاری نصیب تان میشود، باید بدانید که احتمالاً با غافلگیری های بزرگی رو به رو خواهید شد ؛ چرا که تریدینگ می تواند یک مسیر نسبتاً طولانی باشد. فقط در صورتی که دلیلی برای ادامه دادن داشته باشید، از انجام این کار دلسرد نخواهید شد.
بنابراین، با خودتان صادق باشید. واقعا چرا معامله گری میکنید؟ چرا می خواهید به یک تریدر موفق تبدیل شوید؟ اگر دلایل واضحی دارید، چرایی آن دلایل را هم بررسی کنید تا در نهایت انگیزه اصلی خود را شناسایی کنید.
۳- بررسی تأثیر اطرافیان بر روی معاملات شما
جیم ران (Jim Rohn)، کارآفرین، نویسنده و سخنران انگیزشی آمریکایی میگوید:
شخصیت شما میانگینی از شخصیت ۵ نفری است که با آنها وقت می گذرانید.
بنابراین، یک دقیقه وقت بگذارید و ببینید افرادی که بیشتر از بقیه با آنها در ارتباط هستید، چه شخصیت هایی دارند. البته آنها لزوما نباید تریدر باشند؛ اما بهتر است همیشه با افرادی که احساس خوشبختی می کنند و یا در حرفه خود احساس موفقیت دارند، وقت بگذرانید. این افراد معمولا دیگران را هم برای رسیدن به موفقیت تشویق می کنند. اگر شما با افراد شاد و موفق وقت بگذرانید، به احتمال زیاد شما هم دیر یا زود میتوانید یکی از همین افراد باشید.
قصد نداریم کسی را قضاوت کنیم؛ اما برخی افراد خودشان انتخاب می کنند همیشه غر بزنند و نقش قربانی را ایفا کنند و البته این حق را هم دارند. ممکن است کمی عجیب به نظر برسد؛ اما آنها از این انتخاب خود نتایجی هم به دست می آورند؛ اما از آنجایی که شما این مقاله را برای مطالعه انتخاب کرده اید، احتمالا قصد دارید کنترل زندگیتان را به دست گرفته و صرفا نقش یک آدم شاکی را بازی نکنید!
بنابراین، به افرادی که بیشتر از سایرین با آنها در ارتباط هستید، به دقت نگاه کنید. اگر آنها در دسته افرادی که معمولا تحسین میکنید قرار ندارند، احتمالا باید بهدنبال دوستان جدیدی باشید. دقت کنید که لازم نیست روابط خود را با این افراد کاملا قطع کنید؛ اما احتمالا باید وقت کمتری با آنها بگذرانید.
به نظر میرسد این طرز فکر کمی خشک و وسواس گونه باشد؛ اما باور کنید این موضوع به رشد شما کمک خواهد کرد. اگر تاکنون از زندگی خود رضایت نداشته اید، باید تغییراتی را در آن ایجاد کنید.
۴- آیا میتوانید خودتان را فردی موفق تصور کنید؟
شاید فکر کنید که همه افراد میتوانند موفقیت خود را متصور شوند. باید بدانید که اینطور نیست. اگر شما خودتان را موفق میبینید، فرد خوششانسی هستید! بسیاری از افراد حتی در تجسم موفقیت هم دچار مشکل هستند.
زمانی که شما نمیتوانید خود را بهعنوان یک فرد موفق تصور کنید، احتمالا یک عقیده اشتباه در اعماق ذهن شما وجود دارد که از داشتن چنین تصوری جلوگیری میکند. این موانع بهعلت مشکلات و آسیبهای روحی ایجاد میشوند.
احتمالا در گذشته دور یا نزدیک اتفاقی برایتان افتاده که باعث شکل گرفتن این باور محدودکننده شده است. تعداد این اتفاقات بسیار زیاد بوده و از حوصله این مطلب خارج است.
۵- به توانایی خود اعتماد کنید
گاهی اوقات ممکن است یک تریدر سود بسیار کمی کسب کند. اما ناامید نشوید، خوب است بدانید که مدیران سرمایه گذاری که سالیانه میلیون ها دلار درآمد دارند، درصد سود شگفت انگیزی ندارند.
بنابراین، از مقصر جلوه دادن خودتان دست بردارید. بله، اگر شما با یک سرمایه ۵٬۰۰۰ دلاری در حال ترید باشید و ۳ درصد سود کنید، احتمالا راه به جایی نخواهید برد؛ اما باید قبول کنید که هر کاری با گام های کوچک آغاز می شود.
بیش از ۹۰ درصد از تریدرها ضررهای زیادی را متحمل شده و سرمایه خود را از این کار خارج می کنند. بنابراین، اگر شما روندی سودده را سپری میکنید، حتی اگر این سود کم باشد، فقط باید بر روی ارتقای مهارت هایتان تمرکز کنید.
در بیشتر فرهنگ های دنیا، به ما اینگونه آموزش داده میشود که قدرت و اختیار تصمیم گیری خود را کنار بگذاریم. به ما یاد می دهند تا پزشکان، اساتید، رهبران مذهبی و هر کسی را که به نوعی صاحب یک مقام است، هیچگاه زیر سوال نبریم. اما این روزها میدانیم که این افراد فقط بخشی از مشکلات و راه حلها را میبینند.
افرادی مثل من و شما هم این توانایی و اختیار را داریم که مسائل را به تنهایی تشخیص دهیم. اگرچه مشاوره با افراد متخصص بهعلت دانش و تجربه بالای آنها به خصوص در برخی حوزهها، اغلب اوقات سودمند خواهد بود؛ اما ما باید به صورت مستقل فکر کنیم و تصمیم نهایی را خود برای زندگی بگیریم.
این موضوع در خصوص تریدینگ نیز قابل بسط است؛ نباید با کم رنگ کردن نتایجی که به دست می آورید، توانایی خود را زیر سوال ببرید.
اگر به هر دلیل سال گذشته فعالیت شما سود ده نبوده، آیا این امکان وجود ندارد که امسال به سود مناسبی برسید؟ البته که این امکان وجود دارد.
۶- نگرش منفی خود را درک کنید
اکثر مردم در جهان یک نوع نگرش منفی دارند. پیش از هر چیزی، ابتدا به این فکر می کنند که چه مشکلاتی ممکن است به وجود آید. البته خوب است بدانید که این رفتار کاملا طبیعی است.
در زمان های گذشته، بشر بهطور مکرر تلاش می کرد تا در برابر بلایای طبیعی، حمله حیوانات وحشی یا مهاجمینی از سایر قبایل، از خود دفاع کند. در آن زمان، موارد زیادی برای نگران بودن وجود داشت.
جامعه مدرن امروزی ما را در برابر بسیاری از این خطرها ایمن کرده است؛ اما این تمایل که پیش از هر چیزی ابتدا به خطرات احتمالی بیندیشیم، هنوز هم در ناخودآگاه جمعی ما وجود دارد.
بنابراین، هنگامی که وارد معاملهگری می شویم، شروع به گفتن حرف های منفی مانند موارد زیر میکنیم:
- این معامله احتمالا به نتیجه نمیرسد.
- سودم را همین حالا برمیدارم؛ چون ممکن است معامله در آینده به ضرر من باشد.
- فکر میکنم که حد ضررم در کنترل کارگزارم است.
- سیستم تریدینگ بهطور کلی کلاهبرداری است.
- پیش از شروع تریدینگ باید آموزش بیشتری ببینم.
- و …
این طرز فکر با اینکه طبیعی است؛ اما در عین حال دلیلِ شکست خوردن بسیاری از تریدرها نیز به حساب می آید.
اولین قدم کسب آگاهی است. باید ببینید به طور طبیعی به نتایج منفی فکر میکنید یا نتایج مثبت؟ اگر بهطور طبیعی منفی فکر میکنید، باید از خودتان بپرسید چرا؟ آیا دلیل مشخصی وجود دارد؟ آیا می توانید برای رفع این مشکل کاری انجام دهید؟
البته مثبت بودن بیش از حد نیز اگرچه بهتر از منفیگرایی است؛ اما گاها میتواند مضر باشد. از خودتان بپرسید آیا به اندازه ای خوش بین هستید که ممکن است این خوش بینی قضاوت شما را تحت تأثیر قرار دهد؟
شما احتمالا نمیتوانید فورا به سوالات پاسخ دهید؛ اما اگر آگاهی خود را حفظ کرده و به این مسائل فکر کنید، جواب ها کم کم ظاهر می شوند.
۷- عادت و فرایند مهمتر از سیستم های معاملهگری است
تریدرهای تازه کار فکر می کنند استراتژی معامله گری به تنهایی آنها را ثروتمند می کند. البته این فرض کاملا طبیعی است. استراتژی های ترید بهطور فریبنده ای ساده به نظر می رسند. فقط چند قانون را رعایت کن و میلیاردر شو! روی کاغذ که این موضوع صادق است.
اما واقعا مفاهیم بیشتری وجود دارند که باید به آنها دقت کرد. موارد مهم تری که باید به آنها توجه داشت، عادات و فرآیندهای شما برای معامله گری هستند.
زمانی که یک عادت را پرورش میدهید، در واقع به طور منظم و پیوسته در حال انجام این کارها هستید:
- آزمایش استراتژیپ های معامله گری
- بررسی تریدها در برنامه تریدینگ
- کسب آموزش بیشتر
البته پرورش دادن یک عادت کار ساده ای نیست؛ اما یکی از نیازمندی های مهم برای موفقیت است. در این زمینه، می توانید با مطالعه کتاب «قدرت عادت» (Power of Habit)، عادات مثبت را در خود پرورش دهید. در این کتاب میتوانید فرایند گام به گام پرورش یک عادت مثبت و یا خلاص شدن از یک عادت منفی را مشاهده کنید.
حالا که صحبت از فرایند شد، خوب است بدانید که داشتن یک فرایند مشخص برای بهبود تریدینگ به شما کمک میکند تا:
- دقیقا بفهمید کدام بخش از تریدینگ شما مشکل دارد.
- پیش از اینکه سرمایه واقعی تان را در معرض ریسک قرار دهید، یک استراتژی را بهصورت کامل تست کنید.
- کارکرد نادرست روانشناسی یا استراتژی تریدینگ خود را تشخیص دهید.
وقتی می خواهید فرایندها را شکل دهید، بهتر است جریان کاری خود را بر روی یک برگ کاغذ رسم کنید. ایجاد یک فلوچارت میتواند به درک بهتر نحوه مدیریت هر کدام از گام ها در معامله گری کمک کند.
یک نقشه راه مجزا برای تست ها، تریدینگ زنده و ژورنالی ایجاد کنید و یا همه آن ها را در یک فلو چارت قرار دهید. میتوانید موارد زیر را در نقشه راه خود وارد کنید:
- تعیین زمان برای ژورنال کردن تریدها
- یادآوری برای بررسی قوانین تریدینگ خود، پیش از ورود به یک ترید
- ارائه تعریف دقیق از یک بَکتست موفق
- تعیین مدتزمان گرفتن بکتست، قبل از آغاز معامله اصلی
۸- اشتیاق واقعی شما برای ترید چیست؟
آیا برای موفقیت باید نسبت به معامله گری اشتیاق داشته باشید؟ جواب این سوال به اعتقاد برخی افراد، بله است. اما از سوی دیگر، حتی اگر نسبت به معاملهگری اشتیاقی نداشته باشید، میتوانید از سایر انگیزه های خود برای کسب موفقیت در معامله گری کمک بگیرید.
برای مثال، فرض کنیم شما در مورد پاکسازی تمامی پلاستیک های انباشته شده در محیط زیست اشتیاق داشته باشید. طبیعتا از جمع کردن زبالههای پلاستیکی نمی توانید پول زیادی به دست آورید! اما اگر تریدینگ را یاد بگیرید و از آن به عنوان کار اصلی خود کسب درآمد کنید، با استفاده از این درآمد می توانید فعالیت بهتر و موثرتری برای پاکسازی محیط زیست انجام دهید. حداقل، شما می توانید در تأمین بخشی از هزینه های سازمان هایی که در این حوزه فعالیت می کنند، کمک کنید.
در هر صورت، شور و شوق واقعی به شما کمک میکند تا از تریدینگ دلسرد نشوید. یادگیری معاملهگری آسان نیست و شما باید دلایل خوبی برای ادامه دادن داشته باشید.
۹- استرس های غیر ضروری را در معامله گری کنار بگذارید
بسیاری از افراد به دلیل نفرت از شغل فعلی خود و یا به دست آوردن پول در کوتاهترین زمان، به معامله گری روی می آورند. بنابراین، این دسته از افراد وقتی از شغل اصلی خود استعفاء می دهند، تحت فشار قرار می گیرند. عده ای دیگر نیز فکر می کنند باید ظرف تنها ۶ ماه، ۱۰۰ دلاری خود را به یک سرمایه ۵۰۰ هزار دلاری تبدیل کنند! تمام اینها باعث وارد آمدن فشار مضاعف به فرد میشود.
مشاغلی وجود دارند که با یک برنامه ریزی مشخص، می توانید در مدت زمان منطقی و قابل پیش بینی، کسب درآمد کنید. تریدینگ یکی از این مشاغل نیست!
موفقیت در معامله گری به داشتن یک ذهنیت درست بستگی دارد؛ ذهنیتی که اکثر ما با آن متولد نشده ایم.
بنابراین، وقتی شغل اصلی خود را ترک می کنید و یا قصد دارید با یک سرمایه بسیار کم، درآمدهای بالا به دست آورید، در حال فشار آوردن به خود هستید. این موضوع می تواند به افزایش شدت جنبه های منفی روانشناسی ذاتی شما منتهی شود.
اگر از شغل فعلی خود متنفر هستید، بهدنبال تغییر شغل باشید. مشاغلی را در نظر بگیرید که به سرمایه گذاری ذهنی یا زمانی زیادی نیاز نداشته باشند. با این کار، فشار از روی شما برداشته شده و میتوانید در تریدینگ سریعتر پیشرفت کنید.
جمع بندی
این ۹ راز در خصوص روانشناسی معامله گری بسیار مهم هستند. بخشی از آنها مربوط به تجربه و بخشی دیگر نیز به اشتباهات تریدرها ارتباط پیدا می کند. آگاهی داشتن نسبت به این ۹ راز میتواند در موفقیت آمیز بودن معامله گری به شما کمک کند. به یاد داشته باشید، سیستمهای تریدینگ نباید به عنوان شغل اصلی انتخاب شوند. به معامله گری به عنوان شغل دوم نگاه کنید؛ شغل دومی که می تواند درآمد اصلی شما باشد.
ترید یا معامله چیست؟ (آشنایی با اصول ترید در بازار سرمایه)
ترید یا معامله در بازارهای مالی به معنای خرید دارایی در قیمت پایین و فروش آن در قیمت بالاتر است. البته در برخی بازارها میتوان ابتدا فروش انجام داد و سپس خرید (به این نوع معاملات Short trading گفته میشود).
دارایی که در بازارها خرید و فروش میشود میتواند هر چیزی باشد: سهام ، اختیار معامله (آپشن)، ارز دیجیتال، یک ارز خاص و…
برخی از مزایای معاملهگری:
- آزادی مکان و زمان
- نقدشوندگی بالای سرمایه نسبت به سایر روشها
- پتانسیل کسب سود بالا
برخی از معایب معاملهگری:
- نیاز به انضباط، پیگیری و یادگیری مداوم
- احتمال بالای زیان و از دست دادن سرمایه
- استرس و آسیبهای ناشی از کار طولانی با کامپیوتر
ما معتقدیم معاملهگری (تریدینگ) و سرمایهگذاری باهم تفاوت دارند. سرمایهگذار کسی است که یک دارایی را با هدف نگهداری چند ماهه یا چند ساله خریداری میکند و هدفش کسب سود از طریق نوسانات کوتاه مدت نیست. درحالیکه هدف معاملهگر، کسب سود از نوسانات ریز و درشت سهم در بازههای کوتاه مدتی مانند روزانه و چند ساعت است. به دلیل غیرقابل پیش بینی بودن بازارها در کوتاه مدت، معاملهگری نسبت به سرمایهگذاری نیازمند دانش و مهارت بیشتر است. زیرا نزولی یا صعودی بودن روندهای کوتاه مدت را سختتر میتوان تشخیص داد.
به طور مثال اگر شما امروز سکه طلا بخرید و یک سال دیگر بفروشید، به احتمال خیلی زیاد سود خواهید کرد. چندان مشکل نیست که صعودی بودن قیمت سکه را در یک سال بتوانید تشخیص دهید. اما از سمت دیگر، تشخیص روند قیمت سکه در چند ساعت آینده یا چند روز آینده مشکل است. این موضوع در سایر بازارها از جمله سهام، ارزهای دیجیتال ، آتی زعفران و کالاهای دیگر صدق میکند.
نکاتی در مورد انجام معامله و ترید:
ورود به معامله و صبر
زمانی که تریدرها صبور نباشند، خیلی زود وارد یک موقعیت احتمالی میشوند از ترس اینکه مبادا موقعیت از دستشان در برود. آنها نمیخواهند سیگنال را از دست بدهند و فکر کنند که اگر زودتر وارد بازار میشدند میتوانستند پول بیشتری را به دست بیاورند. همه ما میدانیم که این طرز فکر به کجا منتهی خواهد شد و به همین خاطر از ورود زودهنگام پرهیز میکنیم.
خروج از معامله و صبر
هنگامیکه معاملهای انجام میدهید باید صبور باشید و اجازه بدهید که سودهایتان بزرگتر شوند. خیلی از تریدرها وقتی معاملهای انجام میدهند بسیار کم صبر و تحمل هستند و به همین خاطر تریدشان را بسیار بد مدیریت میکنند. بستن تریدها با سودهای کم بدترین مشکلی است که خیلی از تریدرها با آن دست و پنجه نرم میکنند.
رشد حساب معاملاتی و صبر
اکثر تریدرها میخواهند پولدار شوند و متأسفانه میخواهند همین الان این کار انجام شود. رشد حساب معاملاتی زمان میبرد و کم صبر بودن و انجام ریسکهای بسیار خطرناک همیشه باعث از دست رفتن کل سرمایهتان خواهد شد. این مورد مخصوصا برای تریدرهایی صدق میکند که با حسابهای کوچک کار میکنند و ترید کردن در حسابهای کوچک بسیار سختتر است. چراکه اکثراً مجبورید از اهرمهای بالاتر و حجمهای بیشتری برای رشد دادن سریعتر حساب استفاده کنید.
به تأخیر انداختن لذت
“به تأخیر انداختن لذت” به معنای مقاومت در برابر لذت حاصل از برداشت سود سریع است. ما در همه روزهای زندگیمان با قضیه “به تأخیر انداختن لذت” مواجهیم.
جوانترها با صبر و تحمل و به تأخیر انداختن لذت در اکثر موارد مشکل دارند. شما یک ماشین عالی را همین امروز میخواهید. دوست دارید با یک پرواز فرست-کلاس به یک جای تریدر موفق چه کسی است؟ معرکه بروید و در ویلای شخصیتان زندگی کنید و اینکه نمیخواهید برای این چیزها ۱۰ سال صبر کنید. همهچیز را همین حالا میخواهید درحالیکه زندگی فعلیتان با رویاهای تان فاصله زیادی دارد. به قول سر “بابی رابسون” اسطوره فوتبال انگلستان که میگوید:”مردم موفقیت را سریع میخواهند؛ خیلی سریع. مثل یک فنجان قهوه!”. افرادی که میخواهند خیلی سریع به چیزی برسند درواقع خود را برای شکست خوردن آماده میکنند و شکست خوردن در معاملهگری بسیار سریع رخ میدهد.
اصول ترید یا معامله:
چنانچه تریدر موفق چه کسی است؟ پول کمی دارید بایستی وقت کمتری بگذارید یعنی تایم فریمهای بلندتری معامله کنید نه تایم فریم کوتاه چون ارزشش را ندارد وقت زیادی بگذارید حدودا 90% اوقات نظارهگر بازار باشید. بازار همیشه شکارهای خوبی برای شما دارد. عجله برای ترید = ضرر! حتماً و حتماً و حتماً بازار فرصتهای فوق طلایی و مطمئن پیش روی شما خواهد گذاشت. فرصتهایی که کمترین ریسک ممکن را دارد.
تشخیص کف و سقف مطلق با خداوند متعال است و بس! به کف سقف نسبی بسنده کنید و بدون استرس از بازار فاصله بگیرید.
ویژگیهای تریدر موفق :
۱. منظم بودن
اولین ویژگی یک تریدر موفق، داشتن نظم و انضباط است. منظم بودن در ترید کردن به این معنا نیست که روزانه ۱۰۰ درصد زمان خود را پای کامپیوتر صرف کنید، بلکه به معنی رعایت کلیه اصول و قواعد ترید میباشد. به عبارت دیگر نظم داشتن در معاملهگری به معنی متعهد بودن به بهبود روزانه در معاملهگری میباشد. باید به معاملهگری به عنوان یک فعالیت جدی برای کسب سود نگاه کنید. منظم بودن در معاملهگری حد وسط ندارد شما یا منضبط هستید یا نیستید. به عبارت دیگر منظم بودن یا نبودن معادل صفر یا یک بودن است و هیچ حد وسطی وجود ندارد.
۲. یادگیری مداوم
بازارها همواره متغیر میباشند. همیشه روندهای جدید، استراتژیهای متفاوت و ایدههای تازه در این صنعت شکل میگیرد. باید اطمینان حاصل کنید که نسبت به این تغییرات انعطافپذیری و آمادگی دارید. امروزه اینترنت، دسترسی به این روندها و تغییرات را بسیار آسان کرده است.
۳. پذیرش و درس گرفتن از زیانها
پذیرش و درس گرفتن از زیانها، یکی از دیگر ویژگیهای یک تریدر موفق میباشد. همه معامله گران چه دیر چه زود ضرر میکنند و شما هم باید ضرر کردن را به عنوان یک واقعیت بپذیرید. بعضی از افراد با توجه به ذهنیتی که از قبل داشتند به هیچ عنوان زیان مالی را نمیتوانند هضم کنند. پولشان را همیشه در بانک میگذارند و با کوچکترین زیان مالی آشفته میشوند. اگر چنین افرادی قصد ورود به حوزه معاملهگری دارند باید در ابتدا باید ذهنیت خود را تغییر دهند.
در این عبارت که “همه ضرر میکنند” منظورمان تریدهای موفق هم میباشند. تفاوت تریدرهایی که موفق میشوند با افرادی که از بازار خارج میشوند، این میباشد که موفقها از ضررها درس گرفتهاند و ضرر را به عنوان یک جزء از فعالیتشان قبول دارند. توجه داشته باشید که یادگرفتن از ضررهای قبلی، تریدهای موفق را قادر میسازد ضررها را کاهش و سودها را افزایش دهند.
۴. عدم پیروی از دیگران
ویژگی بارز تریدر موفق عدم پیروی از دیگران میباشد. تریدهای شما منعکسکننده شخصیت شما هستند. استراتژیهای هر شخصی برای خودش مناسب میباشد. نباید کاری که شخص دیگری کرده است را شما هم انجام دهید. باید آن قدر وقت بگذارید تا بازار را درک کنید، به اهداف شخصی خود در ترید توجه کنید و با توجه به ریسک پذیری خودتان و تمایلی که برای ریسک کردن دارید از ناحیه امن خود خارج شوید.
البته توجه کنید که میتوانید از دیگران یاد بگیرید ولی کپی کننده محض نباشید (کورکورانه نپذیرید) شما اگر سبک شخصی خود را در ترید دنبال نکنید، شاید یکبار یا دو بار سود ببرید ولی احتمال کمی وجود دارد که در بلندمدت موفق باشید. اطلاع از خبرها و رویدادها در رسانههای مختلف خوب است اما باید مطمئن شوید که تصمیمات را خودتان گرفتهاید و تحت تأثیر چیزهایی که خواندهاید یا توصیههای دیگران گرفته نشده است. باید آن قدر تجربه کسب کنید و یاد بگیرید که خودتان بتوانید تصمیمات خرید و فروش را اتخاذ کنید و تمامی مسئولیت آن تصمیمات را نیز بر عهده بگیرید.
۵. مدیریت احساسات و استفاده از ترید پیشگیرانه
شما به عنوان یک تریدر موفق باید به این درک برسید که احساسات شما بزرگترین دشمن شماست. واکنش بیش از حد و احساساتی شدن نسبت به رویدادها میتواند بسیار مخرب باشد. درست است که احساسات را نمیتوان از بین برد ولی یک تریدر موفق، احساسات خود را میپذیرد و آنها را مدیریت میکند. تریدر موفق میداند زمانی که ترس یا حس طمع به او دست داد چگونه رویکردی معقولانه در پیش بگیرد.
ترید پیش گیرانه (Proactive) یعنی به جای اینکه به رویدادها واکنش نشان دهید، بازار را از طریق دانستههای قبلی درک کنید.
۶. یادگیری همه جنبههای معاملهگری
همه جنبههای معاملهگری را فرابگیرید، شما میتوانید به دنبال یادگیری امواج الیوت، الگوهای هارمونیک و بسیاری دیگر از روشهایی باشید که در آنها مهارت ندارید. اگر نحوه کارکرد بازارها و تأثیرگذاری آنها بر یکدیگر را درک نمایید، به این ترتیب تصمیمات بهتری در خرید و فروش ها خواهید گرفت. حتی اگر در ابتدا خیلی سخت باشد و چیزی متوجه نشوید سعی کنید آن را یاد بگیرید.
بعضی اوقات وسوسه خواهید شد که کنار بکشید البته این موضوع طبیعی میباشد. اگر تصمیم به حرفهای شدن گرفتهاید باید در هر حال به کار خود ادامه دهید.
۷. صبور و فروتن بودن
یک تریدر موفق خیلی سریع ضررهای خود را محدود میکند ولی برای ذخیره سود عجلهای ندارد و دست به معامله عجولانه نمیزند. تازه کارها بعضی اوقات وقتی یک معامله وارد سود میشود فوری آنها میبندند چون میترسند سودشان از بین برود.
ثروت یک شبه یا چند هفته یا چند ماه به دست نمیآید، بلکه باید به طور آهسته و با پیادهسازی استراتژی صحیح معاملاتی به دست آید. بنابراین یک تریدر موفق صبور است و علاوه بر مداومت در کار، دست به خرید و فروش عجولانه نمیزند. ممکن است فروتن ماندن بعد از موفقیتهایی که به دست آوردهاید سخت باشد، اما این ویژگی نیز ازجمله ویژگیهای یک تریدر موفق میباشد. آنها هیچگاه غرور و تکبر بیش از حد ندارند.
تفکر صحیح یک تریدر موفق چگونه است؟
بسیاری از مواقع تریدرها فقط روی نتیجه کار تمرکز میکنند که آیا سودی از ترید به دست آوردهاند یا نه؟ چقدر به دست آوردهاند؟ مخصوصا زمانی که به عنوان یک تازهکار شروع به کارکردید، احتمال زیاد در این دام میافتید. به عنوان یک تازهکار فکر میکنید تریدهای شما حد وسطی وجود ندارد یا سود میکنید یا زیان، یا شکست میخورید یا برنده میشوید.
مشکل این نوع طرز فکر، در جستجو بودن برای یک ترید بینقص میباشد. اما این اشتباه است که بخواهید همیشه برنده باشید. نیازی هم به همیشه برنده بودن نیست، حتی اگر ۶۰ درصد تریدهای شما همراه با سود باشند با گذشت زمان میتوانید ثروت بالایی به دست آورید.
بازارها را هیچ شخصی نمیتواند به طور دقیق پیشبینی کند. در واقع هیچکس کنترلی روی بازارهای بزرگ ندارد به همین دلیل، باید ضرر را بخشی از ترید بدانید ولی تعداد و مقدار ضررها را تا حد ممکن کم کنید تا این ضررها از سودهای شما بیشتر نشوند و آن را به ضرر تبدیل نکنند.
معامله گر کیست؟ بررسی تیپ های مختلف تریدر
در دنیای کنونی میتوان گفت یکی از مهمترین اصول حفظ ارزش پول، سرمایه گذاری است. از گذشته های دور، خرید و فروش از طریق مبادلات کالا به کالا وجود داشته و تا کنون به اشکال مختلفی ادامه پیداکرده است. تریدر ها در بازارهای مالی انواع مختلفی دارند. این تفاوت از روحیات مختلف آنها، مدت زمان ماندن در معامله و … نشات میگیرد. در این مقاله قرار است با انواع معامله گران آنها آشنا شویم.
ریشه کلمه معامله گر چیست؟
معامله گر در معنای لغوی به کسی گفته میشود که در هر بازاری خرید و فروش انجام میدهد. در ادبیات رایج بازار، تریدر کسی است که مدت زمان خرید و فروشهایش کوتاه است و بیشتر از فراز و فرودهای قیمت در بازار سود کسب میکند. در لغت شاید به نظر بیاید که این کار آسانی باشد، اما درواقع نیازمند تحلیل و مهارت بالا برای شناخت بازار هدف است. شناخت روند بازار در بازه های کوتاه مدت دارای ریسک فراوان در معامله میباشد.
تفاوت معامله گر با سرمایه گذار چیست؟
زمان، نقطه تفاوت میان سرمایه گذاران(investor) و معامله گران میباشد. همانطور که در ابتدا گفته شد، مدت زمان حضور تریدر در معاملات کوتاه است. معمولا زمان حضور معاملهگران در یک معامله، کوتاه مدت و یا میان مدت میباشد. سرمایهگذار دید بلندمدتی به بازار دارد. درگیر نوسانات کوتاه مدتی بازار نمیشود و میتوان گفت سنگ بنای تحلیل هایشان بنیادی یا همان فاندامنتال است. سرمایهگذاران فاندامنتالیست، معتقدند که قیمت یک سهم در هر نقطهای هم که باشد، درنهایت به آن قیمت ارزش ذاتی خود میرسد. بنابراین یکی از تحلیل های سرمایهگذاران، بررسی ارزش ذاتی سهام (NAV) میباشد. درصورتیکه قیمت لحظهای یک سهم از قیمت ارزش ذاتی کمتر باشد، آن سهم ارزنده میباشد.
تفاوت معامله گر حرفهای با مبتدی چیست؟
کنترل هیجانات و عواطف
مدیریت سرمایه و ریسک
تعیین حدضرر
به روز نگه داشتن دانش
داشتن استراتژی معاملاتی
جلوگیری از طمع و وحشت
معامله گران مشهور دنیا چه کسانیاند؟
مارک داگلاس (Mark Douglas)
ری دالیو (Ray Dalio)
جسی لیورمور (Jesse Lauriston Livermore)
انواع تیپ شخصیتی معامله گران
هر یک از ما انسانها گاهی با ترس، گاهی وحشت، گاهی هم دچار طمع و غرور میشویم، لجاجت میکنیم و با یکدندگی کار خود را توجیه میکنیم یا سهمی که از آن سود خوبی گرفتهایم را بهعنوان معشوقه خود انتخاب میکنیم. گاهی اوقات هم تمام این کارها را باهم انجام میدهیم.
1- تیپ شخصیتی معامله گران حریص در بورس
اکثر متخصصان همعقیدهاند که حرص و طمع نمیتواند پیشوای خوبی در سرمایه گذاری باشد. در بین بزرگان بورس مشهور است که طمع مغز را میخورد. از این بابت که حرص باعث به وجود آمدن تمنای بیشازحد برای کسب سود میشود، افراد حریص در بورس بیشتر گرفتار کلاهبرداران میشوند و یا در تلههای امیدهای پوچ میافتند. حرص یکی از قویترین و شدیدترین هیجانات هست و توانایی این را دارد تا معامله گر را به جلو سوق دهد. پس بههیچعنوان جای تعجب ندارد اگر هیجانات بتوانند بهراحتی جای خود را بافهم و شعور سرمایه گذار عوض کنند.
2- تیپ شخصیتی معامله گران قماربازان در بورس
قماربازی از چهرههای پرخطر طمعکاری هست و بسیار اعتیادآور است. قمارباز همیشه بیشتر میخواهد و هیچ زمان به کم راضی نمیشود؛ و آنقدر دنبال سود های متوالی میرود که آخر به بیراهه میافتد. پاراسلسوس طبیب و فیلسوف سوئیسی جمله زیبایی دارد که میگوید «داروی بیشازحد میشود سم» یعنی سود بردن خوب و بسیار لذت بخش است، اما با زیادهروی کردن خطرناک میشود. روانشناسان بر این باورند که کسب سود در بورس حالتی در مغز پدید میآورد که با حالات مصرف مواد مخدر برابری میکند و با بالا رفتن پرتفوی شخص میتواند حتی به او حالت نئشگی بدهد که تلاش برای تکرار آن موجب اعتیاد میشود و طی آنهمه ریسکها را فراموش میکند.
3-تیپ شخصیتی معامله گران خودبزرگبینها در بورس
خودبزرگبین یا متکبر خود را مهم و بااهمیت میپندارد؛ و بهطور غلوآمیزی احساس لیاقت میکند، وی تصور میکند بر همهچیز و همهکس احاطه دارد. معمولاً انسانهای متکبر از جنایت هم هیچ ابایی ندارند و غالباً از کرده خویش پشیمان نیستند. اعتیاد بعضی از بانکداران، به بزرگبینی که خود ناشی از اعتباری است که به سبب موقعیت شغلی خود دارند همیشه پیامدهای ناگواری را رقمزده است. بهطور مثال در کتاب از طمع تا وحشت جسیکا شوارترز به نیک لیسون اشاره میکند که با قماربازیهای خود بانک معتبر و باسابقه بارینگر لندن را نابود کرد و حتی باعث نوسان قیمت پوند بر سایر ارزها شد. شاید خود شما هم تابهحال به این فکر کرده باشید که از همه بیشتر میدانید و با فلان روش میتوانید بازار را شکست دهید و یا از همه کانالهای سیگنال دهی آگاهتر باشید.
4-تیپ شخصیتی معامله گران تقلیدگران در بورس
تیپ چهارم مورد معرفی ما تقلیدگران میباشند که بهوفور در بازارها دیده میشوند. این دسته از افراد به دنبال کردن روندها مشغولاند. حرکتهای گله ای جریانی فراگیر و اکثراً ناخودآگاه است، اینگونه رفتار به دوران (دگردیسی) یا دوران تکامل انسانها برمیگردد. در آن زمان اجداد پیشین ما بر این عقیده بودهاند که هر که با گروه باشد در امان است. اگر وی در وسط گله باشد تضمین زنده ماندن او بیشتر است. چون شکارچیان به دنبال کسانی میگردند که از گله جاماندهاند. درصورتیکه حس تعلق به جمع نکنیم دچار ترس و تردید میشویم اما نکته قابلتوجه این است، کسی که همیشه به دنبال گروه در حال حرکت است باید این را بداند که اگر گروه از پرتگاه سقوط کند، او نیز همانند آنان سقوط میکند. مزیت راه افتادن دنبال دیگران این است که دیگر نیازی به فکر کردن ندارد و بهراحتی میتواند از زیر بار مسئولیتش شانه خالی کند. درنتیجه هیچ زمان به اشتباهات معامله گری خود پی نمیبرد و نمیتواند مسائل جزئی بازار را تحلیل کند. در آخر هم هر نتیجهای رخ دهد آن را از چشم گروه میبیند. اینگونه افراد گاها در زندگی اجتماعی خود هم ثبات شخصیتی ندارند.
5- تیپ شخصیتی معامله گران شتاب زدگان در بورس
این تیپ شخصیتی که شتاب زدگان نام دارند. ممکن است بسیار اعصابشان ضعیف شود و کار کردن در بورس و اوراق بهادار مبدل به سوهان روحشان شود. بهطور مثال ممکن است بازار پنج درصد بریزد و در این میان سهم هایی که در پرتفوی اند صف فروش شوند و گاهی این ریزش ظرف چند روز آینده جبران میشوند؛ اما همیشه نه تعداد زیادی از سهامداران خورد توان دیدن این روزها را ندارند و سهام پر نوسان خود را از پرتفوی خارج میکنند و البته چند روز بعد پشیمان میشوند. به همین سبب است که مشاوران و افراد باتجربه در بورس همیشه سهام داری در درازمدت را پیشنهاد میکنند و توصیه آنان این است که از سهام های بنیادی استفاده شود و سرمایه بورسی خود را بین صنایع مختلف و نقاط جغرافیایی مختلف تقسیم کنند. تفکر و استراتژی پشت این قضیه این است که صبر در بورس پسندیده هست و درنهایت سهام دار صبور به پاداش مناسبی میرسد.
6-تیپ شخصیتی تریدر های وحشت زده در بورس
در بازار بورس بازههای زمانی وجود دارد که حتی باعث به جوش آوردن خون خبرهترین افراد صبور هم میشود؛ آن زمان که وحشت بازار را فراگیرد که متأسفانه این پدیده نادری هم نیست پایبندی به استراتژی شخصی خود بسیار مشکل میشود. این نکته را باید به یاد داشت که نوسان همیشه ذات بازار بورس بوده است. چارلز کیندل برگر اقتصاددان و تاریخشناس مسائل اقتصادی ثابت کرده است که تاریخ در بورس اکثراً تکرار میشود. اکثراً ماجرا با یک خبر مثبت و یا یک دستاوردی جدید شروع میشود و بعد جو سرخوشی راه میافتد و همه را فرامیگیرد و قیمتهای سهام بورس سر به فلک میکشد. حباب بزرگ و بزرگتر میشود و ادامه دارد تا جایی که اولین تردیدها مطرح میشود که اینچنین چیزی امکان وقوع ندارد. از آن پس وحشت دامن همه را میگیرد و درنهایت منجر به سقوط میشود.
7- تیپ شخصیتی معامله گران عاشق در بورس
همه ما میدانیم که عشق انسان را کور و کر میکند. عاشق به خاطر غلبه احساسات و هیجانات ضعفهای معشوق خود را نمیبیند. گاها بهطور عمد آنها را جدی نمیگیرد و از آنها چشمپوشی میکند. این روابط مربوط به روابط انسانی میشود، اما در دنیای سرمایه گذاری هم وارد میشوند. همانگونه که عشقهای رمانتیک موقتی و گذراست و در بیشتر اوقات ناراحتی و حال خرابی در پی آن میآورد، در بورس و بازار سرمایه نیز عیناً همین است. و بسیار گران تمام میشود. بهطور مثال شخصی درگذشته سهام شرکت x را داشته و از او سود خوبی گرفته است و حال دوباره درصدد خرید سهم است. اما این بار عاشق این سهم شده است و خطر اینجاست که این دفعه به معشوق خود اجازه میدهد تمام یا بخش بزرگی از پرتفوی را در اختیار بگیرد.
“رباتهای معاملهگر ؛ وسیلهای برای سود کردن بدون انجام هیچ کاری” آیا این جمله حقیقت دارد؟!
ربات معاملهگر یا اکسپرت معاملاتی چیست و چه مزایا و معایبی دارد؟ آیا میتوان از رباتهای معاملهگر استفاده کرد و با کمترین زحمت و بدون هیچ نگرانیای به یک تریدر موفق و سودساز در بازارهای مالی تبدیل شد؟ آیا امکان دارد که ربات های معاملهگر ، کلاهبردار باشند و سرمایه افراد را سرقت کنند؟رباتهای معاملهگر چه انواعی دارند و برای انجام چه کارهایی میتوان از آنها استفاده کرد؟ شما بعد از مطالعه این مقاله میتوانید تصمیمی درست و منطقی بگیرید که آیا واگذارکردن مدیریت و مسئولیت معاملاتتان به یک اکسپرت معاملاتی ارزش ریسک کردن دارد یا خیر.
ربات معاملهگر یا اکسپرت معاملاتی چیست؟
رباتهای معاملهگر ، نرمافزارهایی هستند که با استخراج و آنالیز اطلاعات مربوط به تحلیل تکنیکال بازارهای مالی ، وظیفه انجام معاملات اشخاصی که از این رباتها استفاده میکنند را به عهده میگیرند و انجام میدهند. کارایی و سوددهی رباتهای معاملهگر تا حد زیادی به میزان آگاهی و درک کسانی که مسئولیت برنامهنویسی این رباتها را میپذیرند از بازار بستگی دارد.
مزایا و معایب رباتهای معاملهگر
خستگی ناپذیر و 24 ساعته بودن
تفاوت مهم و اصلی رباتهای معاملهگر با انسانها در خستگی ناپذیر بودن آنهاست. این رباتها میتوانند 24 ساعته و بدون ذرهای خستگی به صورت شبانه روزی تمامی فرصتهای موجود در بازار مالی که در آن فعالیت میکنند را بررسی کرده و در صورت وجود فرصتهای مناسب از آنها استفاده کنند.
احساساتی عمل نکردن
یکی از مشکلات و چالشهای اکثر فعالان بازارهای مالی مانند بازار رمز ارزها، فارکس ، بازار بورس اوراق بهادار و… احساسی عمل کردن آنها هنگام انجام معاملات است که میتواند موجب ضرر های سنگین و جبران ناپذیر برای سرمایه این افراد بشود. استفاده از رباتهای معاملهگر این مشکل را برطرف کرده زیرا این نرمافزارها درکی از شرایط احساسی حاکم در بازار ندارند.
انجام معاملات فقط بر اساس تحلیل تکنیکال
رباتهای معاملهگر تمامی معالات را بر اساس سیگنالهای نقاط ورود ،نقطه خروج ، اندیکاتورها ، اسیلاتورها(برای مطالعه بیشتر درباره اینکه اسیلاتور چیست و چه تفاوتی با اندیکاتور دارد اینجا کلیک کنید) و… که از تحلیل تکنیکال بازار بدست میآوردند ، انجام میدهند. این یکی از نقاط ضعف رباتهای معاملهگر است زیرا آنها نسبت به اخبار بازار هیچ واکنشی نشان نمیدهند ، حال آنکه اخبار و توییتهای معتبر میتوانند تاثیرات مهمی در بازار داشته باشند.
ریسکپذیری بالا
انجام معاملات به وسیله رباتهای معاملهگر به دو دلیل از ریسک بالایی برخوردار است ؛اول آنکه احتمال اینکه این رباتها در قالب پروژههای کلاهبرداری یا طرح پانزی (برای مطالعه بیشتر درباره طرح پانزی اینجا کلیک کنید) ارائه شوند وجود دارد. دوم آنکه در صورتی که شما نظارت مستمر بر عملکرد این رباتها نداشته باشید ممکن است به این دلیل که ربات درکی از اخبار بازار ندارد و یا به دلیل نوسانات شدید بازارهایی مانند بازار رمز ارزها، معاملات شما را در جهت غلطی ببندد و سرمایه شما را نابود کند.
آیا ممکن است به وسیله رباتهای معاملهگر(اکسپرتهای معاملاتی) با کمترین زحمت به یک تریدر موفق تبدیل شد؟
احتمالا تا به حال این جمله را شنیدهاید که “برای بدست آوردن یک چیز ارزشمند ، باید چیزی با همان ارزش را از دست بدهید”. طبیعتا تبدیل شدن به یک تریدر یا سرمایهگذار موفق و سودساز در گرو تلاش و کسب دانش کافی درباره بازار مورد هدف برای سرمایهگذاری و آگاهی از ویژگی های آن است.پس پاسخ این سوال که آیا فقط به وسیله یک ربات معاملهگر میتوان ، با زحمت کم ، سود های دلچسب بدست آورد ، مشخصا “خیر” است.البته اگر شما با یک تریدر حرفهای در ارتباط باشید ، میتوانید ربات معاملهگر خود را طوری تنظیم کنید که عینا معاملاتی او را برای شما انجام دهد.
چقدر احتمال دارد رباتهای معاملهگر ، کلاهبردار باشند؟
متاسفانه امروزه بسیاری از افراد سودجو و کلاهبردار ، در حال سوءاستفاده از کم آگاهی و زودباوری گروهی از سرمایهگذاران هستند که با وجود تمام هشدارها نسبت به پرریسک بودن بعضی از بازارهای مالی مانند بازار ارزهای دیجیتال ، در حال استفاده از انواع پلتفرمهای موجود در این حوزه هستند و به انجام معاملات مشغولند.
در صورت استفاده از رباتهای معاملهگر حتما با سرمایههای کم از آنها استفاده کنید و مطمئن شوید که اشخاص دیگری هم از آن استفاده میکنند ؛ هر چند باز هم ریسک استفاده از این ربات ها را به صفر نمیرساند.
رباتهای معاملهگر چه انواعی دارند و چگونه میتوانیم از آنها استفاده کنیم؟
رباتهای معاملهگر به دو دسته اتوماتیک و نیمهاتوماتیک تقسیمبندی میشوند:
در صورتی که مایل باشید از رباتهای اتوماتیک استفاده کنید ، کافی است کلید API خود را از صرافیای که در آن حساب کاربری دارید دریافت کنید و آن را به ربات بدهید، پس از تعیین کارهایی که میخواهید ربات معاملهگر برای شما انجام دهند ، ربات معاملهگر روی حساب شما فعال میشود.طریقه فعال سازی حالت نیمهاتوماتیک نیز به همین روش است ولی درحالت نیمهاتوماتیک ، ربات برای شما معاملهای انجام نمیدهد.انجام و ورود به معاملات در حالت نیمه اتوماتیک فقط از طرف خودتان انجام میشود.
سخن پایانی درباره رباتهای معاملهگر
در عصر تکنولوژی هر روزه فناوریهای جدیدی در اختیار بشر قرار میگیرد ؛ اینبار فناوری رباتهای معاملهگر به کمک انسانها آمده تا باری را از روی دوش سرمایهگذاران بردارد و به صورت خودکار با توجه به پارامترهایی از تحلیل تکنیکال هر بازار مالی ، وظیفه انجام معاملات آنها را بر عهده بگیرند.خستگیناپذیر بودن و احساساتی عمل نکردن از جمله مزیتهای رباتهای معاملهگر نسبت به انسانها است ؛ در مقابل درک نکردن اخبار مربوط به هر بازار مالی و امکان کلاهبرداری این رباتها از جمله معایب آنها به حساب میآید.در صورت تمایل به استفاده از رباتهای معاملهگر ، در ابتدا با سرمایههای کم از آنها استفاده کنید.
دیدگاه شما